جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


جهان رها شده در یک نگاه


جهان رها شده در یک نگاه
آنتونی گیدنز، درنوامبرسال ۱۹۹۹ دربنگاه سخن پراکنی بریتانیا، یک سخنرانی درباره تغییرات دنیای امروزارائه کرد و سپس درکتابی با عنوان جهان رها شده به تجدید نظروتکمیل مفاهیم ومطالب آن سخنرانی پرداخت.دراین سخنرانی وی اعلام می دارد که دنیای قرن ۲۰ شبیه دنیایی که بنیانگذاران عصر روشنگری پیش بینی کرده بودند نیست.امروزه با توجه به شرایط قرن بیستم وتغییروتحولاتی که به سرعت شاهد آن هستیم، اتفاقهایی که درجهان رخ می دهد قابل پیش بینی نیستند. ما هرروزه شاهد وقوع حوادث واتفاقات غیرقابل کنترل وغیرقابل پیش بینی هستیم. توسعه فناوری ورشد علم باعث وقوع مسائلی می شود که پیش بینی ها را برهم می زند. هرچند وقوع این حوادث نباید باعث ازدست دادن امید کنترل قوانین واهداف جامعه شود. آنچه دراین برهه زمانی بسیارمهم تلقی می شود توانایی کنترل قوانین برای رسیدن به اهداف مناسب وازپیش تعیین شده است.
● آنتونی گیدنزو جهان رها شده دریک نگاه
آنتونی گیدنزیکی ازبرجسته ترین فیلسوفان اجتماعی معاصردرانگلستان است که تاثیر اندیشه های جامع اوبرعلوم اجتماعی و جامعه شناسی انکارناپذیراست. اودرکتاب جهان رها شده که شامل مجموعه مقالاتی درباب تحولات جهانی است،تاثیرات روند یکپارچگی جهانی را بردموکراسی، سنت،ریسک ونهاد خانواده مورد تحلیل وبررسی قرارداده است.اومعتقد به پیچیده ترشدن و بروزتغییراتی درجهان کنونی است که عواملی ازقبیل اقتصاد، فرهنگ، سیاست وارتباطات دست به دست هم داده و به این پیچیدگی دامن می زنند.
تجارت اطلاعات،رشد تکنولوژی وارتباطات ورسانه های الکترونیکی باعث بروزتغییراتی درروند سیاسی وفرهنگی بسیاری ازجوامع شده است که این روند تنها مربوط به کشورهای غربی و بالاخص آمریکایی نمی شود. این تغییرات حتی درعرصه های خصوصی نیزوارد شده وباعث شکل گیری تعاریف جدیدی ازنقشها دردرون جامعه وخانواده شده است. شاید رشد و بروزاین تغییرات درتمام جوامع یکسان نباشد ولی می توان به راحتی اذعان داشت که این تغییرات درتمام جهان روبه گسترش است.
ریسک پذیرشدن جوامع وافراد دربرابروقایع ازجمله پیامدهای این تغییرات است. تا چندی پیش بشرتحت سیطره قدرت طبیعی قرارداشت و با پیش بینی وقایع دست به انتخابهایی می زد که گاها آن را انتخابهای عقلایی می نامید ولی امروزه بحث تاثیربشربرروی محیط زیست وعدم توانایی پیش بینی نتایج رفتارها وعکس العملها به میان می آید. خطرکردن ولذت بردن ازآن دربسیاری ازجوامع ریسک پذیرمشاهده می شود. رشد سریع تکنولوژی واقتصاد وارتباطات وتاثیرآنها درعرصه های مختلف به راحتی افراد را ازحالت سنتی به حالت ریسک پذیربودن درآورده است.
جامعه جدید دیگرحالت سنتی گذشته را ندارد واعتقاد به قضا وقدرجای خود را به تفکرو ساختن آینده داده است. سنت، آیینهای جمعی است که با تشریفات خاصی انجام می شود. با وجود سنت ما مقید به پاسخگویی دربرابراعمال ورفتاری که ازما سرمی زند نیستیم. اما پدیده پکپارچگی جهانی حتی درعرصه های کوچک مانند روابط خانوادگی نیزوارد شده وجامعه را ازحالت سنتی خارج کرده است. درواقع سنت وجود دارد ولی نه آنگونه که ما آن را می شناسیم. سنتهاتغییر کرده اند وازحالت تقابل با مدرنیته خارج شده اند. آییینهای شخصی، وسواس واجباروارد زندگی شده وبسیاری ازعملها وعکس العملهای ما زیرسایه وسواس و اجبارمعنا یافته است.
آنچه امروزدربحث سنت مطرح می شود بنیاد گرایی و توجه سنت به این مفهوم است. بنیاد گرایی به معنی عدم پذیرش تکامل آموزه ها و ایده ها است. درواقع عدم پذیرش نظرات و نقدهای دیگران، عدم تعادل قدرت درخانواده وجامعه و... بنیاد گرایی به حساب می آید. بحث بنیاد گرایی تنها درمذهب وجود ندارد بلکه درحوزه های دیگرازجمله خانواده نیزبه چشم
می خورد. درحقیقت خانواده ازتغییرات جهانی شدن مصون نمانده، تغییراتی که درنوع و اشکال خانواده بوجود آمده شاهدی براین مدعا است.
امروزه دونوع دیدگاه نسبت به خانواده وجود دارد. عده ایی طرفدارخانواده سنتی هستند وهنوز درپی احیای آداب و سنن گذشته خانواده سنتی تلاش می کنند، این نوع خانواده را تقدیس کرده و انواع دیگرآن را کنارمی گذارند. برخی دیگردرمقابل.این گروه قرارمی گیرند. انواع گوناگون خانواده، ازقبیل تک سرپرست، بی سرپرست و همجنس بازان را محصول جامعه جدید و تغییرات آن می دانند وبازگشت به حالت سنتی خانواده را امری غیرممکن قلمداد می کنند. به نظرآنها توزیع روابط قدرت درخانواده سنتی عادلانه نیست. درخانواده سنتی سلطه مرد برزن وکودک وحتی سیطره والدین برکوکان به وضوح به چشم می خورد.با توجه به رشد آگاهی مردم و رواج دموکراسی درجوامع، زنان تصوردیگری ازتکالیف و وظایف خود دارند. آنان خواستاراستقلال هویتی می باشند. کودکان نیزدرجامعه امروزدارای حق وحقوقی می باشند که می توانند به طورقانونی- درصورت لزوم- ازآن علیه والدین خود استفاده کنند. این مسئله به خصوص درجوامع غربی بسیاررواج یافته است.
به عقیده گیدنزبا توجه به روند روبه رشد تکنولوژی ورسانه وارتباطات امکان بازگشت به خانواده سنتی مقدورنیست، هرچند که نوع خانواده سنتی درجامعه امروزدیگرکاربرد ندارد. آگاهی ازحق وحقوق وهویت فردی مانع بزرگی برای پذیرش روابط ناعادلانه قدرت وسلطه مردانه درخانواده به شمارمی رود.
جهانی شدن برسیا ست گذاریها ونوع حکومتها نیزتاثیرات مستقیم وغیرمستقیم داشته است. با بالارفتن میزان اطلاعات و رشد تکنولوژی درجامعه مردم مایلند شاهد حکومت سیاسی دموکراسی درجامعه خود باشند ودولتها نیزبرای بدست آوردن مشروعیت بیشترازاین
علاقه مندی استفاده می کنند. البته دراین میان کم نیستند کشورهایی که دموکراسی درآن مستقر شده ودموکراتیزاسیون به مرحله تثبیت رسیده است ولی ازاین نوع روند روبه گسترش دموکراسی ناراضی هستند. درحقیقت میزان اطلاعات وآگاهی های مردم روزبه روزافزایش می یابد و نمی توان ازمیزان دسترسی به حجم بالای اطلاعات جلوگیری کرد. این روند باعث آگاهی یافتن مردم ازنوع سیاست گذاریها ورفتاررهبران سیاسی جامعه می شود. درنتیجه سهل انگاری درانجام وظایف، کم کاری ویا دخل وتصرف غیرقانونی درمنابع طبیعی وغیرطبیعی کشورسریعا برملا می شود و این خودعامل مهمی درجهت نامشروع شدن سیاستهای دولت حاکمه است. بسیاری ازسردمداران ورهبران سیاسی کشورهایی که به شیوه دموکراسی حکومت می کنند ازاین جریان ناراضی بوده و خواستارمحدود کردن سرعت ارتباطات و انتقال اطلاعات هستند. به عقیده گیدنزمی توان با تشکیل هیاتی متشکل ازنمایندگان تمام کشورها و پیوستن به بدنه دوم سازمان ملل براین مشکل فائق آمد.
گیدنزدراین گفتاربا طرح مطالبی پیرامون جهانی شدن واثرات آن برقسمتهای مختلف وروابط متفاوت جامعه سعی دراثبات وقوع وگسترش این پدیده درجهان امروزدارد. درواقع این مجموعه مقالات که درکتابی با عنوان "جهان رها شده" گرد آمده است توضیح و تفسیری برنتایج حاصل ازیکپارچگی جهانی است وگیدنزبا ارائه دلایل سعی دارد حقانیت این پدیده را اثبات کند.
سمیه افشار


همچنین مشاهده کنید