سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

محوریابی جنگ روانی امریکا علیه ایران


محوریابی جنگ روانی امریکا علیه ایران
به طور كلی آمریكا علیه جمهوری اسلامی دارای پنج هدف استراتژیك روانی است كه در سه دهه گذشته ثابت باقی مانده، اگرچه درمقاطع مختلف زمانی به تناسب ماهیت و وزن متغیرها، از حیث حجم، نوع و تنوع تاكتیك ها و تكنیك ها تفاوت های جدی بین آنها مشاهده می شود .
به طور كلی آمریكا علیه جمهوری اسلامی دارای پنج هدف استراتژیك روانی است كه در سه دهه گذشته ثابت باقی مانده، اگرچه درمقاطع مختلف زمانی به تناسب ماهیت و وزن متغیرها، از حیث حجم، نوع و تنوع تاكتیك ها و تكنیك ها تفاوت های جدی بین آنها مشاهده می شود:
۱) ارائه چهره مخوف از اسلام و جمهوری اسلامی در نزد افكار عمومی جهان بخصوص غرب
۲) ترسیم ایران محور شرارت در منطقه و جهان
۳) ناكارآمدی دین در اداره جامعه و چالش مشروعیت جمهوری اسلامی
۴) ارائه تصویر آرمانی از ارزش های آمریكایی و لیبرال دموكراسی آمریكا
۵) تلقین به بروز اجماع جهانی علیه ایران
اكنون به شرح اجمالی هریك از اهداف استراتژیك روانی و ارائه تاكتیك ها و اقدامات آمریكا در دستیابی به اهداف استراتژیك روانی، می پردازیم .
۱) تصویر وارونه و مخوف از اسلام :
ارائه تصویر مخوف از اسلام و مسلمانان با تاكتیك ها و تكنیك های مختلفی بوقوع پیوسته و بعدها نیز در شكل و شمائل دیگر تداوم خواهد یافت .
▪ برخی از شگرد هایی كه تاكنون مطرح شده عبارتند از:
۱) تحریف در تاریخ
۲) معرفی غیر واقعی از پیامبر (ص) نظیز آیات شیطای سلمان رشدیرادیو فردا وابسته به سازمان سیا
۳) ساخت فیلم های مستهجن، غیر اخلاقی و خشن از زندگی مسلمانان
۴) خلق طالبان و معرفی آن بعنوان اسلام،
۵) بدل سازی عملیات تروریستی انتحاری بجای عملیات استشهادی
۶) ساختن كارتون‌ها و بازی‌های انیمیشن با هدف ضرورت كشتن و نابود كردن مسلمانان ...
۲) ناكار آمدی و بحران مشروعیت:
یكی از مراكزی كه در چارچوب عملیات نامتقارن علیه ایران فعالیت می كند، موسسه آمریكایی اینترپرایز است. در این موسسه افرادی همانند مایكل لدین، برنارد لوئیس و سام براون بك فعالیت می كنند. افراد یادشده بر ضرورت تعارض با ایران تاكید دارند اما در شرایط موجود بهره گیری از ابزارهای نظامی را غیرمطلوب و غیرموثر می دانند. موسسه یادشده در صدد طراحی انقلاب مخملی در ایران است.
آمریكا در عملیات روانی خود علیه ایران، به لحاظ موضوع، عوامل و روش متنوع و متكثر است. از جمله آنها :
۱) پنهانكاری مسئولان كشور
۲) بی‌كفایتی مسئولان كشور
۳) تبعیض جنسی در ایران
۴) گروههای فشار
۵) نهادهای نظامی و انقلابی
۶) مردمی نبودن حكومت
۷) القای ناكارآمدی نظام اسلامی
۸) تقویت روحیه گروههای اپوزیسیون
۹) ایجاد نگرش منفی در مردم نسبت به نظام
۱۰) تضعیف ارزشها و هنجارهای دینی
۱۱) القای یأس و ناامیدی در مردم
۱۲) تهییج اقوام و اقلیتها علیه نظام
۱۳) ترغیب مردم به انجام كنشهای اعتراض‌آمیز
۱۴) تشدید اختلاف گروههای درون نظام
۱۵) ترغیب مردم به عدم مشاركت سیاسی
۱۶) ایجاد نگرش منفی در مردم نسبت به روحانیت
۱۷) جنگ قدرت بین مسوولان نظام
دستگاه عملیات روانی آمریكا در عملیات رادیویی خود علیه ایران از میان موضوعات، از سه موضوع زیر بیش از بقیه استفاده كرده است.
۱) مردمی نبودن حكومت .
۲) بی‌كفایتی مسئولان كشور
۳) جنگ قدرت بین مسئولان كشور.
عملیات روانی رادیویی آمریكا تلاش كرده است تا به مخاطبان خود القا كند كه:
۱) جمهوری اسلامی ایران فاقد مشروعیت مردمی است و این حكومت اساساً در پی برآوردن امیال و خواسته‌های مردم خویش نیست.
۲) مسئولان ایرانی فاقد مهارت و توانایی كافی برای اداره كشورند، آنان در اداره كشور از روشهایی بهره می‌برند كه فاقد كارآیی و اثربخشی‌اند.
۳) مسئولان كشوری بیش از آنكه در پی تحقق خواسته‌های مردم و گشودن گره از مشكلات مردم باشند، درگیر تنش، چالش و كشمكش با یكدیگرند. به تعبیر رادیو فردا «هر گروه از مسئولان حكومت اسلامی می‌كوشد تا به هر قیمتی خود را در قدرت نگه دارد، به همین خاطر آنان گاهی آنچنان با یكدیگر در چالش‌اند كه مردم را فراموش می‌كنند.»
بیشترین حجم عملیات روانی رادیویی آمریكا علیه ایران به موضوع حقوق و آزادیهای مردمی مربوط است. به گونه‌ای كه از بین پنجاه موضوع، ۱۵ موضوع به این مؤلفه اختصاص یافته است.
▪ فراوانی تكرار موضوعات مربوط به مؤلفه آزادیهای مردمی :
۱) نقض حقوق بشر
۲) زندانیان سیاسی
۳) نقض حقوق اقلیتها
۴) نبود آزادی بیان
۵) سركوب آزادی‌خواهان
۶) محدود ساختن مطبوعات
۷) نارسایی قانون اساسی
۸) خشونت‌طلبی
۹) سركوب اهل هنر
۱۰) روشنفكر ستیزی
۱۱) -حجم زیاد زندانیان
۱۲) سرویسهای مختلف اطلاعاتی
۱۳) فیلترینگ
۱۴) محدودیت اساتید
۱۵) انتخابات غیر دمكراتیك
دو رادیوی فردا(وابسته به سازمان سیا) و رادیو امریكا در عملیات روانی خود علیه ایران تلاش كرده‌اند تا به مخاطبان خود القا كنند كه:
▪ در ایران آسیبهای اجتماعی به اوج خود رسیده است،
▪ مردم از عملكرد متولیان نظام ناراضی‌اند،
▪ حكومت ایران با محدود كردن آزادیهای اجتماعی، عرصه را بر مردم تنگ كرده است.
خلاصه نتایج به دست آمده، نشان می‌دهد بالاترین توافق بر سر
۱) ایجاد اختلاف بین جناحها وگروههای درون‌نظام
۲) ایجاد نگرش منفی نسبت به مسئولان نظام
۳) القای ناكارآمدی نظام اسلامی در اداره جامعه
۴) ایجاد نگرش منفی نسبت به كل نظام
۵) ایجاد نگرش منفی نسبت به روحانیت است.
۳) ایران محور شرارت :
از اواخر دهه‌ ی۸۰ به این سو آمریكاییان به عنوان دارنده گواهینامه دخالت در امور جهان هر ترفندی را تمهید كردند تا دشمنان فرضی خود را گسترش دهند. جنگ صلیبی كفار از استراتژی انگلیسی «تفرقه بینداز و حكومت كن» به راهبرد آمریکایی «تفرقه بینداز و نابود كن» تغییر یافت. جنگ غرب علیه اسلام چند سالی است كه می‌رود با یاری ابر رسانه‌ها به جنگی تمام عیار تبدیل شود. مقامات كاخ سفید در صدد بودند كه در مناسبات خود با تهران سامانه جدیدی ایجاد كنند، سامانه‌ای با وضعیت ویژه:
الف) ترسیم تصویری از جمهوری اسلامی ایران كه نه تنها مخالف آمریكا بلكه مخالف اروپا و سایر قدرتهای جهانی است.
ب) از طریق تداوم وضعیتهای فوق، مقدماتی را فراهم كند كه در آینده استفاده از خشونت علیه ایران در افكار عمومی مردم آمریكا و نیز مردم جهان قابل توجیه باشد.
عملیات روانی رادیویی آمریكا در تلاش روانی خود علیه ایران از چهار موضوع فراملی
آن دستگاه طی ۳۲ ساعت برنامه رادیویی ۵۴ مرتبه از چهار موضوع مذكور استفاده كرده است و ۲۳ مرتبه ادعا كرده است كه «ایران در پی دستیابی به سلاحهای كشتار جمعی است».
۱) حمایت از تروریسم
۲) تلاش برای تولید سلاحهای هسته‌ای
۳) مداخله در امور كشورهای دیگر
۴) عامل تشنج خاورمیانه ؛ استفاده كرده است.
آن دستگاه طی ۳۲ ساعت برنامه رادیویی ۵۴ مرتبه از چهار موضوع مذكور استفاده كرده است و ۲۳ مرتبه ادعا كرده است كه «ایران در پی دستیابی به سلاحهای كشتار جمعی است». در همین رابطه، همكاری این كشور با سوریه و حزب‌الله لبنان معنی پیدا می‌كند. با توجه به این موضوع است كه هر زمان درتحولات خاورمیانه كوچك‌ترین نفوذ‌پذیری از ایران دیده می‌شود دستگاههای تبلیغاتی با بوق و كرنا سعی می‌كنند آن را به شدت بزرگنمایی كنند. موضوع كشتی "كارن- آ" كه رژیم صهیونیستی درماه ژانویه۲۰۰۲ آن را در بندر عقبه توقیف كرد نشانه بارزی بر دیدگاه فوق است. رژیم صهیونیستی ادعا می‌كرد كه آن كشتی حامل ۵۰ تن اسلحه برای فلسطینیها بود. دستگاه تبلیغاتی آمریكا بر اساس ادعاهای این رژیم تبلیغات عریض و طویلی را علیه تهدید جمهوری اسلامی به راه انداختند. و نیزبه مخاطبان این‌طور القا می‌كند كه
اولاً ایران مسئول نتیجه‌بخش نبودن روند صلح میان رژیم صهیونیستی و اعراب است
ثانیاً بدون حمایتهای مختلف ایران، فعالیتهای گروه حماس، جهاد اسلامی، حزب‌الله لبنان و ... علیه این رژیم اصلاً صورت نمی‌پذیرفتند.
صورت دیگر جنگ روانی غرب و بخصوص آمریكا علیه ایران، استفاده از حوادث پر سرو صدا و جنجال بر انگیز برای منحرف كردن ذهن مردم جهانی جهان از برخی پدیده های مهم سیاسی است . مثل هواپیما ربائی، انفجار بمب در فلان نقطه جهان، مسئله حقوق بشر و نظایر آنها توجه مردم دنیا را به این گونه حوادث معطوف داشته و در همه این موارد لبه تیز حمله و اتهام متوجه ایران است .
۴) آرمان ارزش های آمریكایی:
الكساند یاكوولف كه هفته پیش درگذشت، به شدت تحت تاثیر نتایج پژوهش‌هایی قرار گرفت كه در دانشگاه كلمبیا در سال ۱۹۵۸ به انجام رسانده بود. وی یكی از اعضای دفتر سیاسی حزب كمونیست در شوروی بود و در تغییر مشی سیاسی و فكری میخاییل گورباچف تاثیر به سزایی داشت.
اولگا كالوگین، كه سابق بر این افسر ارشد پلیس مخفی شوروی بود، در نگاهی به چشم‌انداز جنگ سرد گفت: «تبادلات فوق (علمی و دانشگاهی) در آن زمان همانند اسب تروا، باعث سقوط حزب كمونیست شد. این تبادلات در فروپاشی شوروی نقش مهمی داشته و طی سالیان مدید افراد بیشتر و بیشتری جذب آن شدند.» حتی موسیقی پاپ «راك اند رول» نیز در فروپاشی شوروی نقش داشت. یكی از مشاوران گورباچف بعدها فاش كرد كه آثار گروه «بیتلز» اساس مبارزات پنهان ما با سیستم حكومتی را تشكیل می‌داد. مقامات حزب كمونیست چك در دهه ۱۹۵۰ گروهی از جوانان را به دلیل گوش كردن به «موسیقی فاسد آمریكایی» زندانی كردند كه این كار نتیجهٔ عكس به دنبال داشت و به ضرر این حزب تمام شد. در سال ۱۹۸۰ بعد از به قتل رسیدن جان لنون، (رهبر گروه بیتلز)، مجسمه یادبودی از وی در پراگ نصب شد و هر سال در روز مرگ او تظاهراتی برپا می‌شود كه در آن مردم پیام صلح‌‌طلبی و آزادی‌خواهی خود را به گوش همه می‌رسانند. در سال ۱۹۹۸ نیز «انجمن صلح لنون» تاسیس شد كه خواستار خروج نیروهای شوروی از پراگ شد. در حقیقت لنون بر لنین پیروز شد!
طبق تحقیق چهار ماهه‌یی كه از سوی دیوید كاپلن روزنامه نگار روزنامه US news انجام شده «واشینگتون ده‌ها میلیون دلار به تاثیرگذاری بر جوامع مسلمان اختصاص داده است.» طبق این گزارش دولت آمریكا از دوران جنگ سرد برای رسیدن به این هدف مبارزه‌ای را با ابزارهای سیاسی نامتناسب با استفاده از تیم‌های تخصصی عملیات روانی، عملیات سری سیا، متفكران و رسانه‌های آمریكایی آغاز كرده است.
استراتژی واشینگتون در تاثیرگذاری بر تفكر مسلمانان در طرح «حوزه پوشش جهان اسلام» منعكس شده است. این طرح عظیم كه از حمایت جرج بوش، رییس جمهور آمریكا، برخوردار است به كلیه شاخه‌های دولت توزیع شده است. هدف این استراتژی انتشار «ارزش‌های» آمریكایی در زمینه «دمكراسی، حقوق زنان و بردباری» به كل جهان اسلام و تقویت سبك زندگی غربی است به نحوی كه مسلمانان اصولگرا از میانه‌رو جدا شوند. در همین حال سیا به تضعیف و بی‌اعتبار كردن رهبران دینی و احزاب اسلامی مخالف این رویه می پردازد.
۵) شكل گیری اجماع جهانی :
دولت آمریكا با ترساندن كشورهای منطقه و نیز كشور های اروپایی از گسترش چیزی كه آنها بنیاد گرایی اسلامی می نامند، و دست یابی به انرزی هسته ای و چرخه سوخت وتوان ساخت بم اتمی و نیز ارائه چهره ای از ایران بعنوان كشوری نامطلوب برای امنیت بین الملل، در سدد ایجاد فضای روانی القای شكل گیری اجماع جهانی برعلیه جمهوری اسلامی می باشند .
به باور اغلب ناظران منطقه‌ای در حالی كه جنگ افروزی آمریكا در افغانستان و عراق تا حدی با هدف مرعوب كردن ایران صورت گرفت اما تهران به برنده بزرگ این جنگ‌ها تبدیل شد. همانطور كه آناتول لیون تحلیلگر مؤسسه آمریكای جدید اظهار می‌كند: «دو دشمن بزرگ ایران یعنی رژیم بعث عراق و رژیم افراط‌گرای سنی افغانستان سرنگون شدند بدون این كه ایران یك تیر شلیك كند.» همچنین حضور ۱۶۰ هزار نیروی نظامی آمریكا پشت مرزهای ایران، آنچنان كه جنگ‌طلبان آمریكایی تصور می‌كردند، ایران را مرعوب نكرد. گذشته از اینها، توان ناگفته ایران در مشكل كردن اوضاع برای بسیاری از همسایگان خود همواره اهرم فشاری در اختیار آن قرار می‌دهد. لذا سیك می گوید: «نگرانی من این است كه ایرانی‌ها به این نتیجه برسند كه لازم نیست چندان نگران باشند و این بسیار خطرناك است. آنها باید همچنان نگران همسایگان خود كه در حال حاضر آمریكا نیز جزو آنها محسوب می‌شود، باشند.»
لذا دولت آمریكا وقتی با زورگویی به ۳۵ عضو آژانس انرژی اتمی در رای‌گیری توانست ۲۲ رأی مثبت راه را برای هموار كردن ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل به دست آورد. برنامه دولت بوش این بود كه با سوق دادن ایران به سمت اتخاذ رفتار انعطاف ناپذیر و سرسختانه، آن را مجبور كند كه با كاستن از سطح همكاری‌های خود با آژانس در برابر زورگویی بایستد.
بوش جمهوری اسلامی را متهم به پیگیری برنامه تسلیحات هسته‌ای می‌كند. سپس موضوع را به شورای امنیت ارجاع می‌دهد و تقاضای اقدام این شورا علیه ایران را می‌كند. سخنگوی وزارت امور خارجه آمریكا در همان روز اعلام كرد، «برای ما مهم است كه ایران به تعلیق ادامه دهد ‌(در مورد كلیه فعالیت‌های مرتبط با غنی‌سازی از جمله تبدیل اورانیم)،
تابع توافقنامه پاریس باشد و هیچ اقدامی كه ناقض آن باشد، انجام ندهد. اگر ایرانی‌ها این توافقنامه را نقض كنند، واكنش بعدی ما ارجاع موضوع از سوی آژانس انرژی اتمی به شورای امنیت خواهد بود.
مطلب ذیل تحقیق و مقاله ای از آقای فرامز عابدینی است که در سایت بصیرت منتشر شده است و با تلخیص و پاره ای تغییرات ارائه شده است.
پژوهشگر: فرامرز عابدینی
منبع : مرکز اسناد انقلاب اسلامی


همچنین مشاهده کنید