جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

داستان خونین خاورمیانه بزرگ و تجزیه طلبان


داستان خونین خاورمیانه بزرگ و تجزیه طلبان
زمانی که دولت صدام حسین توسط استعمارگران نوین سرنگون شد زمزمه "طرح خاورمیانه بزرگ "از میان رسانه های جمعی به گوش می رسید . هر چند دیری نپایید که شورشیان سنی به مقابله با نیروهای ائتلاف بین المللی به رهبری امریکا پرداخت اما نظم نوین خاورمیانه با زیرکی خاصی در حال اجرا بود. تحولات عراق حلقه ای متصل به حمله های اسراییل به لبنان بود:" به باور دولتمردان آمریکایی رفع بن بست در روند صلح اسرائیل و فلسطینی ها، قاعدتا منجر به بهبود روابط اسرائیل با کشورهای عرب خواهد شد و ایران و سوریه را در منطقه منزوی تر خواهد کرد. آمریکا و متحدانش اما تنها به منزوی کردن ایران و سوریه نمی اندیشند و در پی اعمال فشار شدید بر این دو کشور برای انطباق سیاست هایشان با نظم تازه در خاورمیانه هستند." (مقاله ای به قلم احمد زیدآبادی- پایگاه خبری فارسی زبان بی بی سی ) اما وقایع سالهای اخیر عراق و لبنان تنها حلقه های نمایان این بازی خونین نیست.
جک استرا وزیر خارجه وقت بریتانیا در مصاحبه ای که در نوامبر ۲۰۰۲ (۲۷ آبان ۱۳۸۱) انجام داد پرده از بخش هایی دیگر از این سناریوی شوم بر می دارد :" در اعلامیه بالفور که در سال ۱۹۱۷ منتشر شد و بریتانیا در آن هم از ایجاد کشورهای یهودی در سرزمین فلسطینیان اعلام حمایت کرده و هم به هر دو طرف تضمین های ضد ونقیضی داده است. آقای استرا در مورد عراق نیز گفته بود: مرزهای کشور عراق پس از پایان جنگ جهانی اول در لندن تعیین شده است." (ماهنامه خواندنی –آذرماه ۱۳۸۱)
تحولات عراق پس از سرنگونی صدام حسین به سوی اهداف خاصی هدایت شد . این مساله را می توان در سخنان جرج بوش در انسیتو امریکایی اینترپرایز (۲۶ فوریه ۲۰۰۳)تحت مقوله " ارزشهای دمکراتیک " مشاهده نمود. در همان زمان ایگناتیف در مقاله ای در نیویورک تایمز به این امر اشاره کرد:" ایالات متحده سلطه متعادلی است، ابزار اعمال این سرکردگی بازار آزاد جهانی، حقوق انسانی و دموکراسی خواهند بود که توسط قدرتمندترین نیروی نظامی که جهان تا کنون به خود دیده اعمال می شود."( لوموند دیپلماتیک- آوریل۲۰۰۴ ) سلطه ایالات متحده با چه توجیهی شکل گرفت؟ پاسخ این پرسش را باید در سخنان آبراهامیان جست. "بعد از جنگ جهانی دوم که قدرت های ژاپن و آلمان نابود شده اند آمریکا فرصت دیگری یافت که قدرت خود را به مناطق دیگر گسترش دهد و اکثر جهان را تحت سلطه خود گیرد. آنچه در واقع مانع این هدف شد وجود نیروی متقابلی به نام شوروی بودکه حاصل آن، جنگ سرد شد. بعد از فروپاشی شوروی آمریکا فرصت دوباره ای یافت که آنچه را ما هم اکنون در قرن بیست و یکم می بینیم ، اعمال کند ...
خاورمیانه به آن چیزی تبدیل شده است که اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم آمریکای جنوبی و امریکای مرکزی بودند." اما طرح خاورمیانه بزرگ که در بر گیرنده آسیای میانه ، جنوب غربی آسیا و شمال افریقا ست می توانست با چه اهدافی صورت گیرد؟
۱) تامین منابع نفت مورد نیاز آمریکا در دهه های آینده
۲) کنترل شریان نفت به عنوان اهرمی برای مهار اروپا و شرق آسیا
۳) حفظ امنیت اسراییل
۴) ترویج دموکراسی های کنترل شده
۵) زمینه سازی برای برتری تمدنی
۶) پروسه سازی ملت سازی
۷) مقابله و مهار و اسلام گرایی
۸) فرهنگ سازی ( مشروح کامل این اهداف را می توانید در گزارش ویژه خبرگزاری فارس به تاریخ ۱۴ مرداد ۱۳۸۵ مشاهده کنید)
آیا شکل دهی طرح خاورمیانه بزرگ یک توهم است یا یک طرح برنامه ریزی شده؟مجله نیوزیک سال گذشته در این رابطه مقاله ای مفصل چاپ کرده بود که خبرگزاری فارس خلاصه ای از آن را منعکس کرده بود . در دوران جنگ ویتنام یکی از افسران نظامی آمریکا با اشاره به ویرانی های شهر بن تره در ویتنام گفت لازم است برای نجات این شهر کل آن ویران شود . اکنون به نظر می رسد برخی صاحب نظران صاحب نفوذ آمریکایی به همین روش در خاورمیانه معتقدند و از ان جمله می توان به رالف پیترز سرهنگ بازنشسته آمریکایی اشاره کرد. از نظر رالف پیترز مشکل اصلی در خاورمیانه قدرت های استعماری اوایل قرن بیستم و شرق شناسان لندن و پاریس بودند که مرزهای کنونی در منطقه را به خاطر رفع نیازهای دولتی و نه به خاطر مردم منطقه طراحی کردند و راه حل این مساله این است که انگیزه های کاذب وطن پرستانه کردها، اعراب شیعی و بلوچ از بین برده شود و کشورهای جدید در منطقه تشکیل شود.
در نقشه ای که همراه با این مقاله منتشر شده ، عراق تکه تکه خواهد شد که البته این عملیات آغاز شده است و کشورهای پاکستان ، ترکیه، عربستان و ایران نیز هر کدام به چند بخش تقسیم خواهند خواهد شد.از نکات جالب آن که کویت و اسراییل ( حکومت های تشکیل شده از سوی استعمارگران نوین ) بدون هیچ تغییری در منطقه باقی خواهند ماند.( مقاله رالف پیترز در شماره نیمه ژولای ۲۰۰۶ نشریه – AFJنشریه ارگان نیروهای مسلح ایالات متحده آمریکا- همچنین کتاب Never Quit the fight که به قلم ایشان نوشته شده است پرده از حقایق تکان دهنده ای بر می دارد. ) محمد حیدری از روزنامه نگاران قدیمی ایران در مقاله ای تحت عنوان The small is beatifull به نکاتی کلیدی اشاره می کند که روشن می کند این طرح ویرانگر مدتها پیش در دستور کار استعمارگران قرار گرفته است:" در آن زمان ]دوران ریاست جمهوری جان اف کندی و حتا پیش از آن [ برخی از روزنامه نگاران خبره و کنجکاو از ارایه طرحی از سوی دولت انگلیس به دولت آمریکا با عنوان انگلیسی آن The small is beatifull یعنی کوچک، زیباست، آگاهی یافتند. این عبارت استعاره ای برای القای طرحی به دولت آمریکا انتخاب شده بود که ادامه سیاست سلطه جویانه وغارت گرانه ی کشورهای آنگلوساکسونی بر کشورهای عقب مانده اما ثروتمند با تقسیم کشور های بالقوه نیرومند منطقه خاورمیانه به کشورهای کوچکتر که دائما با یکدیگر نیز در حال جنگ و جدل باشند آسان و تضمین شده تر است.
بگذارید ارتباط بین حلقه تجزیه طلبان ایران و طرح خاورمیانه بزرگ را در مقاله "تجزیه طلبان از بغداد به دمشق نقل مکان کرده اند." به قلم دکتر هوشنگ طالع در ماهنامه خواندنی شماره ۲۲ بیابیم: در سال ۱۳۳۵ در دوران حکومت پادشاهی در عراق یعنی در دورانی که ایران و عراق هر دو عضو پیمان بغداد بودند نخستین سازمان دولتی با هدف های توسعه طلبانه و تجزیه خواهانه علیه ایران، در آن کشور پایه گذاری شد. این سازمان به نام جبهه التحریر عربستان ( جبهه آزادی عربستان – نام جعلی خوزستان ) خوانده می شد. در سالهای بعد و در دوران جمهوری این الگو، بارها از سوی حکام خودکامه عراق مورد تقلید قرار گرفت... حکومت بعث عراق با حفظ سازمان " الجبهه القومیه لتحریر عربستان " در سال های ۶۹-۱۹۶۸دو سازمان دیگر ایجاد کرد. سازمان های مزبور عبارتند از : الجبهه التحریر الشعبی لتحریر الاحواز( جبهه آزادی بخش ملی برای آزادی اهواز) و الجبهه تحریر الحواز ( جبهه آزادی اهواز). با یورش دولت آمریکا و متحدان کشور مزبور به عراق و برافکنده شدن حکومت بعث در آن کشور، پاره ای از این سازمان ها از سوی محافل تندروی عرب تجدید سازمان شده و این بار از دمشق سر برآورده و آن کشور را مرکز فعالیت های تجزیه طلبانه علیه ایران قرار دادند.
در انتها باید پرسید آیا می توان بین عبدالمالک ریگی ، گروه پژاک، عرب های تجزیه طلب و تجزیه طلبان مورد حمایت دولت آذربایجان ارتباطی برقرار کرد؟ آیا تمامی این گروهها در طرح خاورمیانه بزرگ شرکت دارند؟ آیا برخی رسانه های وطنی و بین المللی که رندانه این طرح را تبلیغ و ترویج می کنند با برنامه ریزی قبلی دست به این اقدام زده اند؟ آیا مستحکم تر کردن پایه های حکومت های استبدادی در منطقه برای هموارتر شدن این طرح خونین است؟ و آیا... پاسخ به تمام این پرسشها نیاز به گذشت زمان دارد و باید دید
استعمارگران نوین چگونه و به چه شکل گام بر می دارند.
خبرگزاری انتخاب
مهدی رفعتی
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه


همچنین مشاهده کنید