جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

مهمانان کرملین


مهمانان کرملین
● قبل از حضور پوتین در ایران
آخرین بار که سران کشورهای بزرگ جهان در خاک روسیه گرد آمدند تا درباره اوضاع وخیم خاورمیانه با یکدیگر گفت وگو کنند، اجلاس گروه هشت در سن پترزبورگ بود. شهری رویایی که گفته می شود پطر کبیر در یک روز مه آلود در کرانه مردابی و دورافتاده شرق خلیج فنلاند بنا نهاد. آن زمان هم اوضاع نوار غزه و لبنان رو به وخامت گراییده بود و بنابراین سران گروه هشت در کنار گفت وگو درباره معضل انرژی و تجارت جهانی به بررسی ارائه راهکاری دیپلماتیک برای حل وضعیت خاورمیانه پرداختند.
این بار اما نه وضعیت نوار غزه و لبنان، که موضوع مهمی به نام ایران سران دو کشور بزرگ جهان را راهی روسیه کرد تا البته نه در سن پترزبورگ «ونیز شمال»، که در شهر مسکو، در کاخی به نام کرملین واقع در میدان سرخ با رئیس جمهوری روسیه گفت وگو کنند.
کاخ کرملین با چهار قصر و دیوارهای آجری اش در کرانه رود مسکو از همان سالی که به عنوان قلمرو حکومتی روسیه وسطی در دوره حکومت پرنس «ایوان کبیر سوم»، مردی که عنوان تنها پادشاه کبیر کل روسیه را کسب کرد ساخته شد، تا امروزه که مردی با عنوان «معمار روسیه نوین» در آن سکنی گزیده شاهد حضور مردان بسیاری در طول تاریخ بوده است.
می گویند ناپلئون بناپارت از کرملین آتش گرفتن مسکو را به نظاره نشست و سپس دستور داد انبار مهمات جنگی کاخ را منفجر کنند، لنین در همین مکان دیکتاتوری پرولتاریا را شکل داد، ایوان مخوف و استالین از میان دیوارهای قصرهای کرملین بر مردم حکومت کردند و سرانجام میخائیل گورباچف سقوط دوران کمونیستی در اتحاد جماهیر شوروی را در کرملین ترسیم کرد. اکنون سال های متمادی از آن دوران می گذرد و باز کرملین در کرانه شمالی رود مسکو نظاره گر تصمیمات مهم و سرنوشت ساز رهبران سیاسی روسیه و سران قدرت های بزرگ دنیا است.
برهمین اساس رئیس جمهوری روسیه از سه شنبه هفته پیش در این کاخ که روزگاری اقامتگاه خاندان سلطنتی روسیه بود و امروز به مقر رسمی رئیس جمهوری این کشور مبدل شده، پذیرای سه تن از مقامات بلندپایه فرانسه و امریکا بود تا با وی در آستانه اولین سفرش به ایران رایزنی کنند. به این ترتیب باز موضوع دیگری در منطقه پر چالش خاورمیانه مقامات بلندپایه دو کشور بزرگ را روانه خاک روسیه کرد. روسیه، فرانسه و امریکا هر سه از اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل هستند و لذا مذاکرات آنها با یکدیگر در آستانه سفر ولادیمیر پوتین به ایران ضروری به نظر می رسید.
با این تفسیر و در حالی که آنها باید چند روز پس از این دیدارها در برلین بر سر فعالیت های هسته یی ایران پشت میز مذاکرات می نشستند، نیکلا سارکوزی رئیس جمهوری جدید فرانسه قدم به خاک روسیه گذاشت. او برای اولین بار به مسکو می رفت و از آنجا که مواضعش درباره مسکو و از سوی دیگر نسبت به ایران و فعالیت های هسته یی اش تند و در تضاد با ولادیمیر پوتین بود، سفرش برای شکستن یخ های روابط میان دو کشور مهم بود. شاید از همین رو بود که از نزدیکی مواضع پاریس و مسکو درباره پرونده هسته یی ایران سخن گفت، حتی اگر چنین سخنی در حد یک تعارف دیپلماتیک باشد.
پوتین و سارکوزی در شرایطی با یکدیگر ملاقات کردند که اظهارات رئیس جمهوری فرانسه روابط دو کشور را دچار تنش کرده بود. نیکلا سارکوزی پیش از سفرش به روسیه از اوضاع حقوق بشر در این کشور به شدت انتقاد و حتی مسکو را به اینکه از ذخایر نفت و گاز خود برای تهدید همسایگانش بهره می برد متهم کرده بود. رئیس جمهوری فرانسه که پس از ژاک شیراک قدم به کاخ الیزه گذاشته و برخلاف پوتین که آخرین روزهای ریاست جمهوری اش را به انتظار نشسته است، در اوایل جاده پرفراز و نشیب ریاست جمهوری قدم می زند، طی سفری به بلغارستان هم اظهار داشته بود که روسیه امور جهان را پیچیده می کند.
با این حال موضوعی به نام ایران آن هم در منطقه خاورمیانه آنقدر ارزش و اهمیت داشت که سارکوزی را روانه مسکو کند، چرا که این اولین باری نیست که روابط پاریس و مسکو در پیچ و خم عرصه سیاست قرار می گیرد. اگر امروز رئیس جمهوری فرانسه به روسیه انتقاد می کند یا مواضعش در قبال ایران با این کشور متفاوت است، در زمان اتحاد جماهیر شوروی هم بدترین دوران را تجربه کرده است.
پس از آن، ظهور بوریس یلتسین به عنوان نخستین رئیس جمهوری روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ و دیدار او از فرانسه در سال ۱۹۹۲ روابط دو کشور را از نو ساخت تا آنجا که یلتسین با سفرش به پاریس بر تحکیم روابط دوستانه میان دو کشور تاکید کرد. در نقطه مقابل نیز قبل از سارکوزی ژاک شیراک رئیس جمهوری سابق فرانسه در سال ۱۹۹۹ به دیدار مقامات روسیه رفته بود و بنابراین سفر رئیس جمهوری جدید فرانسه به مسکو و دیدارش با ولادیمیر پوتین از اهمیت بسیاری برخوردار بود.
اما در کنار مباحث مربوط به پرونده هسته یی ایران، ظاهراً موضوع عضویت روسیه در ناتو (پیمان آتلانتیک شمالی) یکی دیگر از موارد اختلاف پاریس و مسکو است. گفته می شود فرانسه یکی از مخالفان جدی عضویت روسیه در این پیمان است چرا که سازمان پیمان آتلانتیک شمالی که در آوریل سال ۱۹۴۹ میلادی تشکیل شد از اساس بر ضد شوروی و کشورهای اروپای شرقی و در مقابل «پیمان ورشو» شکل گرفت و شاید به همین دلیل فرانسه به عنوان یکی از اعضای اصلی و اولیه آن با حضور روسیه در آن مخالفت می کند.
با این حال روسیه و فرانسه فصول مشترکی هم با یکدیگر داشته اند همچنان که آنها در موضوع کوزوو و شبه جزیره بالکان و موضوع عراق به رغم اختلاف دیدگاه هایشان مواضع یکسانی را اتخاذ کرده اند. به هر ترتیب سارکوزی این بار برای گفت وگو درباره فعالیت های هسته یی ایران و تصمیمی که کشورش باید به زودی در کنار روسیه علیه ایران اتخاذ کند با ولادیمیر پوتین به بحث و تبادل نظر پرداخت. اما دیدار آنها به نقطه عدم تفاهم کامل آنها درباره ایران تبدیل شد، هر چند که هر دو نگرانی های مشترکی در خصوص فعالیت های هسته یی ایران داشتند و احتمالاً رئیس جمهوری تندرو فرانسه در عرصه سیاست خارجی پیام یا هشداری را نیز به پوتین خطاب به مقامات تهران تحویل داد.
پس از بازگشت سارکوزی از روسیه، این بار نوبت دو تن از مقامات ارشد امریکا بود تا برای دیدار با ولادیمیر پوتین با آن چهره سرد و سنگی اش قدم به کاخ کرملین بگذارند. دیداری که به گفته ناظران سرد بود و از اختلافات بنیادین دو کشور با یکدیگر حکایت می کرد. حتی گفته می شود که پوتین برای ملاقات با کاندولیزا رایس و رابرت گیتس وزرای خارجه و دفاع امریکا، آنها را برای مدت چهل دقیقه به انتظار گذاشته است.
به هر ترتیب اگرچه شرکت در اجلاس «۲۰«۲» (مذاکرات وزرای خارجه و دفاع روسیه و امریکا) هدف اصلی سفر مقامات امریکایی به مسکو عنوان می شود، اما موضوع پرونده هسته یی ایران و نشستی که اعضای شورای امنیت در برلین در راه داشتند از یک سو و مهمتر از آن سفر ولادیمیر پوتین به تهران برای شرکت در اجلاس سران کشورهای حاشیه خزر یکی دیگر از دلایل مهم سفر رایس و گیتس به روسیه پس از دیدار سارکوزی از این کشور بود.
گویا رایس به نمایندگی از جرج بوش رئیس جمهوری امریکا به روسیه رفته بود تا پیام متحد اصلی اش در مقابله با ایران یعنی فرانسه را تکمیل کند، چرا که این بار فرانسه راسخ و استوار در کنار امریکا جهت گسترش تحریم های سوم شورای امنیت سازمان ملل ایستاده است و حتی خود به تنهایی لیستی از تحریم های گسترده تر را به دیگر سران اتحادیه اروپا پیشنهاد می کند.
در این رویکرد تازه از سوی فرانسه با همراهی امریکا، سفر مقامات دو کشور به فاصله یک روز از یکدیگر به روسیه پیامی تازه را برای روسیه از یک طرف و برای ایران از طرف دیگر به ذهن متبادر می سازد. اما این تمامی تحولات صورت گرفته در رابطه با دیدار مقامات امریکایی با پوتین نیست. آنچه در ورای مساله فعالیت های هسته یی ایران در گفت وگوهای چند روز قبل روسیه و امریکا در مسکو قرار دارد، وضعیت کنونی روابط دو کشور است که بیم پایان صلح پس از جنگ سرد را ایجاد کرده است.
این نظر وجود دارد که با توجه به اینکه بوش و پوتین هر دو آخرین سال ریاست جمهوری شان را می گذرانند، درصدد بسط نفوذ خود هستند. از این رو امریکا از استقرار سیستم دفاع ضدموشکی در چک و لهستان که پیش از این عضو پیمان ورشو بوده اند سخن می گوید و از سوی دیگر روسیه نیز درصدد احیای نفوذ خود به عنوان کشوری قدرتمند جهت مقابله با یکجانبه گرایی امریکا است.
حال به نظر می رسد این تلاش ها از هم اکنون زنگ آغاز دوباره جنگ سرد را که در سال ۱۹۷۸ کارتر رئیس جمهوری وقت امریکا رسماً پایان آن را طی نطقی اعلام کرد، به صدا درآورده است؛ جنگی که تاکنون بارها جهان را به مرز جنگ واقعی کشانده است. به هر حال اگرچه امریکا تاکید کرده هدف از ایجاد این سیستم دفاعی موشکی مقابله با روسیه نیست، اما در مقابل مسکو هم از قدرت مانور موشک های قاره پیمای خود که ظاهراً بیش از ۵ هزار کیلومتر برد دارند سخن می گوید و با این حساب می توان از لفاظی های دو کشور در این خصوص شکننده بودن صلحی که پس از پایان جنگ سرد میان دو کشور حاکم شد را احساس کرد.
اما کاخ سفید توجیه دیگری را هم جهت استقرار سیستم دفاع موشکی اش در لهستان و چک دارد و آن مقابله با ایران و کره شمالی است، هر چند که روسیه چنین استدلالی را رد می کند. در کنار این اختلافات و مسائلی که روسیه و امریکا را وارد چالش کرده است، پرونده هسته یی ایران را هم باید اضافه کرد. روسیه طی ماه های گذشته اگرچه در نهایت در کنار امریکا برای تصویب قطعنامه های شورای امنیت قرار گرفته، اما قبل از تصویب هر دو قطعنامه وارد بازی با عنوان بازی مخالفت با روش های امریکا در اتخاذ سیاست هایش در رابطه با تهران شده، اگرچه در نهایت این بازی دوطرفه به سود ایران پایان نیافته است، اما امریکا هم برای راضی کردن روسیه و همراهی این عضو دائم شورای امنیت با خود ناگزیر به راه آمدن با مسکو در بسیاری از مسائل است.
این بار هم امریکا و روسیه در شرایطی با یکدیگر دچار اختلاف شده اند که واشنگتن به یاری پوتین نیازمند است و از این رو هرچند لحن «سرگئی لاوروف» وزیر خارجه روسیه در رابطه با مساله ایران محکم و مبنی بر رد یکجانبه گرایی امریکا در این ارتباط بود، اما لحن کاندولیزا رایس وزیر خارجه امریکا منعطف تر از او و البته حاوی پیام برای روسیه و تهران بود که البته نتیجه آن هنوز مشخص نیست و به روابط آتی مقامات کاخ سفید و کاخ کرملین و تصمیمات روزهای آینده آنها در قبال تهران بستگی دارد.
در کنار دیدار مقامات ارشد فرانسه و امریکا با پوتین در خاک روسیه باید نگاهی هم به سفر پوتین به آلمان و مذاکراتش با آنگلا مرکل صدراعظم آلمان کرد که تنها چند روز پس از سفرهای سارکوزی، رایس و گیتس به مسکو صورت گرفت.
ظاهراً این بار پس از دیدار سال گذشته مرکل با پوتین در شهر سن پترزبورگ روسیه، نوبت رئیس جمهوری بود که به دیدار صدراعظم آلمان در شهر ویسبادن واقع در غرب آلمان برود تا پازل دیدارهایش را قبل از سفر به ایران تکمیل کند. آلمان هم در کنار فرانسه و امریکا مواضعی سرسختانه در قبال ایران دارد. با این وجود صدراعظم آلمان پیش از دیدارش با ولادیمیر پوتین گفته بود که آنها می توانند اختلاف نظرهایشان را مطرح کنند، همان طور که می توانند نقاط اشتراک شان را پیدا کنند.
ولادیمیر پوتین آخرین ماه های ریاست جمهوری اش را در روسیه می گذراند. او هشت سال بر کرسی که از بوریس یلتسین برای او به میراث گذاشته شده بود از کاخ کرملین روسیه را اداره کرد. هرچند دوران ریاست جمهوری او سال آینده میلادی به پایان می رسد، اما او در جست وجوی راه برای حفظ قدرتی است که در این هشت سال کسب کرده است. با رفتن او کرملین دوره دیگری را آغاز خواهد کرد، اما تمام راه های روسیه باز به تصمیمات مردان بزرگ کرملین ختم خواهد شد.
نیلوفر منصوریان
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید