چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


افت وخیزسینمای جنگ


افت وخیزسینمای جنگ
آمار نشانگر آن است كه از اواسط دهه،۷۰ تولید و ساخت فیلم در سینمای دفاع مقدس رو به افول نهاد و به بهانه های مختلف از قبیل اینكه دوران جنگ سپری شده یا هزینه تولید فیلم جنگی بالاست و تماشاگر هم آن را نمی پسندد، سال به سال از تعداد این گونه فیلم ها در چرخه تولید سینمای ایران كاسته شد. این در حالی است كه در سینمای روز جهان، پس از گذشت حدود ۶۰سال از پایان جنگ جهانی دوم و ۴۰?سال از جنگ ویتنام، هنوز پیرامون این دو مقطع تاریخ جنگ، انواع و اقسام فیلم ها ساخته می شود و هنوز این فیلم های جنگی با داستان های مربوط به ۴۰ تا ۶۰ سال قبل، از استقبال فوق العاده مخاطب در سراسر دنیا برخوردار می شود. به همین دلیل است كه تولید فیلم جنگی در سینمای جهان كمتر دچار افت وخیز چشمگیری شده است و هر سال معمولاً شاهد چند اثر قابل توجه در این ژانر از فیلمسازان برجسته بوده ایم. چنان كه همین ۴ سال پیش فیلمی به نام پیانیست ، هم توجه اروپاییان هنری را در جشنواره كن جلب كرد و بابت آن نخل طلا گرفت و هم در مراسم اسكار آمریكاییان، توفیق به دست آورد.
سینمای دفاع مقدس از جمله ژانرهایی بود كه پس از پیروزی انقلاب متولد شد. در واقع، برخی آن را تنها ژانر سینمایی می دانند كه طی این سال ها خود را با درنظرگرفتن همه عناصر و قوانین ژانر حفظ كرد و در حد استاندارد(لااقل به لحاظ ساختار روایتی) باقی ماند. اساساً می توان گفت سینمای پس از انقلاب، پس از یك دوره فترت نسبی سال های ۵۹-۵۸ اصلاً با سینمای جنگ در كنار نوعی دیگر كه موضوعات تاریخی انقلاب را در كادر خود قرار می داد، شكوفا گشت و با تحول سینمای جنگ به ژانر دفاع مقدس، بسیاری از تخصص های سینمایی روز كه غالباً در سینمای قبل از انقلاب مهجور مانده بودند، به عرصه آمدند و بسیاری از موضوعات تابو شده در همین نوع سینما به تصویر كشیده شدند.
فیلمسازان جوان مستعدی با ساخت فیلم در ژانر دفاع مقدس به سینمای ایران گام گذاردند كه در سال های بعد، هر یك علاوه بر خلق آثار قابل اعتنا با صحنه های ماندگار سینمایی توجه كارشناسان و علاقه مندان هنر هفتم این دیار و آن سوی مرزها را برانگیختند.
اما در ابتدا سینمای جنگ بود؛ همان كه قبل از انقلاب هم با صحنه هایی در برخی از فیلم ها رخ نمایانده بود؛ مانند خداحافظ تهران ساخته ساموئل خاچیكیان(اگرچه خود فیلم در واقع اثری ملودرام به شمار می آید) و فیلمی دیگر به نام تپه ۳۰۳ كه اكران محدودی داشت و بیشتر، مستندی درباره یك مانور نظامی به شمار می آمد تا یك فیلم جنگی.
بعد از انقلاب هم سینمای جنگ با وجه حادثه ای بر پرده سینماها رفت و با استفاده از الگوهای تجربه شده در تاریخ سینمای جهان، در همان ابتدا مخاطبان زیادی را جذب كرد. فیلم های برزخی ها (ایرج قادری) و مرز (جمشید حیدری) اولین آثاری بودند كه در ژانر جنگ سینمای ایران جلوی دوربین رفتند و اگرچه به نظر عده ای از منتقدان، آن چنان كه باید، فیلم هایی در خور دفاع عقیدتی و آرمانی مردم ایران در مقابل تهاجم گسترده عراق به شمار نیامدند، اما خیلی زود با ورود سینماگران جوان و بعضاً حاضردر جبهه های جنگ به عرصه سینمای جنگ، نوع جدیدی از این ژانر به منصه ظهور آمد كه حتی در فیلم های جنگی شوروی سابق و كشورهای هم مسلك آن كه به باورهای ایدئولوژیك پهلو می زدند نیز سابقه نداشت. در واقع این نوع سینما به لحاظ سوژه و درونمایه و حتی ساختار سینمایی، ملهم از نوع نبرد اعتقادی رزمندگان ایرانی به نظر می آمد و از این جنبه اُریژینال ترین گونه سینمایی تلقی شد كه از فرهنگ دینی و ملی سرزمین ایران منشأ می گرفت.
ویژگی ژانری كه به سینمای دفاع مقدس معروف شد، بر اساس پرداختن به روحیات و درونیات رزمندگان و چالش باورها و اعتقاداتشان با واقعیات استوار بود كه به تدریج از شكل شعاری فیلم های اولیه به فرم ویژه سینمایی و بصری این نوع سینما در اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه۷۰ رسید. فی المثل به جای توصیف لفظی اینكه جنگ ما بر پایه اعتقاد است و سلاح و ابزارهای دیگر مادی به عنوان وسیله در سیطره این اعتقاد قرار دارند (در فیلم هایی مانند دیار عاشقان )، ابراهیم حاتمی كیا در مهاجر ، این ویژگی را در قالب هوشمندانه استحاله یك هواپیمای شناسایی بی موتور در باورهای هدایت گران آن به نمایش گذارده و همه را در آن نمای پایانی كه مهاجر، پلاك های رزمندگان به شهادت رسیده را بر دماغه خویش و میان ابرهای آسمان بیكران پرواز می دهد، مستتر ساخت كه گویی این ارواح شهداست كه در اوج آسمان در پرواز می باشند و یا در فیلم دیده بان امدادهای غیبی و همراهی سمبلیك فرشتگان بر اساس آیات قرآنی را در باند صوتی سكانس تنهایی دیده بان در راه محل ماموریتش، وجهی سینمایی بخشید. همچنین است كاربرد بیان تصویری تفكر و باور زنده بودن شهدا در طول زمان در فیلم سفر به چزابه كه رسول ملاقلی پور آن را با استفاده از جریان سیال ذهن در ساختار روایتی و سینمایی اثرش گستراند.
سینمای دفاع مقدس كه در دهه ۶۰ به خاطر فاصله گیری از سینمای جنگی تجاری به حادثه پردازی همچون یك تابو می نگریست، در اوایل دهه ۷۰ با فیلم هایی مانند آخرین شناسایی ، حماسه مجنون و سجاده آتش به تلفیقی جذاب از این دو رسید و برای سینمایی كه می خواست تصویر اندیشه های فلسفی و عرفانی را در فرم های سمپاتیك ارائه دهد، نمونه سازی كرد. سینمای دفاع مقدس در سال های پس از جنگ نیز با پردازش تصویری ناگفته های جبهه ها و پشت جبهه ها در طول ۸ سال نبرد، با قوت در سینمای ایران باقی ماند. در این سال ها فیلم های قابل توجهی مانند هیوا (رسول ملاقلی پور)، روبان قرمز (ابراهیم حاتمی كیا)، قارچ سمی (رسول ملاقلی پور)، برج مینو (ابراهیم حاتمی كیا)، شیدا (كمال تبریزی)، كیمیا (احمدرضا درویش) و... به آرمان های سوخته یك نسل فداكار و تقابل آن آرمان ها با واقعیات تلخ امروز پرداختند و نقاط برجسته ای در تاریخ سینمای ایران بر جا گذاردند.
سینمای دفاع مقدس از پرمخاطب ترین ژانرهای سینمایی بعد از انقلاب بوده است، چنانچه ۴ فیلم از لیست ده تایی پربیننده ترین فیلم های سینمایی این سال ها را آثار ژانر دفاع مقدس تشكیل می دهند و در صدر این لیست، به عنوان پرتماشاگرترین فیلم سینمای سال های پس از پیروزی انقلاب، فیلم عقاب ها ساخته ساموئل خاچیكیان قرار دارد.
ولی در سینمای ایران به رغم گذشت تنها ۱۷سال از جنگی كه در یك دوران ۸?ساله، زندگی همه ملت ما را تحت تاثیر قرار داد و هنوز هم آثار آن بر زندگی ما سنگینی می كند، در ۸-۷ سال اخیر توجه چندانی به این مقطع مهم حیات ملت ایران نشان داده نشده است. كم توجهی به سینمای دفاع مقدس كه از اواسط دهه ۷۰ در سینمای ایران آغاز شده بود، در سال های ۱۳۸۱ و ۱۳۸۲ به اوج خود رسید، به طوری كه در سال ۸۱ در بخش مسابقه سینمای ایران جشنواره فیلم فجر، حتی یك فیلم در باب دفاع مقدس حضور نداشت و در سال۸۲ هیچ فیلمی از این نوع به نمایش درنیامد!
اگرچه با حضور مهندس حیدریان در معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و تغییر و تحولاتی در زمینه سیاست های سینمایی، مجدداً برخی فیلمسازان باسابقه در ژانر مذكور به ساخت فیلم درباره دفاع مقدس مردم ایران روی آوردند، اما سینمای دفاع مقدس به رغم تجارب گذشته و امكانات بیشتر امروزی، به سال های طلایی قبل بازنگشت.
روزگاری قرار بود شهادت های دلخراش را به تصویر نكشید، ولی در فیلم هایی مانند سفر به چزابه و هیوا جسورترین این گونه صحنه ها بر پرده سینما رفت.
دورانی گفته شد كه فیلمسازان جنگ جرات نمی كنند از كمبودهای رزمندان بگویند، ولی در قارچ سمی از نبود عشق زمینی به عنوان طلیعه ای از عشق معنوی در وجود رزم آوران جبهه های نبرد روایت شد و صداقتشان در جبران آن كاستی بر نوار سلولوئید ثبت شد.
اما وقتی از اواسط دهه ۷۰ امور تولید به دست واسطه های بخش خصوصی افتاد و سودجویی محض در دستور كار قرار گرفت، همانگونه كه فیلم های كلیشه ای به اصطلاح جوانانه دختر/پسری، سالن های سینما را تسخیر كردند، سینمای اندیشمند و اصیل از جمله ژانر دفاع مقدس نیز از میدان تولید سینمای ایران رخت بربست، چرا كه در محاسبات چرتكه ای آن واسطه ها اساساً نوعی همچون فیلم دفاع مقدس با ویژگی های خاص جبهه ها و رزم رزم آوران سپاه اسلام، جایی نداشت و در قبال این جفای تاریخی، هیچ یك از مسئولان سینمایی وقت عكس العملی نشان ندادند! آیا آنها هم بر این تصور بودند كه دوران سینمای دفاع مقدس در ایران به پایان رسیده است؟! آیا همه ناگفته های جنگ تحمیلی به تصویر كشیده شد؟ آیا توطئه های سیاسی پشت پرده تجاوز صدام به میهن ما(كه اینك بسیاری از آنها حتی توسط خود روشنفكران آمریكایی هم بازگو می شود) بر پرده سینماهای ایران به نمایش درآمد؟ آیا تصاویر ولو مختصری از نقش آمریكا و برخی كشورهای اروپایی در مسلح كردن عراق به انواع و اقسام سلاح های شیمیایی و كشتار جمعی و حمایت از جنایات بی سابقه ای همچون قتل عام حلبچه جلوی دوربین های سینمای ایران رفته است؟ آیا ماجرای سیاستمداران غربی كه صدام را تشویق و ترغیب به ددمنشی های تاریخی اش در كشتار زنان و كودكان و مردان بی دفاع كردند، به صورت فیلم روی پرده سینماها نقش بسته است؟ در مورد صدام چه؟ درباره چنین فردی كه ۸?سال خرابی و ویرانی و مرگ و آوارگی را به ملت ما تحمیل كرد، چند فیلم ساخته شده است؟!
سعید مستغاثی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید