پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

زنان و فعالیت های اقتصادی در عصر قاجار(3)



      زنان و فعالیت های اقتصادی در عصر قاجار(3)
رضا آقا بابا دستجردی

چکیده
از مهم ترین وجوه حیات اجتماعی زنان در هر دوره ای میزان مشارکت آنها در امور تولیدی و اقتصادی است. در حقیقت نقش زنان در سازمان های خارج از خانه در هر دوره را می توان نشانی دانست بر حضور این قشر در عرصه اجتماع و پیرامون آن تحولات اجتماعی هر عصر. در این مقال نقش زنان در تولیدات اقتصادی عصر قاجار مورد بررسی قرار خواهد گرفت. از آنجایی که این عصر را می باید از نقطه نظر بیداری ایرانیان و افکار آزادی خواهانه آغازگر تحولاتی نوین در ایران دانست و با نگاهی اجمالی به این تاریخچه می توان به نقش و حضور زنان نیز در این عرصه پی برد پس بازنمایی گوشه ای از حیات اجتماعی زن که نقش وی در تولیدات اقتصادی است زوایای بیشتری از آن دوران را بر ما آشکار خواهد ساخت.
کلیدواژه ها

زن، قاجار، اقتصاد، تولیدات زنان، صنایع دستی.
بیان مسئله

با مطالعه تاریخ ایران از گذشته های دور می توان نقش زنان را در تولیدات اقتصادی در روستاها پا به پای مردان مشاهده کرد. تولیدات اقتصادی از محل کشاورزی، دامپروری، صنایع دستی و امثالهم از مهم ترین وجوه این گونه مشارکت هاست. در حقیقت زن در طول تاریخ اقتصادی ایران تنها پس از آشنایی ایرانیان با افکار آزادی خواهانه و روشن تر گردیدن حقوق خود بیش از پیش در عرصه های اجتماعی خصوصاً اقتصادی وارد گردید. اما با نگاهی به مطالعات تاریخی اعصار معاصر می توان به راحتی دریافت که زنان فارغ از کار در روستاها که به تولیدات سالم اقتصادی و کمک به مرد مربوط می شد در شهرها دست به خودفروشی و اقداماتی مشابه می زدند که در مقاله حاضر بیشتر به وجوه نحوه امرار معاش و تولیدات اقتصادی پرداخته خواهد شد. شاید بتوان اهمیت پرداختن به این مسئله را آنجا دانست که موقعیت اجتماعی زن این عصر پیش درآمد موقعیت زن امروزی است و اینکه چه تفاوت هایی و چگونه در طرز نگرش به وی حاصل شده است. با این مقدمه می توان پرسش مقاله حاضر را اینگونه مطرح نمود که زن عصر قاجار چه نقشی در تولیدات و وجوه اقتصادی عصر قاجار داشته و چگونه. پاسخ به پرسشی اینچنین راه را جهت آشنایی با موقع اجتماعی زن این عصر بیش از پیش هموار می سازد.  
نقش زنان در تولیدات اقتصادی
زنان در عهد قاجاریه، خواه از طریق تولید برای خانواده و خواه تولید برای امرار معاش، نقش مهمی در معیشت خانواده ها ایفا می کردند که این نقش در اقتصاد کشور نیز بی تاثیر نبود. یکی از دلایلی که به نظام چند زنی دامن می زد، استفاده از نیروی جسمی زنان در تولیدات دامپروری و کشاورزی بود. در میان قبایل ترکمان، ازدواج با بیوه زنان به دلیل تجربیاتی که در قالی بافی و دامپروری داشتند، از اولویت بیشتری برخوردار بود. ( رابینو 43:152) منابع تاریخی موجود به دفعات از نقش مهم زنان نواحی مختلف کشور در مسائل اقتصادی یاد می کنند. پاتینجر که در زمان سلطنت فتحعلی شاه (1212- 1250ه.ق) به ایران آمده بود گزارشی مبنی بر نقش سودمند زنان کرمان در تولید و تبادلات جاری آن زمان دارد و اعلام می دارد که صنایع شال بافی، نمدبافی و تفنگ سازی این منطقه در سراسر آسیا شهرت دارد و یک سوم جمعیت سی هزار نفری کرمان، اعم از زن و مرد، به این صنایع اشتغال دارند. ( پاتینجر 1348: 257) زنان شهر قزوین در صنعت قلاب دوزی و روبند دوزی شهرت داشتند ( بهلر 3:1356) و زنان جلفا هر کدام دارای هنر و « مشغول صنعتی » بودند. ( هدایت 244:1344) زنان اصفهان در گلچه دوزی، سکمه دوزی و نقده دوزی مهارت داشتند. ( تحویلدار اصفهانی 97:1342)
در جامعه اصولاً از زن انتظار می رفت که حداقل در یکی از صنایع دستی  سررشته ای داشته باشد. (دلریش 45:1375)
صنایع دستی، در راس کارهای تولیدی که زنان به آن می پرداختند، قرار داشت. به گزارش اوژن اوبن در فاصله سالهای 1907- 1906م سه هزار کارگاه مخمل بافی در کاشان در پستوی خانه ها به تولید مشغول بودند. ( اوبن 278:1363) بیوه زنان و پیرزنان همدان با اتکا به قیطان بافی، لقمه نانی به دست می آوردند و امرار معاش می کردند.( ظهیرالدوله 73:1351) بیوه زنان اصفهانی هم برای امرار معاش اطفال خویش به ریسمان بافی می پرداختند. ( تحویلدار اصفهانی 101:1342) بافتن پارچه های الیجه و کرباس از نخهای پشمی و ابریشمی یا پنبه ای در میان زنان روستایی مرسوم بود و با استفاده از آنها البسه مورد نیاز خانواده را تهیه می کردند. ( نائینی 35:1366)
با وجود مشتقات زیادی که در این کارها بر زنان وارد می آمد سود چندانی نصیبشان نمی شد، چه بسا که فرشهای بافته شده در روستاها سهم ارباب ده می شد ( اوبن 110:1362) و یا اینکه اگر زنان حق فروش داشتند ترجیح می دادند به علت دوری از بازارهای مصرف و ازدحام تجار و واسطه ها و همچنین مسئولیت خانه داری، قالی های تولیدی خود را به قیمت ارزان به آنان بفروشند. ( دلریش 48:1375)
گاه تمام مردان یک روستا برای انجام وظایف لشگری به کار گرفته می شدند. ( فلاندن 423:2536) از این رو همه رنج های تولید محصولات کشاورزی بر عهده  زنان می افتاد و به این ترتیب، کارایی یک زن روستایی بیش از پیش به اثبات می رسید. ( دلریش 50:1375)
زنان روستایی در مراحل بعدی تولید محصولات کشاورزی نیز، سهم اساسی داشتند. محصولات کشاورزی پس از برداشت، باید مراحل دیگری را طی می کردند تا به مواد قابل مصرف مبدل شوند، از جمله خرمن کردن گندم و تبدیل آن به آرد، که در این موارد هم زنان، با وسایل ابتدایی چون آسیاب دستی، نقش عمده ای ایفا می کردند. ( افضل الملک 331:1361)
مرحله نهایی کار، یعنی عرضه و فروش محصولات نیز به عهده زنان بود. در مسافرت های طویل المدت آن روزگار، مسافران مایحتاج خود را تا حد زیادی از تولید کنندگان روستایی و ایلیاتی، به خصوص زنان می خریدند. ( افضل الملک 160:1361)
زنان ایلیاتی و روستایی به دامداری نیز می پرداختند. دوشیدن شیر دام ها و به دست آوردن فرآورده های آن از جمله کره، پنیر، ماست و روغن از جمله وظایف مهم زنان در روستاها و ایلات بود. ( دلریش 52:1375)
زنان و پاره ای مشاغل غیر تولیدی
رانده شدن برخی از زنان به سوی مشاغل کاذبی چون خود فروشی به منظور امرار معاش بود. بسیاری از منابع دست اول قاجار، به خصوص از دوران حکومت ناصری به بعد، از برنامه های متعدد بزم و عیش و نوش با این قبیل زنان سخن می گویند. ( دلریش 52:1375)
هر چند شرع و عرف جامعه و به تبع آن حکومت، با کار این زنان مخالف بودند، اما باز شاهد رونق کار آنها در جامعه بوده و علی رغم فشارها و محدودیت ها، از طریق خودفروشی امرار معاش می کردند. مجازات هایی که در حق این زنان اعمال می شد، همه سطحی و کم دوام بود. در سال 1273 ه. ق دولت چهارصد تن از زنان روسپی شهرهای مختلف را به عتبات تبعید می کند، اما آنان همچنان به فعالیت خود ادامه می دهند. ( ادیب الملک 213:1364)
به گزارشی برای اصلاح و تادیب زنان روسپی و زن هایی که واسطه آنها شده بودند، خانه مخصوصی به نام « توقیف خانه » معین شده بود که زنان جوان در آن برای شستن لباس طلبه ها و سربازها، و زنان پیر برای مرده شویی به کار گرفته می شدند. ( فلور 65:1366)
زنانی که با فروش جسم خود امرار معاش می کردند، به آسانی آلت دست واقع شده و جهت پیشبرد مطامع سیاسی جمع یا فرد خاصی، به کار گرفته می شدند. به عنوان مثال، نگرانی ناصرالدین شاه از فعالیت های هواداران سید جمال الدین اسد آبادی، منجر به تشکیل پلیس مخفی گسترده ای توسط کامران میرزا نایب السلطنه می گردد که روسپیان نیز از اعضای فعال این دستگاه بودند. ( کرمانی 432:1362) در درگیری بین مستبدین و مشروطه خواهان در عهد محمد علی شاه نیز، شاهد استفاده مستبدین از این زنان، جهت تضعیف مشروطه و مشروطه خواهان هستیم. ( دلریش 56:1375)
رجال و دولتمردان قاجاریه و اجزای آنان، نه تنها از رهگذر پیشه زنان خود فروش به سودهایی دست می یافتند بلکه خود از مشتریان پر و پا قرص آنان محسوب می شدند. ( دلریش 57:1375)
با توجه به اینکه خودفروشی، ممر درآمد این زنان بوده است، کمتر می توان تنها عوامل روانی را علت اصلی انحراف آنان ذکر کرد. ایران عهد قاجاریه جامعه ای پر آشوب بود که همواره جمع کثیری از مردان را به کام مرگ می کشانید و این وضع، لاجرم موجب بی سرپرستی بسیاری از زنان می گشت. هیچ قانون و مرجع خاصی برای حمایت از حقوق اعضای جامعه وجود نداشت و امیال و اراده کانون های بزرگ و کوچک قدرت، یگانه محور تعیین کننده سرنوشت مردم بود. ( دلریش 58:1375)
یکی از پیامدهای اجتماعی بلواها و تحولات سیاسی، رژی، مشروطه، دوران استبداد صغیر و...استقرار قوای خارجی در کشور، ناامنی در جاده ها و کشته شدن جمعی از مردان بود که زنان آنها به علت فقدان هر گونه حمایت قانونی و مادی برای امرار معاش خود و خانواده هایشان، پس از بسته دیدن  همه درها، تن به خودفروشی می دادند. نگرانی از عدم تامین مادی خانواده ها پس از مرگ مردان، بارها در منابع موجود تکرار شده است. ( دلریش 58:1375)
عدم حمایت قانون از زنان بیوه و فقدان مراکز تولیدی و اقتصادی که توان جذب آنان را داشته باشد، از یک سو و عطش رجال و متمولان و سربازان قاجار در کامجویی از زنان بی پناه، از سوی دیگر به بازار خود فروشی زنان دامن می زد. ( دلریش 59:1375)
حکومت قاجاریه علی رغم نیاز زنان بیوه به حمایت مالی و نیز زنانی که همسرانشان توانایی کار کردن نداشتند هرگز دست به اقدامی نزد.
البته خودفروشی تنها شیوه امرار معاش غیر تولیدی زنان نبوده است و تعدادی از آنان نیز، از طریق رقاصی و مطربی زندگی می کردند. کانون اصلی به کارگیری این زنان دربار بود. بزم های درباری فتحعلی شاه، با هنرنمایی های رقاصه ها و مطربان و نوازندگان زن تکمیل می شد که علاوه بر تشکیلات خاص در دربار، دارای حقوق و مواجب مرتبی هم بودند.
یکی از عرصه های اشتغال غیر تولیدی پاره ای از زنان که به مراتب رایج تر از خود فروشی و مطربی و رقاصی بود، خدمتکاری آنها با عناوین متفاوتی چون دده، گیس سفید و دایه در نزد خاندان های متمول بود. به طوری که وجود آنها، از عوامل مهم در به گردش درآوردن چرخ زندگی خانواده های متمول به حساب می آمد. چرا که زنان این قبیل خانواده ها به خاطر حفظ ظواهر اشرافی، حتی المقدور از پرورش کودکان خودداری می کردند و نسبت به وظایف یک زن خانه دار، نظیر آشپزی، خرید از بازار و نظافت منزل نیز بیگانه بودند. این راحت طلبی ها، به ضرورت موجب استفاده از زنان طبقات محروم جهت انجام کارهای رایج اندرون می گردید. از آنجایی که وجود خدمتکاران در خانه همواره مورد نیاز بود، اکثراً به صورت ثابت در منزل اربابان خود اقامت می گزیدند و ضمن برخوردار شدن از پوشاک و خوراک، ماهیانه یا سالیانه، به فراخور سابقه و اهمیت کار خود مواجبی هم دریافت می داشتند. ( مستوفی 157:1343)
البته همه مشاغل غیر تولیدی زنان جامعه عهد قاجار، به موارد ذکر شده خلاصه نمی گردید. برخی از زنان مشاغلی را عهده دار بودند که خدماتی و کاملاً نافع به حال جامعه بود. مثلا همه دایه گان در خدمت زنان مرفه الحال نبودند، بلکه بسیاری از آنان در خدمت کودکانی قرار داشتند که فاقد مادر بودند و یا اینکه مادرانی بیمار داشتند. طبابت نیز از جمله مشاغل خدماتی برخی از زنان سنتی بود که با تکیه بر داروهای گیاهی بدان می پرداختند. ( دلریش 50:1375)
علاوه بر روستاها، در شهرها نیز، زنان به طبابت سنتی خود می پرداختند. زنان در یکی از تکایای تهران آن روزگار، بیمارستان یا درمانگاه عمومی تشکیل داده بودند و از مراجعان، که اکثر بانوان بودند، معاینه به عمل می آوردند. در ضمن چون طبابت اکثر آنها مفید بود، بدین علت صبح و عصر، عده زیادی از مادران با کودکان خود در اطراف تکیه مذکور منتظر می ماندند تا نوبت به آنها برسد. ( اعظام قدسی 49:1342)
زنان عهد قاجار، درمبادلات تجاری و بازار نیز، در سطح بسیار محدود سهیم بودند. بدین صورت که یا مانند فروشندگان دوره گرد، به فروختن پارچه در منازل می پرداختند ( هدایت 110:1344) و یا اینکه در خیابانها مشغول دست فروشی می شدند از جمله، در بازار وکیل شیراز ( وقایع اتفاقیه: 613) و در مسجد نو و شاه چراغ این شهر، زنان دست فروش مشغول به کار بودند. ( وقایع اتفاقیه:690) البته زنان به راحتی به این کار نمی پرداختند.
تکدی نیز یکی از راه های امرار معاش در آن دوره بود. این موضوع مسلم است که وجود گدایان در هر کشور، باری بر دوش مردم است و یکی از نشانه های اقتصاد بیمار در آن کشور است و دوران قاجار از این خصیصه جدا نبود و به گزارش کارلاسرنا هنگامی که کالسکه های زنان حرمسرا  از قصرهای شاهی خارج می شدند، همیشه تعدادی از زنان گدا مسیر آنان را اشغال می کردند آنها مطمئن بودند که چند سکه پول یا مقداری میوه و یا کمی شیرینی نصیبشان خواهد شد. ( سرنا119:1362)
اداره و سرپرستی حمام های زنانه نیز به عهده زنان بود. حمام ها از چهار ساعت قبل از ظهر، تا چهار ساعت بعدازظهر زنانه بود. زنانی که در این مدت حمام ها را اداره می کردند، به جز مواجبی که از صاحب حمام می گرفتند، از کمک های مراجعه کنندگان هم به صورت نقدی و جنسی، بی نصیب نبودند. ( اعظام قدسی 563:1342)
جالب است بدانیم که زنان در اواخر دوران قاجار و در زمان سلطنت احمد شاه (1327- 1343 ه. ق) وارد نظمیه می شوند و به عنوان پلیس مخفی در مکان هایی که به وجود آنان نیاز بود به خدمت می پردازند. ( دلریش 65:1375)
زنان در این دوران، برای بررسی و روشن شدن پرونده های جنایی وارد عمل می شدند و در واقع به ایفای نقشی مثبت در جامعه می پرداختند. از گزارشهای عبدالله بهرامی- معاون نظمیه تهران در زمان احمد شاه- چنین بر می آید که این زنان در زمینه کار خود، تعلیمات لازمی را نیز می دیدند. ( دلریش 65:1375)

نتیجه گیری
با توجه به آنچه مشاهده شد مشاغل زنان در این عصر به دو دسته مشاغل تولیدی و مشاغل غیرتولیدی تقسیم می شد. در باب مشاغل تولیدی مشترکات فراوانی میان مشاغل زنان در کنار مردان در تولیدات کشاورزی، دامپروری، صنایع دستی و... به چشم می خورد اما نوع دیگر مشاغل که بدان اشاره شد مشاغل غیر تولیدی بودند که به جز شیوع فساد، فحشا و سو استفاده برخی سران نتیجه دیگری برای کشور در بر نداشتند. اما در پاسخ به پرسش مطرح در این مقاله می توان اینگونه بیان داشت که مشارکت و همکاری زنان در کنار مردان در کارهای تولیدی که به آنها اشاره کردیم در موارد محدود و اندک به تامین زندگی خانواده و در عرصه های وسیع تر و منطقه ای در رشد و باروری اقتصادی و عمدتاً کشاورزی جامعه نقش بسزایی داشت. هرچند که در مناصب مذکور زنان بیشتر به عنوان وسیله مورد استفاده واقع می شدند اما هیچ گاه نمی توان تاثیر آنها را بر فعالیت های اقتصادی ایران عصر قاجار به رغم برتری های مردان در تمامی اعصار تاریخ انکار کرد.