چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

مناقشه قره باغ بازی باخت-باخت باکو و ایروان


مناقشه قره باغ بازی باخت-باخت باکو و ایروان
مناقشه دیرپا و بغرنج قره باغ که امروزه در سطح برخی مطبوعات و رسانه های منطقه از آن - در کنار سایر مناقشات موجود در قفقاز نظیر آبخازیا و اوستیا - با عنوان مناقشه منجمد شده یا یخ زده یاد می شود، علی رغم گذشت ۱۴ سال از برقراری آتش بس میان آذربایجان و ارمنستان در جنگ بر سر آن، همچنان بدون چشم انداز روشن و شفاف مورد مذاکره و چانه زنی است. گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا که از سال ۱۹۹۲ م ـ مأمور حل و فصل این مناقشه در قالب مذاکرات و راه حل های سیاسی است، تاکنون هیچ توفیقی در این راه بدست نیاورده و نتوانسته در حل و فصل بحران گامی عملی به جلو بردارد. به گزارش ایراس این وضعیت، طرف آذری که ۲۰ درصد از اراضی خود را در نتیجه این مناقشه از دست داده و تا اینجای کار بازنده به حساب می آید، بیش از پیش کم حوصله کرده و به انتقاد از وضعیت موجود و اتخاذ موضع گیری های تند کشانده است تا جایی که سخن از راهکار توسل به جنگ در صورت تداوم بی نتیجه بودن مذاکرات صلح بر زبان آنان جاری می شود. الهام علی اف طی سخنانی در نشست ویژه بررسی و جمع بندی عملکرد دولت در سال ۲۰۰۷ م که پس از تعطیلات اول ژانویه سال جدید میلادی تشکیل شد، ضمن اشاره به اینکه مواضع غیر واقع بینانه طرف ارمنی و بی تفاوتی مجامع بین المللی دو علت اصلی ناکامی در حل بحران قره باغ در سال های گذشته بوده است، سال ۲۰۰۸ م را سالی تعیین کننده در پرونده این مناقشه عنوان کرد. وی یاد آور شد که:امسال باید بصورت دقیق و مشخص ببینیم که در بحث قره باغ کجای کار قرار گرفته ایم و آیا اینکه حل این مناقشه از طریق صلح آمیز ممکن است یا خیر؟ پس از آن، تصمیم خواهیم گرفت که چه باید بکنیم.
از منظر تعبیر و تفسیر مواضع و دیدگاههای سیاسی معنی این سخن آنست که اگر رویکرد مذاکره و تلاش سیاسی برای حل و فصل مناقشه قره باغ همچنان بی نتیجه و در بن بست بماند، توسل به راهکار نظامی اجتناب ناپذیر خواهد بود. متعاقب این بیانات، در ۱۳ ژانویه، روسای گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا طی سفری به باکو، نمایشگر تداوم تلاش های سیاسی خود شده و از زبان متیو برایزا رئیس آمریکایی این گروه اعلام کردند که هدف آنان از سفر به منطقه (باکو و ایروان) دریافت آخرین نظرات روسای جمهوری دو کشور آذربایجان و ارمنستان پیرامون بسته پیشنهادی مادرید بوده است. در مذاکرات مادرید که سال گذشته میلادی صورت گرفت، روسای گروه مینسک جدید ترین و آخرین شکل یا فرم بسته پیشنهادی خود برای حل بحران قره باغ را ارائه کردند. اگرچه جزئیات مفاد و بند های این بسته پیشنهادی اعلام نشد ولی متیو برایزا در مصاحبه خود هنگام حضور در باکو اشاره مختصری به کلیات آن کرد. تخلیه اراضی اشغالی آذربایجان از سوی ارمنی ها، استقرار نیروهای حافظ صلح در آن اراضی، تأمین امنیت قره باغ و تعیین وضعیت حقوقی آن منطقه محورهای مورد اشاره وی در ارتباط با کلیات مفاد بسته پیشنهادی مادرید بود.
علی رغم همه این تلاشها و اظهار نظرهای بعضا خوش بینانه، باتوجه به ابعاد پیچیده و چند مجهولی مناقشه قره باغ، خارج شدن تکلیف حل و فصل آن از دست دو طرف درگیر و گرفتار شدن آن در چنبره پروسه ها و پروژه های بین المللی و منفعت طلبی های قدرت های جهانی و نیز مواضع دور از هم و بسیار متفاوت رهبران باکو و ایروان، چشم انداز حل مناقشه را در آینده ای کوتاه چندان روشن و شفاف ترسیم نمی کند. اما آنچه در این میان قابل اشاره است اینکه طی دو سال گذشته چند پروژه بزرگ و مهم اقتصادی و در راس آنها افتتاح خطوط لوله نفت و گاز باکو- تفلیس- جیهان و باکو- تفلیس- ارضروم که امر حیاتی انتقال سوخت و انرژی از حوزه خزر به اروپا و غرب را به عهده دارند در منطقه به بهره برداری رسیده و در نتیجه، تأمین و استقرار امنیت و ثبات منطقه ای در حوزه جغرافیایی این پروژه ها را به مسأله ای جدی و حتی جبری تبدیل کرده است. بر این اساس، به نظر می رسد اروپا و آمریکا در ماههای گذشته تلاش خود را برای یافتن یک راه حل مسالمت آمیز به منظور کمک به خاتمه این مناقشه تشدید نموده، رایزنی ها و تحرکات خود را بیش از پیش کرده اند. در این فرایند، ذخایر نفت و گاز جمهوری آذربایجان و ارتقاء موقعیت منطقه ای و جهانی این کشور به پشتوانه داشتن این مواد حیاتی و صدور آن به اروپا و آمریکا، شرایط باکو را در پیشبرد تلاشهایش در مسیر مذاکره و طریق صلح آمیز تقویت کرده، بطوری که در مواضع و اظهارات روسای اروپایی و آمریکایی گروه مینسک و سایر مقامات غربی طی یک سال گذشته، چرخش به سمت خواسته های باکو محسوس و نمایان بوده است.
با این حال قابل تردید نیست که در این وضعیت نیز منافع روسیه به عنوان یک قدرت منطقه ای و میراث دار ابر قدرت فروپاشیده شوروی از یک سو و اروپا و آمریکا از سوی دیگر به نقطه مشترکی ختم نشده و رو در روی هم قرار می گیرد. اتفاقی که از اول شکل گیری مناقشه قره باغ هم دامنگیر دو طرف مناقشه بوده و حل و فصل نهایی آن را تحت تأثیر قرار داده است. روسیه بنا به دلایل متعددی دوست ندارد اولا این مناقشه از شکل و حالت پیچیده و مرکب خود خارج شده و به معادله ای ساده و راحت تبدیل شود و ثانیا کلید حل و فصل آن در دست غرب بویژه آمریکا قرار گرفته و گره آن بدست آنها باز شود. چرا که این اتفاق، شکستی دیگر برای مسکو در رویارویی با جبهه غرب و از بین رفتن منافع روسیه در منطقه ای که هنوز هم برای رهبران آن مهم و حیاتی به حساب می آید، قلمداد خواهد شد.
با این وصف، سؤالات اساسی این است که این مناقشه پرهزینه که به میدان گروکشی روسیه و غرب بدل شده است چه زمانی و چگونه راه حل خود را خواهد یافت؟ بی شک پاسخ این پرسش آسان نیست و نمی توان نسخه ای پیچید که با عمل به آن، به راحتی به عمر این غائله کهنه و دمل چرکین منطقه خاتمه داد چرا که این سؤالات اساسی ۱۴ سال پیش و در سال ۱۹۹۴ م که دو کشور بر سر برقراری آتش بس به توافق رسیده و آنرا اجرا کردند نیز مطرح بود. ۱۴ سال زمان کمی برای یافتن پاسخ یک پرسش نیست و اکنون که این سؤالات در طی ۱۴ سال گذشته راه حل خود را نیافته، نمی توان انتظار داشت که دو ملت آذری و ارمنی خوش بین به یافتن آن در آینده ای نزدیک بوده باشند. به رغم این و با پند آموزی از دردسرها و فراز و نشیب های گذشته این مناقشه، می توان خطوط و راهکارهایی ترسیم کرد که به حل مشکل پیش آمده کمک کرده باشد.
قطعا در این خصوص باید به عواملی که به عنوان مانع و بازدارنده عمل کرده و سد راه بوده اند و در سطور بالا اجمالا به برخی از آنها اشاره شد، توجه داشته و گامهای عملی نسبت به رفع آنها برداشته شود. پایبندی به انصاف و عدالت در مسیر تلاش های پیش رو، واقع بینی و عدم اتکا به آرمانگرایی در روند مذاکرات، گذشت متقابل از سوی رهبران و دولتمردان دو کشور با هدف کمک به باز شدن گره های کور مناقشه، دلسوزی برای رفاه و آسایش هر دو جماعت آذری و ارمنی، احترام به قوانین و کنوانسیون های بین المللی از ناحیه هر دو طرف، ملاحظاتی هستند که پایتخت ها و دولتمردان طرفین درگیر در مناقشه، لاجرم باید به اعمال و رعایت آنها تن در دهند و احترام و پایبندی خود را به این اصول در میدان عمل نشان دهند. علاوه بر اینها، از آنجا که این مناقشه بعد فرامنطقه ای و بین المللی یافته و قدرت های جهانی نیز بنا بر ملاحظاتی از جمله پیگیری منافع سیاسی و اقتصادی حد اکثری خود در آن وارد شده اند، صرف تلاش و تفاهم باکو و ایروان نمی تواند غائله را خاتمه دهد، بلکه اراده قدرت های درگیر نیز باید معطوف به این نیت باشد تا در عمل اتفاق خوشایندی بیفتد.
حد اقل اقدامی که آنها در این جهت می توانند انجام دهند، اندیشیدن به ثبات، آرامش و رفاه دو ملت مغبون و عمل کردن به شعارهایی است که درباره حقوق بشر و مصالح ملتها سر می دهند، است.از این نکته مهم و اساسی هم نباید عبور کرد که، هم دستگاههای رسانه ای و تبلیغاتی دو طرف درگیر و هم ابزارها و امکانات سایر محافل و مجامع بین المللی رسمی و غیر رسمی مرتبط باید در جهتی حرکت نمایند که به مدد کار فکری، رسانه ای و تبلیغاتی، فاصله ها راکم کرده، نفرت ها و کدورت های موجود در میان دو طرف را از بین ببرند و فضا را برای آفرینش یک محیط منطقی و عقلانی برای ایجاد تفاهم و سازش توأم با رضایت دو طرفه، فراهم نمایند. تردیدی نیست که شرایط و وضعیت کنونی، با عطف توجه به آنچه در طی سالهای گذشته میان دو طرف اتفاق افتاد و تلفات انسانی سنگین و خسارت های مالی و اقتصادی غیرقابل جبرانی را برای دو کشور تحمیل نمود، بازی باخت - باخت محسوب می شود و هیچکدام از طرفین نمی توانند ادعا کند که پیروز میدان شده اند.
نویسنده: سیدرضا میرمحمدی (کارشناس مسایل آسیای مرکزی و قفقاز)
* پی نوشت ها:
۱- پایگاه اینترنتی خبرگزاری آپا (www.apa.az) ۱۲ ژانویه ۲۰۰۸
۲- پایگاه اینترنتی روزنامه ینی مساوات چاپ باکو (www.musavat.com)
۲۷ ژانویه ۲۰۰۸
۳- علاقمندان به مطالعه بیشتر در این خصوص می توانند به مقاله ای با عنوان مناقشه قره باغ، ریشه ها و پیامدها به قلم همین نویسنده در شماره اول مجله ایراس (فصلنامه تخصصی مؤسسه مطالعات روسیه، آسیای مرکزی و قفقاز) مراجعه نمایند.
منبع : روزنامه ابرار


همچنین مشاهده کنید