شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

حقایق پشت پرده کاشت مین


حقایق پشت پرده کاشت مین
مین را رسمی ترین و گسترده ترین آلودگی که بشریت با آن روبه رو است تعریف کرده اند. غیرانسانی ترین و وحشیانه ترین حربه جنگی مین است که در جنگ، ناجوانمردانه می کشد و در صلح ددمنشانه زندگی و آینده را تباه می کند.
مین های زمینی ضدنفر سال های متمادی و به صورتی خاموش از مردمانی که نه جنگیده اند و نه جنگ طلبند قربانی می گیرند. تاکید بر آثار محیطی مین های زمینی، به معنای نادیده گرفتن یا تقلیل نسل کشی، کشتار جمعی یا هولوکاست انسانی که این سلاح مخرب به بار می آورد، نیست. هیچ کس قادر به انکار مشکل جهانی مین های شناخته نشده و پاکسازی نشده نیست، مین یکی از بزرگترین و جدی ترین مشکلات انسانی است که در حال حاضر جامعه بین المللی را درگیر کرده است. خسارت های مین را برحسب تاثیر زمانی آن می توان به صورت زیر طبقه بندی کرد:
۱) خسارت های آنی:
خسارت هایی است که به هنگام انفجار وارد می شود و از جمله شامل تاثیر صوتی و تکانه یی است که گوش انسان را می آزارد و نیز مرگ آنی انسان یا حیوان، زمین گیر شدن آنی انسان یا حیوان در اثر تکانه وارده یا نقص و قطع عضو، تخریب گل و گیاه، متلاشی کردن ساختار خاک، شوک روانی وارده به فرد مصدوم و بستگان او و...
۲) خسارت های کوتاه مدت:
خسارت هایی است که به فاصله کوتاهی بعد از انفجار مین وارد می شود و ممکن است در آینده هم استمرار پیدا کند؛ خسارت هایی از جمله هزینه های درمان جراحت ها و عملیات جراحی، هزینه و زمان طاقت فرسای سفارش و دریافت پروتزهای مورد نیاز، زمان و تلاش های رنج آور و چانه زنی های تحقیرآمیز برای ثبت نام و پذیرش مصدوم یا بازماندگان قربانی مین به عنوان معلول یا محروم، رنج و مصیبت پذیرش حقیقت دردناک از دست دادن عضوی از خانواده و یا از دست دادن عضوی از بدن مصدوم که این رنج و نقصان همیشگی خواهد بود، حقارت سقوط به فقر و نداری به درجات مختلف در خانواده های مختلف قربانیان و مصدومین مین و...
۳) خسارت های میان مدت و بلندمدت:
وجود مین زمینی، توسعه اقتصادی مناطق آلوده را دچار مشکل می کند و پیچیدگی های آن را افزایش می دهد. مین های زمینی بر کانال های آب، جاده ها، دسترسی به اماکن عمومی و خدمات عام المنفعه تاثیر مخرب دارد که مهمترین خسارت های آن از نقطه نظر بازسازی اقتصادی به شرح زیر است:
▪ آلودگی زمین های زراعی و مرتعی و عدم بهره برداری از ظرفیت های تولیدی آنها
▪ از بین بردن دام ها، حیات وحش و سایر منابع زیست محیطی
▪ ممانعت از گردشگری و سرمایه گذاری احتمالی در این بخش
▪ تخریب و توقف بازارها و تولید
▪ جلوگیری از ارائه خدمات دولتی
▪ جلوگیری از تعمیر و توسعه سیستم های آبیاری که لازمه احیای تولید است.
▪ طولانی شدن بازسازی اقتصادی بعد از خاتمه جنگ
▪ جلوگیری از عرضه، ورود و صدور کالاها و خدمات
▪ ممانعت از جریان برگشت پناهندگان و مهاجران (سرمایه انسانی کشور)
▪ ممانعت از گسترش حضور مشفقانه دولت در سرتاسر کشور
▪ ممانعت فیزیکی از برقراری صله و پیوندهای عاطفی و خانوادگی
▪ تخلیه و استهلاک امکانات و منابع درمانی بسیار محدود مناطق فقیر
‌▪ کاهش بهره برداری از سرمایه گذاری های زیربنایی یا بلااستفاده ماندن سرمایه گذاری های انجام شده در احداث زیربناها
▪ جلوگیری از اکتشافات معدنی و تاخیر در توسعه اقتصادی مناطق آلوده
▪ ایجاد افسردگی شدید در مصدومین و اعضای خانواده آنها و بازماندگان قربانیان
● خسارت های بخش کشاورزی
از آنجایی که محیط زیست طبیعی، پایه و اساس زندگی اقتصادی و اجتماعی است، صدمات و خسارت های مستقیم ناشی از مین، مبانی توسعه مناطق آلوده به مین را تخریب می کند، حتی صرف شبهه و گمان نسبت به وجود مین، مردم را از بهره برداری از منابع طبیعی، به دلیل خطرات دسترسی به زمین، بازمی دارد.
به علت مین های کاشته شده در دوران جنگ جهانی دوم ۳۳ درصد از کل اراضی لیبی خطرناک به حساب می آید. نکته مهم این است که تنها ۲۷ درصد از کل اراضی قابل کشت لیبی، به طور قطع آلوده به مین اعلام شده است در حالی که ۶۴ درصد از کل اراضی قابل کشت، مشکوک به آلودگی مین است و این بدان معنا است که تنها ۳۲ درصد از اراضی کشاورزی لیبی از ایمنی لازم برای شخم برخوردار است. مین های زمینی حتی بعد از آنکه پوسته خارجی آنها دچار فساد و پوسیدگی می شود، مواد سمی آنها وارد محیط زیست می شود. مواد به کار رفته در مین ها عموماً عبارتند از:
تری نیتروتولوئن (TNT)، هگزاهیدرو ، تری نیترو،تریازاین (RDX یا سایکلونایت) یا تتریل به عنوان پرکننده یی که به شدت انفجاری است. این مواد بعد از آنکه فلز یا چوب پوسته محافظ مین پوسیده می شود به خاک های اطراف و آب ها نشت می کنند.
این مواد و ترکیبات آنها وقتی تجزیه می شوند، در آب قابل حل بوده و ماندگاری طولانی دارند که حتی مقادیر بسیار اندک از آنها، کاملاً سمی و سرطان زا است. هر دو ماده TNT و RDX برای پستانداران، آبزیان و میکروارگانیسم ها کشنده و سمی اند. مطالعه یی در مورد تاثیر مین بر تولید کشاورزی نشان داده است که بدون مین تولید کشاورزی در افغانستان ۸۸ تا ۲۰۰ درصد افزایش می یافت، در بوسنی ۱۱ درصد، در کامبوج ۱۳۵ درصد و در موزامبیک ۶/۳ درصد.
● خسارت های بخش دامپروری
مین های زمینی، خسارت سنگینی بر دام ها وارد می کنند. برای نمونه در لیبی در طول ۴۰ سال (۱۹۸۰ - ۱۹۴۰)، بیش از ۱۲۵۰۰۰ شتر، گوسفند، بز و گاو در اثر انفجار مین تلف شده است. در افغانستان حدود ۲۶۴۰۰۰ بز و گوسفند در اثر مین تلف شده که ارزش آن ۶/۳۱ میلیون دلار برآورد شده است. کل هزینه مستقیم خسارت های مین بر دام های افغانستان حدود ۱۵۵ میلیون دلار است.
● خسارت های بخش ارتباطات
نابودی یا اختلال خطوط داخلی ارتباطات مناطق آلوده به مین، مانع از شکل گیری و انسجام بازارها می شود، زیرا کالاها را نمی توان از طریق زمینی حمل و نقل کرد. همین امر موجب بروز فشارهای تورمی شدیدی می شود که حتی دسترسی به قوت لایموت را مشکل یا غیرممکن می سازد.
وقتی امکان حمل و نقل به صورت ایمن وجود نداشته باشد، مناطق آلوده به مین نمی توانند از خدمات دولت، پزشکان، کارکنان بهداشت و درمان، معلمان، تعمیرکاران تاسیسات عمومی، گروه های ساختمانی و سازمان های مردم نهاد (سمن ها) استفاده کنند. این امر بازسازی را مشکل می سازد که در نتیجه امکان ایجاد ناآرامی های مدنی فزونی خواهد گرفت. بیکاری در مناطق آلوده به مین افزایش می یابد و قیمت کالاها در یک فرآیند تورمی افزایش پیدا می کند و چرخه محرومیت و بدبختی سریع تر می شود. در مناطقی که تامین مایحتاج، نیاز به واردات کالاها برای بقای مردم دارد، مین گذاری جاده ها به مثابه «محکومیت مردم به مرگ از طریق گرسنگی» است.
● آثار اقتصادی آلودگی مین های زمینی
در حالی که آلودگی های ناشی از مین موجب خسارت های انسانی و زیست محیطی بسیار سنگینی است، سنگینی بار مالی هزینه های یک برنامه جامع پاکسازی مین بسیار بیشتر است به گونه یی که این امر مانع از اجرای یک برنامه پاکسازی می شود.
با فرض استفاده از تجهیزات و تکنیک های موجود، مدت زمان لازم برای پاکسازی مین، هزینه و خطرات آن بسیار زیاد است. متخصصان و کارشناسان پاکسازی مین برآورد کرده اند که یک نفر دارای مهارت و آموزش کافی، می تواند روزانه ۲۰ تا ۵۰ متر مربع زمین را پاکسازی کند، در حالی که نسبت زمان لازم برای کاشتن یک مین به زمان لازم برای پیدا کردن و تخریب درجای یک مین، حدود یک به صد است. طبق برآورد سازمان ملل، هزینه پاکسازی یک مین زمینی، شامل هزینه های آموزش، پشتیبانی و لجستیک بین ۳۰۰ تا ۱۰۰۰ دلار امریکا است.
براین اساس برای پاکسازی ۱۱۰ میلیون مین موجود در کره زمین، حداقل ۳۳ میلیارد دلار تا ۱۱۰ میلیارد دلار لازم است. البته با این فرض که مین بیشتری کاشته نشود. اما نگران کننده است که همچنان مین ها کاشته می شوند. تنها در سال ۱۹۹۳ به رغم آنکه تنها حدود ۱۰۰ هزار مین در جهان با هزینه یی معادل ۷۰ میلیون دلار پاکسازی شد، حداقل ۵/۲ میلیون مین جدید کاشته شد.
به این ترتیب، کسری تراز پاکسازی مین معادل ۴/۲ میلیون مین در آن سال بود که هزینه یی بین ۷۲۰ تا ۲۴۰۰ میلیون دلار به هزینه های پاکسازی آلودگی های مین زمینی در جهان اضافه کرد. در شرایط موجود، برای هر ۲ میلیون مین زمینی جدید (که کمترین نرخ مین گذاری سالانه در جهان است)، بار مالی اضافی حداقل معادل ۶۰۰ میلیون دلار به جامعه جهانی برای پاکسازی آنها تحمیل می شود. دبیرکل اسبق سازمان ملل تخمین زده بود که هر روز ۳۰ نفر در جهان به وسیله مین های پاکسازی نشده، کشته می شوند و تعداد ۶۰ نفر هم هر روز زمین گیر می شوند که به معنای هر ۲۰ دقیقه یک نفر است.
در بعضی از کشورها، ۷۵ درصد نجات یافتگان از انفجار مین، نیاز به قطع عضو پیدا می کنند. طبق برآورد سازمان فرانسوی «هنری کپ انترناسیونال»، در حال حاضر ماهانه ۱۴۰۰ نفر در اثر مین کشته و ۷۸۰ نفر زمین گیر می شوند. این تلفات سالانه مین در جهان، معادل وقوع هر پنج سال و نیم یک هیروشیما است. مشاهدات و بررسی های میدانی نشان داده اند که خسارت های مین تنها به این موارد محدود نیست و آنچه بسیار مهم و ماندگار است، آثار ذهنی و روانی است که در کل جمعیت یک منطقه آلوده و آسیب دیده بر جای می گذارد که برآورد اقتصادی این آثار به هیچ شیوه یی امکان پذیر نیست.
آلودگی منطقه به مین و آسیب دیدگی انسان ها و زیربناها، ذهنیت بی ثباتی در جمعیت به وجود می آورد که به صورت یک واقعیت تلخ در زندگی آنها باقی می ماند. این ذهنیت که در کوتاه مدت قابل تغییر نیست، در یک منطقه کشاورزی، اقتصاد را فلج می کند. زیرا در مناطق کشاورزی همه چیز به بهره وری کشاورزی بستگی دارد. وجود یا حتی تصور وجود مین زمینی، زراعت و سیستم حمل و نقل را فلج و متوقف می کند. به طور کلی تاثیر شدید و بلندمدت مین های زمینی بر کاربری زمین، عرضه آب و زیربناها، مین را در میان همه آلوده کننده های انسان ساخته، به عنوان سمی ترین و بیشترین آلوده ساز قرار داده است.
مین های زمینی با کندی بسیار دچار پوسیدگی می شوند و به همین جهت زمین و دیگر منابع طبیعی و زیست محیطی را برای سال های متمادی و حتی در عمر نسل ها، غیرقابل استفاده می کند. آیا مین نوعی آلودگی است؟
پاسخ این پرسش را در تعریف رسمی و علمی آلودگی جست وجو می کنیم؛ آلودگی عبارت است از وجود هر عنصر یا انرژی در محیط زیست با درجه غلظتی کافی یا طول مدت زمان کافی که برای انسان زیان بار یا ناخوشایند و مشمئزکننده باشد، یا هرگونه فعالیت بشری که احتمال ایجاد خسارتی یا تغییری غیرطبیعی در محیط زیست را به وجود آورد.
مین به وضوح در این مقوله جای دارد. هر چند بیشتر افراد این فکر را پذیرفته اند که مین خطری جدی برای سلامت انسان است، تنها اقلیت کوچکی اینک مین را یک آلوده کننده جدی به شمار می آورند. با وجود این، هرگاه مبانی مفهومی استدلال بالا مورد توجه قرار گیرد، این امکان و حتی این الزام به وجود می آید که مین زمینی را یک خطر زیست محیطی جدی و بلندمدت برای سلامت انسان و رفاه او، و در نتیجه یکی از انواع خطرناک آلوده سازهای بسیار سمی، به حساب آورد.● نظام تدبیر و مدیریت مین زدایی
مین زدایی در سطح ملی وظیفه یی است که نیاز به طراحی سازمان مناسب این کار دارد. بسیار ساده لوحانه است که تصور شود مین زدایی یک مشکل نظامی است. برای توضیح این موضوع، لازم است تفاوت بین نقش و وظیفه یی به نام «مین برداری» سنتی نظامی در زمان جنگ، با «مین زدایی» معطوف به ابعاد اقتصادی و اجتماعی به خوبی روشن شود؛ مین برداری یک عمل نظامی است که وقتی دور زدن مناطق مین گذاری شده، توسط واحدهای نظامی امکان پذیر نباشد انجام می شود و عملیات مین برداری، باریکه راهی را در میدان های مین باز می کند تا نیروها بتوانند از درون منطقه مین گذاری شده برای ادامه ماموریت بزرگ تری غیر از مین زدایی عبور کنند.
مین زدایی که آن را «مین زدایی انسانی» هم می نامند، عبارت است از پاکسازی کامل همه مین های زمینی موجود در یک منطقه مین گذاری شده. مین زدایی انسانی (یا پاک سازی) از استانداردهای بالاتری در مقایسه با مین برداری برخوردار است و درجه پذیرش خطر در آن بسیار ناچیز است.
با توجه به تفاوت های اساسی مین زدایی انسانی نسبت به مین برداری نظامی و با در نظر گرفتن تجارب جهانی در امر مین زدایی، می توان گفت که ایجاد یک سازمان تک منظوره برای مین زدایی ضرورت دارد. این به معنای سازمانی است که اختصاصاً برای عملیات مین زدایی ایجاد شده باشد و ماموریت آن تنها همین امر باشد. مین زدایی وظیفه یی کند و کاربر است که به مقادیر زیادی سرمایه انسانی نیازمند است. این سازمان باید با توجه و به تناسب استعداد، توان و ضرورت اقتصادی هر کشور طراحی شود. سازمان مین زدایی که در چارچوب متغیرها و الزامات توسعه اقتصادی فعالیت می کند، باید اولویت ها را مشخص کند.
این اولویت ها باید با هماهنگی مقامات منطقه میزبان (مین) تعیین شود. برنامه های مین زدایی باید به صورت نتیجه گرا و در چارچوب وضعیت هر منطقه، با برنامه توسعه اقتصادی و اجتماعی منطقه ادغام شود تا به یک بازسازی موثر و پایدار منجر شود. هرگونه کوتاهی در بازسازی اقتصادی مناطق آلوده به مین، به استمرار فقر و درماندگی مردم آن مناطق می انجامد که زمینه ساز بروز تنش های غیرقابل کنترل خواهد شد. به طور خلاصه، در هر برنامه مین زدایی هدف اصلی باید تبدیل میدان های قدیمی جنگ به مناطق مولد از نظر اقتصادی باشد.
وقتی کشورهای جنگ زده قصد بازسازی زیربناها و سرمایه گذاری در برنامه های مین زدایی می کنند، انجام این کار به وسیله خود آنها غیرممکن است. هزینه های گزاف مین زدایی به خودی خود، بازدارنده احیای اقتصادی است. سازمان ملل، هزینه مین زدایی را تقریباً ۲۰۰ تا هزار دلار برای هر مین زمینی برآورد کرده است. این هزینه بار سنگینی برای اقتصادهای شکننده و آسیب دیده کشورها و مناطق درگیر در جنگ به شمار می آید.
بازسازی های بعد از جنگ، موضوع بسیار مهمی است که پاکسازی مین در مرحله آغازین آن قرار دارد. مین یکی از موانع کلیدی بازسازی زیربناها و در نتیجه بازدارنده جدی توسعه اقتصادی مناطق آلوده به مین است. نقش زیربناها در بازسازی اقتصادی بلندمدت مناطق آلوده به مین بر کسی پوشیده نیست و از همین نظر، تامین مالی برای پاکسازی مین، باید در برنامه ها و طرح های زیربنایی مناطق از اهمیت خاصی برخوردار شود.
تجربه ثابت کرده است که پروژه های پاکسازی مین به صورت منفرد و جدا از برنامه های بازسازی زیربنایی، نه از اعتبار و منابع مالی لازم برخوردار می شوند و نه با موفقیت چشمگیری روبه رو خواهند شد. قرار دادن امر مهم مین زدایی در درون برنامه ها و طرح های بازسازی زیربنایی مناطق آلوده به مین، هم تامین مالی مین زدایی را امکان پذیرتر و هم موفقیت این وظیفه خطیر را تضمین می کند. واضح است که این بدان معنا نیست که به موضوع مین زدایی به طور مستقیم توجه نشود.
● هزینه پاکسازی و قیمت مین
هر چه تکنولوژی تولید مین پیشرفته تر می شود، پاکسازی آن مشکل تر می شود. مین های ضدنفر به کار رفته در کامبوج از نظر تکنولوژیکی پیشرفته نبودند و مقادیر زیادی فلزات قابل ردیابی در آنها وجود داشت که ردیابی را با سرعت و اطمینان بیشتری امکان پذیر می کرد. اما مین های جدیدتر به کار رفته در ایران، عراق و یوگسلاوی سابق، پیشرفته ترند.
این مین ها دارای محتوای فلزی بسیار کمتری هستند و به همین دلیل پیدا کردن و مکان یابی آنها، سخت تر و پرهزینه تر است. واضح است که هزینه مین زدایی و از این رو توسعه زیربنایی را نمی توان با درآمد سرانه سالانه ۵۰۰ دلار تا ۳۰۰۰ دلار تامین کرد. به این دلیل به خاطر سرعت بخشیدن به مین زدایی در قالب برنامه های بازسازی و توسعه زیربناها، استفاده از دانایی ها و منابع مالی نهادها و موسسات مالی بین المللی، ضرورت پیدا می کند.
هزینه سنگین مربوط به بازپروری درمانی مصدومین و پاکسازی مین، در تضاد شدیدی با قیمت یک تا سه دلاری یک عدد مین چینی تیپ ۷۲ ضدنفر، یا ۸/۵ دلاری یک مین ضدنفر APNM AET۱ برزیلی، یا ۶ دلاری یک مین PMN پیمان ورشو (سابق)، یا ۱۵/۶ دلاری یک مین ضدنفر تمام پلاستیک ۵۰ - VS ایتالیایی، یا ۷/۶ دلاری یک مین NR۲۵ بلژیکی، یا ۷۵/۶ دلاری یک مین ضدنفر P۴MK۲ پاکستانی، یا ۴۱ دلاری یک مین مدرن افشان جهشی Valmara۶۹، یا ۲۹/۷۹ دلاری یک مین امریکایی USMIBA۱ «Claymore» با لوازم جانبی آن، یا ۷۸ دلاری یک مین سنگاپوری STM-۱ پلاستیکی ضد تانک، است.
در کامبوج بین ۸ تا ۱۰ میلیون مین ضدنفر وجود دارد که نیمی از سرزمین را بلااستفاده کرده است. تعداد پرسنل مین زدایی فعال در این کشور ۱۶۰۰ نفر است که ظرف ۲۳ ماه تنها ۵/۱۵ کیلومتر مربع از ۶/۳۲۴ کیلومتر مربع اراضی که به طور قطعی آلوده به مین است را پاکسازی کردند. (۸/۴ درصد)
تعداد مین های زمینی موجود در هر کیلومتر مربع چند کشور آلوده به مین به شرح زیر است؛ این کشورها که دارای بیشترین مین زمینی ضدنفر در هر کیلومتر مربع اند، بدون کمک سازمان های بین المللی قادر به پاکسازی مین ها در مدت زمان معقولی نیستند.
به همین دلیل است که کشورهای افغانستان، آنگولا، بوسنی، کامبوج، اریتره، اتیوپی، اردن، لائوس، موزامبیک، نامیبیا، هندوراس، کاستاریکا، نیکاراگوئه، رواندا و یمن از کمک های آموزشی بین المللی در زمینه مین زدایی استفاده کرده اند. علاوه بر اینها، کشورهای چاد، زیمبابوه، لبنان، اکوادور، مصر، فالکلند/ مالونیاس، گواتمالا، گینه بیسائو، مولداوی، پرو، سیرالئون، سریلانکا و ویتنام هم از برنامه های بین المللی مین زدایی به منظور بازسازی زیربناها، استفاده کرده اند. تاکید برنامه های بانک جهانی برای کمک به مین زدایی، بر تامین مالی فعالیت های مولد و سرمایه گذاری به جای اعانه و کمک های مصرفی قرار دارد.
در مقابل تلاش های پاکسازی مین و بازسازی زیربناها در مناطق آلوده به مین جهان، استفاده از مین همچنان ادامه داشته است. از سال ۱۹۸۰ تا سال ۲۰۰۳ ،در ۱۶۵ نزاع و درگیری، از مین های زمینی استفاده شده است و انفجار ۸۰ تا ۹۰ درصد این مین ها به مرگ و جراحت شدید همراه با قطع عضو منجر شده است. یکی از مشکلات عمده کاربرد مین های زمینی در سال های اخیر، استفاده روزافزون از مین های زمینی ارزان قیمت در منازعات کوچک، منطقه یی، یا جنگ های داخلی بوده است.
● سخن پایانی
برای جلوگیری از این فاجعه که مین به بار می آورد، آن بخش از بشریت آگاه، دانا و آینده نگر، در سال ۱۹۹۷ کنوانسیونی را به نام «کنوانسیون منع استفاده، ذخیره سازی، تولید و حمل و نقل مین های ضدنفر و تخریب آنها» در سازمان ملل متحد به تصویب رساندند که به موجب آن همه کشورهایی که آن را امضا و تصویب می کنند و به آن می پیوندند، متعهد می شوند که هرگز از مین های ضدنفر استفاده نکرده و مین را تولید، تحصیل، ذخیره سازی، نگهداری یا منتقل نکنند
تا اواخر سال ۲۰۰۴، از مجموع ۱۹۵ کشور جهان، ۱۴۴ کشور کنوانسیون را تصویب کردند و به آن ملحق شدند، ۹ کشور فقط آن را امضا کردند و ۴۲ کشور آن را امضا و تصویب نکردند. از میان گروه اخیر، کشورهای ایالات متحده، کوبا، ایران و سومالی قابل ذکرند.
بایزید مردوخی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید