یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

پروژه دوخانگی فرانسوی؛ تحقق هویت خانوادگی (5)



      پروژه دوخانگی فرانسوی؛ تحقق هویت خانوادگی (5)
سوفی شوالیه برگردان الهام نظری

برخی پیوندهای درونی به آسانی قابل تشخیص هستند، مانند آنهایی که با کارکرد، فرم، رنگ و مواد پیوند یافته‌اند در حالی که موارد دیگر مانند پیوندهای درونی یادبود فقط با بحث آشکار می‌شوند.اجزای مبلمان یا اشیای تزیینی می توانند یابود وقایع خاص مانند ازدواج ها یا تعطیلات بوده یا به طور کلی به تاریخ زندگی مربوط شده یا از طرف اشخاص منحصربه‌فرد مانند والدین، کودکان و یا دوستان باشند.برخی پیوندهای درونی به آسانی قابل تشخیص هستند، مانند آنهایی که با کارکرد، فرم، رنگ و مواد پیوند یافته‌اند در حالی که موارد دیگر مانند پیوندهای درونی یادبود فقط با بحث آشکار می‌شوند.[1] اجزای مبلمان یا اشیای تزیینی می توانند یابود وقایع خاص مانند ازدواج ها یا تعطیلات بوده یا به طور کلی به تاریخ زندگی مربوط شده یا از طرف اشخاص منحصربه‌فرد مانند والدین، کودکان و یا دوستان باشند.

برای مثال، دیوار اتاق نشیمن خانم فایورت[2] توسط بشقابی با پورتره ی پاپ تزیین شده است. خانم فایورت ایتالیایی و کاتولیک است. هر دو ویژگی می تواند به انتخاب تزیینی او مرتبط باشد اما توضیح او، خاطره اش از بشقاب را نشان می دهد: "دخترم این بشقاب را به من داد؛ او با دانش آموزانش سفری به رم داشت."

وسایل به ارث رسیده قویترین اقلام خاطره انگیز هستند، و آنها اغلب به ساختار دکوراسیون خانه تحمیل می شوند. اگرچه اقلام موروثی نسل اندر نسل با احترام به کار گرفته می شوند اما ممکن است با سلیقه ی خانواده متناسب نباشند. این نکته در یک مورد که زن جوانی از یک ساعتِ به ارث رسیده که با سبک دکوراسیونش  همخوانی نداشت مراقبت می کرد نشان داده شده است. با اینکه می داند همسرش ساعت را به این علت که خاطره ای از پدرش است گرامی می دارد اما او با آویزان کردن آن در گوشه ای پنهان از اتاق نشیمن "خودش" موافقت کرد.

اگرچه برعکس این مورد معمول تر است: مردم تلاش می کنند تا شی نسل اندر نسل را با پیدا کردن اقلام و وسایلی از مبلمان که در پیوندهای درونی خاطره انگیز با آن همخوان باشند، برجسته کنند. برای مثال، زوج میانسال پروب[3] آرزو دارند دکوراسیون داخلیشان را پیرامون تعداد کمی از اشیای به ارث رسیده بسازند. اگرچه مبلمان کنونی عمدتا به سبک دهه ی 1950 میلادی است اما برای نشان دادن تاریخ ازدواجشان، با مبلمانی جدیدتر تکمیل شده است.

سالن خانواده ی پروب به دو قسمت ناهارخوری و نشیمن تقسیم شده است. فقط اتاق ناهارخوری از اشیای آنتیک و ظریف دارای ارزش قابل توجه تشکیل شده است. برای مثال، بشقابی که دیوار بالای کنسول را تزیین کرده از سرویس پیشین الیزه می آید و یک شی کلکسیونی واقعی است. بشقاب مذکور، سنت ریاست جمهوری را گواهی می دهد: هر رئیس جمهور فرانسوی که جدید انتخاب می شود، سرویس طراحی شده منحصر به فردی را که در لیموگس (شهری که برای کارخانه ی ظروف چینی اش معروف است) ساخته شده و در کاخ الیزه، ضیافت های دولتی را مزین می کند، سفارش می دهد. بشقاب و وسایل، بر روی کنسولی که توسط خانم پروب از خویشاوندان مادریش به ارث رسیده، نمایش داده می شود.

با خریدن اشیای آنتیک، تعدادی از ساکنین لس فونتلس[4] مقدار زیادی پول در ایجاد یک «سرمایه ی مبلمانی»[5] سرمایه گذاری کردند: مبلمانی که آنها تمایل دارند برای فرزندانشان باقی بگذارند. جمع آوری اشیا از  خانواده ی نزدیکشان گزینه ی دیگری است. گرچه بدون انتقال خانوادگی، تعداد کمی از ساکنین لس فونتلس واقعا در ایجاد یک سرمایه از مبلمان موفق بودند[6].

هویت خانوادگی، شامل انگاره ی اصل و نسب، در مبلمان و اشیای تزئینی، نمود خارجی پیدا کرده و هویت خانوادگی توسط طبیعتِ بسیار مادی آنها می تواند منتقل شود. تزئینات استادانه، اگرچه خودش نمی تواند منتقل شود تا بعد مادی و حتی بیشتر، بعد نمادین را بیان کند اما توسط زوجی که دکوراسیون داخلی را ساخته اند رسوخ می کند. ارثیه ی تولیدات انبوه یا آنتیک، اشیایی هستند که بدون زمینه متنقل می شوند، با این حال قطعات شخصی ممکن است به خوبی معنی نمادین یا احساسی به ارثیه شان بدهند.

برای مثال، هنگامی که زوج، از دنیا رفته و آپارتمانشان نیاز به تمیز کردن پیدا می کند، متعلقاتشان تحت فرایند نمادزدایی قرار می گیرد. در این فرایند، خانه ساخته شده آنها خواهد پژمرد و و با محتویاتش به یک آپارتمان دیگر تبدیل می شود. فقط بعد مادی دکور و نه بعد سمبلیک آن، حیات خواهد یافت. 

بیشتر ساکنان لس فونتلس از آنجایی که بر ناتوانی‌شان در ساخت یک سرمایه ی مبلمانی آگاه هستند بنابراین اغلب بر خانه دوم به عنوان لنگرگاه فرزندانشان تاکید دارند. با این حال، آنها همچنین اصل و نسب خود را در تکه های مبلمان و اشیای تزیینی در آپارتمان های شان  در لس فونتلس تجسم می کردند. برای رسیدن به این امر آنها  آپارتمان هایشان را به خانه ها تبدیل کرده اند، درحالی که متوجه اند که علیرغم همه ی سرمایه گذاری های مالی و عاطفی، یک آپارتمان اجاره ای و دکور آن، جزئیاتی فانی و گذارا است. [7]

 

[1]  اگرچه تمایزهایی که ساخته شده بدلی هستند اما اغلب قویا به زیبایی و یادبود ارتباط داده می شوند.

[2] Mrs. Faivret

[3] The Probsts

[4] Fontenelles

[5] furniture capital

[6]  زنان نه تنها سازنده های دکوراسیون بلکه نگهبانان آن نیز هستند. مک کراکن (1998) در خصوص نقش زنان مسن تر به عنوان "مصرف کنندگان نگهبان" در حفاظت از ارثیه ها صحبت می کند اما چناچه در این مورد نشان داده شده است زنان جوان هم این نقش را دارند. هنگامیکه اقاتگاه خانواده با اهمیت می شود، حتی اگر از طرف مرد به ارث رسیده باشد، زنان همانگونه رفتار می کنند.

[7]  فرایند نمادزدایی بلافاصله بعد از اینکه انهایی که معنی به دکوراسیون داخلی ساخته شده دادند از بین رفتند، شروع می شود.

 

این مطلب، ترجمه بخشی از فصل هفتم کتاب «در خانه، یک انسان‌شناسی فضای خانگی» نوشته  سوفی شوالیه است.

ادامه دارد...

 

پروژه دوخانگی فرانسوی؛ تحقق هویت خانوادگی (1)

پروژه دوخانگی فرانسوی؛ تحقق هویت خانوادگی (2)

پروژه دوخانگی فرانسوی؛ تحقق هویت خانوادگی (3)

پروژه دوخانگی فرانسوی؛ تحقق هویت خانوادگی (4)

 

صفحه شخصی الهام نظری در انسان‌شناسی و فرهنگ