چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

لطیفه های کودکانه


لطیفه های جدید کودکانه

- پدر :بگو ببینم پسر چند تا تک آورده ای ؟ پسر با گریه جواب داد :فقط دوتا . پدر پرسید :از کدام درس ها ؟ پسر گریه اش شدید تر شد و گفت :از شفاهی و کتبی !
 
- دو تا تنبل کنار هم نشسته بودن یکی شون خمیازه می کشه اون یکی بهش میگه :قربون دستت تا دهنت بازه بچه من رو هم صدا بزن!
 
- اولی :از ماشینی که خریدی راضی هستی ؟ دومی :خودم نه ولی مکانیک سر کوچه خیلی راضیه !

 -از یه خنگ می پرسن :می گذاری پسرت بره دانشگاه؟ میگه :اگه به درسش لطمه نخوره ،آره .
 
- بیمار:آقای دکتر! این، آن دندانی نیست که می خواهم بکشم. دکتر:صبر داشته باشید جانم، کم کم به آن هم می رسیم!
 
- بیمار:آقای دکتر! ریش من درد می کند.
 دکتر:چه خورده ای؟
 بیمار:نان و یخ.
 دکتر:خاک بر سرت که نه غذایت شبیه آدم هاست و نه دردت!

- هواپیما داشت سقوط می کرد همه داشتن جیغ می زدن به جزء یه دیوونه. ازش می پرسن چرا تو ساکتی؟ می گه:مال بابام که نیست، بذار سقوط کنه!
 
-مردی در هوای سرد، اسبی را دید که از بینی اش بخار بیرون می آمد. با خود گفت فهمیدم، پس اسب بخار که می گن همینه!

به یه نفر میگن :خوابیده آب نخور عقلت کم میشه. میگه :عقل دیگه چیه ؟ میگن :هیچی بابا آبتو بخور .

لطیفه های کودکانه