جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


تهران فردا چگونه شهری خواهد بود


تهران فردا چگونه شهری خواهد بود
آیا هوای شهر، بهداشت شهری، فضای سبز، حمل و نقل عمومی، محیط زیست، سیما و منظر شهری، کیفیت فنی و مهندسی بناها، وضعیت فرهنگی و اجتماعی، فقر، تکدی گری، شکاف طبقاتی، حاشیه نشینی، ترافیک، جمعیت و... وضعیت بهتری خواهند داشت؟
در این نوشتار برای پاسخ به این سوال ابتدا نگاهی به مهم ترین مشکل شهرهای بزرگ در کشورهای در حال توسعه و نیز تهران یعنی مهاجرت و گسترش شهر و پیامدهای فرهنگی، اجتماعی، انسانی و زیست محیطی آن، که این شهرها را به زانو درآورده اند، خواهیم داشت و سپس به مسوولیت های ملی و حقوقی سازمان های تصمیم گیر در مدیریت این شهرها یا همان شورای شهر در تهران اشاره خواهیم کرد و به ویژگی هایی می پردازیم که این سازمان ها بدون برخورداری از آن توانایی حل مشکلات و برون رفت از بحران های پیدا و پنهان و فراهم آوردن شرایط فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی مناسب و شایسته در این شهرها برای زندگی «انسان» را نخواهند داشت.
۱) مهاجرت و گسترش شهر و پیامدهای آن
الف) مهاجرت، مسکن و دوقطبی شدن شهرها
در طول دهه های گذشته حریم شهر تهران با فشار فزاینده مهاجرت گسترش یافت و روند آن در دهه های ۶۰ و ۷۰ با شدت بیشتری ادامه یافت. در این سال ها افزایش تقاضا برای مسکن به شکل گیری تعاونی های مسکن و فعال تر شدن بخش خصوصی در ساخت و ساز و در نهایت گسترش شهر منجر شده است. خانه های سازمانی، شهرک های جدید و اقماری که اکنون در حریم شهر قرار گرفته اند و نیز حاشیه های شهر که امروز بخشی از شهر شده اند بر جمعیت و وسعت تهران افزودند. اما ساخت هر واحد مسکونی برابر با افزایش تقاضا برای نیازهای اولیه زندگی شهری یعنی خدمات، حمل و نقل، سوخت، برق و آب بود که به تدریج و به سختی تامین می شد، نیازهای اجتماعی و فرهنگی هنوز در مدیریت شهری جایگاهی نداشت و در این میان مشکلات جدیدی سربرمی آورد.
گسترش شهر فرصت های سودآوری را در صنعت مسکن و ساختمان به وجود می آورد و به موازات آن منابع مالی زیادی در احداث بزرگراه ها، خیابان ها، دانشگاه ها، مدارس، بیمارستان ها، ورزشگاه ها، مراکز تجاری، اداری و اقتصادی به کار گرفته می شد. سودآوری بخش ساختمان همه سرمایه ها را جذب خود می کرد، زیرا سرمایه گذاری در بخش های دیگر به نسبت آن توجیه اقتصادی نداشت. افزایش سرمایه گذاری و سود در این بخش از رونق بقیه بخش ها می کاست و ثروت زیادی را متوجه بخشی از جامعه می کرد که خود به دوقطبی شدن شهر، شکاف طبقاتی و ایجاد قطب های ثروت و فقر می انجامید.۱
طی زمان با سرمایه گذاری در بخش زمین و مسکن که ناشی از رشد و گسترش سریع شهر است قیمت زمین و مسکن افزایش می یابد. در این صورت مسکن از دسترس طبقات کم درآمد و متوسط خارج می شود و در مقابل سودی که سرمایه گذاران می برند، دولت و مدیریت شهری باید هزینه های ناشی از حاشیه نشینی و به زیرساخت رفتن زمین های خارج از حریم شهر را بپردازند. از سوی دیگر در همین حاشیه ها است که کمربند فقر شکل می گیرد یا دولت مجبور می شود به شیوه های مختلف به طبقات متوسط جامعه برای تامین هزینه های افزایش یافته مسکن پول تزریق کند. افزایش هزینه های مسکن در شهرهای بزرگ بخش قابل توجهی از درآمد طبقه متوسط شهری را به خود اختصاص می دهد و توازن اقتصادی و اجتماعی شهر را برهم می زند. این روند به شکل گیری طبقات جدیدی منجر می شود که تعارضات اجتماعی و طبقاتی را در شهر به نمایش می گذارند، نیازهای آنان به ویژه طبقات تازه به ثروت رسیده و رفتارهای اجتماعی شان که بیشتر در تعارض با الگوهای نظام ارزشی حاکم است هزینه های سیاسی و اجتماعی دولت را افزایش می دهد و از بار تبلیغی اقدامات فرهنگی و اجتماعی آن می کاهد. در تهران طی سال های گذشته بیشترین محل درآمد شهرداری تهران فروش تراکم بوده است اما در مقابل بیش از سه برابر این درآمد عاید سازندگان مسکن شده است. انباشت سودی بین ۷ تا ۹ هزار میلیارد تومان در هر سال در بخش مسکن نقش فزاینده یی در شکاف طبقاتی و فربه شدن قطب های ثروت دارد؛ وضعیتی که هزینه های فرهنگی و اجتماعی آن را دولت و مدیریت شهری طی سال های آینده به اندازه چندین برابر این درآمد باید بپردازند.
ب) نقش شهرهای بزرگ در توسعه نیافتگی مناطق دیگر
برخی از نظریه پردازان توسعه بر این باورند که شهرهای بزرگ در کشورهای در حال توسعه نقش تعیین کننده یی در توسعه نیافتگی دارند. به گفته گوندرفرانک و سمیر امین، شهرهای بزرگ در جهان سوم در مناسبات اقتصادی مانند یک کشور استعماری عمل کرده۲ یعنی بر دیگر نواحی به ویژه شهرها و روستاهای اطراف تاثیر فلج کننده یی دارند. شهرهای بزرگ به دلیل تبدیل شدن به مرکزیت مالی، پولی، اداری، تجاری، اقتصادی و سیاسی با جذب سرمایه های مناطق دیگر بر شرایط و کیفیت زندگی مردم آن مناطق تاثیر می گذارند. این شهرها حتی اقتصادهای کوچک روستاها را نابود می کنند و از روستانشینان، طبقات فرودست شهری یا حاشیه نشینان فقیر می سازند. در تهران سرمایه های سرگردان طبقه مرفه راه ورود به روستاهای استان تهران و دیگر مناطق مانند استان های شمالی را در پیش گرفته اند. این سرمایه که در بخش واسطه گری زمین به کار گرفته شده، کشاورزی و دامداری را در روستاها کمرنگ ساخته و با تقسیم زمین های قابل کشت به قطعات کوچک و فروش آن برای ویلاسازی و خوش نشینی از اشتغال نیروی کار در بخش کشاورزی کاسته و به بیکاری با افزایش سهم اشتغال در خدمات و مشاغل کاذب و مهاجرت به شهرها افزوده است. مصرف گرایی در شهرهای بزرگ و زندگی با کالاهای وارداتی و عادت کردن به تعارضات طبقاتی و حتی پذیرش تولیدات فرهنگی بیگانه و فاصله گرفتن از فرهنگ ملی زمینه نفوذ این نوع روابط و مناسبات به اجتماعات روستایی است. مناسبات انسان در روستا با شهر متفاوت است. در واقع مناسباتی که در یک محیط حاکم است به شیوه های بهره برداری از امکانات محیط برای زندگی بازمی گردد. شهرهای بزرگ با برهم زدن معادلات و مناسبات معمول و از طریق تحمیل مناسبات شهری، روستاها را به زوال می کشانند و باعث فروپاشی آنها می شوند.
شهرهای بزرگ به شکلی نابرابر بیشترین تعداد بیمارستان، مدارس، دانشگاه ، شبکه های ارتباطات و حمل و نقل هوایی، ریلی و زمینی و امکانات رفاهی، فرهنگی و اجتماعی را به خود اختصاص می دهند. تمرکز این امکانات و روند رو به رشد این وضعیت و تمرکز ثروتمندان، صاحبان سرمایه و صنایع، بازرگانان و سرمایه گذاران در شهرهای بزرگ سرمایه گذاری را شتاب بخشیده و فعالیت اقتصادی در مناطق دیگر را با کندی مواجه می سازد و فاصله اقتصادی عمیقی را میان شهرهای بزرگ با دیگر شهرها و روستاها به وجود می آورد.
پ) نسبت زندگی سالم شهری با جمعیت
بیشتر محققان و متفکران محیط زیست شهری، شهر سالم و قابل زندگی را با معیارهای جمعیتی ارزیابی می کنند و همه پدیده ها و مسائل شهری را ناشی از میزان جمعیت می دانند. به عبارت دیگر نسبت امکانات و خدمات رفاهی، فرهنگی و اجتماعی شهر با جمعیت ساکن را معیاری برای ارزیابی شهر می دانند اما مادامی که روند مهاجرت ادامه دارد نسبت نامتعادل امکانات و جمعیت نیز ادامه خواهد داشت و فقر جمعیت های کم درآمد با تبعیض و نابرابری در برخوردار شدن از امکانات آموزشی و بهداشتی با یک فقر عظیم فرهنگی تکمیل می شود.
در کشورهای در حال توسعه هزینه و سرمایه گذاری های دولت ها در شهر در افزایش کیفیت و مطلوبیت زندگی تاثیر مورد انتظار را در پی نداشته است. هزینه و سرمایه گذاری در شهر بدون برنامه های کنترل مهاجرت در سطح ملی، شهرهای بزرگ را با آلودگی هوا، ترافیک، جرم و جنایت، خشونت، خودکشی، حاشیه نشینی و افزایش مهاجران و بیکاران بیشتری مواجه ساخته است. بلایای طبیعی، سیل، زلزله، خشکسالی و فروپاشی اقتصادهای کوچک در روستاها نیز انبوهی از مهاجران را روانه شهرهای بزرگ ساخته است.
شهرهای بزرگ در کشورهای در حال توسعه در حالی که شیوه یی از زندگی امریکایی یا حداقل اروپایی را در برخی از مناطق خود به نمایش می گذارند اما در کنار آن نفرت انگیزترین چهره فقر و نداری و کریه ترین صورت از سقوط حیثیت و کرامت انسانی را هم به تصویر می کشند. ۳ این شهرها ظاهری جذاب برای مهاجران دارند. حمایت های اجتماعی، بیمه، امکانات آموزشی در دسترس برای خانواده و ترسیم آینده یی شهری تر، بازنشستگی، ازکارافتادگی و مسائلی از این قبیل جذابیت های خاص خود را دارد. این مهاجران در روستاها در قالب یک کشاورز سنتی، یک دامدار یا باغدار با آنکه نقش بیشتری از بسیاری از کارگران و کارمندان در تولید ملی دارند اما از همه مزایای یک شغل رسمی محرومند. آنها و پدران شان پس از ۳۰ سال کار طاقت فرسا در زمین های کشت دیمی یا آبی با مشقت های فراوان از تامین اجتماعی، بازنشستگی و ازکارافتادگی محرومند و از این رو در جست وجوی تامین آینده به شهرها مهاجرت می کنند. مهاجران به شهرهای بزرگ اغلب در مشاغل کاذبی مانند کارگری فصلی، دستفروشی، خدمتکاری، باربری، سرایداری و... مشغول می شوند؛ مشاغلی که کمی عواید و امکانات آن باعث می شود مهاجران و خانواده هایشان از حداقل های لازم برای یک زندگی مناسب برخوردار نباشند. زندگی در شهرهای بزرگ صدمات جسمی و روانی فرد را تهدید می کند، از این رو و برای کاستن از عوارض این نوع زندگی، ورزش و فعالیت های اجتماعی، فرهنگی و گذران اوقات فراغت در شهرهای بزرگ، شیوه و تعریف خاص خود را دارد. در شهری بزرگ مانند تهران، امکانات و خدمات مورد نیاز شهرنشینان و شرایط برخورداری از آن به حدی قلیل است که آثار و عوارض زندگی شهری بر جسم و روح شهروندان هر از گاهی از لابه لای آمارها سر باز می کند. اگرچه آمارها و گزارش های بخش های گوناگون سعی در بزرگ نمایی امکانات دارد اما تهران مادرشهری با روند فزاینده مهاجرت، شهرها، شهرک ها و حاشیه های بسیاری است که تنها مرزهای ذهنی یا محدود ه های اداری آنها را از هم جدا می سازد اما کارکرد، پیچیدگی و ارتباط عوامل موثر اجتماعی و فرهنگی این مناطق واقعیتی انکارناپذیر است.
ت) پیامدهای اجتماعی رشد شهرگرایی
در تهران بخش قابل توجهی از منابع مالی دولت و مدیریت شهری صرف کاستن از آثار و پیامدهای ناشی از شهرگرایی شده است. افزایش دوگانگی در شهرهای بزرگ و شیوه های زندگی جداگانه به گونه یی ناخوشایند رو به افزایش است. در شهرهای بزرگ روابط خانوادگی به تدریج گسسته می شود. بخشی از ساکنان دیگر در حیطه حمایت خانواده قرار ندارند و آداب و رسوم و بعضی از سنت ها و روابط خانوادگی و پیوستگی های خویشاوندی تضعیف می شود.۴ روابط متقابل نه بر معیارهای خویشاوندی بلکه براساس نقش و موقعیت اجتماعی شکل می گیرد؛ روابطی که سطحی، ظاهری و بدون احساسات عمیق انسانی خواهد بود. در کشورهای در حال توسعه دوگانگی شهری چندان چهره ناخوشایندی ندارد زیرا حقوق بیکاران و فراگیر بودن تامین اجتماعی از زشتی آن می کاهد. اما در کشورهای در حال توسعه و به ویژه در شهرهای بزرگ طبقات فقیر و فرودست جامعه به دلیل محروم بودن از فرصت های برابر آموزشی و نداشتن تغذیه سالم و امکانات نامناسب برای بهداشت جسم و روان و تامین نشدن نیازهای فرهنگی و اجتماعی شان مستعد گرفتار شدن در دام انواع آسیب های اجتماعی هستند.۵ ظهور و بروز اثرات این آسیب ها چهره ناخوشایندی از شهر به نمایش می گذارد که بر باورهای سیاسی و اجتماعی مردم و حس تعلق آنان به جامعه یی که در آن زندگی می کنند تاثیرات زیانباری بر جای خواهد گذاشت.
۲) شورای شهر و مسوولیت های ملی، حقوقی و انسانی
شهرهای سالم و موفق محصول مدیریت های شهری کارآمد است. گوشه یی از مشکلات اجتماعی، فرهنگی و پیامدهای زیانبار گسترش شهر در کشورهای در حال توسعه را به اختصار مرور کردیم و این همه بخش کوچکی از واقعیات شهری چون تهران است. اما تفاوت های اساسی میان شهرهای سالم و موفق با شهرهایی که از شدت مشکلات به سیاهچاله معروفند در مدیریت هایی است که تصمیمات شان تحقیق محور است و فضای مناسب مشارکت را فراهم می آورند. این مدیریت ها توانستند از همه ظرفیت ها و توانایی های ملی برای فراهم آوردن شرایط مطلوب زندگی در شهر تحت مدیریت خود بهره برداری کنند. ظرفیت سازی برای آینده، اتخاذ تصمیمات محلی بر مبنای نگاه کلی نگر و ملی به موضوعات، توان علمی و تخصصی، توازن و تناسب میان کارکردها و تصمیمات سازمان با نیازهای کوتاه مدت و بلندمدت شهر و برنامه ریزی مدون و شفاف برای اداره آن از خصیصه های این نوع مدیریت است. تهران حدود ۱۰ سال است که شورای شهر دارد؛ شورایی که مردم، اعضای آن را برمی گزینند و وظیفه آن تصمیم گیری برای امور شهر است. اما نگاهی گذرا به فعالیت های ۱۰ سال گذشته تصویری روشن از آینده تهران به ذهن متبادر نمی کند. تهران با مشکلات امروز و بحران های زیست محیطی، اجتماعی و فرهنگی که با آن دست به گریبان است و هر چه زمان می گذرد بر دامنه آن افزوده می شود و اهدافی که در بعد مادی و معنوی در اسناد بالادستی برای آن پیش بینی شده، با ادامه روند فعالیت گذشته شورا به نقطه مطلوب دست نخواهد یافت. تهران از ویژگی های سیاسی و اجتماعی خاص خود برخوردار است. این ویژگی ها مسوولیت شورای شهر تهران را تا مرزهای ملی و فراتر از محدوده شهری ارتقا می دهد. قبول نمایندگی مردم و پیشگام شدن برای تکیه زدن بر صندلی شورای شهر به معنای قبول مسوولیت در برابر شهر و مسائل آن است. وقتی در یک جامعه نهادهایی مانند شورا شکل می گیرند، ضرورت هایی آن را ایجاب کرده است زیرا یک جامعه بدون برخورداری از آنها ابزاری برای تشخیص و تامین مصالح همگانی اش نخواهد داشت. مصالح یک سازمان مانند شورا، مصالح همگانی است. کسانی که در نهادها و سازمان هایی اینچنین کار می کنند دوره محدودی برای فعالیت دارند. آنها ماندگار نیستند اما نهادها پایدار می مانند، از این رو اعضای شورا با نگریستن به آینده یی دورتر، یعنی آینده همگان، بر اعتبار و توان شورا و تصمیمات آن خواهند افزود و این مهم ترین بعد اخلاقی نهادهای تواناست. در این گونه نهادها مشروعیت هر تصمیم و اقدام مبتنی بر رابطه آن با منافع و مصالح عمومی است و این مشروعیت بر اعتماد عمومی و مشارکت مردم در اجرای تصمیمات خواهد افزود.
تبدیل شدن تهران به شهری دانش پایه، هوشمند، جهانی و مناسب برای زندگی با محیط زیست مطلوب و... که در اسناد بالادستی متعددی به آن اشاره شده، نیازمند شورایی تصمیم گیر و توانا با ویژگی های زیر است.
الف) قدرت مناسب سازمانی
پدیده قدرت به خودی خود در یک سازمان و پست وجود ندارد، بلکه ابزارهای ایجاد و گسترش آن در اختیار سازمان قرار می گیرد. در کاخ ریاست جمهوری قدرت به خودی خود وجود ندارد بلکه این رئیس جمهور است که با استفاده از ابزارهای قانونی آن را ایجاد کرده و توسعه می دهد.
در شورای شهر نیز قدرت به خودی خود وجود ندارد. برای فراهم آوردن قدرت تصمیم گیری و الزام اجرای آن و نظارت بر روند اجرا باید با استفاده از ابزارهای قانونی قدرت را ایجاد کرد و گسترش داد. روند گسترش قدرت و استفاده از همه ظرفیت های قانونی برای آن می تواند دامنه تصمیمات شورا را از حوزه فعلی محدودشده به شهرداری به دیگر دستگاه ها بسط دهد. شوراها براساس قانون اساسی از ارکان حاکمیت هستند. نمایش اقتدار و کارآمدی شورا راه را برای افزایش قدرت سازمانی هموار خواهد ساخت. بخشی از قدرت آگاهی است؛ آگاهی از چگونگی اجرای تصمیمات و آگاهی از نتایج اجرای آن قدرت، عمق و محدوده تصمیم گیری، اختیار و توان اتخاذ تصمیمات و واداشتن حوزه های تحت مدیریت به اجرای آن، ارزیابی نتایج تصمیمات و توان تصحیح اقدامات تا رسیدن به نتیجه مطلوب. اختیارات قانونی مرزهای اعمال قدرت را تعیین می کند، اما میزان اعمال قدرت و ضمانت اجرای تصمیمات به اندازه قدرتی است که ایجاد شده است. سازمان با اعمال قدرت در محدوده های قانونی بر پایداری تصمیمات سازمان و ضمانت اجرای آن می افزاید.
ب) تصمیمات تحقیق محور و توان علمی و تخصصی
شورای شهر تهران برای انجام وظایف خود در اداره امور شهر نیازمند اتخاذ تصمیماتی است که بر پایه تحقیقات علمی استوار باشد. شناخت شهر و زوایای گوناگون آن، آگاهی از تغییرات اجتماعی، فرهنگی و فیزیکی شهر و پیامدهای آن، پایش مدام اطلاعات و آمارهای شهری، دریافت و تجزیه و تحلیل اطلاعات، نظرسنجی ها، مقالات و یافته های مراکز پژوهشی و تخصصی، داشتن گزارش های هفتگی، ماهانه و سالانه از مسائل و موضوعات شهری از اصلی ترین نیاز اعضای شورا برای اتخاذ تصمیمات است.
برخوردار نبودن شورای شهری مانند تهران از بخش های پژوهشی و جمع آوری و پردازش اطلاعات از قدرت تصمیم سازی و تصمیم گیری متناسب با حوزه اختیارات و انتظارات خواهد کاست و آن را در مقابل ارائه آمارها و گزارش های غیرموثق توسط سازمان های تحت مدیریت آسیب پذیر می سازد.
در سازمان هایی مانند شورای شهر مبنای تصمیمات باید اطلاعات پردازش شده یی باشد که از تک تک مشکلات شهری و دامنه آن تصوری واقعی و ملموس به وجود آورد. بدون تحقیقات توانایی تصمیم گیری شورا با تصمیمات مقطعی و آنی دچار مشکل شده و زمان، بودجه و منابع را به هدر خواهد داد. شرح و مطالعه مدام تغییرات آن نیازمند تخصص های گوناگون است. ارتباط با مراکز علمی، تخصصی و پژوهشی، مبادله اطلاعات، نشست های تخصصی، بهره برداری از مطالعات حوزه های دیگر و ایجاد زمینه های لازم برای انجام مطالعات جدید همه و همه از نیازمندی های شورا برای اتخاذ تصمیمات متناسب با نیازهای شهر است.
پ) تشکیلات متناسب با مسوولیت
تشکیلات هر سازمان باید متناسب با مسوولیت ها و وظایف و اختیارات باشد. تشکیلات مجموعه یی هدفمند، هماهنگ و مرتبط با یکدیگر و ابزار مدیریت برای دستیابی به اهداف سازمان و انجام وظایف و مسوولیت های قانونی است. هر سازمان زمان مشخصی برای دستیابی به اهداف در اختیار دارد و شورای شهر نیز از این قاعده مستثنی نیست. اما در یک زمان محدود رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده نیازمند ابزارهای مشخصی است. برخوردار نبودن از تشکیلات مناسب که به مثابه ابزاری برای مدیریت هستند، هدف و زمان را از موضوعیت خواهد انداخت.
شورای شهر تهران برای تحقق اهداف و آرمانی که برای آن شکل گرفته و برآوردن نیازهای زندگی شایسته مردمی که قدرت خود را به او واگذار کرده اند، با محدودیت زمانی مواجه است. نداشتن تشکیلات تعریف شده و مناسب، به خصوص سطح تصمیمات و نظارت را با مشکل مواجه خواهد ساخت.
ت) ارتباطات و مشارکت
سازمان هایی مانند شورای شهر که اعضای آن را مردم برمی گزینند، توان آن را دارند تا با افزایش و تقویت زمینه های مشارکت مردم، آنان را در اجرای تصمیمات سهیم ساخته و از هزینه های خدمات شهری بکاهند. ارتباط منسجم، تعریف شده و سازمان یافته با مردم و توان جمع آوری، طبقه بندی و پردازش نظرات و مطالبات شهروندان و پاسخگویی مناسب به آنها می تواند سهم مشارکت و نیز اعتماد مردم را افزایش دهد. حل برخی از مشکلات شهر تهران مانند تفکیک زباله، ترافیک، آلودگی هوا و حوزه های مربوط به فرهنگ و اخلاق شهروندی در گرو مشارکت مردم است.
ارتباط با محققان، متخصصان و نخبگان، جلب مشارکت آنان، پاسخ به نیازهای اطلاعاتی، آماری و مطالعاتی آنان، فراهم آوردن زمینه های حضور آنان با ایجاد کتابخانه، مراکز اسناد و آرشیو از زمینه های لازم برای توجه به مسائل شهری در میان قشر متخصص و نخبه جامعه است و شورای شهر را از همفکری و مزایای حضور علمی آنان برخوردار خواهد ساخت. ارتباط با شوراهای شهرهای بزرگ جهان و برخورداری از تجربه آنان در حل مشکلات مشترک شهرهای بزرگ همچون حمل و نقل، فاضلاب، زباله، آلودگی هوا، ترافیک، بهداشت شهری و... توان شورای شهر را افزایش خواهد داد و علاوه بر آن بازدیدهای دوره یی اعضای شورای شهر از دیگر شهرها آنان را از تجربه و توان دیگر جوامع انسانی در مدیریت شهر آگاه خواهد ساخت. ارتباط با دولت و مجلس برای مبادله اطلاعات و انتقال اطلاعات و آمارهای به دست آمده از مسائل شهری و تاثیرپذیری و تاثیرگذاری آن بر مسائل ملی برای توجه آنها به این مشکلات و مسائل در تصمیم گیری های کلان، بر توان شورا برای اداره امور شهر به نحو مطلوب خواهد افزود. همچنین برقراری ارتباط با دستگاه ها و سازمان های دولتی، انعقاد توافقنامه های دوجانبه و چندجانبه و همسو کردن همه اقدامات در جهت تحقق مطلوبیت اجتماعی، فرهنگی و انسانی شهر یکی از ضرورت های توفیق شورا در اداره امور شهری چون تهران است. حال بازمی گردیم به سوال ابتدای این نوشتار که تهران فردا چگونه خواهد بود.
اگر شورای شهر تهران علاوه بر همین روند فعالیت در سال های گذشته یعنی رسیدگی به امور مربوط به شهرداری و مشورت به آن در تهیه و تنظیم برنامه و بودجه سالانه، اصلاح لوایح و ارائه طرح هایی برای شهر و در حد مقدورات شهرداری، حوزه فعالیت و تصمیم گیری و نظارت خود را به همه مسائل شهری گسترش دهد و به وضع موجود بسنده نکند و متناسب با آن در تشکیلات خود علاوه بر بخش های اداری و پشتیبانی، بخش های تخصصی و مطالعاتی و نظارتی را ایجاد و تقویت کند، امید آن است که تهران از وضع موجود و نابسامانی های اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی فعلی با لایه های پنهان به تدریج به شهری شایسته ملتی با تاریخ و تمدن کهن و درخشان تبدیل شود.
علی اکبر عبدالحسینی
پی نوشت ها؛
۱- اشکویی، حسین، دیدگاه های نو در جغرافیای شهری، ج یک، تهران، سمت، ۱۳۷۳، ص ۴۴۵
۲- اشکویی، حسین، همان، ص ۲۳۷
۳- پی یر ژرژ، جغرافیای جمعیت، سیروس سهامی، مشهد، نیکا، ۱۳۷۱، ص ۸۴
۴- اشکویی، حسین، همان، ص ۴۹۷
۵- برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به پی یر ژرژ، همان، فصل دوم
منبع : بازیاب


همچنین مشاهده کنید