شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


نقل حمل


نقل حمل
ماشین دودی اصطلاحی که در بدو ورود اتومبیل به ایران ورد زبان اجتماع آن زمان بود، اکنون به واژه یی تاریخی و نوستالژیک تبدیل شده است، وسیله یی که برای نظاره گران آن دوران فقط جنبه سرگرمی و سوال برانگیز داشت و دیگر موارد مربوط به آن از جمله (حمل و نقل) زیاد، که به هیچ وجه مورد توجه نبود. به مناسبت نام نهادن ۲۶ آذر به «روز حمل و نقل» نوشته یی که در ذیل می آید واگویه یی است از ماشین دودی های عصر حاضر.
از قدیم الایام در ایران باستان رسم بر این بود تا آنجا که می توانستند، بامدادان را با طیب خاطر شروع می کردند و با همین آسودگی یی که در ابتدای صبح حاصل می شد روز را به پایان می بردند تا پریشان حال نشود احوال شان در اثر عناصر بیرونی که خارج از حیطه قدرتشان بود. اما به مرور زمان این خصلت نیک اجدادمان به مدد تکنولوژی و ورود آن به داخل که فقط نخواستیم شب جوانان غرب را نظاره گر باشیم و صبح فرزانگان باشیم، تباه و ضایع شد در اثر برخی سهل انگاری ها. روارو یا حمل و نقل و رفت و آمد بر اثر ازدیاد جمعیت به یکی از پاشنه آشیل های تمامی دولتیان وقت تبدیل شد تا جایی که پیش می آمد وزیری یا مسوولی به خاطر مواردی که در حمل و نقل جاده یی، هوایی، دریایی و... به وجود می آمد، رخت وزارت یا صندلی صدارت از دست داده و زمانی که به خود می آمد در اثر از دست دادن مقام و منصب تازه ابتدای انداختن توپ به زمین دیگران فرا می رسید و امری که در این میان محلی از اعراب نداشت صاحبان فعل یعنی همان استفاده کنندگان از وسایل حمل و نقل بودند.
به راستی چه در این حمل و نقل و در ذات آن نهفته است که طی سال های گذشته کمتر توانستند چاره یی برای آن داشته باشند؟ آیا فقط و فقط عامل مهم ازدیاد جمعیت می تواند سرپوشی بر همه نقصان های حمل و نقلی باشد؟ در این نوشتار بیشتر بر حمل و نقل درون شهری تکیه می شود که اگر بر برون شهری و بین جاده یی و هوایی تاکید شود که فریاد و فغان همه بر آسمان خواهد رفت چرا که به راستی، خانواده یی نیست که در بین بستگان و آشنایان از دست داده یی نداشته باشد بر اثر این حمل و نقل. بحث به حاشیه رفت و مراد از آنچه سبب این نوشتار شد کمی در سطرها ناپیدا.
صحبت فقط این است که آسایش و رفاه فکری در جامعه پرتلاطم امروز از بامداد آن که با پریشان حالی آغاز می شود و بازخوردهای آن به روز و خستگی های ناشی از چنین پروسه یی به شب می رسد چه جایگاهی دارد نزد برنامه سازان و برنامه نویسان شهری؟ چه مناسبتی داشت این نوشته که با بامداد بارانی ۲۶ آذر مصادف شد و سردرگمی و پریشان فکری بی نوا مردمی که تا ساعت ها در انتظار وسیله یی که به مقصد برسند و تازه این شروع چنین روزی بود که باید لاجرم اعصاب ناجور خویش را به هر نحو که خواستند بر سر دیگران خراب کنند چه که نه اتوبوسی بود، نه تاکسی و نه... که بسان اجداد خویش آرامش اولیه در روز داشته باشند.
ابراهیم قلی تبار عمران
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید