شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


اول وکیل‌ام حرف می زند


اول وکیل‌ام حرف می زند
چه بخواهیم چه نه، چه جدی‌شان بگیریم چه نه، مدیر برنامه‌ها در چند سال آینده، در حد و ابعاد افزون‌تری به سینما و موسیقی و باقی رشته‌های صنعت سرگرمی در ایران وارد خواهند شد.
هنوز اول راهیم و پرونده امروز درباره اولین گام‌هاست و همچنین نخستین نمونه موفق چنین همراهی، میان بهرام رادان، بازیگر و علیرضا باذل به عنوان مدیر برنامه‌هایش. مسعود رایگان هم درباره تجربه‌های خارج از مرز گفته است.
اما همه اینها حرف اول است در شرایطی كه باید یاد بگیریم اگر مظاهر زندگی مدرن را انتخاب می‌كنیم، عوارض و عوامل‌اش را هم باید بپذیریم. صنعت سینمای ما، بی‌وكیل و بی‌مدیر برنامه دیگر نخواهد چرخید؛ گیرم فعلا جدی‌شان نگیریم، به عنوان «كارچاق‌كن» و «دلال» از آنها یاد كنیم یا اصلا ندیده‌شان بگیریم. فعلا یکی از مشکلات هنر‌مند های ما این است که حامی و حافظ و راهبر ندارند.
هم باید استعداد رو کنند و هم از استعدادشان حفاظت کنند.به بیان دیگر مدیر برنامه و وکیل خودشان باشند. چه بسیار استعداد هایی که از بین رفته اند فقط به این خاطر که توانایی حفظ این قریحه لطیف را در دل اجتماع خشمگین نداشته اند. مدیر برنامه‌ها، خودشان را تحمیل خواهند كرد؛ چون به آنها نیاز داریم و چون تعدادی از بانفوذها، تعیین‌كننده‌ها و پولدارهای آینده صنعت سرگرمی‌ ما، آنها خواهند بود.
▪ ندا میری:
مشاوره؟ اینجا سرزمین نصیحت مفت است، توی تاکسی و اتوبوس، مغازه و کلاس و... همه صاحبنظرند. از تمام اینها هم که بگذریم با ادعای تخصص در تمام زمینه‌ها چکار کنیم؟ دو تا دست و تعداد زیادی هندوانه.این روزها با پیچیده‌تر شدن مناسبات اجتماعی و فرهنگی در جوامع دنیا و افزایش درگیری‌ها و دغدغه‌های روزمره، نیاز به اشتراک گذاردن مسوولیت‌ها در راستای استفاده بهینه از زمان هرچه بیشتر پدیدار می‌شود.
از سوی دیگر با رشد و تخصصی‌تر شدن مباحث علمی و اجتماعی، حضور مشاوران، وکلا و مدیران مجرب در هر بخش از فعالیت‌های اجتماعی ضروری است. این در هر حالی است که پیشرفت علم مدیریت در سراسر دنیا و پیدایش زیرشاخه‌های فراوانی از جمله مدیریت زمان، مدیریت منابع، مدیریت استراتژیک و... مایه خرسندی تمام آنهایی است که با احترام به پدیده‌های تازه، گام بلندی در راه دستیابی سریع تر و صحیح تر به اهداف زیرمجموعه‌های حرفه‌ای شان برمی‌دارند.
نیم نگاهی به کسانی که در زمینه ورزش، موسیقی، سینما و... در آن سوی آب‌ها فعالیت دارند، کافی است که کنجکاوی ما را بر دلایل و اهمیت حضور یک آژانس، مدیر برنامه، سخنگوی مطبوعاتی و یا مشاور در کنار چهره‌های مطرح هنری، سیاسی، ورزشی و ... بر انگیزد.این مفهوم «دیگری در کنار ما» آنقدرها هم پیچیده نیست.
فردی که در وهله نخست درست انتخابش کرده‌ایم و قرار است اهداف و منافع مشترکی داشته باشیم و البته در بعضی زمینه‌ها از ما بیشتر می‌داند و توانایی‌های بیشتری دارد. تمام مساله این است که نخستین گام، همین پذیرفتن یکی دیگر به عنوان مهره‌ای موثر در رسیدن به آرمان‌های ماست.
کسی که قرار است به پاس خدماتی که ارائه می‌دهد از توفیق‌های ما اگر سهم برابر نمی‌برد، بی‌نصیب هم نماند. ژست نیست، افه نیست، خرج عطینا هم نیست، الزام است.
به ویژه اینکه وادی شهرت مناسبات خودش را دارد. تحمل روانی مشکلات و مصائب موجود از یک سو و گام برداشتن از روی حساب و کتاب و هماهنگ کردن یک سری وظایف از سوی دیگر، بار سنگینی را بر دوش کسی نهاده است که نه‌تنها می‌خواهد بماند، بلکه می‌خواهد پیروز و سربلند هم بماند.
اینجاست که حضور فرد دیگری نزدیک به چهره موردنظر به عنوان مدیر برنامه ضرورتی غیرقابل‌انکار دارد. کسی که مدیریت کارها و بررسی شرایط حرفه‌ای و انجام تمام هماهنگی‌های لازم را برعهده دارد. سخنگوی مطبوعاتی و حتی در بعضی موارد وکیل و مشاور حقوقی هم هست. امکان تمرکز بیشتر روی هدف و وظیفه اصلی را فراهم كرده و تمامی تنش‌ها و حواشی را حذف یا کمرنگ می‌كند.
سوال این است، اگر قرار باشد که پرداختن به دغدغه‌های جانبی این نوع خاص زیستن، یک هنرمند را از وظیفه و رسالت اصلی‌اش باز دارد و حتی در بهترین حالت با توجه به حجم بالای مسایلی که باید روزانه به آنها بپردازد از اصلی‌ترین فاکتورهای موفقیت غافل شود، بازهم دلیلی بر مخالفت با حضور یک فرد دیگر همراه و هم آوا وجود دارد؟ حضوری که بنا دارد در راستای حذف سیگنال‌های منفی جانبی و تقویت توانایی‌ها و امکانات موجود، به کشف موقعیت‌های بهتر نایل آید.
مسائل حاشیه‌ای از شایعات تا هماهنگی‌های مطبوعاتی و چانه زدن‌های مالی و پرداختن به هزار و یک مساله ریز و درشت، به قطع، این تمرکز را خراب خواهد کرد. حل و فصل تمام این نکته‌ها بر عهده کسی است که عنوان مدیربرنامه را یدک می‌کشد.
بسیاری از این برخوردهای منفی و موج مخالفت جاری با مفهوم مدیر برنامه ناشی از مخالفت ما با مباحث نو و تازه است، از آن جایی که از روبه‌رو شدن با تجربه‌های تازه می‌ترسیم و هر آنچه را به درستی تعریف یا درک نکرده‌ایم یک گرته‌برداری غلط از دنیای غرب می‌دانیم، حتی از پذیرفتن محاسن حرکت‌های تازه و اینگونه نوآوری‌ها فرار می‌کنیم.
خیلی وقت‌ها در راه رسیدن و دستیابی به یک بازیگر یا چهره، از مشاور یا مدیر برنامه به عنوان یک سد یا مانع برداشت می‌شود حال آنکه نفس این حضور برای سهولت و سرعت بخشیدن به روند فعالیت‌های اوست. خسرو خسروپرویز هم که به عنوان مدیر برنامه‌های پولاد کیمیایی فعالیت می‌کند، حضور مدیر برنامه را در مسیر قوت قلب دادن و اعتلا بخشیدن به بازیگر مهم و مفید می‌داند. او این روزها همراه با پولاد کیمیایی در سفر ترکیه به سر می‌برد تا تصویربرداری قسمت‌هایی از سریال فریدون جیرانی به پایان رسد.
سمیرا علایی، به عنوان مدیر برنامه‌های مهتاب کرامتی دو سالی هست که گام به گام در کنار او حضوری مستمر دارد. افزایش مسوولیت‌ها و وظایف مهتاب کرامتی چه در حیطه سینما و چه در تجارت شخصی‌اش و البته در کنار همه اینها فعالیت‌های یونیسف باعث شد او الزام حضور جدی فردی را تحت عنوان مدیر برنامه در کنار خود احساس کند.
که نه تنها در این راه بار مشکلات را تا حدودی از دوش سفیر صلح این روز‌ها بردارد، بلکه با تعلق خاطر و بر پایه اعتماد دوجانبه، در این مسیر با او همگام شود. سمیرا علایی هنگام یادآوری مشکلاتی که در این مسیر متحمل شده‌اند، لبخند تلخی می‌زند: «همه جور تجربه‌ای داشتیم، همه جور برخوردی دیده شد، خیلی‌ها می‌خندیدند و مساله را به سخره می‌گرفتند، خیلی‌ها دوستانه و صمیمانه تبریک می‌گفتند، از کسانی که اصلا فکرش را هم نمی‌کردیم برخورد‌های عجیب وغریبی دیدیم، اما مهم این است که ما جسارت آغاز این همکاری را داشتیم، مهتاب هفت سال اعتبار هنری‌اش و نتیجه زحمتش را به دست کسی سپرد که اصلا در عالم سینما نبود، ای کاش کسانی که شناخت صحیحی از مقوله مدیر برنامه ندارند در راه درک این بعد از فعالیت حرفه‌ای کمی نرمی نشان بدهند.
بسیاری از ما دچار نوعی خودشیفتگی هستیم و از باورکردن نیاز به تقسیم وظایف با دیگری و در پی آن به اشتراک گذاشتن موفقیت حاصل می‌ترسیم، مشاوره خواستن از دیگران جسارت می‌خواهد، جسارت پذیرفتن اینکه در تمام زمینه‌ها کامل نیستیم و حضور یک آدم البته قابل اعتماد خارج از گود نعمت بزرگی است.»برخوردهای سطحی و ناشیانه با مفهوم مدیر برنامه در سینمای ایران در حدی است که بسیاری از هنرمندان ما یا ترجیح می‌دهند تا حد امکان اینگونه روابط حرفه‌ای شان مخفیانه باشد یا به جای عنوان مدیر برنامه از مشاور و برنامه‌ریز و... استفاده کنند.
حال آنکه نفس پذیرفتن یک اصل حرفه‌ای و پایبندی به آن به قطع کمک بزرگی در اصلاح نگرش دیگران و البته مفهوم مدیر برنامه در سیستم سینمای ایران خواهد بود. سوال اینجاست که اگر خود هنرمندان در رفع این برداشت‌های غلط از خود حرکت و جسارت نشان ندهند، آیا اصلاح این
سطحی نگری‌ها از کانال دیگری ممکن خواهد بود؟
اصرار بر انکار و اختفا از سوی هنرمندان و از سوی دیگر دسترسی سخت به مدیر برنامه‌های فعال در سینمای ایران باعث شد به جز دو مورد امکان گفت‌وگو و بحث سر امکانات و مشکلات جاری فراهم نشود. حال آنکه مدیر برنامه یک هنرمند قرار است سخنگوی مطبوعاتی او باشد و امکان دستیابی سریع‌تر و راحت‌تر به اخبار و شخص سوپراستار را ایجاد كند.
توانایی اصلاح دیدگاه‌ها و برداشت‌های غلط را که به این سادگی‌ها نداریم، امکان بحث جدی و ریشه‌ای در مورد دانش مدیریت و علم مشاوره و همچنین مناسبات عالم شهرت نیز در اینجا وجود ندارد. در این راه به نمایاندن اولین و موفق‌ترین رابطه در این زمینه و بررسی مختصر دلایل این پیروزی اکتفا کرده‌ایم.
به قول مدیر برنامه‌های مهتاب کرامتی: «مطمئنم روزی می‌رسد که همه می‌پذیرند و دنباله‌روی می‌کنند، اما به شرط این که ما درست گام برداریم و حتی ساده‌ترین حرکت‌هایمان را بررسی کنیم. شاید با یک اشتباه میدان را واگذار کنیم.»
امیر قادری
منبع : روزنامه هم‌میهن


همچنین مشاهده کنید