سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


تو یه‌ سرمایه‌ بزرگ‌داری‌ و اون‌ خودکشی‌ یه‌!


تو یه‌ سرمایه‌ بزرگ‌داری‌ و اون‌ خودکشی‌ یه‌!
«دریا» دختری‌ است‌ که‌ دروغ‌ بزرگی‌ به‌ «سهند» گفته‌ است‌ و ما چون‌ همیشه‌ با ذهن‌ «سهند» دریا را می‌بینیم‌ همیشه‌ او را در آن‌ حالت‌ سر‌ع‌ (سبعیت) و با آن‌ خنده‌ بسیار ومپایری‌ (خون‌آشامی) می‌بینیم‌. یعنی‌ فقط‌ توی‌ آن‌ خنده‌ها است‌ که‌ ما این‌ فاصله‌ را احساس‌ می‌کنیم‌.
دلیل‌ حضور این‌ دوتا شخصیت‌ در فیلم‌ «حکم‌» چیست‌ در حالی‌ که‌ حتی‌ با حذف‌ آنها ضربه‌یی‌ هم‌ به‌ فیلم‌ وارد نمی‌شود؟
نه‌، اصلا نمی‌توان‌ این‌ کار را کرد.
شخصیت‌های‌ دیگر با خودشان‌ یک‌ بار شخصیتی‌ را به‌ فیلم‌ می‌آورند و در واقع‌ به‌ فیلم‌ وزن‌ می‌دهند ولی‌ سهند و دریا بیشتر به‌ نظر می‌آید در حاشیه‌ فیلم‌ قرار گرفته‌اند.
اصلا اینجوری‌ نیست‌، اتفاقا آنها خودشان‌ متن‌ را می‌سازند یعنی‌ حتی‌ در متن‌ هم‌ نیستند بلکه‌ سازنده‌ متن‌ هستند. شخصیت‌ «سهند» درباره‌ تلاش‌ یک‌ آدم‌ است‌ که‌ به‌ سمت‌ زندگی‌ دارد می‌آید، یعنی‌ حتی‌ این‌ تبعید دوم‌ را هم‌ که‌ به‌ تهران‌ می‌آید و در کنار رضا معروفی‌ قرار می‌گیرد بخاطر زندگی‌ می‌آید. در تبعید اول‌ که‌ شمال‌ را انتخاب‌ کرده‌ و بعد از کشته‌ شدن‌ زنش‌ به‌ آنجا رفته‌ است‌. البته‌ این‌ هم‌ پیدا نیست‌ که‌ زنش‌ کشته‌ شده‌ یا خودکشی‌ کرده‌ است‌.
البته‌ شاید من‌ هم‌ از صحنه‌هایی‌ که‌ «سهند» توی‌ فیلم‌ است‌ زیاد خوشم‌ نمی‌آید ولی‌ اگر بخواهیم‌ یک‌ جور دیگری‌ به‌ این‌ شخصیت‌ نگاه‌ کنیم‌، بتوانیم‌ بگوییم‌ او یک‌ طرف‌ دیگر شخصیت‌ «فروزنده‌» هم‌ هست‌، چون‌ «فروزنده‌» هم‌ توی‌ یک‌ مدتی‌ ول‌ شده‌ و بعد از سه‌ چهار سال‌ حالا «محسن‌» برگشته‌، در این‌ مدت‌ بلاهای‌ زیادی‌ سر فروزنده‌ و از آن‌ طرف‌ سر «سهند» آمده‌ است‌. «سهند» به‌ سرگشتگی‌ رسیده‌ و «فروزنده‌» به‌ اون‌ جایی‌ رسیده‌ که‌ اسلحه‌ بگیره‌ دستش‌ و انتقام‌ بگیره‌...
هر دو به‌ بیماری‌ رسیده‌اند، هر دو به‌ یک‌ شکلی‌ بیمار هستند. هم‌ سهند و هم‌ فروزنده‌ و در پاسخ‌ به‌ سوال‌ قبلی‌ باید بگویم‌ اصلاص اینطوری‌ نیست‌ که‌ بتوان‌ «سهند» و «دریا» را از فیلم‌ در آورد، چون‌ در متن‌ نیستند.
منظور من‌ بیشتر مربوط‌ به‌ شخصیت‌ «دریا» است‌. چون‌ اصلاً تکلیف‌ او نه‌ با خودش‌ روشن‌ است‌ و نه‌ با «سهند»؛ کسی‌ که‌ یک‌ رابطه‌ عاشقانه‌ عمیق‌ در ایران‌ داشته‌، بعد به‌ فرانسه‌ می‌رود و آنجا هم‌ بسرعت‌ عاشق‌ یک‌ پسر فرانسوی‌ می‌شود و پس‌ از شکست‌ خوردن‌ در رابطه‌ تازه‌اش‌ بعد از سه‌ ماه‌ به‌ ایران‌ برمی‌گردد و برای‌ فراموش‌ کردن‌ عشق‌ فرانسوی‌اش‌ دوباره‌ به‌ سراغ‌ عشق‌ ایرانی‌اش‌ «سهند» می‌آید و سه‌ روز بعد از ازدواج‌ با او خودکشی‌ می‌کند...
اصلاً همین‌ چیزی‌ که‌ الان‌ گفتید به‌ تنهایی‌ یک‌ فیلمنوشت‌ است‌، یعنی‌ از همین‌ موضوع‌ می‌توان‌ یک‌ فیلم‌ خوب‌ ساخت‌.
چه‌ دلیلی‌ وجود دارد «سهند» به‌ دختری‌ که‌ عاشق‌ یکی‌ دیگر شده‌ فکر کند؟
«سهند» موضوع‌ عاشق‌ شدن‌ «دریا» را بعداً می‌فهمد. او زندگی‌ با «دریا» را عاشقانه‌ شروع‌ می‌کند.
یعنی‌ پریشانی‌ «سهند» بعد از خودکشی‌ دریا بخاطر پی‌ بردن‌ به‌ خیانت‌ اوست‌، یا اینکه‌ چون‌ صحنه‌ خودکشی‌ او را دیده‌ اینقدر شوکه‌ شده‌ است‌؟
خب‌ هردوی‌ اینها یکی‌ است‌. «سهند» بعد از اینکه‌ «دریا» خودکشی‌ می‌کند می‌فهمد که‌ به‌ او دروغ‌ گفته‌ و به‌ او خیانت‌ کرده‌ است‌.
«سهند» از چه‌ طریقی‌ می‌فهمد «دریا» به‌ او دروغ‌ گفته‌ و خیانت‌ کرده‌ است‌؟
این‌ را سینما و فیلم‌ نمی‌گوید. دانسته‌هایش‌ به‌ او می‌گوید. یعنی‌ چیزهایی‌ که‌ با آنها درگیر است‌ و دارد با آن‌ زندگی‌ می‌کند. حتی‌ خودکشی‌ دریا هم‌ اصلاً معلوم‌ نیست‌، شاید خود سهند او را کشته‌ است‌. به‌ همین‌ دلیل‌ من‌ رفتم‌ سمت‌ یک‌ نوع‌ سینمایی‌ که‌ سر راست‌ حرف‌ نمی‌زند و بعضی‌ها آن‌ را دوست‌ ندارند.
من‌ پرسیدم‌ قهرمان‌ «حکم‌» کیست‌، گفتید محسن‌. به‌ دلیل‌ اینکه‌ آن‌ حکمی‌ که‌ صادر می‌شود از طرف‌ خودش‌ و برای‌ خودش‌ است‌، یعنی‌ «محسن‌» تنها کسی‌ است‌ که‌ حکمش‌ اجرا می‌شود...
حکمش‌ را خودش‌ اجرا می‌کند.
حالا بیاییم‌ یک‌ شخصیت‌ دیگر را ببینیم‌. فروزنده‌ هم‌ اینجوری‌ هست‌...
خودش‌ حکم‌ خودش‌ را اجرا می‌کند.
«فروزنده‌» تا لحظه‌ آخر هم‌ می‌آید برای‌ اجرای‌ حکمش‌، و فقط‌ «محسن‌» دارد برایش‌ پیش‌دستی‌ می‌کند، یعنی‌ اون‌ هم‌ اینجا بازی‌ خورده‌ نیست‌. بازی‌ خورده‌ اصلی‌ فیلم‌ فکر کنم‌ فقط‌ «رضا معروفی‌» است‌ که‌ ته‌ قصه‌ انتهای‌ فیلم‌ از محسن‌ یا به‌ قول‌ خودش‌ بچه‌ بازی‌ می‌خورد. آیا با این‌ حساب‌ فروزنده‌ نمی‌تواند قهرمان‌ دوم‌ «حکم‌» باشد؟
به‌ نظرم‌ می‌آید اگر قرار باشد از آن‌ سمتی‌ که‌ تو نگاه‌ می‌کنی‌، به‌ فیلم‌ نگاه‌ کنیم‌، «فروزنده‌» قهرمان‌ اول‌ «حکم‌» است‌. ولی‌ با توجه‌ به‌ حرفی‌ که‌ زمانی‌ صادق‌ هدایت‌ به‌ رضا معروفی‌ گفته‌ که‌ «تو یه‌ سرمایه‌ بزرگ‌داری‌ و اون‌ خودکشی‌ یه‌...» محسن‌ از این‌ سرمایه‌ استفاده‌ می‌کند.
یکی‌ از دلایلی‌ که‌ من‌ «حکم‌» را دوست‌ دارم‌ این‌ است‌ که‌ از هر زاویه‌یی‌ یک‌جوری‌ می‌شود به‌ این‌ فیلم‌ نگاه‌ کرد، حالا اگر بخواهیم‌ از این‌ زوایه‌ گفته‌ صادق‌ هدایت‌ در مورد خودکشی‌ به‌ فیلم‌ نگاه‌ کنیم‌ نفر دومی‌ که‌ از سرمایه‌ خودش‌ استفاده‌ کرده‌ «دریا» است‌، یعنی‌ این‌ قدر از حاشیه‌ بیرون‌ می‌آید، آیا این‌ درست‌ است‌؟
خیلی‌ تحلیل‌های‌ خوبی‌ داری‌، ادامه‌ بده‌...
شخصیتی‌ که‌ این‌ پتانسیل‌ را می‌تواند داشته‌ باشد چرا اینقدر گذرا از کنارش‌ رد شده‌اید، منظورم‌ شخصیت‌ «دریا» است‌؟
من‌ این‌ را همه‌ جا گفته‌ام‌ و حالا همه‌ فکر می‌کنند که‌ چرا اینقدر این‌ حرف‌ را تکرار می‌کنم‌ ولی‌ چون‌ نگاه‌ نقادانه‌ تو را من‌ خیلی‌ دوست‌ دارم‌، اتفاقا دوست‌ دارم‌ بیشتر نظر تو را بشنوم‌ و تحلیل‌های‌ تو را از فیلم‌ و شخصیت‌هایش‌ بدانم‌.
ولی‌ ما هم‌ دوست‌ داریم‌ حرف‌های‌ شما را بشنویم‌. (می‌خندیم‌)
من‌ فکر می‌ کنم‌ پرداختن‌ به‌ اینها اینقدر تسلط‌ می‌خواهد که‌ حتما «جسدهای‌ شیشه‌یی‌» در آن‌ هست‌، حتما نگاه‌ شعرهایم‌ در آن‌ هست‌، آیا اینطور نیست؟
قطعا.
اینها هستند و بعد این‌ سیکلی‌ دایره‌یی‌ که‌ از اینها ایجاد می‌شود احتیاج‌ به‌ باز کردن‌ دارد تا پودش‌ یک‌ سمت‌ و تارش‌ یک‌ سمت‌ برود و در نهایت‌ یک‌ شکل‌ درست‌ به‌ خود بگیرند و به‌ همین‌ دلیل‌ است‌ که‌ فکر می‌کنم‌ نگاه‌ کردن‌ به‌ فیلم‌ یک‌ کار تحلیلی‌ است‌. من‌ برای‌ ساختن‌ فیلم‌هایم‌ خیلی‌ فکر می‌کنم‌ یعنی‌ همین‌ جوری‌ اتفاق‌ نمی‌افتد که‌ بعدا فرضا برایش‌ هوا بسازند. اما به‌ هر جهت‌ کوچه‌ پس‌کوچه‌ هم‌ دارد که‌ این‌ کوچه‌ پس‌کوچه‌ها که‌ طعم‌ می‌سازد، این‌ طعم‌ کوچه‌ پس‌کوچه‌ها و طعم‌ غریبی‌اش‌ را یک‌ تحلیلگر می‌تواند تشخیص بدهد. که‌ من‌ معتقد هستم‌ تو به‌ دلیل‌ نسلت‌، به‌ دلیل‌ گذشته‌ات‌ و به‌ دلیل‌ اصلا زمینه‌ فکری‌ات‌ خیلی‌ نزدیک‌ هستی‌ به‌ این‌ مقوله‌.
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید