سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا
واژه نامه بوردیو (30): شجاعت
ترجمه ناصر فکوهی
شجاعت (مذکر)
(...) بدین ترتیب، آنچه «شجاعت» نامیده می شود، گاه ریشه در نوعی بزدلی دارد: برای آنکه در این مورد متقاعد شویم، کافی است به تمام موقعیت هایی نگاه کنیم که در آنها برای وادار کردن [مردان] به اعمالی چون کشتن، شکنجه دادن یا تجاوز کردن، اراده به سلطه، استثمار و سرکوب، بر [اصل] «مرد بودن» تکیه زده می شود، به اینکه فرد ناچار نباشد خود را از جهان «مردان» بدون ضعف، بیرون رانده ببیند، به اینکه فرد خود را جزو مردان «سر سخت» احساس کند یعنی آنهایی که نسبت به رنجی که خود می برند، و به خصوص رنجی که به دیگران می دهند، بی تفاوتند- جنایتکارن، شکنجه گران و رئیس های کوچک تمام دیکتاتوری ها و تمام «نهادهای تام» ، حتی متعارف ترین آنها همچون زندان ها، سربازخانه ها یا مدارس شبانه روزی- اما افزون بر اینها، اربابان جدید، سرمایه دارانی که گفتمان نولیبرالی از آنها ستایش می کند، زیرا آنها هم اغلب خود را در آزمونی در به نمایش گذاشتن شجاعت کالبدی می یابند و برای نشان دادن قدرت خود، کارکنان اضافی شان را روانه بیکاری می کنند. می بینیم که مرد بودن مفهومی است کاملا عقلانی که در برابر و برای مردان دیگر و علیه زن بودن ساخته شده است، مفهومی که در نوعی ترس از [امر] مونث و پیش از آن نوعی ترس از خود ساخته شده است.COURAGE
(masculin)
« Ce que l’on appelle « courage » s’enracine ainsi parfois dans une forme de lâcheté : il suffit pour en convaincre, d’évoquer toutes les situations où, pour obtenir des actes tels que tuer, torturer ou violer, la volonté de domination, d’exploitation ou d’oppression s’est appuyée sur la crainte « virile » de s’exclure du monde des « hommes » sans faiblesse, de ce que l’on appelle parfois des « durs » parce qu’ils sont durs pour leur propre souffrance et surtout pour la souffrance des autres — assassins, tortionnaires et petits chefs de toutes les dictatures et de toutes les « institutions totales », même les plus ordinaires, comme les prisons, les casernes ou les internats —, mais également, nouveaux patrons de combat qu’exalte l’hagiographie néo-libérale et qui, souvent soumis, eux aussi, à des épreuves de courage corporel, manifestent leur maîtrise en jetant au chômage leurs employés excédentaires. La virilité, on le voit, est une notion éminemment relationnelle, construite devant et pour les autres hommes et contre la féminité, dans une sorte de peur du féminin, et d’abord en soi-même. »
(La domination masculine, Seuil, 1998, pp.58-59) سلطه مذکر، انتشارات سوی ، 1998، صص. 58-59
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست