جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


محدودیت در حمایت وسوسه های مهاجرت زمینه فعالیت نخبگان درعرصه های مختلف را مهیا کنیم


محدودیت در حمایت وسوسه های مهاجرت زمینه فعالیت نخبگان درعرصه های مختلف را مهیا کنیم
نمودار صعودی پیشرفت یک کشور با نیرو، توان و تلاش نخبگان به ثبت می رسد. نخبگان ایرانی دو دهه اخیر خوش درخشیده اند و پیشرفت در زمینه علوم مختلف از قبیل نانو، بیو، هوافضا و ... توسط دانشمندان جوان ایرانی آغاز فصل سبزی را نوید می دهد که ما را در آینده نه چندان دور از اتکا به ثروت حاصل از چاه های نفت رهایی بخشیده و با اطمینان خاطر به سمت افق روشن آینده رهسپار خواهد کرد.
مقام معظم رهبری در دیدار با جمعی از نخبگان برجسته کشور بر این مهم تاکید داشته و فرمودند: «روزی که ما بتوانیم درآمد کشور را از راه دانش بدست آوریم و در چاه های نفت را پلمب کنیم، آن روز روز خوبی برای ملت ایران خواهد بود.»
علی رغم این کارنامه درخشان که حتی بدبینان و بیگانگان هم به رغم تبلیغات منفی علیه ایران قادر به انکارش نیستند، برخی جریان های مشکوک سعی دارند تلاش های صورت گرفته را کم رنگ جلوه داده و بازتاب مثبت این قبیل تلاش ها را در دنیا خنثی کنند. بدیهی است آن چه که به این گام های پرتوان نخبگان ایرانی اعتبار دو چندان می بخشد، تعهد و آرمان خواهی آنهاست.
دشمنان نظام و انقلاب اسلامی ایران می کوشند در برابر اطلاع رسانی موفقیت های جوانان مسلمان ایرانی به عنوان افرادی که در دانش، انقلابی به وجود آورده مانع آفرینی کرده و از ثبت نامشان، هویتشان و تعهد ایرانی و اسلامی آنها در اذهان جهانیان جلوگیری کنند.
چند مدت پیش در یکی از سایت های خبری وابسته به بیگانگان طی مقاله ای آشکارا پیشرفت های علمی ایران تضعیف شده و عنوان شده بود رسانه های خبری جمهوری اسلامی سعی دارند به بزرگنمایی پیشرفت ها بپردازند!
حال آن که پیشرفت های علمی ایران بر روی نمودار صعودی آنچنان با سرعت به سمت قله پیش می رود که حقیقتاً انکار این قبیل دستاوردهای درخشان در نتیجه ای معکوس نقشه های شوم، بغض و غرض ورزی تحلیل گران وابسته به استکبار را برملا می سازد.
در چنین فضایی رهبر معظم انقلاب با رهنمودهای روشنگرانه خود می فرمایند: «نخبگان و فرهیختگان با سم مهلک سیاه نمایی و ناامیدسازی که تبلیغات دشمنان در جامعه می پراکند، مبارزه و راه روشن آینده را برای ملت ایران تبیین کنند.»
● تقویت زمینه ارتباط علمی نخبگان با جهان علم
با فراز و نشیب های تاریخ سیاسی ایران به ویژه طی قرن اخیر نمودار پیشرفت دانش نیز نوسانات چشمگیری داشته است. در سه یا چهار قرن گذشته نخبگان ایرانی در هر زمینه ای از دانش حرف اول را می زدند. تاریخ در این باره گواه است، اما توطئه ها و خود باختگی های سردمداران زر و زور و تزویر اندیشه های پرسشگر و کاوشگر ایرانی را محبوس کردند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و پشت سرگذاشتن دوران دفاع مقدس تلنگری بر ذهنیت اندیشمندان ایرانی زده شد و به درجه ای از خودباوری رسیدند که الان زمان جبران عقب ماندگی ها فرا رسیده است.
اکنون اگرچه نمی توان نقص های موجود در برآوردن مطالبات قشر فرهیخته و نخبه را انکار کرد، اما جوانان اندیشمند ایرانی مظلومانه و با اعتماد به نفس ملی به پرورش نهال علم در کشور پرداخته اند و آن را به ثمر رسانده اند. درخشش نوجوانان و جوانان در عرصه های علمی بین المللی از شکوفایی این درخت خبر می دهد.
بازگو کردن خواسته ها و نیازهای این قشر دلیلی بر ضرورت بررسی و رفع چالش های پیش روی نخبگان است.
دکتر «ستاره» از خطه کردستان نویسنده بیشترین مقالات (آی.س.آی) در رشته فیزیک در کل کشور و دارنده مدال نقره یونسکو که در سال ۸۰ نفر اول جشنواره خوارزمی بوده و در سال ۸۳ نیز رتبه سوم پژوهش های بنیادی را کسب کرده است.
وی یک نخبه علمی را فردی جدا از جامعه نمی داند و می گوید:«نخبه، انسانی است که توانایی ذهنی اش از سطح متوسط جامعه بالاتر بوده، تلاش بسیار زیادی در زمینه کاری خود داشته و البته درد او، درد جامعه است. تعهد او به جامعه و مردمش تلاش یک دانشمند را معنا می بخشد و حماسه می آفریند.»
این جوان نخبه در ادامه می گوید:«طبیعتاً برای این که نخبه بتواند به اهداف علمی خود برسد اولاً باید از دغدغه مشکلات اقتصادی و مالی دور باشد. نباید مشکلات مالی به حدی برسد که او را از کار اصلی اش دور کند.
نکته دیگری که حائز اهمیت است رفع موانعی چون نحوه و طول خدمت سربازی برای فرهیختگان جوان کشور است. چه بسیار نخبگانی که دوست دارند مثلاً در دوره کارشناسی ارشد و دکتری یک دوره مطالعاتی در خارج کشور داشته باشند، اما به دلیل نداشتن کارت پایان خدمت نمی توانند به خارج از کشور سفر کنند.»
از وی سوال می کنم: مهم ترین مانعی که در حال حاضر سد راه پژوهش و فعالیت علمی شماست، چیست؟ وی پاسخ می دهد:«گروهی از اساتید که عضو هیئت علمی هستند ویژگی رسمی بودن قطعی را دارند، لذا در فرصت های مطالعاتی خارج کشور اولویت با آنهاست، اما افرادی مثل بنده علی رغم این که بیش از ۱۰۰ مقاله علمی در سطح بین المللی ارائه داده ام، هنوز هم از نظر شغلی آزمایشی هستم و در فرصت های مطالعاتی خارج کشور کنار گذاشته می شوم! ارتباط با دنیای علمی خارج کشور برای نخبگان یکی از ضرورت هاست. اگر این ارتباط برقرار نشود، فرد به تدریج به تکرار می افتد، چون نمی تواند از توانمندی های خود به نحو احسن استفاده کند و با مباحث روز آشنایی داشته باشد.»
وی تاکید می کند:«از سوی دیگر اکثر دانشگاه های ما شبیه مدارس بزرگ هستند، ما باید با جهان علم مرتبط باشیم، آخرین دستاوردها را به صحن دانشگاه بیاوریم و دائماً فضای علمی دانشگاه ها را نو و به روز کنیم.»
این جوان نخبه علم فیزیک صراحتاً می گوید:«من چون فرد قانعی هستم، در دوران تحصیل کمتر مشکل مالی داشتم، البته دانشگاه هم خیلی به من کمک می کرد اما متاسفانه در برخی مواقع هم سنگ اندازی هایی شد. تعداد پژوهشگران رده بالای ایرانی در خارج کشور زیاد است، باید شرایط اجتماعی، فرهنگی و پژوهشی به گونه ای مهیا شود که یک تعامل دو جانبه ایجاد شده و لااقل بتوانیم از دانش این طیف بهره ببریم.»
● نخبه پروری و هزاران دلار سودآوری ارزی
مثل همیشه رهنمودهای روشنگرانه مقام معظم رهبری و تاکید ایشان بر لزوم هدفمند کردن و سرعت بخشیدن به حرکت علمی کشور در بخش های مختلف، این مسئله به یک ضرورت جدی تبدیل و مجددا روند رو به رشد بخش علمی کشور، شتاب خوبی به خود گرفت.
به این ترتیب کمر رو به خمیدگی نمودار پیشرفت های علمی قد راست کرده و به سمت قله مسیر خود را پیمود.
احمد رضا هدایتی کارشناس ارشد مدیریت و پژوهشگر با استناد به آمار سنوات قبل توضیح می دهد: «در سال ۷۸ به طور متوسط هر روز ۱۵ کارشناس ارشد و ۲ نفر دارای مدرک دکترا از کشور خارج شده اند.
بیش از ۱۲ درصد از مجموع ۴۲۰۰ نفر دانشجوی بورسیه ای که بین سال های ۶۴ تا ۷۲ برای ادامه تحصیل به خارج کشور اعزام شده اند، هنوز بازنگشته اند.
در مورد اعضای هیات علمی دانشگاه ها نیز وضعیت به گونه ای بوده که از سال ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۷ از مجموع ۲۸ دانشگاه و موسسه آموزش عالی، ۱۵۱ عضو هیئت علمی به عناوین مختلف شامل: ماموریت تحصیلی ۶۳ درصد، بهره گیری از فرصت های مطالعاتی ۸ درصد و مرخصی بدون حقوق ۲۹ درصد از کشور خارج شده اند. به این ترتیب تا سال ۸۳ از مجموع ۲۴۰ مدال آور المپیادهای علمی کشور ۱۲۰ تن آنها از کشور خارج شده اند.»
این پژوهشگر با اشاره به این که متقابلاً این روند برای کشورهای صنعتی ده میلیارد و پانصد میلیون دلار صرفه جویی فقط در هزینه های آموزشی داشته است، می گوید: «برای گذر از این وضعیت و دستیابی به موقعیت مطلوب و مورد نظر، تنها ایده پردازی و ارائه طرح ها و خلق ابتکارات جدید کفایت نمی کند و برای فراگیر کردن و منتفع ساختن کشور از مزایای دستاوردهای ناشی از تلاش دانشمندان و نخبگان کشورمان، باید به الزامات کار بیش از پیش بیندیشیم و تمام شرایط لازم را برای تحقق کامل و بدون نقص اهداف مورد نظر فراهم آوریم، شرایطی که کسب جایگاه برتر علمی در منطقه و جهان مستلزم تامین و عملی شدن آنها است.»
● استفاده بهینه از هوش نخبگان
یکی از مهمترین راه های استفاده از نخبگان بهره گیری از حضور آنها در تصمیم گیری های مهم دولت، استفاده از نخبگان در ارگان های مختلف و نیز حضور آنها در قالب هر سازمانی با توجه به نیازهای علمی و حوزه فعالیت های خاص هر سازمان است.
این مسئله تا به آن جا اهمیت دارد که رئیس جمهور کشورمان دکتر محمود احمدی نژاد صراحتاً می گوید: «ما باید برای تسهیل امور نخبگان، ساز و کارهای مناسبی بیندیشیم، زیرا ساز و کارهای فعلی، پیچ در پیچ و روی هم انباشته و باید آن را رسوب زدایی کنیم که برای این امر نیازمند امیدهای قوی هستیم و باید ساز و کارهای موازی را برای تسهیل امور نخبگان طراحی کنیم؛ چرا که با ساز و کار ۶۰ سال قبل نمی توانیم به هدف برسیم، اما با همکاری یکدیگر می توانیم زودتر از ۱۴۰۴ به آن جایگاهی که در چشم انداز تدوین شده برسیم و برای دیگر کشورها الگو باشیم.»
احمدی نژاد با بیان این که دولت کمیسیون های مختلفی دارد و این کمیسیون ها در موضوعات تخصصی به شدت نیازمند یاری فکری نخبگان هستند، بر لزوم استفاده از نخبگان در تصمیم گیری های مهم دولت تاکید می کند.
موریس شیخی استاد دانشگاه در رشته علوم تربیتی با اشاره به این که سرمایه مادی و معنوی نخبگان فکرشان است و برای شکوفایی توانمندی های بالقوه آنها راهی جز ساماندهی و جذب آنها نیست، می گوید:«چه بسیار دانشجویان مخترع ایرانی داریم که نه تنها کمکی دریافت نکرده اند، بلکه حتی کسی از آنها دلجویی نکرده و لااقل خسته نباشید نگفته است. این قشر چون جوان و تلاشگر است نباید مورد بی اعتنایی اجتماعی قرار بگیرد.»
وی در ادامه گله مندانه می گوید: «ده ها مرکز و سازمان برای حمایت از نخبگان داخل کشور و به نام آنها تاسیس شده که متاسفانه هنوز هیچ یک از آنها به طور دقیق نتوانسته اند لااقل نخبگان رشته های مختلف را شناسایی کرده و جذب کنند.
در بنیادهای علمی خارج کشور آماری از تمام نخبگان کشورشان دارند و اکثر آنها را در قالب سازمان ها و گروه های مختلف جذب می کنند. وقتی از آنها پرسیده می شود: مگر همه این ها کارشان و اختراعاتشان به مرحله تولید می رسد؟ آنها پاسخ می دهند: حتی اگر یکی از آنها کارش به نتیجه برسد، ما در رسالت خود موفق بوده ایم. متاسفانه اکثر بنیادهای علمی در ایران فقط به تعریف کلی درباره کار ارائه شده اکتفا می کنند. باید ارگان ها و سازمان های مختلف برای جذب نخبگان به میدان بیایند.»
احمد رضا هدایتی از پژوهشگران کشور معتقد است اگر نخبگان را در سازمان های مختلف شناسایی و حمایت کنیم این توان را دارند که افراد هوشمند را نیز کشف و جذب کرده، از توانایی های آنها بالاترین بهره مندی را عاید سازمان خود نموده و جامعه را در مسیر خودکفایی و استقلال به جوشش و حرکت درآورند.
این در حالی است که اکثر سازمان ها از این فرصت استثنایی به درستی استفاده نمی کنند و با عملکرد نامناسب باعث به هدر رفتن فرصت ها و مانع شکوفایی استعدادهای درون سازمانی می شوند.
● واژه نخبه را کوچک نکنیم!
بسیاری از نخبگان نیز به نحوه شناسایی افراد نخبه معترض بوده و بر این باورند که باید در شناسایی این قشر قانونمند عمل کرد. نحوه شناسایی باید به گونه ای باشد که واژه نخبه مثل برخی واژه های دیگر لوث نشده و البته آنقدر هم دایره را کوچک نبندیم که استعدادهای واقعی فرصت شکوفایی پیدا نکنند.
یک استاد دانشگاه پزشکی می گوید:«چه بسیار افراد هستند که متاسفانه بدون داشتن فاکتورهای نخبه بودن صرفاً با استفاده از ارتباطات خود را در این قشر قرار می دهند تا احیاناً بتوانند از تسهیلات ویژه آن بهره مند شوند. چنانچه قانون مکتوبی برای مشخص شدن فاکتورهای گزینش وجود داشته باشد، جلوی بسیاری از تخلفات اینچنینی گرفته خواهد شد.»
در شهریورماه ۸۷، نشست هیات دولت با بیش از ۳۰۰ نفر از نخبگان کشور برگزار شد تا از یکسو به عنوان نمادی از تقدیر و تجلیل از این گروه مورد توجه قرار گیرد و از دیگر سو آهنگ حمایت از این گروه و تحقق بسیاری از نیازها و خواسته های آنان شتاب بیشتری یابد.
هم اکنون سؤالات متنوعی درباره چگونگی حمایت از نخبگان مطرح است. اما چگونگی شناسایی نخبگان، وضعیت تقسیم بندی و توزیع قانونمند بودجه در حوزه های مختلف با هدف پرورش و حمایت از نخبگان و چگونگی تبدیل پتانسیل علمی به نهضت جنبش اندیشه و علم در مسیر چشم انداز ایران ۱۴۰۴ از جمله سؤالاتی است که در مبحث چالش های پیش روی نخبگان ایران مطرح می شود. بدون تردید صاحب نظران و مسئولان موظفند به این گونه سؤالات پاسخی اقناعی و جامع ارائه دهند تا به تبع آن برنامه ریزی راهبردی و اصولی حول محور نخبه پروری و استفاده از استعدادهای درخشان و برتر در دستور کار ارگان ها و سازمان ها قرار گیرد.
موضوعاتی مانند اسکان، اقامت دائم در فلان کشور اروپایی یا آسیایی، پرداخت حقوق ماهانه دائم العمر، کرسی تدریس در فلان دانشگاه معتبر اروپایی و ده ها وعده خوش آب و رنگ دیگر همواره فراروی اندیشمندان و محققان قرار دارد و نخبگان جوان ایران نیز از این دایره فریب در امان نیستند.
با این حال جوانان صاحب دانش و متعهد ایرانی با کمترین توقعات مادی و معنوی و با اعتماد به نفس مثال زدنی کارهای درخشانی ارائه می دهند و جهان علم را مسحور توانمندی ها و ذهن خلاق خود می سازند.
اواخر تابستان ۸۷ سه مصوبه از سوی هیئت دولت در جهت فراهم آوردن تسهیلات رفاهی برای قشر نخبگان کشور تصویب شد، نخستین مصوبه دستگاه های اجرایی را موظف کرده که حمایت همه جانبه بیشتری از نخبگان داشته باشند و ارتباط خود را با این قشر تقویت کنند.
در مصوبه ای دیگر سخن از حمایت از تجاری سازی علم به میان آمده است و در مصوبه سوم تامین مسکن نخبگان مدنظر و مورد تاکید قرار گرفته است، اما این که مصوبات چه زمانی اجرایی شوند و بخشی از مشکلات آنان مرتفع شود؟ هنوز هم در صف انتظار ایستاده ایم!
‌● بازنگری درالگوی انتخاب نخبگان
یک استاد خانم که عضو هیئت علمی دانشگاه است و تمایل چندانی به معرفی خود ندارد، در گفت وگو با سرویس گزارش روز کیهان از معیارهای شناسایی نخبگان انتقاد می کند و می گوید: «به جای این که معیارها را بر مبنای کیفیت کارهای ارائه شده قرار دهیم، بر کمیت ها تاکید می کنیم.
ولی سوال اساسی این جاست که آیا کیفیت تدریس و محتوای مقاله های ارائه شده ملاک برتری اساتید دانشگاهی است؟»
وی در ادامه می گوید: «متاسفانه معیارهای سنجش در سیستم آموزشی و دانشگاهی ما وارداتی است، در حالی که شرایط ایران با کشورهای خارجی فرق می کند. اگر معیار خارجی ها برای گزینش برترین ها در مسابقات و کنگره های علمی مختلف تعداد مقاله های ارائه شده است، مطمئن باشید می خواهند آماری از کارهای انجام شده در دانشگاه های ایران داشته باشند، ملاک انتخاب در داخل باید کیفیت کارهای ارائه شده باشد.»
● ضرورت ایجاد ارتباط بیشتر فرهیختگان با افکار عمومی
دکتر مالمیر عضو هیئت علمی دانشگاه ادبیات فارسی کردستان با اشاره به این موضوع که برخی از مردم خیال می کنند، یک فرد نخبه وقتی به درجات علمی بالا رسید مشکل مالی آنچنانی ندارد، می گوید:
«همیشه یک نخبه علمی در معرض مقایسه با سایر اقشار جامعه است. به ویژه اطرافیان و نزدیکانش در مقام قیاس برآمده و گاه نیش و کنایه هایی می زنند که اگر به دنبال کسب و تجارت می رفتی، وضعیت مالی آنچنانی داشتی، اما حالا...
این فشارها به ویژه در مقطعی که پروژه علمی دنبال می شود و هم مشکلات مالی وجود دارد، خردکننده اند. شاید یک جوان دانشجوی خوش فکر تاب نیاورد و تلاش خود را رها کند. یا سال های بعد سرخورده و پشیمان شود.»
این استاد حوزه فرهنگ و ادب فارسی در ادامه می گوید: «ما حتی برای نشر افکار خود دچار مشکل هستیم. گاه چندین جلد کتاب چاپ می کنیم، اما بعد باید با چوب حراج بر سر کتاب ها بایستیم! در پایان وقتی سال های پیری فرا می رسند می بینیم که حتی نتوانسته ایم اندیشه و دستاوردهای خود را در جامعه منتشر کنیم.»
وی با انتقاد از عملکرد رسانه ای چون صدا و سیما در مورد معرفی و چهره سازی از نخبگان عرصه های مختلف می گوید: «واقعا جای تعجب دارد که هرگاه در صداوسیما پیرامون مباحث مختلف صحبت می شود، هرکس با اندک دانشی خود را صاحب نظر می پندارد و نخبگان به هیچ وجه در چنین بحث ها و مناظره هایی فرا خوانده نمی شوند.»
حمایت از دانش افزایی چگونه است؟
«آیا نخبگان برای عملی ساختن ایده ها و طرح های مبتکرانه خود تا آخرین مرحله و در تمام موضوعات علمی از حمایت های مادی و معنوی لازم برخوردار خواهند بود.
مرجع مشخصی برای بررسی، ارزیابی و اظهارنظر علمی و تخصصی در مورد طرح ها، ایده ها، ابتکارات، اختراعات و خلاقیت ها در کشور وجود دارد، در صورت تایید طرح ها و ایده های نو، ساز و کار لازم برای ایجاد تعامل بین نخبگان و مراکز تولیدی برای عملیاتی و اجرایی شدن یا بهره برداری از حاصل کار آنها در کشور پیش بینی شده است، ابزار، منابع، امکانات و فرصت های لازم برای تحقق انتظارات و کاربردی شدن ایده هایشان در اختیار آنان قرار خواهد گرفت و به عبارت دیگر آیا چنین ساز و کاری در کشور ایجاد شده است، آیا معیارها و مکانیزم های ارزیابی عملکرد و شناسایی استعدادها به درستی طراحی و تعریف شده است، مدیران سازمان های ذیربط برای کارها، طرح ها و ایده های افراد، در حد شایسته ارزش قائل شده و آنها را مورد توجه قرار داده و امکان عملیاتی شدن آنها را فراهم آورده اند.
آیا نخبگان می توانند در مسیر پرپیچ و خم مراحل اداری، در کوتاه ترین زمان ممکن و قبل از آن که نابغه ای دیگر و در کشور دیگری طرح مشابهی ارائه دهد، طرح ها، ابتکارات و اختراعاتشان را به نام کشور خود ثبت و به مرحله تولید و بهره برداری برسانند، برای ثبت و اخذ رسمیت بین المللی طرح ها، همچنان نیازمند تایید کشورهای خارجی باشیم و اصولا چرا نباید کشور ما به عنوان یکی از مراجع جهانی صدور تایید دستاوردهای علمی عمل کند، رسیدن به مرحله تولید و بهره برداری از خلاقیت ها، شامل همه موضوعات می شود یا قرار است در برخی از موضوعات فقط به افتخار کشف، اختراع، ابتکار و طراحی آن اکتفا کنیم و آیا سازمانی وجود دارد که با اولویت گذاری نیازها، تلاش ها را در مسیری هدفمند هدایت کند؟»
احمدرضا هدایتی فوق لیسانس علوم مدیریتی و پژوهشگر با طرح یک فهرست ازسئوالات نظیر سؤالاتی که در بالا آورده شد، صراحتا می گوید: «طرح این سؤالات و شاید ده ها سؤال دیگر در این زمینه، همگی حکایت از آن دارد که متاسفانه علی رغم تمام تلاش های صورت گرفته برای اعتلای علمی کشور و برخورداری از ظرفیت ها و استعدادهای فراوان موجود در جامعه، هنوز شرایط لازم برای استفاده بهینه و کامل از این فرصت بالقوه فراهم نشده است و نگرانی ها، کاستی ها و موانع فراوانی برای دستیابی به اهداف سند چشم انداز بیست ساله کشور وجود دارد که چنانچه مورد غفلت قرار گیرد، اقدامات صرفا شکل صوری و تشریفاتی به خود گرفته و نتایج موردانتظار در این عرصه، به طور کامل محقق نخواهد شد.»
وی ادامه می دهد: «اگرچه اقدامات حمایتی در سال های اخیر در حد قابل ملاحظه ای توسعه یافته، اما متاسفانه هنوز وضعیت به گونه ای است که بسیاری از اقدامات در این زمینه، در حد انجام مراحل اولیه یعنی طرح موضوع، طراحی، تولید آزمایشگاهی و یا حداکثر ساخت نمونه متوقف و هرگز در داخل کشور به مرحله بهره برداری نمی رسد، در حالی که صاحبان این طرح ها و نتیجه تلاش آنها، بلافاصله از سوی شرکت های خارجی مورد استقبال و حمایت قرار گرفته و نتایج کارشان که سرمایه ملی کشور محسوب می شود، در نهایت عاید بیگانگان شده و بعضا حتی منجر به مهاجرت آنان به خارج از کشور می شود.»
● دایره نخبگان را محدود نکنیم
در پاسخ به سؤال ساده نخبه به چه کسی گفته می شود؟ ده ها نظر، پاسخ و طرح برای شناسایی و گزینش وجود دارد که متأسفانه هنوز پاسخ صریح و قانونمندی در این باره ارائه نشده است. در حال حاضر ۳۰۰۰ نفر عضو بنیاد ملی نخبگان کشور هستند که قرار است به ۱۰ هزار نفر افزایش پیدا کنند، برگزیدگان المپیادهای علمی معتبر داخلی و خارجی و جشنواره خوارزمی، رتبه های برتر کنکور، مخترعان و مکتشفان، نفرات اول دانشگاهی، برترین های مسابقات علوم قرآنی، شخصیت های برجسته علمی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور، آفرینندگان آثار بدیع و ارزشمند هنری، برجستگان اعضای هیئت علمی و...
دکتر مهدی ایرانمنش عضو هیئت علمی دانشگاه کرمان در گروه مدیریت و رئیس انجمن مدیریت راهبردی ایران توضیح می دهد: «من معتقدم تعریف برای نخبگی اشتباه و با اصل عدالت نیز مغایر است. احساس تبعیض و حقارت زیادی برای سایر استعدادهای برتر ایجاد می کند. مثلاً آیا می توان گفت رتبه دهم کنکور نخبه است و تسهیلاتی هر چند ناچیز بگیرد، اما رتبه یازدهم نخبه نیست و امتیازی به وی تعلق نگیرد؟ راه حل این است که باید نخبگان درجه بندی شوند، چون بسیاری افراد نخبه هستند، ولی طبق ضوابط بنیاد ملی نخبگان، نخبه محسوب نمی شوند. می توان آنها را با درجه پایین تر نخبه درجه ۲، ۳ و ... تعیین کرد (مانند درجه بندی سازمان نظام مهندسی). اگر تعاریف را سخت کنیم، از آن سو خیلی از استعدادهای برتر را از دست خواهیم داد و آنها هم به خارج کشور گرایش پیدا می کنند. ضمناً درجه نخبگی فرد باید بر اساس ضوابطی هر چند سال یکبار ارتقا پیدا کند.»
این استاد دانشگاه به برخی تبعیضات موجود در سیستم نخبه پروری اشاره کرده و می گوید: «کارت شناسایی توسط بنیاد ملی نخبگان به عنوان نخبه به کسی نمی دهند، فقط به تعدادی خاص از نخبگان معرفی نامه داده می شود، لذا این قبیل افراد نمی توانند از تسهیلات ارگان ها، از قبیل امکانات آزمایشگاهی و کارگاهی آنها بهره بگیرند. باید این قبیل کارها تسهیل و ساده شود.»
وی به مورد دیگری از تبعیضات اشاره کرده و می گوید: «مثلاً برگزیدگان جشنواره خوارزمی از سال ۸۲ در ردیف نخبگان قرار گرفته اند و برگزیدگان سنوات قبل آن نخبه محسوب نمی شوند. آیا چنین چیزی مغایر با عدالت نیست؟»
ایرانمنش برای رفع مشکلات کاری نخبگان توصیه می کند با توجه به ایده، طرح و پیشنهادی که نخبگان دارند، به سازمان های مختلف ارجاع داده شوند. ضمناً عنصر دیگر که بسیار حائزاهمیت به نظر می رسد، تشویق و ترغیب نخبگان است. در این زمینه نیز می توان از حضور و مشارکت افراد متمول و خیرخواه بهره برد. به این ترتیب برای جشنواره های معتبر داخلی هدایای ارزنده ای تدارک دید تا موجبات شوق و احساس ارزشمندی در این قشر فراهم آید.
● زمینه تولید انبوه اختراعات را شناسایی کنیم
اگر چه بنیاد حمایت از نخبگان فعالیت خود را آغاز کرده است اما باید حفظ و تقویت آنان مورد توجه کلیه مراکز قرار گیرد.
احمدرضا هدایتی پژوهشگر می گوید:«طراحی و ایجاد ساز وکار لازم و همچنین تعیین متدی مشخص برای بررسی، ارزیابی، در صورت لزوم آزمایش و در نهایت اظهارنظر علمی و تخصصی در مورد ویژگی ها و قابلیت های کیفی و کمی، کاربردی، امکان تولید انبوه، امکان اجرا و سایر پارامترهای مورد نظر در مورد موضوعات و طرح های مختلف از ضروریات است.»
وی در ادامه می گوید: «فرهنگ سازی و ایجاد شرایط لازم برای تقویت و توسعه ارتباط مراکز تولیدی و خدماتی، اعم از دولتی و غیردولتی با دانشگاهها و سایر مراکز علمی، تحقیقاتی و پژوهشی در جهت بومی سازی و ارتقا کمی و کیفی محصولات و خدمات آنها با استفاده از دستاوردهای علمی دانشمندان، نخبگان و ایده پردازان کشور نیز باید به عهده یک بنیاد شناخته شده و کاربردی ویژه نخبگان باشد. یک چنین بنیادی باید حلقه مفقوده ای را که مانع از پیوند دستاوردهای علمی با بخش تولید و کاربردی و عملیاتی شدن آنها در کشور شده پیدا کرده و برای رفع آن تلاش کند. «وی تاکید می کند که تبلیغ، ترغیب و جلب حمایت مراکز تولیدی و خدماتی برای ریسک پذیری و همکاری با نخبگان و دانشمندان کشور و استفاده از دستاوردهای آنان، در جهت نوآوری و فراهم نمودن امکان حضور فعالتر در عرصه رقابتهای جهانی و حتی داخلی نیز بسیار لازم است.»
بحث نخبه پروری و استفاده از نخبگان را نباید در عرصه علمی محدود کرد بلکه این مبحث سایر عرصه های فرهنگی، سیاسی و ورزشی را نیز در برمی گیرد. آن چه در این عرصه ها مشترک می نمایاند این است که کمترین خواسته نخبگان استفاده از امکانات بوده و این که تسهیلات با عدالت بین این جامعه فرهیخته تقسیم شود تا به یک عرصه بیش از سایر عرصه ها اولویت داده نشود.
جامعه پوینده و فعال اسلامی همان طور که به دانشمندان علوم مختلف نیاز دارد، نیازمند بهره مندی از نشاط فرهنگی، تندرستی و تفکر سالم سیاسی است. غفلت از هر شاخه به منزله ضربه خوردن در نتایج حاصله و کاهش نرخ پیشرفت های همه جانبه کشور است.
آمار و اخبار جمع آوری شده نشان می دهد بودجه های مختص نخبگان فرهنگی همچنان در کف هرم قرار گرفته اند، به گونه ای که حتی وزیر ارشاد نیز به وجود چنین نقصی انتقاد دارد. یا اگر از منظر دیگری نگاه کنیم، همواره سهم نخبگان ورزشی از تبلیغات و تشویق های رسانه ای بسیار عمده تر از دیگر عرصه ها بوده و به عبارتی غیرقابل قیاس نسبت به آنها است. در این باره مقام معظم رهبری هشدار می دهند: «من طرفدار ورزش قهرمانی و نخبه پروری در باب ورزش قهرمانی و علاقمند به قهرمانان ملی هستم، اما نباید توجه به نخبگان علمی در رسانه ملی کمتر از نخبگان ورزشی و همچنین چهره های هنری باشد.»
از میان عرصه های علم، فرهنگ، ورزش و سیاست وظیفه مهم خودباوری، تقویت زمینه های اعتماد به نفس در قلب ملت و عزم راسخ در برابر توطئه های بیگانگان، رسالت سنگین و ضرورتی اجتناب ناپذیر است که بر شانه نخبگان سیاسی گذارده شده است. توجه به این قشر از نخبگان نیز موفقیت جامعه اسلامی را تضمین می کند.
● غبار فراموشی بر مشکلات هنرمندان برتر کشور
هادی عارفی فوق لیسانس گرافیک و استاد نمونه کشور در سال ۸۷ با تأیید نظر برخی از صاحب نظران و برنامه ریزان مبنی بر این که معمولا کمترین بودجه در عرصه نخبه پروری به بخش فرهنگ و هنر تعلق دارد، می گوید: «اغلب فعالیت های هنری نیازمند پشتوانه مالی و حمایت هستند. هنرمندانی را می شناسم که طی سال های متمادی ده ها لوح تقدیر و تابلو گرفته اند، اما همچنان با مشکل نداشتن مسکن مناسب و اجاره نشینی روبه رو هستند اگر رفاه معیشتی نخبگان هنری نیز در کنار سایر نخبگان فراهم شود، مطمئناً بهتر فعالیت می کنند و بر مسائل هنری تمرکز بیشتری خواهند داشت .»
وی در ادامه می گوید: «در اردیبهشت ۸۷ از سوی دولت امتیازاتی وعده داده شد که متأسفانه هنوز محقق نشده اند. هر بار مسائل هنرمندان را مکتوب کرده ، اما غبار فراموشی و بی اعتنایی بر روی این نوشته ها فرو می نشیند.
از این استاد نمونه کشوری سؤال می کنم: آیا تا به حال برای به روز کردن اطلاعات خود، سفر خارج از کشور داشته اید؟ وی پس از مکث کوتاهی می گوید: «به همراه جمعی از دوستان و با هزینه شخصی سفری به مالزی و سنگاپور داشته ام، اما دانشگاه یا حتی بنیادهای مربوط به نخبگان چنین حرکت های تشویقی را ندارند. در سفر شخصی خود به دانشگاه هنر این کشورها سری زدیم و بسیاری از اطلاعات روز را حین بازدید دریافت کردیم.»
وی به چاپ کتابی ۲۰۰ صفحه ای از کارهای گرافیکی خود اشاره کرده و می گوید: «بارها در جلسات مشاوره ای دانشگاه برای جلب حمایت آنها از چاپ این کتاب شرکت کردم. همان طور که می دانید چاپ کارهای هنری به دلیل این که کیفیت بالای چاپ و استفاده از ورق گلاسه را می طلبد بسیار هزینه بردار است. متأسفانه دانشگاه پس از برآورد هزینه ها نپذیرفت. حمایت دانشگاه برای چاپ بیشتر از آثاری است که بدون تصویر و مکتوب نوشته شده اند. انتشاراتی ها نیز هزینه ای بیش از ۳میلیون تومان را مطالبه کردند. الان یک مجموعه گرافیکی نیز از «بسم الله الرحمن الرحیم» تدارک دیده ام، اما نمی دانم برای چاپ و نشر این قبیل آثار اساساً به کجا مراجعه کرده و لااقل مشاوره درستی را دریافت کنم.»
عارفی در تکمیل صحبت هایش پیرامون چالش های پیش روی نخبگان می گوید: «در نشستی که به عنوان استاد نمونه کشور معرفی شدم، بحث بر سر این بود که آیا ما در ردیف نخبگان قرار می گیریم یا خیر؟ آقایان قول مساعد برای پیگیری این موضوع دادند و صراحتاً اعلام کردند که استادان نمونه کشور جزء این قشر به حساب خواهند آمد، ولی تا به امروز هیچ مدرکی اعم از کارت شناسایی و یا معرفی نامه ای در این باره دریافت نکرده ام.»
● یافتن حلقه های مفقوده در بهره برداری از دستاوردهای نخبگان
به نظر می رسد یکی از مهمترین راه های حل مشکلات پیش روی نخبگان در عرصه های مختلف شناسایی حلقه های مفقوده ارتباطی بین این قشر و کارگاه های تولیدی، کارخانجات، سازمان ها و... است. اگرچه ارائه امتیازات رفاهی به این قشر جزء ضروریات به نظر می رسد، اما آن چه که واقعاً رضایت خاطر آنها را تأمین می کند، کاربردی کردن دستاوردها و اندیشه هایشان برای جامعه است.
محمد کهندل استاد اقتصاد دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب در این باره می گوید: «الان عمده ترین نکته ای که در ارتباط با مسائل مربوط به نخبگان وجود دارد، نبود راهکارهای مناسب یا نبود توجه کافی به دستاوردهای علمی، تحقیقی و پژوهشی آنهاست. اگرچه نگاه دولتمردان به این مسئله بی تأثیر نیست، اما تمام مشکل هم به نگاه دولتمردان برنمی گردد. به عنوان مثال افراد زیادی را در جامعه سراغ داریم که واقعاً نخبه هستند و در علوم فنی و مهندسی اختراعات زیادی داشته اند، اما آنها هیچ گاه برای جلب حمایت مراکز صنعتی، تولیدی و سرمایه گذاران با عزم راسخ اقدام نکرده اند.»
وی ادامه می دهد: «از سوی دیگر هر موفقیت کوچکی مثلا در عرصه ورزش از دید جامعه یک افتخار ملی محسوب شده و غرورآفرین است، اما درباره اختراعات و دستاوردهای علمی، فرهنگی، هنری و سیاسی اغلب با سکوت رسانه ها مواجه شده که بی اعتنایی آنها آزاردهنده است.»
این استاد اقتصاد با اشاره به این که باید گروه ها و هسته های مشاوره ای شکل گیرند تا در شناسایی پل های ارتباطی بین صنعت و نخبگان، نیازهای کلان مدیریتی و اندیشه نخبگان، توسعه اسلامی و بومی کردن رشته های تحصیلی دانشگاهی و حضور نخبگان مؤثر واقع شدند، می گوید: «حلقه مفقوده در ابتدا تشکیل همین هسته های مشاوره ای است. در بین نخبگان افرادی وجود دارند که در رابطه با علوم انسانی اندیشه شایسته ای دارند، ولی عملا در مدیریت کلان و نیز نظام آموزشی کشور از پتانسیل های آنها استفاده نمی شود. در یک کلام می توان گفت انگیزه ها وجود دارند، ولی نهادهای انسجام دهنده شکل نگرفته اند تا بهره برداری جمعی از فعالیت نخبگان حاصل شود.»
کهندل بر این باور خود تأکید می کند: «اگر این حلقه های مفقوده را پیدا نکنیم، عملا نخبگان را در اختیار جوامع دیگر قرار داده ایم. منصفانه که بیندیشیم می بینیم در اغلب اوقات عدم بسترسازی و بی اعتنایی به مهاجرت آنها دامن می زند.»
● تشویق موسسات دولتی و غیردولتی به جذب نخبگان
واقعیت تلخ دیگر این است که افراد نخبه به دلیل نبود مرکز و ارگان مشخصی در پاسخگویی به مطالباتشان اغلب با تلاش بسیار به بدنه هیئت علمی دانشگاه ها متصل می شوند و پس از گرفتن کرسی تدریس و محروم شدن از فرصت های آزاد پژوهش و تحقیق کاربردی بالاخره به تسهیلات ویژه نخبگان دست پیدا کنند.
دکتر مهدی ایرانمنش استاد مدیریت توضیح می دهد:«فاصله و اختلاف بین اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و کسانی که عضو هیئت علمی نیستند، اما در کارهای پژوهشی، مطالعاتی و آموزشی کار می کنند، بسیار فاحش و خلاف عدالت است. به همین دلیل تعداد متقاضیان ورود به هیئت علمی را افزایش داده و بدنه اجرایی کشور که باید کار برنامه ریزی و ستادی انجام دهد، از این گونه افراد خالی بوده و بیش از پیش تخلیه می شود.»
ایرانمنش در ادامه به ارائه راه حل پرداخته و می گوید: «از مدیرانی که در مؤسسات خود از قشر نخبه استفاده می کنند، تشویق به عمل آورده و حتی به طور سالیانه براساس فرمول تعداد پیشنهادات، طرح ها و پروژه های افراد زیر مجموعه مدیر تعداد پرسنل (اعم از رسمی، پیمانی، مشاور و پیمانکار)
مدیران برتر را شناسایی و معرفی کنیم.»
احمدرضا هدایتی یکی از پژوهشگران نیز برای رفع چالش های پیش روی نخبگان راهکارهایی را مورد تأکید قرار می دهد: «ایجاد کارگاه ها و آزمایشگاه های فنی در قالب شهرک های فناوری یا مجتمع های علمی و همچنین الزام این گونه مراکز و نیز سایر مراکز علمی، پژوهشی و دانشگاهی در بخش دولتی و حتی خصوصی، برای همکاری فنی و علمی با نخبگان و در صورت لزوم تأمین بودجه و ابزار و مواد اولیه برای اجرای طرح های پیشنهادی. برای این منظور می توان ضمن ایجاد جایگاه ویژه در ساختار تشکیلاتی مراکز مذکور، درصد مشخصی از امکانات و درآمد آنها را به همکاری با نخبگان اختصاص داد.»
این پژوهشگر همچنین از ارائه تضمین های لازم برای بهره برداری، تولید انبوه یا خریداری طرح های تایید شده توسط دولت و یا حداقل ضابطه مند کردن صدور فناوری های کسب شده به خارج از کشور و همچنین حمایت قوی در برخورد با کسانی که قانون منع کپی رایت را در این گونه موارد رعایت نمی کنند. ایجاد شعب بنیاد نخبگان در سراسر کشور به منظور انجام حمایت های اولیه از نخبگان و محققین و فراهم آوردن شرایط لازم برای ایجاد ارتباط آنان با مراجع زیربط و ذینفع و جلب حمایت و همکاری در جهت طی مراحل علمی و اداری سایر امور مشابه به عنوان پیشنهادات دیگر یاد می کند.
وی متذکر می شود: «با توجه به تشدید رقابت های جهانی و بخصوص منطقه ای در این عرصه، سرعت عمل در این زمینه بسیار ضروری بوده و از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است و در صورت اعمال مدیریت صحیح می توان در حد قابل توجهی، زیان های ناشی از کندی کار در گذشته را نیز جبران کرد.»
فعالیت نخبگان سیاسی نیاز ضروری جامعه
نخبه پروری سیاسی یکی از موضوعات مهم به ویژه در عرصه دانشگاه هاست که از مطالبات مستقیم مقام معظم رهبری نیز به شمار می آید . این مهم نیز برعهده تشکل های دانشجویی گذاشته شده است.
علی خطیبی پژوهشگر سیاسی و معاون ارتباطات نهاد رهبری در دانشگاه توضیح می دهد: «در جامعه ما علم و علم آموزی یک قداست و وجاهت خاص دارد. اگر درست بنگرید متوجه می شوید که بسیاری از خانواده ها دنبال این هستند که فرزندان خود را به دانشگاه بفرستند.
این امر گواه این است که گرایش خانواده های ایرانی به سمت علم آموزی است، پس جریان دانشجویی جریانی اثرگذار بر جامعه است. متقابلا این جریان باید درک درستی از جامعه و حوادث آن داشته باشد تا بتواند اثرگذاری مثبتی نشان دهد. به این ترتیب ضرورت دارد حوزه سیاسی به جای یک سری مسائل سیاست زده به سمت مباحث عمیق تر رفته تا نخبه پروری سیاسی صورت گیرد.»
چرا تشکل های دانشجویی در کنار سایر احزاب که اتفاقا قوی تر هم هستند، باید چنین رسالتی را بر دوش بکشند؟ یک سؤال اساسی است که خطیبی با تأمل پاسخ می دهد: «ریشه های دنیاطلبی و دنیاخواهی هنوز در بدنه تشکل های دانشجویی ریشه ندوانده اند. قوه تمیز و تحلیل جوان ایرانی فوق العاده است. این تشکل ها به فکر لابی کردن جریان های خارج دانشگاه نبوده و استقلال و هویت یابی خاصی دارند. به همین دلیل است که رهبر فرزانه انقلاب با هوشمندی تنها مرکز مؤثر پرورش نخبگان سیاسی را تشکل های دانشجویی تشخیص داده اند.»
این پژوهشگر در مورد این که چرا اساسا نخبه پروری سیاسی یک ضرورت است؟ توضیح می دهد: «مرحوم آل احمد تعبیری دارد که می گوید غربزدگی همانند سن زدگی است. از درون می خورد و تنها پوسته رویی باقی می ماند. حالا می توان جای واژه سیاست زدگی و غربزدگی را جابه جا کرد و به این نتیجه رسید که سیاست زدگی یک بیماری است. راه علاج آن هم این است که نهادهای علمی وارد میدان شوند و به صورت علمی و اصولی درمان کنند.»
وی در ادامه می گوید: «شتاب زدگی، جوزدگی، قومیت زدگی همه از اثرات سیاست زدگی هستند. فرد سیاست زده خطرها را در اندازه واقعی نمی بیند و در مصادیق غیرواقعی جستجو می کند.
اگر بخواهیم جریان دانشجویی به سر منزل مقصود برسد، باید وارد حیطه نخبه پروری سیاسی شویم و تنها گروه موثر در این امر تشکل های دانشجویی هستند.»
گالیا توانگر
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید