یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

یونان باستان (8)



      یونان باستان (8)
توماس ر. مارتین - ترجمۀ زهره دودانگه

تصویر: ماکتی از آگورای قرن دوم میلادی در آتن در مدرسه امریکایی مطالعات کلاسیک آتن (1)؛ منبع: دایره المعارف بریتانیکا
8- مردم و جامعه (ادامه)
ج- مذهب
مذهب سنتی یونان مذهبی چند خدایی (polytheism) بود، بدین معنی که تعداد زیادی خدا و سایر موجودات فوق طبیعی را در بر می گرفت. یونانیان بسیاری از باورهای خود درباره خدایان را از شرق میانه به ارث می بردند. اعتقاد پایه ای آن ها پایدار باقی ماند: مردم باید خدایان را گرامی می داشتند تا برای دریافت نعمات از آن ها سپاسگزاری کرده و نیز در ازای گرامیداشت خود نعمت دریافت کنند.
یونانیان خدایان را در هیبت و احساسات، انسان گونه فرض می کردند. خدایان تمام انسان ها را دوست نداشتند؛ در  عوض آن ها مردم و دولت هایی را حمایت کرده و بدان ها فایده می رساندند که توسط آن ها محترم شمرده شده و از آزار آن ها احتراز نمایند.  مردم خدایان را با قربانی کردن حیوانات و سایر غذاها، تزیین هنرمندانه جایگاه آن ها، پیشکش دعا و برگزاری جشن خشنود می کردند. وقتی مردم مراسم قربانی را به درستی انجام نمی دادند، حرمت یک معبد را می شکستند و یا قسم خود را نقض می کردند، خدایان خشمگین می شدند. یونانیان باور داشتند که خدایان خشمگین تنبیهاتی مانند قحطی، زلزله، بیماری های همه گیر و یا شکست در جنگ را به آنها تحمیل می کنند.
یونانیان باور داشتند که تفاوت گسترده میان قدرت مردم و خدایان، فهم طبیعت و اهداف خدایان را دشوار نموده است؛ اما داستان های سنتی درباره خدایان اشاراتی را در دسترس قرار می داد. برخی مردم تمامی داستان های اساطیری درباره اعجوبه ها و  معاشقه الهی با موجودات فانی را باور نمی کردند، اما همگان به اساطیر به عنوان درس هایی درباره نیروی فوق العاده خدایان، تفحص ناپذیری آن ها و زندگی نامطمئن و متزلزل انسان احترام می گذاشتند. مردم برای دسترسی به اطلاعات مستقیم تر می توانستند به معبد (oracle) بروند، پرستشگاه هایی که یقین می رفت خدایان در آن به سوالات پاسخ داده و یا به طرق گوناگون شفا  می دهند. راهبان معبد پیام خدایان را بازگو می کردند و یا یک بازدیدکننده می توانست در یک رویا به سرنخ هایی دست یازد، مبنی بر اینکه خدایان چه می خواهند. غیب گویان در معبد به پیش گویی درباره آینده می پرداختند. زائران، ورای دولت شهرهای یونان، به سوی معابد اصلی مانند معبد دلفی سرازیر می شدند تا برای ازدواج، فرزندان، مسایل مالی و حتی سیاست خارجی توصیه های الهی دریافت دارند. پاسخ ها همیشه در قالب رمز بود، زیرا خدایان پیچیده تر از آن بودند که به وضوح به انسان های محض (یعنی موجوداتی که صرفا انسان بودند، نه بیشتر- mere human) پاسخ دهند.
زمانی که مذهب یونان تکامل یافت، دوازده خدا به عنوان مهمترین خدایان پدیدار شدند. باور بر این بود که این خدایان برای ضیافت در بالای کوه الیمپوس، یعنی مرتفع ترین نقطه یونان، جمع می شوند. رهبر آنها زئوس خدای آسمان بود. سایر خدایان عبارت بودند از: هرا همسر زئوس، الهه زناشویی؛ آفرودیته الهه عشق؛ آپولون خدای خورشید؛ آرس خدای جنگ؛ آرتمیس الهه طبیعت، آتنا الهه حکمت و جنگ؛ دیمتر الهه حاصلخیزی، دیونیسوس خدای شراب و گیاه؛ هفایستوس خدای آتش؛ هرمس پیام رسان خدایان و پوسیدون خدای دریا.
دولت شهرها معابد را به منظور گرامیداشت خدایانی ساختند که سرزمین و مردم آن ها را محافظت می کردند. هم آتن و هم اسپارت به آتنا احترام می گذاشتند، اما توسط آیین ها و دعاهای متفاوت. یک معبد خانه ای برای یک خدا بود و درب آن برای ستایش کنندگان گشوده نبود. تنها راهبان و راهبه ها به داخل معبد وارد می شدند تا از مجسمه خدا محافظت کنند. راهبان و راهبه ها تنها محافظ آیین ها بودند، نه تفکر مذهبی صحیح. مذهب یونان کتاب مقدس یا مجموعه یکدستی از باورها و اعمال نداشت. قربانی غذا و حیوانات که فعالیت مذهبی عمومی اصلی بود، در جبهه خارجی معبد –جایی که ستایش کنندگان می توانستند گرد هم آیند تا پیوند جامعه خود را با الوهیت اثبات کنند- انجام می پذیرفت.
مذهب یونان دارای نمود شخصی نیز بود. آنچه به طور ویژه ای برای افراد اهمیت داشت مکاتب اسرار (2) بود. ستایش کنندگان با ورود به معرفتی که توسط یک خدا میسر می شد، می توانستند امید داشته باشند که در زندگی روزمره مورد محافظت قرار گرفته و از فرصت بهتری برای سعادت در زندگی پس از مرگ بهره مند شوند. در غیر این صورت شخص مرده می توانست تنها انتظار پوچی ادبارآمیزی داشته باشد. مکتب رازگونه دیمتر و دخترش پرسفونه، در حومه آتنی الئوسیس (3) گسترش یافت و تازه واردانی را از سراسردنیای یونانی زبان جذب کرد. تازه واردان باید خود را خطا بری می کردند تا بتوانند آزمون ورود را پشت سر بگذارند. تاکید دینی بر رفتار صحیح، بیشتر در دوره هلنیستی، تحت عنوان مکاتب شرقی اعلان شد؛ مانند مکتب مصری الهه ایزیس که تازه کیشانی یونانی یافت.
در قرن یکم میلادی، مسیحیت پس از پیدایش در فلسطین، در میان یونانیان ریشه دواند.  بخش جدید انجیل در یونان نوشته شد، چنانکه بخش بزرگی از ادبیات مسیحی متاخر بود. امپراطوران روم شرقی به دلیل آنکه مسیحیان به طور مکرر بر سر تعالیم و تشریفات مذهبی با یکدیگر اختلاف داشتند، پیوسته سعی می کردند که یکدستی و وحدت را بر مومنان تحمیل کنند، گاهی حتی با توسل به زور. کلیسای شرقی هلنیستی در قسطنطنیه به اختلافات خود با پاپ های روم دامن زد و این امر در اختلاف بزرگ (the Great Schism)، یعنی جدایی کلیسای ارتدوکس از کلیسای کاتولیک رومی در سال 1054، به اوج خود رسید.

د- آموزش
به جز اسپارت تحصیل در بیشتر تاریخ یونان خصوصی باقی ماند. در طول دوره هلنیستی برای دولت شهرها مدارس عمومی تاسیس کردند. تنها خانواده های ثروتمند قادر بودند که هزینه معلمان را بپردازند. پسران آنها یاد می گرفتند که بخوانند، بنویسند و متون ادبی مشهور را نقل نمایند. آنها یاد گرفته بودند آواز بخوانند یا یک ابزار موسیقی را بنوازند و برای مسابقات ورزشی و خدمات نظامی آموزش دیده بودند. پسران یونانی نه برای احراز مناصب شغلی، بلکه برای شهروند موثر شدن درس می خواندند. دختران خانواده های ثروتمند یاد می گرفتند که بخوانند، بنویسند و عملیات ساده حساب را انجام دهند، بنابراین آن ها میتوانستند امور یک خانه را اداره کنند، اما آن ها به ندرت پس از دوران کودکی تحصیل می کردند.
تعداد کمی از پسران، مدرسه را پس از دوران کودکی ادامه می دادند. زمانی که نوجوان می شدند، فلسفه را بری رهنمون شدن به سوی یک زندگی اخلاقی و خطابه را برای انجام سخنرانی های مجاب کننده و موثر در دادگاه و یا انجمن سیاسی فرا می گرفتند. چنین تمرینی برای انجام خطابۀ عمومی موثر، به ویژه در دموکراسی های دوره کلاسیک، برای یک مرد جوان جاه طلب امری حیاتی بود. هرچه یک مرد خطابه بهتری ارائه می داد، می توانست به نفوذ و جایگاه بالاتری دست یابد. بخش مهمی از تحصیلات یک نوجوان ثروتمند ارتباط شاگرد - استادی با یک مرد مسن تر بود. او با مشاهده صحبت های سیاسی مربی خویش در آگورا، کمک به او در انجام وظایف عمومی، کار با او در یک ژیمنازیوم و شرکت در مجالس مهمانی به همراه او، آموزش می دید. این ارتباط گاه به رابطه جسمانی صمیمانه ای منجر می شد که به لحاظ اجتماعی در برخی دولت شهرها پذیرفته بود و در برخی دیگر نه. ثروتمند ترین شاگرد ها تحصیلات خود را در دانشگاهی در یک شهر بزرگ ادامه می دادند. این دانشگاه ها توسط معلمانی مشهور اداره می شدند. آتن دارای بهترین دانشگاه ها بود، مثل لوکیون و آکادمی.
بچه های فقیر از هیچ گونه آموزش رسمی برخوردار نبودند. آن ها حرفه ای را می آموختند تا خانواده خود را حمایت کنند و گاه از والدین خود یاد می گرفتند که بخوانند و برخی اعمال ریاضی را انجام دهند؛ به میزانی که به آن ها کمک کند تا به عنوان نجار، سنگتراش و یا بازرگان کار کنند. بیشتر مردم فقیر بی سواد بودند و تنها می توانستند نام خود را امضا کنند. دشواری در خواندن، مردم را از دریافت اطلاعات باز نمی داشت. آن ها کسی را پیدا می کردند که هر نوشته ای را که نیاز داشتند بفهمند، برایشان بلند بخواند. یونانیان در دریافت اطلاعات توسط شنیدن بسیار راحت بودند؛ حتی مردم باسواد معمولا با صدای بلند قرائت می کردند. یونانیان به ترانه، شعر، سخنرانی، داستان، نمایش و گفتگوهای زنده بسیار علاقه داشتند؛ تمام این موارد بخشی از آموزش غیر رسمی را تشکیل می داد.

پانوشت:
1- American School of Classical Studies at Athens
2- در دین یونانیان سه عنصر اساسی وجود داشت: خدایان زمینی، خدایان آسمانی اولمپی و اسرار یا عناصر رمزی یا عرفانی. خدایان زمینی یونان در اصل از آنِ قوم پلاسگوی و مردم موکنای بودند. خدایان اولمپی به اقوام آخایایی و دوری تعلق داشتند و اسرار از مصر و آسیا به یونان رسید. (ویل دورانت، تاریخ تمدن، جلد دوم: یونان باستان)
3- شهر النوسینا امروزه در ایالت آتیک غربی در یونان و در فاصله 18 کیلومتری شمال غربی مرکز آتن قرار دارد. در اساطیر یونان الئوسیس فرزند هرمس و قهرمان شهری با همین نام بوده است.
http://en.wikipedia.org/wiki/Eleusina
http://en.wikipedia.org/wiki/Eleusis_(mythology)
http://en.wikipedia.org/wiki/Eleusinian_Mysteries

منبع:
Contributed By:
Thomas R. Martin
Microsoft ® Encarta ® 2009. © 1993-2008 Microsoft Corporation. All rights reserved.


یونان باستان برای کودکان: http://greece.mrdonn.org/index.html
یونان باستان در موزه بریتانیا:  http://www.ancientgreece.co.uk/
یونان باستان (1): http://www.anthropology.ir/node/12336
یونان باستان (2): http://anthropology.ir/node/12405
یونان باستان (3): http://anthropology.ir/node/12497
یونان باستان (4): http://anthropology.ir/node/12566
یونان باستان (5): http://anthropology.ir/node/12638
یونان باستان (6): http://anthropology.ir/node/12728
یونان باستان (7): http://anthropology.ir/node/12820
 

 

 



همچنین مشاهده کنید