سه شنبه, ۷ اسفند, ۱۴۰۳ / 25 February, 2025
برساخت طبقهی متوسط به مثابه «دیگری»: مطالعهی موردی فیلم «جدایی نادر از سیمین»

یکی از راههای بررسی تغییرات اجتماعی، مطالعهی محصولات فرهنگی جامعه از قبیل داستانها، رمانها و فیلمها است. تغییرات یاد شده به همراه به تصویر کشیده شدن ویژگیهای این طبقه و رویاروییهای طبقاتی در جامعهی ایران، سهم مهمی در بازنماییهای فرهنگی و بطور خاص سینمایی یافته است.
مقدمه: در دهههای اخیر و بطور خاص بعد از انقلاب اسلامی، افزایش جمعیت، تحرک اجتماعی، رشد شهرنشینی همراه با تغییرات اساسی دیگر، نظام اجتماعی ایران را دگرگون ساخته؛ به طوری که شکل طبقات در جامعهی کنونی ایران با چند دههی قبل به لحاظ صوری و تقسیمات داخلی تغییر یافته است (فوزی و رمضانی،5:1388). یکی از این نمونه تغییرات، رشد طبقهی متوسط[1] و تغییرات طبقاتی و قشری جامعهی ایرانی است.
یکی از راههای بررسی تغییرات اجتماعی، مطالعهی محصولات فرهنگی جامعه از قبیل داستانها، رمانها و فیلمها است. تغییرات یاد شده به همراه به تصویر کشیده شدن ویژگیهای این طبقه و رویاروییهای طبقاتی در جامعهی ایران، سهم مهمی در بازنماییهای فرهنگی و بطور خاص سینمایی یافته است.
سینما در دهههای کنونی تبدیل به نشانهی متمایز و ممتازی از تحولات فرهنگی- اجتماعی و ابزاری جهت خلق و بازتولید نشانههای فرهنگی در دوران مدرن شده است. سینما و فیلم این قابلیت را دارند که میانجی فهم ما از جامعه و تحولات آن باشند و به عنوان یک عنصر فرهنگی- اجتماعی میتواند ما را به عمق لایههای حیات اجتماعیمان ببرد و درکی نسبتاً عمیق از وضعیت این گروههای بازتاب شده و شرایط اجتماعی معاصرش در جامعه برساند(فرشباف،1387: 34). این نوشتار به منظور شناخت بهتر و دقیقتر جامعه و یکی از طبقات عمدهی آن یعنی طبقهی متوسط، در چارچوب جامعهشناسی سینما، تحلیل خود را بر مطالعهی فیلم «جدایی نادر از سیمین» متمرکز سازد. در مقالهی پیش رو هدف بر این امر مترتب شده که ببینیم در متن یاد شده، طبقهی متوسط چگونه به مثابه دیگری(در تقابل با طبقه فرودست) برساخت و بازنمایی میشود. بر این اساس سعی خواهد شد تا فهم شود که مقولهی برساخت دیگری از چه منظری حاصل میشود. همچنین باید گفت که این جُستار در چارچوب رویکرد پساساختارگرایی و در رهیافت مطالعات فرهنگی و با تاکید بر مقولهی بازنمایی[2] نگاشته خواهد شد. بازنمایی یکی از ابزارهای مهم مطالعات فرهنگی است که با استفاده از آن میتوان اشکال نابرابری را در جامعه مطالعه کرد.(رضایی و کاظمی،93:1387)
اگر بخواهیم درباب اهمیت این متن سخن گفته باشیم باید اشاره کنیم، غنای محتوایی این اثر به ما اجازه میدهد صرفا با رجوع به داستان و دیالوگهای فیلم به طرح مضامین متعددی بپردازیم (فرهادپور،1391). جدایی نادر از سیمین در واقع همه چیز است (اوهایر،2009)؛ این فیلم متنی گشوده دارد که به خوانشهای کثیر مجال بروز میدهد(کاظمی،1390) از این منظر میتوان این متن را به مثابه ابزاری روایی و قابل تفسیری دانست، که برای شناخت بهتر جامعه امکان ارزشمندی را دراختیار اهالی این حوزه قرار میدهد.
گفتیم که در اثر یاد شده در پی برجستهسازی طبقهی متوسط در مقام دیگری طبقاتی و گفتمانی هستیم. اما پیش از هر چیز باید تلقی خود از مفهوم «طبقه» در این نوشتار را بیان نماییم. مفهوم طبقه، یکی از مفاهیم بنیادین در علوم اجتماعی است که در معنای عام آن برای نشان دادن تفاوتها و نابرابریهای اجتماعی و اختلاف سطح زندگی و امکانات بین گروههای مختلف اجتماعی و بین افراد متعلق به این گروهها بکار میرود.
بطور کلی دو دیدگاه کلی دربارهی طبقه وجود دارد: الف: دیدگاه مارکسی و شارحین مارکسیسم که شالوده طبقه اجتماعی را مالکیت یا عدم مالکیت وسایل تولید میدانستند. در این دیدگاه طبقهای که ابزار تولید را در دست دارد طبقهی حاکم و طبقهی فاقد ابزار، طبقه کارگر است.
ب: دیدگاه دوم متعلق به ماکس وبر است.از نظر وبر طبقه اجتماعی مجموعه افرادی است که فرصتهای مشترکی در روابط بازار دارند و به عبارتی وضعیت خرید، درآمد و مصرف مشابهی نیز دارند. درباره طبقهی متوسط دیدگاه غیر مارکسیستی معتقدند، رشد اقتصاد بازار، یک طبقه جدید که فرصتهای مشترکی در بازار دارند را بوجود آورده که تحصیلات، سطح درآمد، سبک زندگی(خرید، مصرف) و جایگاه و آگاهی اجتماعی کم و بیش یکسانی دارند. طبقه متوسط بیشتر به اقشار نوظهور و نوپدیدی اشاره دارد که در جامعه جدید پدید آمدهاند که در درجهی اول با ویژگیهای شهرنشینی، اشتغال جدید و تحصیلات مشخص میشوند(کاظمی،1388).
در این نوشتار نیز هر گاه بحث از طبقه و انواع آن میشود، معنای گسترهتر و غیر مارکسی آن مد نظر است؛ دیدگاهی که به بحثهای ماکس وبر نزدیکی و قرابت بیشتری دارد. بر این اساس، طبقه متوسط-جدید- در مقاله پیشرو با ملاکهایی همچون، میزان تحصیلات، سبکزندگی، شغل، منزلت اجتماعی، میزان درآمد، نوع مسکن و اتومبیل، داشتن وسایل مدرن زندگی سنجیده می شود.در متن مذکور ما شاهد دو خانواده و در حقیقت دو طبقهی متمایز هستیم: خانوادهی نادر و خانوادهی حجت.
الف: خانوادهی نادر شامل: نادر، سیمین، ترمه و پدر بزرگ(پدر نادر) است. نادر فردی است بوروکرات؛ کارمند بانکی که ظاهراً در خانهی پدرش– یک آپارتمان–زندگی میکند. او خودروی پژو 206 دارد. سیمین، همسر نادر معلم زبان است. او شخصیتی است مستقل، نوگرا، فعال، فردگرا و با سرمایه فرهنگی بالا. برای خودش کار میکند، پیانو مینوازد و شجریان گوش میکند. ترمه دختر خانواده دانش آموز یازده سالهی کلاس اول راهنمایی است که معلم خصوصی دارد. پدر بزرگ نیز در خانوادهی نادر موجودی است علیل، ناتوان و مبتلا به بیماری آلزایمر. بطور کلی خانوادهی نادر سبک زندگی مدرنی و فراغتگون دارند، از ماهواره و رسانههای خارجی استفاده میکنند. آنان همچنین به لحاظ منزلت و شان اجتماعی جایگاه مناسبی-متناسب با شغل نادر و سیمین- دارند. به عنوان جمعبندی و مبتنی بر دالهای تمایزبخش فیلم که در چارچوبی جامعهشناختی فهم میشود، می توان خانوادهی نادر را خانوادهای متعلق به طبقه متوسط(جدید) دانست.
ب: خانوادهی حجت شامل حجت، راضیه، سمیه و اعظم(خواهر حجت)است. حجت فردی است، ساده و بیآلایش که قبلاً در کفاشی کار میکرده؛ "پولش رو خوردن"، بضاعت مالی چندانی ندارد و دنبال کار میگردد. وسیله نقلیهی حجت، موتورش است و خانهای محقر و کوچک دارد. حجت مشکلات مالی عدیده و بدهکاران بسیار دارد که برای دریافت طلبشان در خانهی او صف کشیدهاند. همین امر در فیلم باعث شده تا راضیه که زنی خانهدار است، برای کمک مالی به حجت، در پی شغل و کار بگردد. بر اساس رمزگان این فیلم و آنچه در مقدمه این نوشتار و شاخص های طبقات بیان شد، میتوان، خانوادهی حجت را نمودِ طبقهی فرودست در مضیقه دانست.
شکاف طبقاتی: ما-آنها
بررسی فیلم «جدایی نادر از سیمین» همچنین افقی از تحلیل را بروی ما میگشاید که از آن با عنوان «شکاف طبقاتی» یا مقوله ما و دیگری نام میبریم. در جریان هویتیابی، تمایز میان خود و دیگری، مهمترین مسئلهای است که باید حل شود (اباذری و میلانی،102:1384). نتیجه تمایز میان خود و دیگری، ایجاد مرزبندیهای هویتی در جهان اجتماعی است. به عبارت دیگر مشمول چیزی قرارگرفتن مستلزم حذف و طرد[3] نیز هست. در این چارچوب «دیگری[4]» به واسطهی ویژگی مهم و بنیادین متفاوت بودن به اشکال مختلف طرد می شود (گیویان و سروی،1388). بطور کل میتوان گفت،مفهوم دیگری به مقوله ی هویتسازی گره خورده و از خلال نظامهای بازنمایی مانند فیلم برساخته میشود. در اینگونه استراتژیهای تمایز بخشی، دوگانه یا قطبیسازی امری متداول و رایج است. این اقطاب، همان دوگانهها و تقابلهای دوتایی است که در بافت اثر، سعی بر طبیعیسازی آن میشود؛ در چنین بستری، سعی میشود "ما" با ارزشهای مثبت و "دیگری" با ارزشهای منفی ترسیم شود.
تحلیل متنی و محتوایی این اثر نشان میدهد که بازنمایی و برساخت دیگری در این اثر مبتنی بر مکانیسم تفاوت است و گسل طبقاتی در موضوع تعلقات، پایبندیهای مذهبی، دینی و اعتقادی خود را نشان میدهد. در واقع تمایزات اعتقادی، دینی و اخلاقی، مبنای برساخت دیگری در «جدایی نادر از سیمین» است.
بعنوان دالهای تمایز بخش،غیر روایی و رمزگانی که در این متن گنجانده شده، میتوان گفت، خانوادهی نادر رفتاری غیر مذهبی و عرفی در مواجهه با مسائل دارند. در رفتار و گفتار این خانواده دالهای دینی و مذهبی کاربرد نداشته و بجای آن مفاهیم عام و عرفی شدهای مانند "انسانیت" بکار میرود.
(بطور مثال در سکانسی از فیلم در اتاق بازپرس، نادر در پاسخ به حجت که میگوید "تو اگه ریگی به کفشت نیست واسه چی اون شب بدو بدو اومدی بیمارستان که مثلا ببینی زن من چش شده؟" میگوید " مرد حسابی من از روی انسانیت بلند شدم اومدم".
در فیلم و در محدودهی خانهی نادر، ما هیچ رمز دینی یا نشانهی مذهبی نمی بینیم و گویی این مقوله در طبقهی متوسط بازنمایی شده، به حاشیه رانده شده و از متن زندگی روزمره فاصله گرفته است. اما در آنسو حجت، تعصب، دینی و سنتی شدیدی دارد؛ وی فردی است غیرتی که عقاید دینی و مذهبی بالایی در او وجود دارد . راضیه، همسر حجت نیز فردی است با پوشش چادر و عقاید دینی- مذهبی قوی. عقاید دینی وی گهگاه موانعی ذهنی را برای کار در خانهی نادر بوجود میآورد، او نگران است که مبادا تمیز کردن پدر نادر "گناه" باشد، به نجس و غیرنجس و حلال و حرام دینی توجه دارد، استخاره میکند و سئوالات دینی خود را از مراجع و مشاورین مذهبی میپرسد و برای احقاق حق تضییع شده و تایید بیگناهی خود "قسم" میخورد.
این شکاف در متن روایی اثر نیز در چند سکانس بصورت برجسته و خاص خود را نشان میدهد که در ادامه بدان اشاره خواهد شد.
1- در سکانسی در دادگاه، پس از جدل راضیه و نادر بر سر بستن پدر به تخت و درگیری نادر با راضیه، حجت، خطاب به نادر میگوید: "تو اصن به چه اجازهای به ناموسِ من دست زدی" و بعد خطاب به بازپرس میگوید: "حاج آقا ناموس، اگه واسه «اینا» مهم نیست واسه «من» مهمه".
2- در دیگر سکانس دادگاه و در حین سوال بازپرس از معلم ترمه (خانم قهرایی) راجع به اینکه آیا نادر صحبت خانم قهرایی با راضیه، پیرامون بارداریش را شنیده یا خیر، نادر برای اثبات ادعایش، خطاب به بازپرس میگوید: "من نشنیدم حرفاتونو، چکار دارم حرفای شما روگوش کنم، حرفای خصوصیتون رو، لازمه من "قسم" بخورم؟" که حجت در پاسخ میگوید:"چقدرم «شما» اهل خدا و پیغمبرین". نادر نیز در پاسخ میگوید: "نه خدا و پیغمبر فقط ماله «شماهاس»"
3- در سکانس مدرسه، حجت که در مدرسهی ترمه حاضر شده است، خطاب به معلم ترمه میگوید، چرا شما تا چشتون به «ما» میافته، فک میکنین «ما» صب تا شب مثه حیوون داریم میزنیم تو سر زنو بچمون میزنیم؟! " بابا به همین قرآن، والله «ما» هم آدمیم مثه «شما»". در ادامه حجت از معلم ترمه می خواهد که برای تایید ادعایش راجع به بی اطلاعی نادر از بارداری راضیه، به قرآن قسم بخورد که سیمین میگوید: "آقای محترم، قسم یعنی چه؟"
4- در سکانسهای پایانی ماجرا راضیه سراغ سیمین میآید و از او میخواهد که به دلیل شکاش دربارهی سقط بچه، دیه را نپرداخته و اصرار دارد– "قسمتون میدم"- پول دیه توسط خانوادهی نادر پرداخت نشود. فردای آنروز، خانوادهی نادر به خانهی حجت میآیند و سعی می کنند، پول دیه را به حجت بپردازند. نادر اصرار میکند راضیه قسم بخورد که سقط بخاطر هل دادن او بوده که راضیه از این عمل سرباز میزند. راضیه که درباره علت سقط فرزندش تردید دارد، میگوید: "از پول حرام میترسد".
جمعبندی
همانگونه که ذکر شد طبقه متوسط بازنمایی شده در این متن، علیرغم اینکه اعتقاداتی دارد ولی مشخصا دین و کنشهای دینی را از متن زندگی روزمره به پس زمینهی آن به حاشیه رانده، نگاهی عرفی به مسائل دارد، مقولههایی عام و جهانشمولی مانند انسانیت را بجای مفاهیمی مانند وظیفهی دینی یا شرعی مینشاند و همواره درگیر "امر اخلاقی" است. اما طبقهی فرودست بطورت تقابل گون، به شدت مذهبی، متشرع و پایبند است و مذهب نقش مهمی در معنادارسازی زندگی روزمره و کنشهای آنان دارد. همچنین دین، دفاع از ناموس و پایبندیهای متشرعانه و بطور کل "امر دینی و مذهبی" در متن زیست و زندگی آنان جاری و قابل مشاهده است.
فارغ از این تقابلهای موجود و رمزگذاری شده در متن، قضاوتها و استنباطها در موقعیتهای مجادله برانگیز و بصورت پرخاشگرانه عمدتاً از سمت حجت(طبقهی فرودست) به طرف خانوادهی نادر(طبقهی متوسط) بیان میشود. به عبارتی گویا طبقه فرودست خود را به لحاظ ذهنی و عینی در فاصلهای زیاد با آرمانها و ارزشهای طبقهی فرداست– در اینجا متوسط– میبیند و سعی میکند اعتقادات آنان را به چالش بکشد. این نزاع نمادین و قطبسازی و تقابل بخشی عمدتاً بر محوریت «دفاع از ناموس» و مسائل مذهبی و دینی رقم خوردهاست. به بیانی دیگر رفتار و کنشهای عرفی طبقهی متوسط زمینه را برای انگ خوردن و چالشهای این چینی فراهم میکند و این مسئله نیز شکافهای عینی دیگر بین دو طبقه را تقویت مینماید. این تلاش طبقه فرودست(اگرچه ناخودآگاه و و ضمنی باشد) را میتوان به مثابه نوعی مکانیسم هویتیابی فهم نمود. از این منظر میتوان ادعا نمود، چالش و تقابل دیگر موجود در متن و بصورت کلیتر در جامعه، چالش «ما – آنها» یا «ما - دیگری» است. چالشی که بیشتر توسط طبقهی فرودست برجسته و دامن زده میشود و بر اساس این مرزبندی، دیگری- عمدتا طبقهی متوسط- به مثابه دیگریِ عرفی، بیخدا و پیغمبر و حتی بیغیرت استیضاح میشود که افراد و مخاطبان را در موقعیت سوژگی قرار میدهد. نکتهی طنزآمیز در اینجا آنست که مکانیسم هویتیابی و حذف، علیرغم روشن نمودن مرزهای هویتی طبقات، بصورت تناقضآمیزی جدایی و شکافها را پررنگتر و قطعیتر مینماید. «مای دیندار و پایبند» و «دیگری بیتفاوت و عرفی» یکی از دوگانههای برجسته متن روایی یاد شده بود. فیلم همانگونه که توضیح داده شد بازنمایی کننده انشقاقها و شکافها در ساختار اجتماعی جامعهی ایران است. به بیانی دیگر استعارهی جدایی و بیگانگی قابل تسری به همهی عناصر و کنشگران و طبقات فیلم است که در این مقال ما از خلال شکاف طبقهی متوسط از طبقهی فرودست یا ذیل مقولهی ما – دیگری بدان پرداختیم. همانگونه که بیان شد، بین طبقات بازنمون شده در این اثر شکافهای جدی و قابل تأملی وجود دارد. این دو طبقه با یکدیگر نمیتوانند گفتگو کنند و بنیان ارتباطشان مدام تحریف میشود. طبقهی فرودست، طبقهی فرادست را همواره به مثابه دیگریای غیر مذهبی، بیدین و مذهب برچسب زده، آنسوی مرزهای طبقاتی و پایگاهی خود قرار داده، از فضای گفتگو و عرصهی نمادین، بیرون انداخته، زمینه دیالوگ را بسته و فضای درگیری و کشاکشهای اعتقادی و گفتمانی را میگشاید و از این رهگذر بصورت دیالکتیکی در عین هویتیابی برای خود، مرزها و شکافهای طبقاتی و گفتمانی را پررنگتر و عمیقتر ساخته و خود و دیگری را برمیسازد.
منابع
-اباذری، یوسف و میلانی،ندا(1384) بازنمایی غرب در نشریات دانشجویی، نامهی علوم اجتماعی، شماره 26
-اوهایر، اندرو(2009) نقد جدایی نادر ازسیمین، مترجم، سعید هوشنگی، سایت www.naghdefarsi.com
-راودراد، اعظم و فرشباف، ساحل(1387) مرگ و جامعه: تحلیل آثار بهمن فرمان آرا از منظر جامعهشناسی سینما، فصلنامه مطالعات فرهنگی و ارتباطات، سال پنجم، شماره پانزده
-رضایی، محمد و کاظمی، عباس(1387) بازنمایی اقلیتهای قومی در سریالهای تلویزیونی، فصلنامه تحقیقات فرهنگی، سال اول، شماره 4
-فرهادپور، مراد(1391) فراموشیهای ساختاری؛ پرونده یک جدایی، سایت تز یازدهم www.thesis11.com
-فوزی، یحیی و رمضانی، ملیحه(1388) طبقه متوسط جدید و تاثیرات آن در تحولات سیاسی بعد از انقلاب اسلامی ایران، فصلنامه علمی پژوهشی انقلاب اسلامی، سال پنجم، شماره هفده، صفحات 28-11
-کاظمی، عباس(1388) توضیحی بر تحلیل مبتنی بر طبقهی متوسط در ایران(1) ، وبلاگ فرهنگ و زندگی روزمره
-کاظمی، عباس(1390) میزگرد بررسی فیلم جدایی نادر از سیمین، روزنامه اعتماد، هفتم شهریور، شماره 2248
-گیویان، عبدالله و سروی، محمد(1388) بازنمایی ایران در سینمای هالیوود، فصلنامه تحقیقات فرهنگی، دوره دوم، شماره هشت
پرونده ی«اصغر فرهادی» در انسان شناسی و فرهنگ
http://www.anthropology.ir/node/10808
1-Middle class
2-represantation
3-Excuding
4-Other
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست