جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

چرا آمریکا به مذاکره با ایران نیازمند است؟


چرا آمریکا به مذاکره با ایران نیازمند است؟
مقام معظم رهبری در سخنان روشنگرانه خویش در اول فروردین ماه سال ۸۵ در جمع زائران بارگاه ملكوتی ثامن الحجج(ع) در ارتباط با مذاكره با آمریكا فرمودند: آن چیزی كه این روزها مطرح شده درباره مسأله امنیت عراق است. مسؤولین آمریكایی، چه در عراق، چه در بیرون عراق از مسؤولین ما درخواستهای پی در پی و مكرری كردند و اینها هم اول اعتنایی نكردند. بعد برای اینكه باید برای جلوگیری از ناامنی های فاجعه بار ملت مظلوم عراق این كار لازم باشد، گفتند در این مسأله ما حرفی نداریم كه نظرات خودمان را به طرف آمریكایی منتقل كنیم. آن نظرات چیست؟ آن نظرات تفهیم این نكته به آمریكاییهاست كه آنها باید دست از سر عراق بردارند تا ملت عراق خودشان كشورشان را اداره كنند، دست از تحریك قومیتها باید بردارند تا عراق روی امنیت را ببیند. ملت عراق می تواند كشورش را اداره كند، امنیت را هم می تواند تأمین كند. پشت سر ناامنی های موجود عراق، قرائن فراوانی وجود دارد كه دست سرویسهای جاسوسی قرار دارد، یا سرویسهای جاسوسی انگلیس یا آمریكا یا اسراییل.
با توجه به بیانات و مواضع روشنگرانه رهبر فرزانه انقلاب اكنون مذاكره با آمریكا در حالی صورت می گیرد كه آمریكاییهای گرفتار در باتلاق عراق هستند تا پس از چهار سال كشمكش و تلفات فراوان و مخالفتهای افكار عمومی جهان، براساس گزارش مشروح، بیكر - همیلتون، برای خروج ما از عراق به ایران متوسل شوند.
ادوارد كندی سناتور دموكرات نیز می گوید: عراق ویتنام بوش است و كسی جز ایران نمی تواند بوش را از این باتلاق نجات دهد.
وی می گوید: عراق و ویتنام با سی سال فاصله همچنان به موازات هم قرار گرفته اند در حالی كه رئیس جمهور و كنگره آمریكا بر سر راهبرد خروج از عراق با یكدیگر به مقابله پرداخته اند. آیا با توجه به پایان جنگ ویتنام می توان شاهد تكرار پایانی خفت بار برای نیروهای آمریكایی در عراق بود؟
رابرت دالك مورخ آمریكایی درباره عراق می گوید: با آنكه جنگ عراق در سایه جنگ ویتنام روی داده است، اما شخصیتها همانهایی هستند كه شكست ویتنام را رقم زدند. آمریكا پس از ۱۰ سال جنگ در ویتنام با ذلت آنجا را ترك كرد اما امروز با گذشت چهار سال و نیز در غیبت شوروی سابق، تنها در مقابل عده ای اسلامگرای تندرو و افراطی به زانو درآمده است.
هنری كسینجر، مردی كه در ۱۹۷۳ در خصوص پایان جنگ ویتنام تن به توافق پاریس داد و از بازماندگان ویتنام است، امروز مشاور كاخ سفید است. به استثنای بوش و معاونش چنی سایر بازیگران جنگ عراق همه تجربه جنگ ویتنام را دارند. جان مك كین مدت ۵ سال در هانوی اسیر ویتنامی ها بود و آنها او را مأمور آموزش زبان انگلیسی به سربازان ویتنامی كرده بودند تا از صحبتهای سربازان آمریكایی در میدان جنگ بیشتر اطلاع كسب كنند. جان دارنر از مسؤولان بلند پایه نیروی دریایی آن زمان بود و جان مورتا سرباز سابق بود كه پس از استعفای نیكسون نماینده مجلس شد. جان مك كین و چاك هاگل هر دو سناتور جمهوریخواه و از نامزدهای ریاست جمهوری آمریكا هستند. اكنون این شخصیتهای بازمانده از جنگ ویتنام، می گویند، بوش چاره ای ندارد جز آنكه از اقتدار و نفوذ ایران برای خروج آبرومندانه از عراق بهره جوید.
هنری كسینجر، در جمع مشاوران نظامی، سیاسی بوش گفته است، باید بپذیریم برخلاف انتظار و شعاری كه جیمز بیكر وزیر خارجه بوش پدر در آن زمان سر داد كه باید كاری كنیم تا سبزی دلار بر سبزی اسلام آیهٔ ا... خمینی غالب شود.
امروز شرایط عراق و درس نگرفتن آمریكاییها از ویتنام ما را به سویی كشانده كه، همان جیمز بیكر، خود طرح بیكر همیلتون را ارایه می دهد و در آن بارها و بارها از بوش می خواهد كه برای خروج آبرومندانه از عراق و فرار از تجربه ویتنامی دیگر، حتماً باید از ایران استمداد طلبید.
هنری كسینجر در ادامه می گوید: كار ما در عراق به جایی رسیده كه جیمز بیكر، با كمال افتخار، شام را میهمان جواد ظریف نماینده قدرتمند جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل می شود.
رابرت بریكام، نویسنده كتاب «آیا عراق ویتنامی جدید است» می نویسد: همان گونه كه همواره در مواقع بحران، دولتمردان آمریكایی فقط دور خود می چرخند و به سر و كله یكدیگر می زنند، در خصوص پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سه دهه قبل و نیز اوضاع امروز عراق، یك چنین اتفاقی در كاخ سفید افتاده است. به طوری كه سر درگمی كاخ سفید در زمان كارتر در بررسی مدیریت بحران توسط حاكمیت وقت آمریكا بسیار قابل توجه است.
به عنوان نمونه، اختلاف نظر سایر وس ونس، وزیر خارجه و سولیوان، سفیر سابق آمریكا در تهران از یك سو با برژینسكی، مشاور امنیت ملی كارتر و والتر ماندیل، معاون رئیس جمهور از سوی دیگر، تا آنجا پیش می رود كه كارتر به اجبار هایزر را برای گرفتن تصمیم دقیق درباره نحوه مواجهه با انقلاب اسلامی به تهران - پیش از انقلاب اسلامی - اعزام می كند. در مورد دیگر، مخالفت سایروس ونس با حمله نظامی آمریكا به طبس تا آنجا پیش می رود كه وی استعفا داده و ادموند ماسكی جای او را می گیرد.
وی می افزاید: اكنون یك بار دیگر آن لحظه حساس فرا رسیده است كه آمریكا از ایران طلب كمك و امداد برای خروج از عراق دارد. مضاف بر آن ایران امروز، ایران سه دهه گذشته نیست. آمریكای امروز هم آمریكای قدرتمند سی سال گذشته نمی باشد. هر قدر در این سالها قدرت آمریكا تحلیل یافته، قدرت روزافزون ایران در منطقه خاورمیانه افزایش یافته است.
آمریكاییها بارها از این تجربه ناكام و تلخ خود در قبال ایران با حسرت و اندوه یاد كرده اند كه ای كاش صدام را با روشهای سیاسی از قدرت عزل می كردیم و رفته رفته به نام اصلاحات نفوذ خود را در این كشور نفت خیز خاورمیانه گسترش می دادیم. پس از آن به سراغ جنگ با ایران می رفتیم. بیل كلینتون، رئیس جمهور دموكرات آمریكا می گوید: اگر ایران نبود، ما در كمتر از نیم ساعت، سوریه را به صلح با اسراییل می كشاندیم. لبنان را به حذف حزب ا... و فلسطین را به مذاكره و به رسمیت شناختن اسراییل تبدیل می كردیم. اما امروزه نفوذ مقتدرانه ایران مانع بزرگی بر سر راه پیشرفتهای ما محسوب می شود. در نتیجه برای حل تمام این مشكلات باز مجبوریم خود به ایران مراجعه كنیم و از نفوذ ایران در عراق و افغانستان و سایر نقاط منطقه خاورمیانه استمداد بطلبیم.
برژینسكی، مشاور امنیت ملی كارتر می گوید: در جنگ ویتنام ژنرال ویلیام وستمورلند در نوامبر ۱۹۶۷ گفته بود ما واقعاً پیشرفت می كنیم درست مانند بوش و رایس كه امروز در اوج شكست، صحبت از پیروزی می كنند. همان گونه كه آمریكاییها در جنگ ویتنام ناگزیر به مذاكره مستقیم با ویتنامی ها شدند، اكنون ما چاره ای نداریم جز آنكه ایران را به دلیل نفوذ تردید ناپذیرش در عراق به عنوان فرصتی مغتنم بشناسیم.
در حالی كه مذاكرات آمریكا و ایران بر سر عراق در جریان است، نیكلاس برنز، معاون وزیر امور خارجه آمریكا در یك موضعگیری غیرمترقبه اظهار داشت: آمریكا و همپیمانان آمریكایی اش مایلند هر جا و هر زمانی با ایران درباره برنامه هسته ای ایران گفتگو كنند.
وی افزود: رایس، وزیر خارجه آمریكا گفته كه مایل است در این مذاكرات (۱+۵) حضور داشته باشد، به ویژه وقتی كه آمریكا از راه دور بر مذاكرات اروپا و ایران نظارت دارد، حذف برخی كشورهای غربی كه تنها به دنبال منافع خویش در این پرونده حساس هستند، می تواند بسیار ثمربخش باشد. این در حالی است كه برخی كشورها از جمله روسیه و انگلستان درصدد عدم گفت و گوی مستقیم ایران و آمریكا هستند تا بتوانند راحت تر به منافع خود برسند.
دیوید سیرونا، نماینده دموكراتها می گوید: مهمترین ثمره این گفت و گوی مستقیم می تواند رو در رو نشستن مقامات ایرانی و آمریكایی و بحث و جدل در مورد مسأله هسته ای ایران برای رسیدن به یك نتیجه واحد بدون حضور كشورهای دیگر باشد؛ زیرا این آمریكاست كه وضعیت پرونده هسته ای ایران را به اینجا كشانده، نه اروپاییها.
دیوید سیرونا كه فعالانه در تلاش است حزب دموكرات مانع جنگ طلبی های بوش شود، می گوید: اگر بوش پدر پس از موضع خردمندانه ایران در قبال جنگ ۱۹۹۱ عراق به رفتارهای خصمانه خود با ایران پایان می داد و ادامه لغو تحریمهای اقتصادی بیل كلینتون به قانون داماتو دامن نمی زد و تحریمهای ضد ا یرانی را اعمال نمی كرد؛ امروز، ما مشكلی به نام عراق و افغانستان نداشتیم. ایرانیها حتی در خصوص افغانستان در اجلاس بن، بزرگواری به خرج دادند، اما بوش ابله آنها را محور شرارت نامید. پس اكنون این ایران است كه از موضع قدرت با آمریكا در خصوص عراق و پرونده هسته ای اش برخورد می كند.
● ایران و آمریكا از نگاه چامسكی
نوام چامسكی درباره قدرت ایران و ضعف آمریكا می گوید: افزایش قدرت ایران و كاهش قدرت آمریكا در خاورمیانه اجتناب ناپذیر شده است. طی چند سال گذشته آمریكا با تكیه بر نیروی نظامی خود دو دشمن مرزهای شرقی و غربی ایران، یعنی رژیم طالبان در افغانستان و رژیم صدام در عراق را حذف كرده است. بدون آنكه بتواند در این دو كشور جایگاهی كسب كند.
مثلث طمع، ترس و جهالت امپراتوری آمریكا كه با حكومت و دولت جرج بوش و همفكران آن پررنگتر شده، ایالات متحده را در خاورمیانه در چاله ای قرار داده است كه خروج از آن مشكل به نظر می رسد. هزاران سرباز و افسر آمریكایی و همكاران اروپایی آنها در ناتو در معرض دیده بانی ایران قرار گرفته است. همان طور كه حضور قوای آمریكایی در كره جنوبی و مدار ۳۸ درجه توازن قدرت را در شبه جزیره كره به نفع كره شمالی تغییر داده است.
ولی قدرت ایران تنها جنبه استراتژیك آن نیست، بلكه نفوذ و قدرت اصلی ایران در خاورمیانه و به ویژه در افغانستان و عراق؛ مذهبی، معنوی، فرهنگی، تاریخی و بالاتر از همه انسانی است كه آمریكا را در این منطقه فاقد آن است.
تسلط نظامی آمریكا در عراق و افغانستان و افزایش و توسعه پایگاههای نظامی ایالات متحده در خلیج فارس و برخی از كشورهای عربی، نه تنها این ناحیه به صلح و آرامش و ثبات سیاسی نرسیده، بلكه باعث تضعیف و تزلزل و كاهش مشروعیت دولتهای وابسته به واشنگتن شده است. آمریكا نتوانسته است به رابطه میان ایران و سوریه لطمه وارد آورد. نقشه صلح میان فلسطین و اسراییل و توسعه دموكراسی توسط آمریكا در كشورهای عربی منطقه، چیزی بیش از یك شعار نبوده است، لذا اگر آمریكا خواهان دموكراسی در كشورهای منطقه و اصلاحات در منطقه است، ابتدا باید دموكراسی واقعی را در جامعه آمریكا پیاده كند؛ زیرا پارادوكس موجود میان رفتارهای داخلی و خارجی تا حدی است كه عربستان سعودی بیش از هر موقع دیگر در وابستگی اش به واشنگتن دچار تردید فراوان گردیده است.
در لبنان، آمریكاییها با افزایش قدرت حزب ا... و نفوذ سوریه و ایران مواجهند. اسراییل عامل اصلی گرفتاری آمریكا در خاورمیانه است. گزارش كمیته وینوگراد نشان داد كه رژیم اسراییل از زمان موجودیت خود تاكنون دچار یك چنین بحرانی نشده است، اما مشكل آمریكا در خاورمیانه به اینجا ختم نمی شود؛ رژیمهای نظامیان در تركیه و پاكستان نیز با به چالش كشیده شدن لائیكها و سكولارها موضع آنها را ضعیف تر و موضع ایران را قوی تر نموده است.
اكنون مذاكرات ایران و آمریكا در حالی در شرف وقوع است كه آمریكاییها پس از برآورد نتایج خطرناك درگیری نظامی با ایران، به رویكرد جدید بیكر - همیلتون متوسل شده اند، به طوری كه پیتر برگن و پل كرویك شانگ از متخصصان تروریسم و با استفاده از اطلاعات دولت و مؤسسه راند، گفته اند، حمله به عراق تاكنون باعث افزایش ۷ برابری ترور شده و احتمالاً حمله به ایران، این افزایش را به ۷۰ برابر خواهد رساند و نیز دوام بیشتری خواهد داشت.
كورلی بامت، مورخ نظامی بریتانیایی، وقتی می گوید كه حمله به ایران به طور كامل جنگ جهانی سوم را به راه خواهد انداخت. موضوع مهمی را بیان می كند كه نباید جای كوچكترین شك و تردیدی برای آن باقی بماند. حتی اگر كاخ سفید نیز قصد جنگ نداشته باشد، اعزام ناوها و حضور نیروها در منطقه حمایت از جنبشها و عوامل تروریستی مخالف ایران و دیگر محركها، می تواند نابودی كامل در تمام منطقه بینجامد، لذا، مذاكرات امروزه میان ایران و آمریكا بار دیگر عاقلانه رفتار كردن كاخ سفید را در معرض قضاوت عموم قرار می دهد.
قاسم بابایی
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید