شنبه, ۲۶ خرداد, ۱۴۰۳ / 15 June, 2024
مجله ویستا
ازدواجی عاشقانه بعد از پیوند کبد + تصاویر
پیود کبدی که به ازدواج ختم شد
در این شرایط قرار گرفتن در لیست پیوندهای بیمارستان هم چندان عاقلانه به نظر نمی رسید و این دختر جوان باید به سرعت کبدی که با او سازگار بود را پیدا می کرد. خودش می گوید که در آن زمان بدنش تحلیل می رفته و کاملاً متوجه این موضوع شده که انجام کارهای عادی و معمول روزانه هم برایش سخت شده اند.
در همین روزها پسرعمویش که در یک ایستگاه پلیس کار می کرده، در زمان نهار برای یکی از همکارانش ماجرای هِدِر را تعریف می کرده که کریس دِمسی می شنود. کریس بااینکه اصلاً هِدِر را نمی شناخته و تابه حال هم از او حرفی نشنیده، اما احساس می کند باید برای سلامتی او کاری انجام دهد. کریس می گوید که همیشه به خودش می گفته اگر جایی کمکی از دستت برمی آید انجام بده، شاید روزی که تو به چیزی نیاز داشته باشی کسی به کمکت بیاید.
کریس به پسرعموی هِدِر درباره تصمیمش می گوید و برای انجام آزمایش ها به بیمارستان می رود، نتیجه مثبت بود و خون آن ها به هم می خورد. حالا زمان آن بود که به هِدِر درباره این اتفاق غیرمنتظره بگویند. هِدِر تعریف می کند که آن روز پای تلفن اصلاً نمی توانسته باور کند کسی که او را نمی شناسد، حاضرشده به او کبد بدهد.
هِدِر و کریس ملاقات کوتاهی باهم داشتند و بعدازآن برای انجام عمل به بیمارستان می روند و درنهایت عمل موفقیت آمیزی را انجام می دهند. بعد از عمل کریس گفته بود که بابت این کار چیزی را به او بدهکار نیستند و تنها برای اینکه کمک کرده باشد، حاضر به انجام این پیوند شده است.
این دو در دو سال گذشته از حال یکدیگر خبر داشتند، اما به گفته هِدِر از چند ماه قبل بیشتر به هم نزدیک شدند، به نظر می رسید انجام این عمل باعث نزدیک شدن روحیات آن ها به هم شده بود و وقتی کریس از هِدِر خواستگاری کرد، او با همه وجود «بله» را گفت.
هِدِر بعد از مراسم عروسی اش گفته بود که اتفاقات دو سال گذشته را نمی تواند باور کند، اینکه همه چیز خیلی سریع اتفاق افتاد و حالا او هم تجربه یک سرطان را پشت سر گذاشته، هم باکسی ازدواج کرده که در سخت ترین دوران زندگی اش بدون اینکه حتی او را بشناسد،در کنارش بوده است. هِدِر دراین باره می گوید:"احساس می کنم یک فرشته من را زیر نظر داشته است".ازدواجی عاشقانه بعد از پیوند کبد + تصاویر
این زوج عاشق خاص ترین آشنایی و در نهایت ازدواج را تجربه کردند که بعد از یک پیوند کبدی برایشان اتفاق افتاد.
احتمالاً باورش سخت باشد که مردی به زنی که اصلاً نمی شناخته، کبد خودش را بدهد و درنهایت این پیوند به قدری خوش یُمن باشد که آن ها باهم ازدواج کنند.
زمانی که یکی از افسرهای اجرای کُد در فرانکفورت تصمیم گرفت نیمی از کبد خود را به فردی که اصلاً نمی شناسد اهدا کند، اصلاً فکر نمی کرد همین فرد روزی مهم ترین آدم زندگی اش شود. در مارس سال 2012 بود که پزشکان تشخیص دادند هِدِر کروگِر 27 ساله به سرطان کبد آن هم در سطح 4 مبتلاست و به پیوند کبد نیاز دارد، پیوندی که اگر خیلی زود اتفاق نیفتد او تنها چند ماه دیگر زنده خواهد بود.
زمانی که یکی از افسرهای اجرای کُد در فرانکفورت تصمیم گرفت نیمی از کبد خود را به فردی که اصلاً نمی شناسد اهدا کند، اصلاً فکر نمی کرد همین فرد روزی مهم ترین آدم زندگی اش شود. در مارس سال 2012 بود که پزشکان تشخیص دادند هِدِر کروگِر 27 ساله به سرطان کبد آن هم در سطح 4 مبتلاست و به پیوند کبد نیاز دارد، پیوندی که اگر خیلی زود اتفاق نیفتد او تنها چند ماه دیگر زنده خواهد بود.
در این شرایط قرار گرفتن در لیست پیوندهای بیمارستان هم چندان عاقلانه به نظر نمی رسید و این دختر جوان باید به سرعت کبدی که با او سازگار بود را پیدا می کرد. خودش می گوید که در آن زمان بدنش تحلیل می رفته و کاملاً متوجه این موضوع شده که انجام کارهای عادی و معمول روزانه هم برایش سخت شده اند.
در همین روزها پسرعمویش که در یک ایستگاه پلیس کار می کرده، در زمان نهار برای یکی از همکارانش ماجرای هِدِر را تعریف می کرده که کریس دِمسی می شنود. کریس بااینکه اصلاً هِدِر را نمی شناخته و تابه حال هم از او حرفی نشنیده، اما احساس می کند باید برای سلامتی او کاری انجام دهد. کریس می گوید که همیشه به خودش می گفته اگر جایی کمکی از دستت برمی آید انجام بده، شاید روزی که تو به چیزی نیاز داشته باشی کسی به کمکت بیاید.
کریس به پسرعموی هِدِر درباره تصمیمش می گوید و برای انجام آزمایش ها به بیمارستان می رود، نتیجه مثبت بود و خون آن ها به هم می خورد. حالا زمان آن بود که به هِدِر درباره این اتفاق غیرمنتظره بگویند. هِدِر تعریف می کند که آن روز پای تلفن اصلاً نمی توانسته باور کند کسی که او را نمی شناسد، حاضرشده به او کبد بدهد.
هِدِر و کریس ملاقات کوتاهی باهم داشتند و بعدازآن برای انجام عمل به بیمارستان می روند و درنهایت عمل موفقیت آمیزی را انجام می دهند. بعد از عمل کریس گفته بود که بابت این کار چیزی را به او بدهکار نیستند و تنها برای اینکه کمک کرده باشد، حاضر به انجام این پیوند شده است.
این دو در دو سال گذشته از حال یکدیگر خبر داشتند، اما به گفته هِدِر از چند ماه قبل بیشتر به هم نزدیک شدند، به نظر می رسید انجام این عمل باعث نزدیک شدن روحیات آن ها به هم شده بود و وقتی کریس از هِدِر خواستگاری کرد، او با همه وجود «بله» را گفت.
هِدِر بعد از مراسم عروسی اش گفته بود که اتفاقات دو سال گذشته را نمی تواند باور کند، اینکه همه چیز خیلی سریع اتفاق افتاد و حالا او هم تجربه یک سرطان را پشت سر گذاشته، هم باکسی ازدواج کرده که در سخت ترین دوران زندگی اش بدون اینکه حتی او را بشناسد،در کنارش بوده است. هِدِر دراین باره می گوید:"احساس می کنم یک فرشته من را زیر نظر داشته است".
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
ویزای تضمینی ایتالیا کانادا
انتخابات ریاست جمهوری مسعود پزشکیان انتخابات انتخابات ریاست جمهوری 1403 محمدباقر قالیباف قالیباف انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم علیرضا زاکانی مصطفی پورمحمدی ریاست جمهوری انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ پزشکیان
شهرداری تهران قتل هواشناسی سیل تهران جاده چالوس سیلاب طوفان چالوس پلیس وزارت بهداشت آتش سوزی
ایران قیمت دلار عید قربان همستر کامبت یارانه خودرو قیمت خودرو قیمت طلا مسکن حقوق بازنشستگان بانک مرکزی ایران خودرو
عربستان تلویزیون جواد عزتی سینمای ایران رسانه ملی سریال دفاع مقدس فیلم سینما
فناوری دانشگاه تهران دانشگاه آزاد اسلامی دانش بنیان
رژیم صهیونیستی غزه روسیه جنگ غزه فلسطین آمریکا اوکراین عراق لبنان حماس علی باقری کنی یمن
فوتبال یورو 2024 استقلال پرسپولیس تیم ملی آلمان فدراسیون فوتبال باشگاه پرسپولیس لیگ برتر جواد نکونام تیم ملی فوتبال ایران اوسمار ویرا باشگاه استقلال
هوش مصنوعی ایلان ماسک اپل سامسونگ گوگل مایکروسافت تسلا آیفون
سرطان فشار خون گرمازدگی پیری مسواک زدن