چهارشنبه, ۲۲ اسفند, ۱۴۰۳ / 12 March, 2025
به لفظ اندک و معنیِ بسیار: پژوهشی در خرقۀ درویشان و دلق صوفیان

پژوهشی در خرقۀ درویشان و دلق صوفیان عنوان کتابی است اثر ویدن گرن شرقشناس و دینپژوه برجستۀ سوئدی که بهتازگی دکتر بهار مختاریان اسطورهپژوه و عضو هیأت علمی دانشگاه هنر اصفهان آن را از آلمانی به فارسی برگردانده است. نکتۀ قابل توجه درمورد این ترجمه این است که مترجم تنها به برگرداندن متن اصلی اکتفا نکرده و با ذکر شواهد و قرائن موجود در منابع ایرانی به تکمیل و تفهیم این پژوهش نیز کمک کرده است.
ویدن گرن، گئو، 1993، پژوهشی در خرقۀ درویشان و دلق صوفیان، ترجمه و تحقیق: بهار مختاریان، تهران: نشر آگه، 196 ص.
پژوهشی در خرقۀ درویشان و دلق صوفیان عنوان کتابی است اثر ویدن گرن شرقشناس و دینپژوه برجستۀ سوئدی که بهتازگی دکتر بهار مختاریان اسطورهپژوه و عضو هیأت علمی دانشگاه هنر اصفهان آن را از آلمانی به فارسی برگردانده است. نکتۀ قابل توجه درمورد این ترجمه این است که مترجم تنها به برگرداندن متن اصلی اکتفا نکرده و با ذکر شواهد و قرائن موجود در منابع ایرانی به تکمیل و تفهیم این پژوهش نیز کمک کرده است.
کتاب دارای دو فصل اصلی و یک مقدمه است. در مقدمۀ کوتاهی که در کتاب آمده به معرفی ویدنگرن و بررسی عقاید او درباب مطالعات دین و پدیدارشناسی آن پرداخته می شود و به اختصار خواننده را با رویکرد نویسنده آشنا میکند. این مقدمه روش ویدنگرن در این اثر را تلفیقی از مطالعات تاریخی و مطالعات پدیدارشناسانه معرفی می کند که تأویل و تفسیر پدیدارهای دینی را مستلزم درک دادههای تاریخی و فهم پیشینهها و پسزمینۀ تاریخی آنها می داند. این مقدمه همچنین دربردارندۀ فهرست شماری از دیگر پژوهشهای نویسنده نیز هست.
فصل نخست این کتاب ترجمۀ پژوهشی است از ویدنگرن با عنوان «جامۀ هارلکین، ردای راهب، کلاه دلقک و درویش؛ پژوهشی اجتماعی، دینی و تاریخ البسه» که مترجم عنوان «پژوهشی در پیشینۀ جامعه شناختی، دینی و تاریخیِ پوشاک» را برای آن برگزیده است. ویدنگرن با استناد به دو متن معتبر در حوزۀ مطالعات عرفانی؛ یعنی رسالۀ قشیریه و کشفالمحجوب، تحقیق خویش را با معرفی دلق صوفیان آغاز کرده و سنت مرقعپوشی درویشان مسلمان را برگرفته از سنتی مشابه در کلیسای سریانی میداند. وی همچنین به بررسی این سنت در میان هندیان، قدیسان مسیحی شرقی و بازیگران لودۀ دوران باستان پرداخته و به تبیین این واقعیت میپردازد که جامۀ زاهدان مسیحی چیزی جز همان جامۀ هارلکنها در نمایشهای ایتالیایی «کمدیا دلّارته» نیست که آن نیز خود تقلیدی از جامۀ کشاورزان و روستاییان یعنی طبقۀ پاییندست جامعه بوده؛ چراکه بازیگر «ابله» در این نمایشها درواقع به جز معرّف نقش و نمونۀ دهقان سادهلوح نبوده است.
رنگ تیرۀ این جامه نیز موضوع مورد بحث دیگری است که ویدنگرن از آن سخن به میان میآورد. وی پس از توضیح نمادشناسانانۀ رنگ تیرۀ دلق صوفیه و از آنجا که رنگ تیره در نمادشناسی ایرانی از سویی معرف طبقۀ کشاورز یعنی طبقۀ سوم جامعه و از سوی دیگر، نماد ماتم و سوگواری است، بر این باور است که صوفیان رنگ ردای خویش را هم چون بسیاری از عادات دیگر خود از زاهدان و راهبان مسیحی به ارث بردهاند.
ویدنگرن در این پژوهش به دادههای موجود در منابع صوفیه اکتفا نمیکند و دامنۀ تاریخی پژوهش خویش را دربارۀ صوفیان تا روزگاران پیش از ورود اسلام به ایران نیز میگستراند و با بررسی ریشه شناختی واژۀ «درویش» آن را عنوانی کهن میداند که بر پیروان و اعضای انجمنهای مردان زردشتی اطلاق میشده است.
وی جامۀ ژنده در ایران باستان را صورت مبدّلی از جامۀ طبقۀ جنگاور میداند و دلیل صد تکّه بودن آن را مرتبط با آرایش و بخشبندی نظامی درمیان اقوام هند و اروپایی میداند که 10، 100، 1000 و 10000 را دربرمیگرفته و به این ترتیب کسی که این جامۀ وصلهدار را بر تن میکرده، خود را بخشی از نهادی نظامی با صد عضو معرفی میکرده است.
وی دامنۀ جغرافیایی پژوهش خویش را نیز وسعت میبخشد و درباب خرقهپوشی به ذکر شواهد بسیارِ دیگری در میان اقوام هند و اروپایی از جمله «پَرَمهانَس»ها و گروهی از راهبان بودایی در هند میپردازد.
در ادامۀ این پژوهش ویدنگرن به بررسی دیگر ویژگیهای مشترک در زندگی و ظاهر سه دستۀ کاملاً جدا از هم یعنی «زاهدان و درویشان»، «هنرپیشگان و مقلدان لوده» و «انجمن مردان» میپردازد. وی با توصیف پدیدارشناسانۀ لباس، کلاه و برخی افزار و عادات این سه گروه به اثبات این نکتۀ بسیار مهم میپردازد که حوزههای قدسی، حوزههای اجتماعی و حتی عرصههای سرگرمکننده با یکدیگر تلاقی دارند و حتی میتوان گفت جملگی از یک آبشخور سیراب گشتهو گاه از یکدیگر متأثر بودهاند. جدول زیر به اختصار نمایانگر اهمّ این اشتراکات است:
|
جامه |
کلاه |
افزار |
عادات |
کنش جنسی |
زاهدان و درویشان |
تیرهرنگ و ژنده |
نوکدار |
چوبدستی |
دریوزگی و آوارگی |
ازدواج روحانی |
هنرپیشگان و مقلّدان لوده |
تیرهرنگ و ژنده |
نوکدار |
گرز |
مسافر و سرگردان |
عریانی میما یا مرتریکس در صحنه |
انجمن مردان |
تیرهرنگ و ژنده |
نوکدار |
گرز |
شکار سبعانه نمادین |
همبستری آیینی |
پژوهش ویدنگرن جستاری ارجمند است که به گفتۀ مترجم آن با رویکردی پدیدارشناسانه-تطبیقی توانسته است پرده از جنبههای مهمی از فرهنگ ایران پس از اسلام بردارد و با استناد به بافت فرهنگ هند و اروپایی و هند و ایرانی، دگردیسی باورهای کهن را به نیکی نشان دهد و ما را با این حقیقت روبهرو سازد که بدون توجه و توسّل به عرصههای گوناگون علمی، از دینپژوهی تاریخی گرفته تا زبانشناسیِ تاریخی، اسطورهشناسی و از این دست، تبیین پدیدههای دینی و آیینی میسّر نیست و نمیتوان تجزیه و تحلیل چنین پدیدارهایی را به بررسی دادههای تاریخی در یک برهۀ تاریخی مشخص تقلیل داد.
نیمۀ دوم این کتاب تحشیه و تعلیق مترجم بر گفتههای ویدنگرن است. وی خود در مقدمۀ کتاب میگوید به سبب ایجاز و فشردگی متن کتاب و نقصان شواهد متنی و زبانی کافی درخصوص زبان فارسی نخست بر آن شده تا پانوشتهایی به متن اضافه کند اما در پایان کار حجم این پانوشتها از اندازه میگذرد و وی تصمیم میگیرد تا این مطالب را در هیأت پژوهشی جداگانه تدوین کرده و به عنوان فصل دوم این اثر به آن بیفزاید.
وی در این فصل پس از معرفی قوم هند و اروپایی و بیان لزوم کشف ساختارهای دینی و نمادین این قوم به تفصیل به شرح آیینهای مربوط به انجمنهای مردان در ایران قبل و بعد از ورود اسلام و همچنین جشنهای مرتبط با جهان مردگان میپردازد.
مختاریان بر این باور است که در ایران انجمنهای مردان با جشنها و آیینهای مردگان ارتباط تنگاتنگ داشته، اعضای این انجمنها در جشنهای مرتبط با مردگان و از آن جمله جشن سال نو به اجرای نمایشهای نمادین پرداخته و بسیاری از افزارها و عادات نمادین ایشان از جمله درفش، گرز، هیأت برهنه و نیمه برهنه، استعمال بنگ و هوم، سیاه کردن چهره، استفاده از صورتک گرگ و از این قبیل، در این جشنها قابل شناساییاند.
وی جستوجوی ریشۀ تصوف را در گرو یافتن سنتهایی میداند که رشد و تکوین آیینهای انجمنیِ پس از اسلام را فراهم و ادامۀ حیات چنین نهادی به اشکالی تازه را میسر ساخته است. از این رو است که مختاریان بررسی پدیدارشناسانۀ انجمنهای مردان را محور پژوهش در این فصل قرار داده است.
از آنجاکه ویدنگرن در پژوهش خویش تنها به اشارهای تلویحی به موضوع انجمنهای مردان آریایی اکتفا کرده است، مختاریان لازم میداند تا پس از معرفی این انجمنها و جایگاه آنها در فرهنگ هند و اروپایی پرده از استمرار حیات آیینهای ایشان در قالب باورها و آیینهای ایران پس از اسلام نیز برداشته و ردّپای آن سنتها و آیینها را در عرصههای مختلفی از تاریخ و فرهنگ ایران دنبال کرده و تا برخی جشنها و نمایشهای متأخر پیش بیاید.
بخش دوم این کتاب همچنین حاوی اطلاعات فراوانی درباب جشنها، آیینها و نمایشهای ایران پیش و پس از اسلام و شواهد و نمونههای بسیاری در تأیید پژوهش ویدنگرن است و از همین رو همچون نیمۀ نخست کتاب، به دشواری میتوان خلاصهای از آن به دست داد؛ اما درباب مزیتهای کلی این اثر میتوان به دو ویژگی بارز اشاره کرد:
- انتخاب آگاهانۀ موضوع
پیشینۀ پژوهشهای عرفانی در ایران علیرغم غنا و ارزشمندیاش نمایانگر نوعی مقدسانگاری نیز هست. گویی مطالعات عرفانی مجموعهای خودبسنده بوده است که محدودۀ تاریخی آن از ورود اسلام به ایران آغاز شده و گسترۀ جغرافیایی آن جز زادبوم عرفای نامی فارسی زبان و معدودی عارفِ عربزبان را دربر نمیگیرد. از همین روست که انتخاب موضوعاتی از این دست برای ترجمه و تحقیق میتواند از حصن استوار و نفوذناپذیر مطالعات کلاسیک عرفانی عبور کرده و افق انتظارات پژوهشگران تازهنفس را گسترش بخشد. این پژوهش و آثاری از این نوع سؤالات و فرضیات تازهای را در ذهن پژوهشگران ایجاد خواهد کرد و چه بسا نقطۀ آغاز جریانی تازه از پژوهشهای عرفانی در ایران نیز باشد.
- حضور مؤثر مترجم در متن با نگاهی انتقادی
خوانندۀ این کتاب با ترجمهای صرف سر و کار ندارد؛ بلکه مترجم از یکسو در متن حضور فعال داشته و میکوشد تا با ارائۀ آگاهیهای بیشتر خواننده را در درک بهتر موضوع یاری رساند و از دیگر سو -همچون دیگر آثارش- میکوشد تا با نقد برخی دیدگاههای سادهانگارانه در مطالعات اسطورهپژوهی و فرهنگ عامه به روشنگری درباب اغلاط مصطلح در این حوزه پرداخته و شیوههای کارآمد و بدیع این مطالعات را به مخاطب خویش معرفی نماید.
در پایان باید گفت دیدگاههای مطرح شده در این کتاب از جهات بسیاری قابل نقد و بررسی است که پرداختن به آن مجالی بیشتر و دانشی گستردهتر از بضاعت این قلم میطلبد. امید که همین اندازه از معرفی این اثر کمحجم اما پرمغز علاقهمندان و پژوهشگران در زمینۀ مطالعات دینی، ادبی، تاریخی، اسطورهای، مردمشناسی و ایرانشناسی را به مطالعه، نقد و بررسی آن برانگیزد.
دکتر بهار مختاریان مدیر گروه اسطوره شناسی و ادبیات کلاسیک انسان شناسی و فرهنگ است.
پرونده ی «بهار مختاریان» در انسان شناسی و فرهنگ
http://www.anthropology.ir/node/9217
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست