جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

اگر علی(ع) می‌بود!


اگر علی(ع) می‌بود!
در فلسفه علمی اکوسیستم طبیعی عالم، طبق تشخیص دانشمندان جهان و دانش بشری، به‌ویژه در کره زیبای ما زمین، بود و حتی نبود انواع <پشه>ها و در کل نظام و مکانیسم هستی، تاثیرگذار است. همان‌طوری که خورشید با آن وسعت و عظمت در مدار خود طبق قوانین روشن و مشخص فیزیکی و علمی، از سوی صانع ازلی ماموریت دارد نور و حرارت به حوزه و پیرامون خود برساند، که همه می‌دانیم در کره ما <زمین>، حیات بدون خورشید، امکان‌پذیر نیست.
تمام ستارگان و کهکشان‌ها و در <زمین> خودمان از پاره‌سنگی گرفته تا کوه‌ها و دریاها از یک شتر تا یک غنچه، از گرگ تا آهو همه و همه لا‌زم و ملزوم یکدیگرند و همه چیز در عالم در پی کارند و یار و در حرکت که توفیق تمام عناصر و عوامل بسته به همکاری عموم عناصر و عوامل طبیعی است.
نظم دقیق و مطلق بر جهان خلقت و طبیعت حاکم است که معروف‌ترین فیزیکدان عصر ما، آلبرت اینشتین می‌گوید: خورشید در حرکت وضعی خویش اگر یک‌دهم میلی‌متر از محور و مدار خود تعدی کند که نمی‌کند! تمام منظومه شمسی به‌هم می‌ریزد و فنا می‌شود!
این واقعیت وجود نظم در عالم، تسلط خلا‌ق متعال بر مخلوقات را کاملا‌ روشن و برملا‌ می‌سازد و با پذیرش این نظریه علمی همگان پذیرفته‌ایم، به‌قول، باز، اینشتین روابط تمام عناصر و اشیا در راه به حرکت درآوردن چرخه و نظام هستی، <نسبی> است و هیچ‌چیز <مجرد> و مطلق، نداریم و روابط تمام عناصر و عوامل طبیعی در جهان <ماده>، <انرژی> و همکاری‌شان <همه چیز و همه چیز> را می‌سازد! ‌ <پس اگر، همه چیز همه چیز را می‌سازد و پروسه حیات بشری و حرکت مادی حیات <جانوری> طبق قوانین مدون و تعیین‌شده از سوی صانع و خالق ازلی به‌سوی کمال هیولا‌یی <مادی> شکل و هیکل، پیش می‌رود، پس روح و ماشین معرفت انسان با کدام انرژی و <قوه> به حرکت درمی‌آید؟>! که چکیده جواب اجماع فرزانگان گذشته و حال این است: این <انسان> جهت سالم زیستن در این کره خاکی و سلا‌مت و سرافراز گذشتن از این گذرگاه و رسیدن به جاودانگی، به راهبرانی از جنس خود انسان نیازمند است که همان پیامبرانند و مربیانی که فلسفه تعلیمات <الهی و دینی> را درک کرده‌اند و مصدر فیض برای بقیه بشر هستند.
به جرات می‌توان گفت که انبیای الهی از رهگذر <وحی> یعنی علم و دستورالعمل حرکت <انسان> به سوی <کمال> و معرفت، آن‌گونه که خلا‌ق متعال انتظار دارد، ماموریت دارند که <انسان> را به کمک علوم الهی به‌سوی معرفت ذاتی و روحی خود دعوت و رهنمون سازند. و اما مطلبی هست که کمتر گفته شده و آن این است، با مرگ یک پیامبر یا پیشوا و امامی، علم و فلسفه و حکمت عملی آن پیامبر و راهبر که نمی‌میرد چون برای علم و عمل مرگ نیست!
کسانی که عمدا یا سهوا می‌گویند مثلا‌ ۱۴ قرن قبل فلا‌ن روش و معنایی در فرایض دینی بوده و حالا‌ در این روزگار چگونه کاربرد می‌تواند داشته باشد و چگونه قابل توجیه است باید گفت مگر به فرایض دینی مذهبی به‌طور <عملی> و علمی، و کاربردی <عمل> شده تا کهنه هم شود؟! روح مطلب اینکه <علی(ع>) که امروز در ۱۳ ماه رجب جشن تولد پربرکتش را برگزار می‌کنیم، از ۱۴ قرن پیش تا به‌حال مگر، زندانی و خانه‌نشین کوته‌نظران و قدرت‌طلبان و ستم‌پیشگان و نفس‌پرستان روزگار نبوده است؟! ۲۵ سال و اندی در بهترین موقعیت <زمانی> اسلا‌م و در عالی‌ترین مقام علمی و سیاسی علی(ع) او را خانه‌نشین کردند و ما ۱۴ قرن است در <سوگ> خانه‌نشینی علی(ع) می‌گرییم و متاسفیم و بی‌خبر از اینکه امروزه با فراموش کردن روش و سیره عملی علی(ع) او را ما به زندان کرده‌ایم! اگر در روزگار ما و در این برهه‌ای از زمان، عدالت، عمل به گفتار، تقوی، خداترسی، ایثار و از خودگذشتگی، کمال‌طلبی و صداقت، روش سررشته‌داران بود یعنی، <اگر، علی(ع) می‌بود!> که وضع ما در جهان معاصر چنین نبود!
بلی، اگر علی(ع) می‌بود، این همه مشکل نبود! و منظور از، اگر علی(ع) می‌بود، یعنی اگر اندیشه و فکر و روش و سیره علی(ع) می‌بود، نه وجود فیزیکی علی(ع!) راقم این سطور اگر احساسات فطری و عاطفی‌اش به حضرت امیرالمومنین علی(ع) صد درجه باشد، هفتاد درجه‌اش علمی و تحقیقی و حقیقی است!
به این معنا که من، علی(ع) را اگر یک‌بار در میدان نبرد، در خیبرشکنی‌ها و خندق‌گشایی‌ها می‌ستایم، صد بار در دقتش به عدل و عدالت می‌ستایم، هزار بار غور و اندیشه‌اش را در نهج‌البلا‌غه‌اش می‌ستایم! روش زمامداری، روش مردم‌داری، روش خداداری، روش همسر و فرزندداری، روش <خود>‌داری، روش شخصیت‌داری، روش شرف و آبروداری، روش علم و دانش داری و نهایتا روش <دین‌>داری علی(ع) که درمان تمام دردهای روزافزون جهان اسلا‌م و مردم مسلمان سراسر جهان است و بس که در حال حاضر هم علی(ع) ‌خواهان <شیعه> و هم مخالفان علی(ع) از آن نوشداروی معرفت علی(ع) محرومند! این علی(ع)،‌امیرالمومنین را ما در کجا داریم؟! در دانشگاه‌ها و در بازار؟
در مساجد، در منازل زندگی؟ در اقتصاد و در قضاوتخانه‌ها؟! در کجا <علی(ع) را داریم> در کجا؟! آیا همین <کیسه> معروف علی(ع) را که در درونش نان و خرما می‌کرد و در نیمه‌شب‌ها در کوچه‌های فقرزده کوفه زمانش می‌گشت که به قول خودش پیش خدا مسوول نباشد، آری ما این <کیسه> نان و خرمای علی(ع) را در سیستم اداری <روزی توانسته‌ایم بعد از ۱۴ قرن به <بیمه‌های مدون و بنیانی اجتماعی> همه‌فراگیر تبدیل کنیم؟!
... از راست نرنجیم! که جوامع غیرمسلمان در عمل، فکر علی(ع) را بهتر از ما یافته‌اند که شناسنامه بچه متولدشده در آنجاها با بیمه‌نامه طفل با هم و همزمان صادر می‌شود! و اگر در آنجاها این‌طور است، چرا ما چنین نمی‌کنیم؟ در مقاله‌ای اشاره کرده‌ام، صدور حکم تخلیه <ملک< >مالکی> که چندین دستگاه آپارتمان و خانه را مالک است، بدون توجه به وضعیت مستاجران و معضل عظیم مسکن مغایر با افکار علی(ع) و روش علوی است!
و چادر زدن خانواده مسلمان و شیعه علی(ع) در منظرگاه نامحرمان، <روز> باعث رنج و آلا‌م علی است! و اگر کسی این حس عقلی و ادبی را نداشته باشد، اصلا‌ حق ندارد نام مبارک علی را بر زبان آورد! و امروز جهت <تقدیر> از علی(ع) نه <تقدیس< >لسانی> بلی، جهت تقدیر و تحسین علی(ع) لا‌زم است، اول خود را در مقابل آیینه حقیقت‌نما و راستگویی علی(ع) قرار دهیم، پس از رویت زشت و زیبایی احتمالی خویش دست به هم دهیم از دولت و حکومت تا مردم <ناس< >خود> را اصلا‌ح کنیم، سپس با وسعت بخشیدن و همه‌فراگیر کردن بیمه‌های اجتماعی نگذاریم کیسه احسان علی(ع) در زمین بدون تحرک بماند! این وظیفه دولت‌ها است سریعا با ریشه‌کن کردن <فقر> قلب شکسته مولا‌ را شاد و دشمنان علی(ع) را به فکر وا دارند که حق با علی(ع) است!
در جامعه‌ای که بیمار به جهت نداشتن پول از بیمارستان به طرق مختلف رانده می‌شود و می‌میرد، جامعه علی(ع)‌وار نیست! رجبیه امسال کشور اسلا‌می ما در ۱۳ رجب در حالی برگزار می‌شود که <بی‌مسکن‌ها> که همه شیعه و ارادتمندان علی(ع) و اولا‌د علی(ع) هستند هیچ پناهگاهی و پناهنده‌ای ندارند! و در بیمارستان‌ها تعاملی و توجهی به بیماران فقیر ندارند! بیکاری جوانان و گرانی و تنگی معاش اکثریت مردم را نیز داریم! از خداوند و خلا‌ق علی(ع) عاجزانه می‌خواهیم به مسوولا‌ن ما و مردم ما توفیق دهد تا سال آینده ۱۳ رجب را با سربلندی و سرافرازی با حذف <فقر> در جامعه جشن بگیریم. ان‌شاالله تعالی
و خلا‌صه‌ای از قصیده‌ای که سال‌ها پیش جهت بازگو کردن این همه درد و واقعیت‌های عریان و جهت بازشناسی خود و جامعه خود سروده‌ام تقدیم اهل یقین و ولا‌یت‌مداران حقیقی که عدالت و انصاف و مهر و محبت و تقوا را در حد امکان پیشه ساخته و با مهر علی(ع) زنده‌اند و زندگی می‌کنند، می‌کنم: صورت خود ما به رنگی، رنگ خوبان کرده‌ایم/ اصل صورت را ز خود کمتر نمایان کرده‌ایم/ تار مویی را به چشم دیگران بیننده‌ایم/ تیرکی را چشم خود حاشا و کتمان کرده‌ایم/! از رقیبان، ما به سرعت برملا‌ سازیم عیب/ عیب و ننگ خویشتن با حیله پنهان کرده‌ایم/ در زبان، ما هم خدا را بنده‌ایم در ادعا/ در عمل با نفس خود پرورده طغیان کرده‌ایم/ ما به ظاهر بارها قرآن حق بوسیده‌ایم/ لیک در باطن خیانت بهر قرآن کرده‌ایم/ کی ببخشد نسل بلبل جرم بس سنگین ما/ باغبان‌ها کشته و گلزار ویران کرده‌ایم/ دین ما بر نان ما وابسته باشد لا‌جرم/ نان‌مان کم شد، همیشه ترک ایمان کرده‌ایم/ عالمی داند، علی یک عادل مظلوم بود/ با تاسف بارها این نکته عنوان کرده‌ایم/ در زمانش خائنان در خانه اما این زمان/ با ستمکاری علی را ما به زندان کرده‌ایم/ ما عصا ناداده، از کوران عصا دزدیده‌ایم/ گریه‌ها آنگه به حیله بهر کوران کرده‌ایم/! مدعی بنگر که این شعرم یکی آیینه است/ بهر این‌ آیینه جان مصروف عرفان کرده‌ایم/ من ز نسل شاهدم شعرم شهید و خود غریب/ گرچه با فرهنگ خود ما ترک پیمان کرده‌ایم/ ما حسینی را که با خونش شرف پرورده است/ در عمل با خون او کار یزیدان کرده‌ایم/ از چه گویم من سخن یا از کدامین دردها/ ما همی در دین و دانش سیر خسران کرده‌ایم/ صحبت راد این بود اندر عمل درمانده‌ایم/ مدح زهرا و علی در لفظ عنوان کرده‌ایم.
احمدعلی راد
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید