یکشنبه, ۵ اسفند, ۱۴۰۳ / 23 February, 2025
گفتگو با لاله خلیلی: استاد دانشگاه در لندن

زهره روحی : سرکار خانم دکتر خلیلی ، سلام بسیار خوشحالم از اینکه دعوت مرا پذیرفتید. لطفا خودتان را معرفی کنید ( متولد چه سالی هستید ، کجا به دنیا آمده اید ) و همچنین بفرمائید شغلتان چیست ( چند سال سابقه این شغل را دارید ) و در کجا زندگی می کنید.
لاله خلیلی : خیلی ممنون از اینکه می خواهید با من گفت و گو کنید . من در سال 1968 به دنیا آمده ام و در سال 1985 از ایران خارج شده ام . فعلاً در لندن زندگی می کنم و در عرض شش سال گذشته علوم سیاسی در دانشگاه SOAS درس داده ام . بین خروج از ایران تا امروز ، حدود 16 سال در آمریکا زندگی کردم و در سال 2001 به انگلستان آمده ام .
روحی : آیا در آمریکا هم شما سابقه تدریس در دانشگاه را داشته اید ؟ اگر پاسخ مثبت است ، لطفا ً بگوئید چه درسی تدریس می کردید .
لاله خلیلی : من مثل خیلی از بچه های ایرانی و جهان سومی ، مهندسی شیمی خواندم و دیپلم مهندسی دارم . می خواستم هم مثل مادرم پزشک شوم . ولی بعد از اینکه یک 6 سالی به عنوان مشاور مدیریت کار کردم ، تصمیمم عوض شد . و رفتم دکترای علوم سیاسی بگیرم.
روحی : با توجه به پاسخی که شما اکنون دادید ، من می خواهم یک پرسش داخل پرانتز از شما بکنم : اگر انتخاب رشته را در ارتباط با جغرافیای سیاسی می دانید (مثلا جهان سومی و ... ) ، آیا به نظرتان وقت آن نرسیده که راجع به انگیزه و شرایطی که بچه های جهان سومی را به سمت این رشته ها (رشته هایی مثل مهندسی و ... ) می کشاند ، کاری جامعه شناسانه به سبک و روش بوردیو بکنیم ؟
لاله خلیلی : من همیشه فکر می کنم یکی از این چیزهایی که باعث می شوند بچه های جهان سوم به رشته های علوم طبیعی و مهندسی بروند ، به خاطر ملی گرایی یا ناسیونالیسم بود . منظورم یک جور ناسیونالیسم است که می خواهد کشور جهان سوم را مثل اروپا و آمریکا "MODERN" بکند.
برای من چیز دیگری که جالب است این است که در دنیای عرب ، اصول گرایان اسلامی بیشترشان دکتر و مهندس هستند . یعنی آنها هم مثل حرکت های ملی گرایان پیشین به عقیده ها ( و ایدئولوژی ها) ی مدرنیته باور دارند .
ولی به نظرم اوضاع دارد عوض می شود ، و خیلی از بچه های طبقه ی متوسط جهان سوم دارند بیشتر علوم اجتماعی می خوانند . ممکن است که این به خاطر این باشد که ایدئولوژی های قدیم (مارکسیسم ، ناسیونالیسم ، و غیره ) که برای ما ، دنیا و سیاست را واضح می کردند ، دیگر از عهده ی این کار بر نمی آیند . به این دلیل ما می خواهیم بفهمیم که دنیا واقعاً چطور می چرخد .
4. روحی : به این ترتیب ما شاهد تغییر خیلی چیزها در نسل جوانِ به اصطلاح جهان سومی خواهیم بود . اما آیا این تغییر در نگرش به جهان ، و نیز تغییر معیارها و ارزش ها در نسل جوان ِ جهان سومی فقط مربوط به جوانان مهاجرت کرده به غرب است یا فکر می کنید این تغیر در کشورهای جهان سوم هم اتفاق افتاده است؟ و یا قرار است در آینده اتفاق بیافتد ؟
لاله خلیلی : به نظر من این تغییر بیشتر درباره ی بچه های خاورمیانه هم هست. ولی چیزی را که باید به یاد داشت این است که در خاور میانه ( و بقیه جهان سوم ) اجتماع هنوز ارزش بیشتری برای علوم طبیعی قائل است ، و علاوه بر آن شغل پیدا کردن در رشته های علوم طبیعی و صنعتی آسان تر می باشد .
اینها هنوز باعث می شوند این تغییرها آهسته تر اتفاق بیافتد .
روحی : خانم دکتر خلیلی عزیز ، از آنجا که می دانم تز دکتری شما در ارتباط با جهان عرب بوده است و به طور مشخص، اگر اشتباه نکنم ، شما مطالعاتی درباره فلسطینیان داشته اید ، ممکن است بفرمائید دلیل این انتخاب شما چه بوده است ؟ ببینید ، پرسشم را واضح تر می گویم : شما در سن جوانی به غرب می روید ، اما بر خلاف پروسه ای که به طور عُرف در غرب می بایست طی می کردید ، جهت مطالعات شما به سمت و سوی جهان سوم کشیده می شود . آیا دلیل این انتخاب را می باید در خودِ جهان غرب جستجو کرد ؟ به عنوان مثال ، گرایش به نگرش هایی جدید در غرب که تقسیمات غرب و شرق و ارزش گذاری های آنرا باور ندارند و آنرا مسئله ای « ساختگی» می دانند (مانند تفکرات فوکو و ...) ، و یا اینکه می باید دلیل این انتخاب را در خود جهان سوم جستجو کنیم .
لاله خلیلی : دلیل اینکه جهت مطالعاتم به طرف دنیای عرب کشیده می شود والا خیلی شخصی تر از این چیزهاست : اولاً پدر و مادر من خیلی فعال و چپی بودند و من از کوچکی به نبردهای سیاسی فلسطین خیلی اعتقاد و علاقه داشتم. ( علاوه بر داستان های چه گوئهرا ، و آلنده ، و ویتنام و غیره ).
بعد تصمیم گرفتم ایران را مطالعه نکنم. به خاطر اینکه به نظر من ایرانیان خارج از کشور ـ حتا یا بخصوص در دنیا ی دانشگاهی خیلی تعصب های ناجوری دارند . دفعه ی اولی که کسی من را «عرب دوست» صدا کرد، از لجبازی تصمیم گرفتم فقط دنیای عرب را مطالعه کنم .
آخرین دلیل هم این بود که همسرم را در همان زمان ملاقات کردم ، و او هم روی دنیای عرب کار می کرد . به همین دلیل سفرهای تحقیقی آسان تر می شود ، اگر هر دوی مان بتوانیم به یک جا برویم !
روحی : آیا در بین دانشجویان شما ، جوانان مهاجر ایرانی و یا از دیگر کشورهای جهان سومی هم هستند ؟ اگر هستند ، لطفا بگوئید تمایل آنها برای انتخاب موضوع پایان نامه هایشان بیشتر روی چه مسائلی است ؟
لاله خلیلی : البته . بیشترشان می خواهند حرکت های اصلاح گرایانِ ایران ، یا حرکتِ زنان را مطالعه کنند . بعضی هم می خواهند دربارهی هویت دیاسپورایی(DIASPORIC IDENTITY)بنویسند .
روحی : آیا دانشجویانی که از ایران فقط به قصد تحصیل آمده باشند داشته اید ؟ معمولا این گروه از جوانان ایرانی به چه موضوعاتی برای کار و مطالعه علاقه مند هستند ؟
لاله خلیلی : یکی دو تا . و همان موضوع های بالا. ولی دانشجوهای دکترای ایرانی مطالب جالب تری را می خواهند بررسی کنند : مثلاً فوتبال زنان در ایران ، یا خاطرات جنگ ایران و عراق .
روحی : شما به عنوان یک « مهاجر » هم تجربه ی زندگی در آمریکا را دارید و هم در حال حاضر در انگلستان زندگی می کنید ، اگر « لس آنجلس » را کنار بگذاریم ، و آمریکای بدون لس آنجلس را در نظر آوریم ، آیا به نظرتان برای « مهاجر ایرانی» ، تفاوتی بین این دو جامعه وجود دارد ؟ اگر پاسخ تان مثبت ، این تفاوت در چیست ؟
لاله خلیلی : به نظر من جوامع ایرانی در هر شهری با هم یک تفاوت هایی دارند . مثلاً خیلی از ایرانیان در لندن در دنیای هنر شرکت می کنند و خیلی از ایرانیان در واشینگتن سیاسی هستند ؛ ولی این تفاوت ها با مهاجرت نسل به نسل کوچکتر می شوند .
روحی : شما لطف کرده اید و دعوت مرا برای مصاحبه پذیرفته اید ، و این نشان می دهد که شما رابطه با جامعه ایرانی(مسائل مربوط به ایران ) را پس نمی زنید. در اینجا مایلم به عنوان آخرین پرسش از شما سئوال کنم که به غیر از روابط فامیلی و یا دوستان و آشنایان ایرانی تان ، آیا علاقه مند به اخبار ایرانی ، فیلم ـ سینما ، کنگره و سمینار و از اینگونه ارتباطات هستید؟ آیا با آداب و رسوم ایرانی هنوز هم زندگی می کنید؟
لاله خلیلی : من به طور جدی با هنر ، سینما ، آشپزی ، و ادبیات ایرانی در تماسم . گاه به گاه هم به موسیقی ایرانی گوش می دهم . ولی متأسفانه نه به آداب و رسوم ایرانی زندگی می کنم و نه دیگر به فارسی خواب می بینم یا به زبان فارسی فکر می کنم. اگر تصمیم بگیرم روی ایران تحقیق آکادمیک بکنم ، این ممکن است عوض شود...
روحی : خسته نباشید ، از اینکه وقت تان را برای انجام این مصاحبه به من دادید بسیار سپاسگزارم .
پس از مصاحبه
قبل از هر چیز لازم است این مطلب را بگویم که امکان گفتگو با خانم دکتر لاله خلیلی عزیز بسیار برایم مغتنم بوده است . ایشان با انعطاف و لطفی که داشتند ، این امکان را به من دادند تا به تجربه جدیدی از فرم مصاحبه دست یابم. و حتا با وجودیکه فکر کردن و نوشتن به زبان انگلیسی برایشان راحت تر بود ، به دلیل ناتوانی من در بکار گیری این زبان ، در نهایت انعطاف به فارسی فکر کردند و به فینگلیش نوشتند.
اما آموخته هایم از این گفت و گو : احتمالا بزرگترین آموخته ام این است که همواره امکان دارد که در جهان واقعی و عملی، گرایشات و انتخابها آنگونه که در نظریات ساخته و پرداخته میگردند، رخ ندهند . این آموزه در پرسش و پاسخ شماره 5 بسیار آشکار است . گاه شاید لازم باشد به انگیزه های شخصی بیشتر از آنچه که تا کنون اهمیت می داده ام ، اعتبار دهم.
آدرس وبلاگ زهره روحی :
http://zohrerouhi.blogspot.com
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست