یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا
افغانستان: جنگی ناحق!
هر جنگی دستکم یک دلیل ظاهری دارد. جنگ جهانی اول <جنگی برای پایان دادن به همه جنگها> بود، جنگ جهانی دوم برای <شکست دادن فاشیسم>، جنگ عراق برای <از بین بردن سلاحهای کشتار جمعی>، سپس برای <سرنگونی صدام حسین> و سرانجام برای <استقرار دموکراسی!> جنگ افغانستان، جنگی <خوب!> یعنی بحق است و هدف آن کسانی هستند که ما را مورد حمله قرار دادهاند و به قول فرانک ریچ در نیویورک تایمز: <جنگی لازم> برای از بین بردن قدرت القاعده و طالبان.
باراک اوباما تفاوتی بین جنگ بد در عراق و جنگ خوب در افغانستان قائل شده است و آن را شاهبیت مبارزات انتخاباتی خود قرار داده است. او پیشنهاد میکند که جنگ را در عراق پایان دهیم و با آرایش نیروها <کار را در افغانستان به پایان برسانیم.> ولی هیچکس در آمریکا و یا در پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در مورد گفتوگو با طالبان صحبتی به میان نمیآورد.
نظرسنجیای که اخیرا در افغانستان انجام شد به این نتیجه رسید که در حالی که اکثریت مردم، طالبان را دوست ندارند، ۷۴ درصد میخواهند با آن مذاکره شود و ۵۴ درصد از یک دولت ائتلافی که طالبان در آن شرکت داشته باشد حمایت میکنند. این نظرسنجی واکنش مردمی را نشان میدهد که عمیقا دستخوش چنددستگی هستند. ۴۰ درصد فکر میکنند دولت فعلی حامد کرزای که با ایالات متحده و با ناتو متحد است، در جنگ پیروز خواهد شد، ۱۹ درصد میگویند طالبان پیروز میشود و ۴۰ درصد هم میگویند هنوز خیلی زود است که بتوان نتیجه را پیشبینی کرد. ولی شک و تردیدهای زیادی در مورد حضور نیروهای خارجی وجود دارد.
در حالی که اکثریت، مخالف هر دو گروهند، تفاوتهای بسیار جزئی هم در مورد نگرش به طالبان و القاعده وجود دارد. ۱۳ درصد حامی طالبان و ۱۹ درصد حامی القاعدهاند و تنها ۲۹ درصد، طالبان را به عنوان یک <متحد سیاسی> قدیمی میبینند. در واقع همانطور که همه میدانیم طالبان را آژانس اطلاعاتی ایالات متحده و عربستان سعودی و پاکستان برای جنگ با اتحاد شوروی ایجاد کردند که بعدها تبدیل شد به یک مجموعه چند زبانه از اسلامگراهای متعصب تا ملیگرا. رهبر طالبان ملا محمد عمر اوائل امسال به آژانس فرانسپرس گفته بود که <ما برای آزاد کردن کشور خود میجنگیم و تهدیدی برای جهان نیستیم>
تهاجم اولیه در سال ۲۰۰۱ به افغانستان آسان بود زیرا طالبان برای اکثریت مردم افغانستان بیگانه بودند ولی <سنگینی اشغال و افزایش تعداد مرگ غیر نظامیان مقاومت را به جنگ آزادی ملی تبدیل کرده است.>
اینکه چرا وضع در افغانستان برای ایالات متحده و متحدانش روز به روز بدتر میشود، چیز اسرارآمیزی نیست. ایالات متحده حملههای هوایی خود را افزایش داده است و در نتیجه تلفات غیرنظامیان بدون وقفه ادامه یافته است. آناتول لی ون، استاد کالج کینگ لندن میگوید، نیروی حرکتی یک مقاومت فزاینده، خشم در مورد از دست دادن خانواده و همسایگان است.
روزنامهنگار اولریخ فیچر در اشپیگل مینویسد <نگاهی به نقشه نیروها در ستاد همکاری امنیت بینالمللی ISAF در بیرون از قندهار، این احساس را القا میکند که افغانستان کاملا تحت کنترل است. پرچمهای کوچک رنگارنگ علامت حضور ناتو در سراسر کشور است. آلمانیها در شمال شرقی، آمریکاییها در شرق، ایتالیاییها در غرب، بریتانیا و کانادا در جنوب، با پرچمهایی از ترکیه، هلند، اسپانیا، لیتوانی، استرالیا و سوئد که تک و توک بین پرچمهای دیگر جای دارد. ولی این پرچمها توهمی بیشتر نیستند.>
سازمان ملل یک سوم کشور را <غیرقابلدسترس> و تقریبا دسترسی به نیمی را بسیار خطرناک میداند. تعداد بمبهای کنار جادهای نسبت به سال ۲۰۰۴ پنج برابر شده است و تعداد حملههای نظامی به کابل ۷۰ درصد افزایش یافته است و دولت ملی در حال حاضر، حضور کمی در خارج از پایتخت دارد.
به گزارش اشپیگل طالبان در حال انتقال به قندوز هستند، همان کاری که در سال ۱۹۹۴ کردند، وقتی که از پایگاه خود در قندهار بیرون آمدند، تسخیر کشور را شروع کردند. آسیا تایمز مینویسد استراتژی شورشیان این است که خطوط تدارکاتی ناتو را قطع کنند و یک <دالان استراتژیک> در مرز کابل ایجاد کنند.
ایالات متحده و ناتو در حال حاضر ۶۰ هزار نیرو در افغانستان دارند ولی بسیاری از نیروهای ناتو در درجه اول علاقهمند به بازسازی و پیشرفتند - داستانی که با فریب مردم اروپا ساخته شد تا آنها را به حمایت از جنگ وادارد - و جنگ برایشان در درجه دوم اهمیت قرار دارد. ارتش افغانستان که ۷۰ هزار نفر است به این تعداد اضافه میشود ولی تنها دو تیپ و یک واحد ستادی آنها قادرند به تنهایی به عملیات دست بزنند.
هرچه شرایط در افغانستان وخیمتر میشود بعضیها از جمله دولت کرزای و هر دو نامزد ریاستجمهوری آمریکا از گسترش جنگ به پاکستان حمایت میکنند؛ یعنی تکرار استراتژی تهاجم به لائوس و کامبوج، وقتی جنگ ویتنام داشت از کنترل خارج میشد. آن دو تهاجم نه تنها برای مهاجمان فاجعهبار بود بلکه منجر به قتلعام در کامبوج شد.
با هر مقیاسی که حساب کنیم پیروزی در جنگ افغانستان به آسانی ممکن نیست. تنها گزینه عملی و کارآمد مذاکره با طالبان است البته با کشیدن پای قدرتهای منطقهای به این مذاکرات؛ زیرا همه از ایجاد صلح در افغانستان بهرهمند میشوند.
کانهالینن / ترجمه: پوراندخت مجلسی
منبع : روزنامه اعتماد ملی
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران دولت حجاب مجلس شورای اسلامی مجلس دولت سیزدهم جمهوری اسلامی ایران گشت ارشاد رئیسی پاکستان امام خمینی رئیس جمهور
هواشناسی آتش سوزی سلامت تهران قتل پلیس کنکور شهرداری تهران وزارت بهداشت فضای مجازی زنان پایتخت
خودرو قیمت دلار دلار قیمت خودرو بازار خودرو قیمت طلا بانک مرکزی سایپا مسکن ارز تورم ایران خودرو
سریال محمدرضا گلزار سینمای ایران تلویزیون سینما موسیقی سریال پایتخت مهران مدیری ترانه علیدوستی کتاب تئاتر
اینترنت خورشید کنکور ۱۴۰۳
اسرائیل جنگ غزه غزه رژیم صهیونیستی فلسطین روسیه چین اوکراین حماس ترکیه ایالات متحده آمریکا طوفان الاقصی
فوتبال پرسپولیس استقلال بازی جام حذفی فوتسال آلومینیوم اراک تیم ملی فوتسال ایران تراکتور باشگاه پرسپولیس سپاهان لیورپول
هوش مصنوعی تبلیغات اپل فناوری سامسونگ ناسا بنیاد ملی نخبگان آیفون ربات
بارداری دندانپزشکی کاهش وزن مالاریا زوال عقل