پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا

رقص های آیینی و نمایشی اندونزی : جزیره ی سولاوسی



      رقص های آیینی و نمایشی اندونزی : جزیره ی سولاوسی
مریم قرسو

عکس : ملودی میشل (Mélodie Michel – Melodie around the world)، اندونزی.        
پیچیدگی و تنوع نغمات و گونه های رقص، موسیقی و آواز در اندونزی حیرت آور است. اصوات و رنگ های ِمتنوع گانگ ها و طبل های بزرگ برنزی و چوبی، سازهای مضرابی، فلوت های بامبو، انواع زیلوفون و آوازهای محسور کننده در کنار جامه های رنگین و حرکات موزون، دنیای از زیبایی های منحصر به فرد جهان را، به تماشا می گذارد.

 

با توجه به تنوع فرهنگی اقوام ساکن در جزیره های مختلف اندونزی، با گونه های بسیار متنوعی از هنرهای مختلف روبه رو می شویم. در مجالی پیش از این، درباره ی هنر رقص در جزیره ی بالی، یکی از بزرگترین جزایر اندونزی سخن گفتیم و نمونه هایی را معرفی کردیم و در این جا درباره ی رقص های جزیره ی سولاوسی صحبت خواهیم کرد. 

سولاوسی (Sulawesi که گاه Celebes نیز نامیده می شود) ـ یکی از چهار مجموعه جزیره ی بزرگ اندونزی است. از نظر واژه شناسی نام این جزیره ی بزرگ به معنای «نیزه ی سه شاخ آهنین» است که برگرفته از شکل جغرافیایی آن به شکل (K) است و در مکتب هندویی این نام، تداعی کننده ی یکی از ادوات جنگی ِایزد شیوا است.  سولاوسی با طبیعتی شگفت انگیز از پوشش گیاهی بسیار ویژه، گونه های مختلف درختان نارگیل و آتشفشان های فعال در بخش شمالی، یکی از زیباترین مناطق اندونزی به شمار می آید. از نظر  تقسیم بندی های قومی ـ منطقه ای، سولاوسی به بخش های مختلفی تقسیم می شود که در هر منطقه اقوام مختلفی ساکن اند و هر کدام آیین های بومی متفاوتی دارند. مانادو و میناهاسا (Minahasa) دو قوم بزرگ ساکن سولاوسی هستند. واژه ی میناهاسا به معنی اتحاد قبایل سنتی است که از دو واژه ی بومی به معنای دریا و یگانگی مشتق شده است. بزرگترین شهرهای این جزیره ماکاسار (Makassar) در بخش جنوبی و مانادو در شمال جزیره است.

هرچند اقوام ساکن در این جزیره از قرن 17 مورد تهاجم کشورهای اروپایی مانند اسپانیا، پرتغال و سپس هلند بوده اند، اما توانسته اند بسیاری از سنت های بومی خود از جمله فرهنگ رقص و موسیقی خود را همچنان حفظ کنند. هر قوم و هر منطقه سازها، انواع موسیقی و گونه های بسیار متنوعی از رقص دارد. 

یکی از مهم ترین گروه سازها و موسیقی هایِ بومی در جنوب شرقی آسیا، آنسامبل (گروه / ارکستر) گانگ های مرکب یا گانگ شیم(Gong-chim)، (مانند ارکستر گاملن در مناطق غربی) مجموعه ای از سازهای کوبه ای در اندازه ها، شکل ها و کوک های مختلف است. گانگ شیم در مناطق مختلف جنس، شکل، آرایه و اندازه های متنوعی دارد و بر همین اساس نام های متفاوتی به آن داده می شود (بونانگ در جاوه، گانگ های در تایلند، کانگ توم در کامبوج و ...). در تمامی گونه های این ارکستر، علاوه بر سازهای ضربی منفرد با کوک های مشخص (مانند انواع طبل)، یک یا چند زیلوفون در ابعاد مختلف نیز نواخته می شود که به این ساز زیلوفون مانند، در سولاوسی، کولین تانگ (Kulintang) می گویند. کوک تیغه های چوبی (بامبو) و یا کاسه های برنزی زیلوفون  ها در این منطقه هیچ معیار استانداردی نداشته و هر سازنده بر اساس گوش موسیقایی خود و جنس و ساخت کاسه ها یا تیغه ها، ساز را می سازد. از آنجا که نواختن سازهای گانگ شیم با حرکات بسیار نرم و آرام و در حالتی از لطافت و آرامش نواخته می شود، بسیاری از اهالی اندونزی ذات این موسیقی را مونث توصیف می کنند (گائرلن، 1991 : 22).

زیلوفن سولاوسی یا کولین تانگ 8 تا 12 تیغه از جنس گیاه بامبو دارد که هر کدام مطابق با اشل صوتی موسیقی مورد نظر کوک می شوند و در بسیاری از مناطق آسیای شرقی مخصوصا اندونزی و فیلیپین ساخته و نواخته می شود. تمامی ارکسترهایی که کولین تانگ در آن نواخته شود نیز به همین نام، شناخته می شوند، به طوری که در بیشتر نوشته های بومی به طور کلی از موسیقی ِ کولین تانگ صحبت می شود. این تیغه ها بر روی یک پایه نصب می شوند و نوازنده با دو چوب مخصوص بر تیغه  ها می نوازد. برخی معتقدند که نام کولین تانگ، برگفته از صداهایی است که تولید می کند (تینگ ـ تانگ ـ تونگ معادل صداهای زیرـ متوسط ـ و بم). در گذشته به دلیل صدای بلندی که این مجموعه سازها داشته، یکی از کاربردهای اصلی آن ارتباط و خبررسانی میان اقوام و روستاهای مجاور بوده و امروزه این ارکستر در بسیاری از رقص ها، موقعیت های تفریحی، آئین های درمانی و مناسک آنیمیستیک همراهی کننده ی آداب، تشریفات و مراحل مختلف آئین ها است که البته امروزه اجرای بسیاری از  آئین های باستانی در این مناطق کم رنگ شده است. نمادها و نشانه های اجتماعی و اسطوره ای بسیار زیادی به این مجموعه نسبت داده می شود که در مجالی دیگر از آن سخن خواهیم گفت.

در بیشتر ارکسترهای سولاوسی در کنار کولین تانگ، سازهای محلی دیگر مانند انواع سازهای خودصدا مانند آنگلونگ (anglung)، سازهای بادی از جنس بامبو مانند انواع فلوت و دیگر سازهای کوبه ای نیز نواخته می شود. در برخی ارکسترها و برای همراهی برخی رقص ها، صدف های بزرگ دریایی نیز به عنوان ساز بادی استفاده می شود.

سولاوسی نیز مانند دیگر مناطق اندونزی، رقص های بسیار متنوعی دارد که بیشتر آنها با ارکسترهایی متشکل از کولین تانگ و سازهای دیگر همراهی می شوند. در رقص های شاخص سولاوسی، سه موضوع بیش از دیگر موضوعات دیده می شود، یعنی رقص سه کارکرد اصلی و برجسته پیدا می کند : رزم، سپاس گذاری از ایزدان و روایت داستان های عاشقانه. در این جا نمونه هایی را که بیش از دیگر نمونه ها شناخته شده اند معرفی می کنیم.

 

کاباساران (Kabasaran) : رقص رزمی

 خاستگاه این رقص آئین های بومی ِ قبیله ی میناهاسا است که در شمال و شرق جزیره ی سولاوسی ساکن اند. کاباساران در لغت برگرفته از واژه ی (wasal) به معنای آوازهای خروس به قصد تهییج جوجه خروس ها برای جنگیدن است. این رقص نوعی رقص و نمایش رزمی بوده که به نشانه ی عشق به میهن و قبیله و به عنوان نوعی مانور نظامی پیش از رفتن به میدان نبرد اجرا می شده است. اجرای این آئین ِرقصان، نشان دهنده ی قدرت و شجاعت ِمردانه ی جنگجویان و قدرت نظامی قوم میناهاسا بوده. رقصندگان کاباساران را «کاواسالان» به معنای مقلد جنگیدن خروس می نامند.

در گذشته، مردان جنگی پیش از رفتن به میدان نبرد با قبیله های مهاجم با اجرای این رقص گروهی، نیرو و اعتماد به نفس خود را برای پیروزی بالا می بردند. در عصر کنونی از آن جایی که خوشبختانه جنگی میان اقوام و مناطق بومی وجود ندارد، موقعیت اصلی اجرای این رقص وجود ندارد و موقعیتی که بیش از دیگر مواقع کاباساران در آن اجرا می شود، مراسم پیشواز از افراد مهم دولتی، مذهبی و بومی یا موقعیت های خاص اجتماعی است. این رقص توسط گروهی متشکل از تعداد سی نفر یا بیشتر از مردان اجرا می شود که با جامه های سرخ رنگ و پرهای پرندگان آراسته شده اند و شمشیرهایی را که به طور موروثی به آنها می رسد را در دست می گیرند.

رقص دارای نُه حالت یا فیگور مشخص از در دست گرفتن شمشیر یا نیزه و چهار حرکت اصلی تقلید از یورتمه رفتن 4 ضربی است است که شامل دو قدم به چپ و دو قدم به راست است. اجرای یک دور رقص کاباساران در سه بخش انجام می شود : بخش اول از کاکا ل ِلِ (cakalele) به معنی مبارزه است. این بخش به طور نمادین حرکت به سوی میدان نبرد را نشان می دهد. رقصنده جست و خیز کنان و شمشیر در دست به جلو می رود، به شکل نمادین با فرد مقابل خود شمشیر می زند و با همان حرکات برمی گردد. با این حرکات او درجه ی جنگاوری و دلاوری خود را نمایش می دهد.

بخش دوم رقص کومویوک (kumoyak) به معنای شکست دادن است. در این قسمت فردی به عنوان نماد شیطان وارد صحنه می شود. جنگجویان در حالی که شمشیرهای خود را در هوا تاب می دهند به بالا و پایین و چپ و راست ضربه می زنند و شخصیت اهریمنی را دوره می کنند و او را شکست می دهند. به این ترتیب به دیگران نشان می دهند که حتی اگر شیطان هم به نبرد با آنان بیاید، از آنها شکست خواهد خورد. اهالی سولاوسی معتقدند که با اجرای این حرکات انرژی و توان آنها زیاد می شود، در حالی که روح و ناخودآگاه دشمن شکست را باور می کند، تضعیف می شود و به این ترتیب از بین خواهد رفت.

بخش سوم به نام لالایا آن (lalaya’an) سرخوشی و بازگشت پیروزمندانه ی جنگجویان را از نبرد نشان می دهد. لیوندا (lionda) یا دست روی باسن حرکتی است که به نشانه ی خوشحالی و شادی ِپیروزی اجرا می شود.

در منطقه ی توموهون (Tomohon) گروه بسیار مهمی از رقصندگان کاباساران هستند که به آنها توموتولستاری (Tomou tou Lestari) گفته می شود.

 

پیسوک (pisok) : سپاس گذاری به خاطر زیبایی و آرامش

            پیسوک در لغت نام گونه ای پرنده ی کوچک و بومی مانند گنجشک است. در باور اهالی سولاوسی و قوم میناهاسا این پرنده پیام آور بهشت یعنی آرامش و شادی است و به همین دلیل او را مقدس می دانند و باور دارند که اجرای پیسوک می تواند برای جمع تماشاگران و مجریان تعادل، هماهنگی و آرامش به همراه داشته باشد و این امر نوعی شکر گذاری از زیبایی های جهان به حساب می آید. این رقص توسط جمعی از دختران با تعداد فرد اجرا می شود. در اجرای پیسوک ابتدا سه دختر جوان، با موهای آراسته و لباس هایی با آستین های بال مانند، به همراه موسیقی کولین تانگ به صحنه می آیند آنها به راست و چپ می چرخند، می جهند و با لبخندی مدام بر لب، شادمانه حرکت می کنند و حرکات یک پرنده ی شاد را تقلید می کنند و دستان خود را به نشانه ی بال های پرنده تکان می دهند. بسته یه حضور رقصندگان در محل اجرا، کم کم رقصندگان دیگر به این مجموعه اضافه می شوند، اما بر اساس باورهای بومی تعداد رقصندگان همواره باید فرد بماند. در سالهای اخیر طراحان رقص از این صحنه ی زیبا و پر از زیبایی برداشت های بسیار دراماتیکی کرده اند که تعدادی از آنها روی صحنه های بین المللی اجرا شده است.

 

ماینکِت (Maengket) : سپاس گذاری به خاطر برکت و روزی، و آرامش به خاطر ِداشتن همسر خوب

رقص بومی سولاوسی که ترکیبی از رقص و آواز است. رقصی است که توسط ده تا بیست زوج اجرا می شود و با همراهی دو دهل بزرگ و آواز یک زن خواننده و اجرای قطعات بسیار خاصی از موسیقی بومی اجرا می شود. این رقص سه بخش اصلی دارد که برگرفته از آئین های بسیار قدیمی قوم میناهاسا است. بخش اول (Maowey Lamberu یا Makamberu) به معنای جشن برداشت ِ محصول است. بخش دوم (Marambak) به معنای گشایش و نشان از ساخت و بنا کردن خانه ای جدید و بخش سوم (Mah’laya) فصل ِ کاشت یا ازدواج نام دارد. در این سه بخش به شکلی کاملا نمادین، مراحل زندگی یک مرد جوان با رقص و آواز نشان داده می شود. او در ابتدا محصول کشت خود را برداشت می کند، زندگی اجتماعی خود را به عنوان یک فرد مستقل آغاز می کند و تصمیم به ازدواج و فرزند دارشدن می گیرد. مشابه ماینکت رقص دیگری نیز به نام مارامبا (Maramba) اجرا می شود که آئینی است برای سپاس گذاری از ایزدان به خاطر عطاکردن زوج مناسب. این رقص مخصوص افراد متاهل است که در حالت سرمستی و شادی، به وسیله ی رقصیدن، رضایت و خوشنودی از همسر خود را نشان می دهند و از خدایان سپاس گذاری می کنند. این رقص را گروهی از نوازندگان طبل و سازهای ضربی همراهی می کنند و رقصندگان و بینندگان با فریادهای شادی و تشویق، خشنودی خود را نشان می دهند. در ابتدای رقص یک زن رقصنده میان صف رقصندگان مرد و زن در دو سو می ایستد و با حرکت رقصان و چرخان خود رقص را آغاز می کند. در ابتدا زنان و مردان در صف های خود می رقصند. رقصنده ی اصلی آوازی را آغاز می کند که متن آن همگی توصیف زیبایی و شکرگذاری است. در مراحل بعد برای نشان دادن هر صحنه رقصندگان به تناوب به میان صحنه می آیند.

 

تمپورونگ (tempurung): سپاس گذاری از طبیعت به خاطر محصول خوب کشاورزی

در زبان محلی به پوسته ی سخت نارگیل تمپورنگ گفته می شود. در فرهنگ و زندگی روزمره ی مردم سولاوسی علاوه بر ساخت وسایل تزئینی، از این پوسته ی سخت استفاده های بسیار زیادی مانند ظرف برای خوراک و نوشابه های روزانه، ساختن کاسه ی طنینی سازهای موسیقی می شود و در طی رقص این کاربردها نشان داده می شود. تمپورنگ معمولا توسط زوج های کشاورز و پس از برداشت محصول، برای نشان دادن رضایت آنها از محصول پر برکت، شکل زندگی روزمره و کاری به صورت دسته جمعی در روستا اجرا می شود. مردان و زنان با در دست داشتن کاسه های نارگیل حرکاتی مشابه کاشت و برداشت برنج، پختن خوراک، جمع آوری محصول، جدا کردن سبوس از برنج و شادی خود از داشتن یار و همراه در هنگام کار را اجرا می کنند. در واقع این رقص یکی از سرگرم کننده ترین رقص های بومی در هنگام برداشت محصول است که به نوعی خستگی و یکنواختن بودن کار در زمین های کشاورزی را از بین می برد.

 

لنگسو یا لنسو (Lengso / Lenso) : در ستایش معشوق

بسیاری بر این باورند که لنسو نوعی دیگر از رقص ماینکِت و متعلق به اقوام ساکن در مناطق شمالی جزیره ی سولاوسی است. واژه ی «لنسو» به معنای «دستمال»، یک رقص گروهی است که توسط مردان (و اخیرا زنان) جوان با در دست داشتن دو دستمال در هر دو دست اجرا می شود. تعداد رقصندگان بیین ده تا بیست نفر است. آنها با لباسهای زیبا و با در دست داشتن دستمالهای سفید ابریشمین، حرکات رقص را به طور هماهنگ اجرا می کنند.

رقصندگان با شرکت در این رقص، علاقه ی خود را به معشوق نشان می دهند و افراد مجرد برای یافتن همسر اعلام آمادگی می کنند. لنسو یک رقص مقدس و دارای حرمت به شمار می آید. این رقص نوعی عبادت به درگاه ایزدان در طلب یافتن محبوب است و دوشیزگانی که امیدوارند به زودی جفت خود را انتخاب کنند، در اجرای این رقص شرکت می کنند. این رقص در مراسم عروسی، میهمانی ها، زمان درو در میان کشاورزان و جشن های سال نو به عنوان یک رقص شادی بخش و سرگرم کننده اجرا می شود. برخی این رقص را متعلق به فرهنگ ویتنام و کامبوج یعنی خاستگاه اصلی قوم ساکن در شمال سولاوسی می دانند.

 

 توماتندن (tumatenden) : روایت عاشقانه

 این رقص ـ نمایش، روایت گر است و داستان آن بر اساس روایت یکی از اسطوره های محلی قوم میناهاسا است. داستان، روایت ِ عاشقانه ای میان مردی به نام مَمَنُوآ (Mamanua) و یک حوری بهشتی است که از آسمان و جهان ایزدان به زمین آمده است. این حوری زیبا که لومالوندآنگ (Lumalundung) نام دارد به همراه هشت حوری دیگر هفته ای یک بار از آسمان به زمین می آیند و در رودخانه ای در توماتندن آبتنی می کنند. مرد جوان که شیفته ی این حوری زیبا شده است، در یکی از این دفعات لباس های او را می رباید و به این ترتیب با حوری ملاقات می کند و هردو عاشق یکدیگر می شوند.

در برخی روایات این طور آمده است که این حوریان در قالب پرنده به عالم خاکی می آیند و جامه های آنها مانند پرندگان است و هنگامی که جامه ی آسمانی خود را درمی آورند ، هیبت انسان پیدا می کنند. رقص به همراهی سازهای بادی و کوبه ای آغاز می شود و مرد جوان روستایی را نشان می دهد که از روزمرگی و تنهایی خود به فغان آمده و به آسمان چشم می دوزد. با عوض شدن صحنه نه دختر زیبا در لباسهایی با آرایه های بسیار پر زرق و برق و آستین های گشاد داخل می شوند، جامه های زرین را از تن درآورده و صورت زیبای آنها دیده می شود. آوازهای این بخش تماما روایت عاشقانه هایی است که از زیبایی و تنهایی صحبت می کند. حوریان به آب تنی و پاشیدن آب به یکدیگر و شادی می پردازند و صحنه ی بعد حضور پنهانی مرد جوان را در کنار برکه ای که حوریان در آن آب تنی می کنند نشان می دهد. او پاورچین و با حرکاتی آرام و دور از چشم دختران زیباروی لباس یکی از آنها را می رباید و از صحنه خارج می شود. حوریان پس از مدتی آب تنی قصد بازگشت به آسمان می کنند و همه لباس های خود را پیدا می کنند به جز دخترِ محبوب ِمرد روستایی. دختران دیگر به آسمان می روند و او تنها و در جامه ی انسانی خود، لرزان و هراسان به اطراف می دود تا مرد روستایی را می بیند و در همان نگاه اول شیفته ی او می شود.

همانطور که می بینیم توماتندن در واقع نوعی روایت نمایش گونه از یک داستان اسطوره ای ـ عاشقانه است که به همراه رقص و موسیقی و آواز اجرا می شود.

*** .

گفته می شود که در اندونزی و در میان اقوام مختلف بیش از سه هزار رقص متفاوت با کربردها و کارکردهای مختلف وجود دارد، و آنچه در اینجا آوردیم، تنها مقدمه ای بر معرفی ساده شده ی این رقص ها به حساب می آید. در هر قوم و در هر روستا، نسبت به شکل و شیوه ی زندگی روزمره و نیازهای زندگی جمعی و باورهای مذهبی، آئین های بسیار زیادی وجود دارد که بیش از نود درصد آنها با رقص و موسیقی همراه است. مثلا سانگیه (Sangihe) در جزیره ی سولاوسی دو رقص رزمی بسیارپر تشریفات به نام سآلو (salo) و بنکو (bengko) دارد که هر کدام آداب ویژه ی خود را دارند. در همین منطقه رقص گانده (gunde) نوعی رقص بسیار زیبا به منظور عبادت و ستایش خداوند است؛ و به همین ترتیب در سایر مناطق نیز رقص های بسیار متفاوت و متنوعی وجود دارد که برخی از آنها ریشه های باستانی دارند و برخی دیگر برگرفته و متاثر از فرهنگ های مهاجر دور و نزدیک هستند. مثلا در مناطق مرکزی سولاوسی رقص کاتریلی (katrili) رقص یادگار دورانی است که جزیره ی سولاوسی تحت تسلط ِ استعماری دولت اسپانیا بوده است. این رقص توسط دو زوج زن و مرد و با حضور یک گرداننده اجرا می شود. زنان و مردان رقصنده لباسهایی مشابه لباسهای رقصندگان فلامنکو می پوشند: مردان پیراهن های سفید و شلوارهای سیاه و تنگ و چسبان دارند و زنان لباس های پرچین و معمولا به رنگ قرمز می پوشند. این رقص مستقیما برگرفته از فرهنگ رقص فلامنکوی اسپانیا است که با موسیقی و برخی آداب و رفتار بومی منطقه ی سولاوسی آمیخته شده و فرم جدیدی را به وجود آورده که ویژگی های هر دو فرهنگ را در خود دارد. از رقص های دیگری که یادگار حضور فرهنگ های مهاجم در منطقه هستند می توانیم به رقص پولینز (poloneis) اشاره کنیم که توسط آلمانها در دوران استعماری به مردم این منطقه معرفی شده است. این رقص بیشتر در میان سالمندان و کسانی که تاریخ و فضای آن دوران را هنوز به یاد دارند اجرا می شود و در واقع نوعی والس محلی و بومی شده است.   

 

* با تشکر ویژه از خانم ملودی میشل برای در اختیار گذاشتن مجموعه عکس های منحصر بفردشان از هنر اندونزی، و خانم یانتی، مسول بخش فرهنگی سفارت اندونزی در ایران، به خاطر  بازخوانی متن.

 

کتابشناسی :    

 

E. Barba (2005) : A Dictionary of Theatre Anthropology : The Secret Art of the Performer, 156.

Basset, Catherine (1995) : Musiques de Bali à Java : L’ordre et la fête, Acte Sud.

Benamou, Marc et R. Supanggah (2003) : Gamelain de solo, Maison des cultures du monde, Paris.

Brunt, Jacque (2008) : Catalogue des concerts salle Pleyel, Ballet Royale du Camboudge et Troupe du Ballet de Sebatu.

Gaerlan, Barbara (1991) :Philippine Muslim Kulintang, Music of Modernizarion. (www. newworldencyclopedia.org)

Hamonic, Gilbert (1987) : Le lqngqge des Dieux, Culltes et Pouvoirs Pr26Islq;iaues en Pqys Bugis, Célèbes du sud en Indonésie, CNRS.

Lansing, J (1955), The Balinese. USA Publishers.

Tenzer, M (1998) : Balinese Music, Hong Kong, Periplus Editions.