شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

آیا آمریکا به اسرائیل حمله می کند؟!


آیا آمریکا به اسرائیل حمله می کند؟!
تعجب نکنید، عنوان را درست خوانده اید، آیا آمریکا به اسرائیل حمله می‌کند؟ حتما از خود می پرسید چطور ممکن است آمریکا به اسرائیلی که منافع آن را بر منافع خود ترجیح می دهد یا خود را ملزم به محافظت از آن می داند و به آن حتی بعد دینی هم می دهد،حمله کند.
همه از نفوذ لابی پرقدرت یهود در آمریکا آگاهند.آیا ممکن است که این لابی به آمریکا چنین اجازه‌ای را بدهد؟
مدتی است که زمزمه حمله آمریکا به ایران بار دیگر به گوش می رسد و در این بین رسانه ها نقش اصلی را بازی می کنند.رسانه ها این عبارت جرج و اکر بوش را که می گوید : همه گزینه ها بر روی میز است،حمله قریب الوقوع آمریکا به ایران تحلیل می کنند.این مسئله وقتی پیچیده می شود که به نفوذ شدید صهیونیستهادر رسانه های آمریکایی پی ببریم.
در این مقاله بر آنیم به بررسی احتمال حمله آمریکا به ایران بپردازیم و به تبع آن به واکنش های ایران که از جمله آن می تواند تهدید اسرائیل باشد بپردازیم.لذا از این رو این عنوان دارای ایهام را برگزیدیم تا همه بدانند حمله آمریکا به ایران مساوی است با حمله ایران به اسرائیل و به عبارت دیگر مساوی است با حمله آمریکا به اسرائیل چراکه این آمریکاست که مسبب چنین واکنشی از سوی جمهوری اسلامی ایران در صورت حمله به آن خواهد شد.لذا به نوعی احتمال حمله آمریکا به ایران را در حد صفر می دانیم و سپس به نتیجه گیری می پردازیم.
مدت ۲۷ سال است که ایرانمدام از سوی آمریکا تهدید می شود و اگر دقت کرده باشید هرگاه ایران آماده برگزاری جشن ۲۲بهمن و یا عید نوروز گشته این مسئله که مثلا قرار است آمریکا تاعید به ایران حمله کند شیوع بیشتری می یابد ،جالب اینکه در هرسال هم شاهد پایداری بیش از پیش ملت مسلمان و غیور ایران برای مقابله با این مسئله هستیم تا جایی که اگر در سالهای اول اندکی از مردم تهران را ترک می گفتند و به سمت شمال کشور مسافرت می کردند امروزه شاهد این امر هستیم که برخی ها برای رویارویی ایران و آمریکا و حضور در جبهه جنگ بر علیه آمریکا و گرفتن انتقام چندین ساله ظلمی که آمریکا به حکومت اسلامی روا داشته ، لحظه شماری می کنند و این درحالی است که طبق گزارش محرمانه رئیس ستاد مشترک ارتش ایالات متحده،انگیزه سربازان آمریکایی برای جنگی دوباره به شدت پایین رفته و در واقع نیروی نظامی آمریکا پتانسیل‌های لازم را برای جنگی دوباره و آن هم با مقتدر ترین کشور منطقه یعنی ایران ندارد.
در واقع آمریکا در محاسبات خود برای احیای هژمونی از دست رفته خود ،دچار اشتباه فاحشی شده بود و اگر واقعا به دنبال اعمال نظمی نوین برای خاورمیانه بود می بایست تمام توان خود را بر روی ایران متمرکز می کرد ،اما ناکامی آمریکا در قبال افغانستان و عراق توان این کشور رابرای حمله مجدد به ایران پایین آورد و نتیجه حمله آمریکا به ایران نتیجه ای به مراتب خطرناک تر از جنگی را دارد که میان حزب ا.. لبنان و اسرائیل بود.
دیوید بن گوریون در سخن تاریخی گفته بود: اگر اعراب بارها و بارها از اسرائیل شکست بخورند مشکلی برایشان پیش نمی آید ولی اگر اسرائیل یکبار درمقابل اعراب شکست بخورد شمارش معکوس برای پایان عمرش آغاز گردیده. بی شک اینکه شمارش معکوس عمر رژیم صهیونیستی مدتی است آغاز گشته مورد اتفاق همه تحلیلگران مسائل اسرائیل می باشد و اگر نگاهی به وضعیت وخیمی که پس از جنگ ۳۳روزه دامنگیر اسرائیل شده است بیندازیم درخواهیم یافت که کوچکترین تقابل فیزیکی ما بین ایران و اسرائیل می تواند به آهنگ اضمحلال اسرائیل سرعت بیشتری بخشد .
این امر درمورد آمریکا هم صدق می کند ،به نظر نگارند آمریکا در نهایت خود سبب فروپاشی خود را فراهم می آورد دقیقا مثل فروپاشی رایش سوم و یا اتحادیه جماهیر شوروی و یا اندکی عقب تر فروپاشی امپراتوری عثمانی،آمریکا هم از این قاعده مستثنا نبوده و معتقدم که آمریکا با خودزنی هایی که در طول تاریخ انجام داده و یا خواهد داد خود زمینه فروپاشی خود را فراهم خواهد آورد مثلا شکست آمریکا در ویتنام یک خودزنی بوده و همین طور عراق و افغانستان .
در این بین وضعیت ایران به مراتب در مقایسه با دیگر کشورهای مورد حمله آمریکا بغرنج تر بوده این امر تابع چندین عامل بوده که از جمله آنها می توان به توان بالای نظامی ایران درمنطقه ،موقعیت فوق استراتژیکی ایران در دنیا که ایران را به قلب دنیا تبدیل نموده و به راحتی می تواند مانع از رسیدن حداقل۷۰ % انرژی فسیلی به دنیا در صورت بستن خلیج فارس گردد،بالا رفتن قیمت انرزی در صورت هرگونه تهدید شدن ایران و به خطر افتادن امنیت انرژی ، حاکمیت نرم افزار شیعی بر سخت افزار ایرانی و از همه مهمتر عنایاب بی وقفه حضرت ولی عصر و حمایتهای بی دریغ آحاد مردم از نظام جمهوری اسلامی ایران است که کار را برای آمریکا یا حتی ناتو دشوار ساخته و لذا ایران را به دژشکست ناپذیر خاورمیانه تبدیل نموده است.
● دورنمای جنگ ایران و آمریکا:
این درست است که هم اکنون آمریکا به دست احمق ترین ها اداره می شود ولی باید درنظر داشت که دوره حکومت احمق ها بر آمریکا روبه اتمام است و هرچه بر گذشت زمان افزوده می شود احتمال حمله به آمریکا پایین تر می آید و گذشت زمان به ضرر آمریکا و به نفع ایران خواهد بود.به احتمال بسیار و بر اساس نظرسنجی‌های صورت گرفته ، دموکراتها در آینده سکان حکومت ایالات متحده را برعهده خواهند گرفت، بی شک آنها نمی خواهند دولتی را تحویل بگیرند که تا فرق سر در باتلاق فرو رفته باشد و لذا می خواهند از هم اکنون در مقابل این مسئله ایستادگی کنند و این امر به مثابه یک بازدارنده داخلی در جنگ در مقابل ایران عمل خواهد کرد.
موضوع دیگر این است که کشورهای ثالث نظیر چین‌،فرانسه و انگلستان به دلیل بالا رفتن قیمت نفت تا حداقل بشکه ای ۱۰۰ دلار حاضر نخواهند بود سازمان ملل و یا ناتو را به همراه آمریکا راهی جنگ با ایران کنند و این همکاری فعلیآنها با آمریکا خطوط قرمزی دارد که از جمله آن عدم بالا رفتن قیمت انرژی برای غرب و چین است ،وضعیت روسیه در این بین متفاوت بوده و این کشور با توجه به اینکه رکورد تولید نفت را که تاچندی پیش در اختیار عربستان سعودی بود ،شکسته است و هم اکنون ۱۰ میلیون بشکه نفت در روز تولید می کنند و از آنجا که به عضویت سازمان اوپک درنیامده اند لذا چندان هم نامطلوب نمی دانند که نفتشان را با قیمتی در حدود ۱۰۰ دلار برای هر بشکه به فروش برسانند و تنها ترس از دست رفتن منافع استراتژیک برای روس ها است که آنها را در موقعیت کنونی در کنار چین و ایران قرار داده ولی نباید از نظر دور داشت که در صورت بالارفتن قیمت انرژی روسیه سود سرشاری را از این قضیه خواهد برد که حدود ۴۰۰ میلیون دلار در روز خواهد شد.
لدا متضرر اصلی در این جنگ کشورهای اروپایی و چین خواهند بود که نیاز رو به ازدیادشان به انرژی باعث گردیده تا همواره باب دیپلماسی با ایران را باز گذاشته و مانع از هرگونه جنگی بین ایران آمریکا گردند .
بر این همه باید به تعداد برگهای برنده ای که در دستان ایران اسلامی در قبال آمریکا وجود دارد اشاره نمود و از آن جمله می توان به موقعیت برتر ایران در عراق و لبنان و حتی فلسطین نسبت به آمریکا اشاره نمود و باید اذعان داشت که آمریکا بی شک برای خروج از بحرانی به نام عراق نیاز به حمایت و مشارکت ایرانی ها دارد و در صورت هرگونه تقابل با ایران این بحران به مراتب پیچیده تر خواهد شد و آمربکایی ها میل ندارند عراق را آن طور که انگلیسی ها در حدود ۷۰ سال پیش ترک کردند (فرار کردند) ترک کنند .
این امر در مورد لبنان و فلسطین هم صادق است؛ بی شک اسرائیلی ها نمی توانند تحمل کنند که دولتی در لبنان قدرت را به دست گیرد که متمایل به حزب الله باشد و امنیت آنها را از مرزهای شمالی به طور مستمر تهدید کند و یا دستاوردهایشان را در مقابل فلسطینی ها در صورت به نتیجه رسیدن توافق مکه از دست بدهند و آنها تنها ایران رامشکل اصلی می دانند و معتقدند که اگر بتوان ایران را از سر راه برداشت ،پیروزی بر حماس و حزب الله کار چندان سختی نخواهد بود ؛ این حرفی است که چندی پیش نتانیاهو در روزنامه یدیعوت آحارانوت بدان اعتراف کرده بود.
لذا مطمئنا آمریکا برای حل بحرانهایی که هم اکنون گرفتار آنها می باشد نیاز مبرمی به همراهی سلطان خاورمیانه یعنی ایران دارد و نباید با یک حرکت نسنجیده خود تمام پلهای پشت سر خود را به یکباره خراب کند .
اما با این حال احتمال این راهم که دشمن ما نادان تر از این باشد که بتواند جلوی بینی خود را هم ببیند و نیز نشان دهیم در مقابل هرگونه تهدیدی از سوی هرکشوری آماده دادن پاسخی قاطع به آن طرف هستیم لذا سناریو های احتمالی جنگ را در حد فشرده و خلاصه بررسی می کنیم.● سناریو های جنگ:
اکثر کارشناسان داخلی و خارجی در مورد مدل سازی سناریو های احتمالی حمله آمریکا و یا اسرائیل به ایران دو مدل اساسی را ارائه نموده اند:
▪ حمله سراسری به ایران :
طبق این سناریو آمریکا تمام توان خود را برای زدن ضربه نهایی به ایران به کار خواهد گرفت و از تمام ظرفیت های خود برای مقابله با ایران بهره خواهد جست،به عنوان مثال از توان موشکی خود، پایگاههای مستقر در پاکستان،افغانستان،کشورهای حوزه قفقاز وعراق و شیخ نشینها ،زیر دریایی ها و ناوهای هواپیما بر خود در خلیج فارس و نیز اعزام نیرو از ایالات متحده به ایران.
در این سناریو آمریکا سیاست زمین سوخته را بر ضد ایران اعمال می کند ،در ابتدا به نقاط استراتژیک ایران و مکانهایی که به مثابه مغز این بدن تعبیر می شوند مورد هجوم واقع می شوند و سپس پیاده کردن نیروها در مناطق مرزی و پیشروی به سمت پایتخت در دستور کار آنها قرار خواهد گرفت و با همراهی جریان اپوزیسیون داخلی و خارجی در پی پایه گذاری حکومتی سکولار در ایران بر می آید .
این سناریو واقعا غیر عملی است و دلیل آن نیز واضح است و در یک کام خلاصه می شود؛ مقاومت مردمی. تنها مانعی که بر سر راه لشکر کشی آمریکا به ایران وجود دارد فارغ از مشکلات درونی ایالات متحده در انجام این امر ناکامی ارتش ایالات متحده در تسخیر شهرها یکی پس از دیگری خواهد بود و مقاومت مردمی در هرشهر و محله و اعمال یک جنگ چریکی گسترده از سوی ایرانیانی که خود را بارها حامی نظام معرفی کرده اند و این امر را در دفاع مقدس به خوبی به اثبات رسانیده اند ،به راحتی جلوی ماشین نظامی آمریکا را خواهند گرفت وآن را درخطرناکترین باتلاق منطقه فروخواهد برد ،لذا اگر هم گاهی شنیده می شود که گزینه نظامی بر ضد ایران در دست بررسی است منظور حمله سراسری نخواهد بودبلکه منظور حمله محدود و هدفمند به ایران است چراکه ایالات متحده فاقد پتانسیل های لازم برای مقابله با ایران است و از هزینه ها و عواقب خطرناکی که درآینده نزدیک گریبانگیرش خواهد شد به خوبی اطلاع دارد و حمله به ایران را انتحاری برای خود ارزیابی می کند.
▪ حمله محدود و هدفمند:
بر اساس این سناریو آمریکا با استفاده از توان موشکی و با اتکا به نیروی هوایی خود و نیز زیردریایی های هسته ای در پی انهدام نیروگاههای هسته ای ایران بر می آید ؛این سناریو سابقا از سوی اسرائیل بر عراق در سال ۱۹۸۱ تحمیل گردیده بود که طی آن اسرائیل با استفاده از نیروی هوایی خود راکتورهایی را که فرانسه به عراق تحویل داده بود منهدم نمود و عراق هم در پاسخ به این حرکت با فرستادن چندین موشک به حومه تل آویو به نوعی پاسخی محدود به اسرائیل داد.
اما اگر آمریکا دست به چنین کاری بزند باید بداند که پا روی امنیت ملی ایران اسلامی گذاشته و لذا باید منتظر آغاز جنگ نامتقارنی باشد که مسئولان نظامی ایران وعده به اجرا گذاشتن آن را در مقابل هرگونه تهدید از سوی هر کشوری داده اند .بر این اساس آمریکا باید منتظر به خطر افتادن نقاط حساس خود (قلب سرزمینی) توسط ایران باشد که برخی از آنها در داخل آمریکا قرار دارند و برخی دیگر در سرتاسر دنیا و از جمله آنها می توان به اسرائیل اشاره نمود.
بارها شنیده ایم که در صورت حمله به نیروگاه بوشهر نیروگاه دیمونا را بلافاصله خواهیم زد و یا حمله واشنگتن به تهران مساوی است با حمله تهران به تل آویو .لذا آنها باید بدانند در صورتی که به خود اجازه حمله نظامی را به ایران بدهند بایستی انتظار این را هم داشته باشند که ایران جریان انرژی در خلیج فارس را به خطر بیندازد و یا اسرائیل را همچون حشره ای زیر پای خود له کند .
در مورد به خطر انداختن جریان انتقال نفت از خلیج فارس ایران این امر را در جنگ نفتکش ها در خلال ۸سال دفاع مقدس به خوبی به اجرا گذاشته و امروز دارای توانی است که می تواند با صرف کمترین هزینه بیشترین ضربه را به امنیت انرژی در دنیا بزند و اگر در سالهای جنگ ایران از حمله موشکی به ناوهای آمریکایی مستقر در خلیج فارس اجتناب ورزیده ،این بار باتوجه به ارتقای توان موشکی خود تردیدی در مقابله با این ناوها و انهدام آنها به خود راه نخواهد داد .
اینها مواردی ناچیز از عکس العملهای ایران انقلابی در مقابل آمریکا و اذنابش در منطقه خواهد بود و بی‌شک جمهوری اسلامی ایران خواهان جنگ و به آتش کشیدن خاورمیانه نخواهد بود اما در صورت هرگونه تهدید، آمریکا و همراهانش باید بدانند که ایران بر سر منافع ملی خود و امنیت ملی با هیچ کشوری تعارف ندارد و امنیت ملی ما خط قرمز همیشگی نظام بوده و هست .
اما حمله احتمالی اسرائیل به تجهیزات هسته ای ایران بسیار بعید خواهد بود و دلیل آن پاسخ قاطع ایران به اسرائیل خواهد بود و این امر می تواند حتی بدون مشارکت دوستان دیرینه ایران در منطقه به راحتی به وقوع بپیوندد و لذا به اسرائیلی ها هشدار می دهیم جدا از دست زدن به یک چنین عمل نابخردانه بر ضد ایران اجتناب ورزند که این امر پیامدهایی غیر قابل جبران برای اسرائیل خواهد داشت.
▪ بحث محو اسرائیل از نقشه:
مسئله محو شدن اسرائیل از نقشه جهان را در ابتدا حضرت اما م (ره) بیان نمودند و سپس شهید رجایی و در پایان هم جناب دکتر احمدی نژاد آن را مطرح نمودند .از این جمله در طول تاریخ اینطور برداشت شده است که ایران سعی دارد تا با دستیابی به تکنولوژی هسته ای اسرائیل را مورد حمله هسته ای قرار دهد و ازآن تحت عنوان هولوکاست ایرانی هم یاد نموده اند یعنی اگر در خلال جنگ جهانی دوم آلمان هیتلری دست به کشتار یهودیان زده است این بار ایرانی ها به رهبری دکتر احمدی نژاد این تراژدی را تکرار خواهند کرد و لذا نباید گذاشت تا ایران به این تکنولوژی دست یابد و علت اصلی مخالفت های غرب با این مسئله فشارهایی است که اسرائیل بر آنها وارد می سازد وگرنه همه می دانند که ایران هسته ای هیچ خطری برای غرب هسته ای ندارد .
اما باید در مورد مسئله محو اسرائیل گفت که ما در طول تاریخ شاهد وجود کشورهایی بوده ایم که امروزه بر روی نقشه جغرافیا وجود ندارند و از جمله آنها می توان به شوری سابق اشاره کرد که در سال ۱۹۹۱ به فروپاشی رسید و امروزه اثری از آن بر نقشه دیده نمی شود و یا رایش سوم که با پایان یافتن جنگ جهانی دوم دیگر اثری از آن دیده نمی شد و همین طور امپراتوری عثمانی که با پایان یافتن جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۸ به فروپاشی رسید و دیگر امروزه اثری از آن دیده نمی شود ،سوال اینجاست که آیا مثلا در خلال فروپاشی شوروی ساکنان و شهروندان آن قتل عام شدند و یا آیا شوروی به وسیله حمله هسته ای توسط ایران به فروپاشی رسید؟
جواب واضح و منفی است و ماهم اعتقاد داریم می توان بدون استفاده از خشونت و جنگ بر ضد اسرائیل آن را از صحنه روزگار محو کرد و ایران سالهاست که این برنامه را از طریق به اجرا گذاشتن رفراندوم عمومی برای همه فلسطینیان و یهودیان و با استفاده از سازوکارهای دموکراتیک اسرائیل را تبدیل به فلسطین کند و قرار نیست بمب اتمی بر سر اسرائیلی ها انداخته شود و یا آنها به دریا ریخته شوند .
● نتیجه گیری و جمع بندی:
همان طور که از عنوان مقاله هویداست در صورت حمله آمریکا به ایران کلیه منافع آمریکا در دنیا به خطر خواهد افتاد که یکی از آنها اسرائیل خواهد بود و معتقدیم که آمریکایی ها هشدار ایران را جدی تلقی کرده اند و هیچ گاه دست به یک چنین اشتباه احمقانه و بزرگ و جبران ناپذیر نخواهند زد و به لابی یهود در آمریکا هشدار می دهیم که به جای کشاندن آمریکا به تقابل با ایران که نتیجه ای جز نابودی را برای اسرائیل به بار نخواهد آورد به فکر جلوگیری از این تقابل باشند که در صورت ادامه این سیاست (سیاستی که قرار شد در کنفرانس رئیسان که متشکل از ۵۲ گروه یهودی در آمریکا بود و چندی پیش در اسرائیل برگزار شد) بدانند که خطر اول متوجه خودشان خواهد گشت و به دنیا اطمینان می دهیم که فعالیتهای هسته ای ایران کاملا صلح آمیز بوده و اصولا سلاح هسته ای را دارای بازدارندگی نمی دانیم و به لحاظ فقهی جمهوری اسلامی قاطعانه دستیابی به سلاح هسته ای را رد می کند و به غرب می گوییم که راهی ندارند جز اینکه با ایران هسته ای کناربیایند و اوضاع را با وضع تحریمهای سنگین تر و اتخاذ مواضع ظالمانه و نیز بستن راه مذاکره از طریق گذاشتن پیش شرط ،بدتر ازاینکه هست نکند که ادامه این روند به نفع هیچ طرفی نخواهد بود و بی شک ملتیکه عاشورا محرم و رمضان را نصب العین خود قرار داده باکی از جنگ و تحریم ندارد والسلا‌م.
کسری صادقی زاده
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید