دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

ساختن خانه: دوراهی انتخاب (4)



      ساختن خانه: دوراهی انتخاب (4)
الیزابت شاو برگردان الهام نظری

تصویر: نقاشی «اتاق ناهارخوری غیر رسمی» اثرآدولف هیتلر 

خریداران خانه
کلیت یک خانه از دید خریدار بالقوه چطور به نظر می رسد؟ چگونه مردم تصمیم می گیرند کجا زندگی کنند و چرا یک خانه را نسبت به خانه ای دیگر انتخاب می کنند؟ مطالعات یورک تا حدودی این سوالات را روشن می کند. نمونه ی شصت و هفت پاسخ گو شامل مستاجران و همچنین صاحب خانه ها می شود، اما به طور کلی هر کسی شرایطی در مورد جایی که دقیقا زندگی می کند، داشت. در این بستر، تصمیم گیری در مورد خانه، درون واحد خانواده حل و فصل و بحث می شود نه درون ساختار سازمانی پیچیده ای که توسط حساب داران اشغال شده و بین حوزه های مجزای بازاریابی و متخصصان فنی تقسیم شده است. حالا چطور این خانواده ها خانه هایشان را بر می گزیند؟                        

محتوای مصاحبه بر اهمیت موقعیت مکانی برای خریداران خانه تاکید دارد و نظرات سازندگان خانه که در بالا توصیف شدند را بازتاب می دهد. گرچه موقعیت مکانی معیاری کلیدی بود اما فرایند شکار خانه نیز خودش به اندازه ی کافی پیچیده بود و بیشتر بستگی داشت به این که خریداران بالقوه چه میزان زمانی را قادرند برای وراندازی اطراف صرف کنند و اینکه چرا می خواهند جابجا شوند و مسیری که جستجوهای خود را ساماندهی می کنند. محل خودشان در بازار مسکن نیز حایز اهمیت بود. سهام مسکن یورک به گونه ای است که کسانی که به دنبال یافتن خانه ی کوچک تراس دار هستند انتخاب های بیشتری از افرادی دارند که به دنبال ملکی مجزا با یک باغ هستند.            

در عمل، دامنه و مقیاس انتخاب به عوامل متعددی شامل زمان، محدوده ی قیمت، ماهیت سهام خانه، وضعیت بازار (برای مثال، تعداد خانه های برای فروش در هر لحظه از زمان ) و البته، موقعیت مکانی بستگی دارد. این ملاحظات گرچه محدود می کند اما انتخاب را از بین نمی برد و پاسخ دهندگان هنوز حرف های زیادی در مورد خصوصیات ویژه ی خانه هایی که در نهایت انتخاب می کنند، داشتند.

در حین بیان این ماجراها، پاسخ گویان رشته حوادث و تصمیمات دنباله داری را تعریف می کنند که آن ها را به سمت نشانی فعلی شان سوق داد. همانطور که آن ها تشریح کردند، این فرآیند یکی از مراحل بررسی، رد، تعریف و باز تعریف شاخص ها بود که در نهایت با تصمیم برای خرید یا اجاره ی ملکی خاص به اوج می رسد. این ترکیبِ کنجکاویِ تصادفی (چه چیزی در آن زمان برای فروش بوده، چه بنگاه املاکی رفته اند و از چه خیابانی گذشته اند و غیره) و اجتناب ناپذیر (چه چیزی فراهم شده، ملک کجا قرار داشت و چه تعداد اتاق هایی داشت) در عبارات متنوع توسط بخش های مختلفی از افراد نمونه آمده است. 

برای برخی، خانه ی انتخاب شده در وهله ی اول کمی از نیازهای اساسی را برآورده کرده است[1]. در این موارد، زمان برای جستجو کردن به طور معمول به خاطر تقاضای شعلی جدید یا ضرب الاجل در برگزاری مراسم ازدواج کوتاه یا محدود می شود. وقتی که یک ملک تقریبا مناسب به لحاظ قیمت و موقعیت مکانی پیدا می کنند آن ها دلیلی ندارند که آن را نخرند. با توجه به فشار زمان، اغلب چاره ای جز این وجود ندارد. همانطور که یک فرد تازه ازدواج کرده می گوید: " ما ناممان را بر روی آن گذاشته ایم و قبل از اینکه بدانیم همه چیز اتفاق افتاد... این کم و بیش یک تصمیم مشترک بود اما خیلی زیاد در موردش صحبت نکردیم."  اما برای بیشتر افراد انتخاب های واقعی دخیل هستند.

در توصیف انتخاب هایشان، پاسخ گویان مرفه تر تمایل در بر به کارگیری واژگان احساسی تر دارند. عباراتی مانند:" ما در همان نگاه اول عاشق اینجا شدیم." و " من از همان لحظه ای که در آن قدم گذاشتم می دانستم اینجا مال من است "  متداول بودند. چنین زبانی برای این خریداران مفهوم می سازد و برای خانه ها انتظار می رود که کاراکتر و شخصیت داشته باشند. به طوری که شکار خانه ای مناسب مانند یافتن یک شریک زندگی شایسته است. همانطور که پاسخ ها نشان می دهد، تمایل شخصی فوری کلید همه ی این ها است: "ما هر دو می دانستیم دنبال چه چیزی می گردیم. ما آمدیم این مورد را دیدیم و بدون آنکه چیزی به یکدیگر بگوییم هر دویمان می دانستیم ایم این همان چیزی است که ما واقعا می خواهیم." وقتی عاشق خانه ای می شوید، راه بازگشتی ندارید و مجبور هستید آن را بخرید. بنابراین اگرچه این گروه از پاسخ دهندگان روند جستجوی شان را توضیح دادند و تا آن جا که  جستجویی وجود داشت آن ها گزینه هایی داشتند تا تصمیم نهایی به ظاهر اجتناب ناپذیر را بگیرند: این خانه ای برای آن ها بود.

 

 

[1] نمونه ها طوری طراحی شده اند که شامل زوج های با فرزند و بدون فرزند در مراحل مختلفی از چرخه زندگی در قسمت های متفاوت شهر باشد. تجزیه و تحلیل دقیق از داده های سرشماری، مانند مالکیت اتومبیل، امکانات رفاهی، و تراکم خانوار، به من اجازه داد تا بخش های مناطق را به یکی از سه دسته که هر یک، نماینده ی سطحی مختلف از فراوانی است را مکان یابی کنم. در این فصل، دسته بندی حد وسط را به منظور تاکید بر تفاوت های بین دو طیف افراط و تفریط حذف کرده ام.

 

 

ساختن خانه: دوراهی انتخاب (1)

ساختن خانه: دوراهی انتخاب (2)

ساختن خانه: دوراهی انتخاب (3)