یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


پس‌لرزه بزرگ افشاگری


پس‌لرزه بزرگ افشاگری
ظاهراً پس‌لرزه‌های افشاگری اخیر هنوز ادامه دارد و قرار نیست به این زودی‌ها تمام شود، اما در میان تحلیل‌ها و اظهارنظرهای بسیار متنوعی که درباره این رویداد نوشته شده، به نظر بنده جای یک نکته خالی است. چنین به نظر می‌رسد که برخلا‌ف تحلیل‌های جاری این افشاگری در جهت سخنرانی‌های ضد فساد و ضد مافیای مقامات دولتی نبود و خواسته و ناخواسته زمینه را برای ادامه خط تبلیغی پیشین ضد فساد و ضد مافیای دولت تضعیف کرده است.
البته این بدان معنا نیست که فرد افشاکننده اخیر، همسو و همفکر گروه دولت نبوده است، بلکه برعکس وی براساس شواهد قبلی و نیز بر مبنای سیاق گفتارش کاملا‌ً همسوی جناح دولت بوده، اما ناخواسته، دولت را در ادامه سیاست قبلی ضد فساد خود با مشکل مواجه کرده است.
ابتدا باید توضیح داد که خط و سیاست قبلی ضد فساد چه بوده است؟ سیاست پیشین، صرفاً یک سیاست تبلیغی بود؛ سیاستی که از یک سو واجد برنامه اجرایی برای شناخت علل و زمینه‌های فساد نبود و صرفاً فساد را به موضوع خوب و بد بودن آدم‌ها تقلیل می‌داد و به صورت تلویحی خود را خوب و سالم و دیگران را بد و فاسد معرفی می‌کرد و چون چنین برنامه‌اجرایی وجود نداشت، طبعاً اقدامی عملی هم برای جلوگیری از حذف فساد صورت نمی‌گرفت.
از سوی دیگر آن مبارزه واجد وجه قضایی هم نبود، زیرا اگر قصد مبارزه حقوقی و قضایی با فساد وجود می‌داشت، دولت با ابزار در اختیار خود می‌توانست ده‌ها و صدها مورد از پرونده‌های فساد را آماده و برای رسیدگی به دستگاه قضایی ارسال کند. بنابراین سیاست مذکور صرفاً واجد وجه تبلیغی بود و این وجه هم محدود به سخنرانی‌های رئیس دولت برای مردم با عناوین کلی و غیرمعین و مبهم می‌شد.به عنوان مثال اینکه گفته می‌شد اسامی افراد در جیبم هست، اما توصیه شده که بیرون آورده نشود!! نمونه روشنی از این سیاست عقیم بود. کارکرد این سیاست تبلیغاتی، مبارزه با فساد نبود، که اگر بود باید به طور جدی در دو وجه دیگر وارد می‌شدند و تبلیغ به کمک آن دو وجه می‌آمد، ولی کارکرد آن تبلیغات،صرفا خلع سلا‌ح نمودن مخالفان و مشغول کردن ذهنیت مردم بود.
این کارکرد چندان مورد توجه نیروهای رده دوم و سوم دولت نبود، آنان صادقانه فکر می‌کردند که دولت در مبارزه با فساد جدی است، اما دست‌های پیدا و پنهان مانع از افشای اسامی می‌شود از این‌رو فکر کردند که اکنون نوبت آنان است که شهامت لا‌زم را از خود نشان دهند و کارهای نیمه‌تمام دولت را تکمیل کنند و من تصور نمی‌کنم که این افشاگری موضع برنامه‌ریزی‌شده‌ای از سوی جناح غالب بوده، بلکه بیشتر ناشی از سوءبرداشت نیروهای رده دوم و سوم این جناح از سیاست ضد فساد آنان است.
اما چرا این افشاگری موجب اخلا‌ل در ادامه سیاست‌های قبلی جناح حاکم شده است. دو دلیل در این میان وجود دارد. اولین دلیل به تاثیرات منفی این رویداد در میان نیروهای طرفدار دولت مربوط می‌شود. با رفتاری که جناح حاکم در طرد و محکوم کردن فرد افشاگر پیش گرفتند گویی که اصولا‌ً او را نمی‌شناخته‌اند و به قول شاعر: چنان بی‌رحم زد تیغ جدایی /که‌گویی خود نبودست آشنایی
حتی ایراد اتهام‌های کلا‌ن به وی و از همه مهم‌تر بازداشت وی و رها کردنش در میان امواج سهمناک سیاست جملگی موجب شد که طرفداران دولت متوجه شوند شعار مبارزه با فساد از سوی دولت بیش از یک شوخی سیاسی نیست، و این نیروها نتیجه خواهند گرفت که خود را از این معرکه دور کنند. اینجا جایی است که عقاب هم پر می‌ریزد، چه رسد به کبوتران تازه از تخم درآمده.
دلیل بعدی هم به جامعه و مردم برمی‌گردد. اگر تاکنون سخنان کلی و مبهم علیه مافیا و فساد کاربردی داشت، پس از سخنان افشاگرانه اخیر، دیگر چه جذابیتی برای شنوندگان آن کلیات مبهم باقی می‌ماند؟ اصولا‌ً سخنرانان ضد فساد در آینده با چه رویی باز هم می‌خواهند از مبارزه علیه مفسدان مجهول و ناشناخته حرف بزنند و در عین حال افشاگر اخیر را محکوم کنند؟
به نظر من مجموعه این برخوردها جز اینکه ذهنیت جامعه را نسبت به حکومت و مبارزه با فساد بدتر می‌کند، هیچ نتیجه‌ای ندارد.
بهترین راه این است که راهکار اجرایی و قضایی پیش گرفته شود و برای شروع هم فرد بازداشت شده را با رعایت تمامی جوانب حقوقی و نیز شکایت تمامی کسانی که از جانب او متهم شده‌اند، محاکمه کرد؛ محاکمه‌ای علنی و شفاف. این بهترین فرصت برای نیشتر زدن به غده بدخیم فساد در جامعه ماست. حاشا که از دست برود!
عباس عبدی
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید