سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

آسیب شناسی شوراهای صنفی دانشجویی


آسیب شناسی شوراهای صنفی دانشجویی
گذری اجمالی بر اغتشاش های رخ داده در دانشگاه های کشور طی چند سال گذشته، «معضلات صنفی» را به عنوان جرقه ابتدایی اغلب این اعتراض ها برجسته می نماید و طبیعی است که «شوراهای صنفی دانشجویی» به عنوان متولی اصلی رسیدگی به مشکلات صنفی، نیز دراین بحث ورود می یابند. این بازخوانی، نکته مهم دیگری را نیز برملا می دارد و آن، این که سرانجام اغلب اعتراض های دانشجویی درسال های اخیر به موضوعی سیاسی منتهی شده یا زمینه ای جهت سوء استفاده سیاسی گردیده است. گستره وسیع برخی از این اعتراض ها، حتی دامنه آشوب را به دانشگاه های دیگر نیز سرایت داده است. به عنوان نمونه، اعتراض به تصمیم وزارت علوم برای خصوصی سازی دانشگاه ها درسال ۸۲ که ابتدا به شکل اعتراضی صنفی بروز نمود. اما به سرعت و با دخالت «تحکیم وحدت» به اغتشاش و ناآرامی سیاسی گسترده ای تبدیل شد و حتی اراذل و اوباش نیز به عوامل اجرایی آن پیوستند! یا اعتراض صنفی یکساله اخیر در دانشگاه های کرمانشاه، شیراز، تبریز، تربیت معلم کرج و این اواخر در دانشگاه زنجان که ابتدا توسط شوراهای صنفی سازمان دهی گردید. اما در نهایت با استقبال گسترده گروهک تحکیم وحدت وبلاگ های مارکسیستی و حتی رسانه ها و شبکه های ماهواره ای ضد انقلاب- نظیر شبکه تلویزیونی VOA آمریکا - روبرو شده و سرانجام به سمت یک موضوع کاملاً سیاسی چرخش نمود. بررسی و تدقیق درچرایی و چگونگی سوق یافتن شوراهای صنفی به سمت کارکردهای سیاسی و منتهی گردیدن اعتراض های صنفی به ناآرامی های ناشی از عملگرایی سیاسی، مقصود این نوشتار است، که درچند بخش ذیل، به آن پرداخته خواهد شد:
۱) ابتدا لازمست، جایگاه قانونی شوراهای صنفی دانشجویی و کارکردهای مجاز آن تبیین گردد.
آیین نامه شوراهای صنفی- ابلاغ شده درسال ۱۳۷۸- کارکردهای این شورا را در زمینه امور صنفی و رفاهی (تغذیه، خوابگاه، امور خدماتی و رفاهی، امور کمک آموزشی و...) تعریف نموده و مواردی نظیر کمک به ایجاد شرایط و فضای مناسب تر جهت تحصیل، ایجاد همدلی درمیان دانشجویان و مسئولین دانشگاه، افزایش آگاهی های صنفی دانشجویان و تقویت و توسعه فعالیت های ایشان درزمینه امور صنفی و رفاهی را در زمره اهداف این تشکل دانشجویی برشمرده است. بنابراین، از دریچه قانون، اساسی ترین کارکرد شوراهای صنفی پرداختن به مشکلات صنفی، رفاهی و آموزشی دانشجویان است که طبیعتاً درداخل دانشگاه موضوعیت می یابد.
۲) بررسی علل و ریشه های تداخل حوزه عملکرد شوراهای صنفی با تشکل های سیاسی دانشجویی، گام مهم دیگری درجهت تبیین مسأله مورد بحث این نوشتار است.
رفتارشناسی اعتراضی شوراهای صنفی درسال های گذشته، که غالباً به ناآرامی های سیاسی منتهی گردیده است، چند پرسش اساسی را قابل طرح می نماید.
▪ اول، آن که چرا شوراهای صنفی، کارکرد سیاسی یافته اند؟
▪ دوم، آن که وجود مشوق های رسانه ای و مطبوعاتی از سوی احزاب و جریان های سیاسی اصلاح طلب یا شبکه های ضد انقلاب خارج از کشور، درجهت سوق دهی فعالیت های صنفی به موضوعات سیاسی از چه خاستگاهی سرچشمه گرفته و با کدام اهداف پیوند خورده است؟ پاسخ این پرسش ها به عواملی مربوط است که در قالب دو بخش، قابل بررسی اجمالی است:
۱-۲) عوامل درون دانشگاهی:
الف) برخی تشکل های سیاسی دانشجویی تا پیش از تأسیس شوراهای صنفی- یک دهه قبل- تنها متولی پیگیری مطالبات صنفی دانشجویان بودند و این مسأله عاملی مهم در راستای جذب آرای دانشجویان و هضم آن در هژمونی سیاسی این تشکل ها - که از همان هنگام دچار دگردیسی ارزشی گردیده بودند- بود. اما با تشکیل شوراهای صنفی، به عنوان نهاد پیگیری کننده مطالبات صنفی در دانشگاه عملاً چنین فرصتی از آنان گرفته شد.
ب) برخی مسائل صنفی، به شکل جبری و ناخودآگاه با موضوعات سیاسی در آمیخته هستند. بطور مثال، نارضایتی از عملکرد ریاست دانشگاه یا برخی سیاست های آموزشی و صنفی مدیران وزارت علوم، که به دلیل غالب بودن وجهه سیاسی فرد مورد اعتراض قابلیت برداشت سیاسی از چنین نارضایتی هایی، زیاد خواهد بود. درچنین شرایطی روشمند نبودن و عدم مدیریت اعتراض های صنفی زمینه تغییر ماهوی آنها و تبدیل شدن به ناآرامی های سیاسی را مهیا خواهد نمود. همچنین عدم شفافیت قانون ناظر برعملکرد شوراهای صنفی به تداخل این دو حوزه کمک شایانی نموده است. چرا که قانون، مرز مشخصی میان مطالبات صنفی آمیخته با مسائل سیاسی - نظیر موارد فوق - و چگونگی عملکرد شوراهای صنفی دراین خصوص، مشخص نساخته است.
۲-۲) عوامل برون دانشگاهی:
احزاب و جریان های سیاسی مدعی اصلاحات از سویی برای اشاعه گفتمان خود دردانشگاه و درجهت جذب آراء دانشجویی به گروهک تحکیم وحدت نیازمندند، و از سوی دیگر، چنین پایگاهی را به دو علت از دست داده اند؛
▪ اولاً: دگردیسی ارزشی، احساس گرایی وعملگرایی منهای عقلانیت، باعث گردیده است بخش قابل توجهی از وابستگان گروهک تحکیم وحدت در کنش های رادیکال سیاسی غوطه ور شده و از مطالبات حقیقی قاطبه دانشجویان فاصله گیرند. این روند، نوعی «انزوای سیاسی» را برای گروهک باعث گردیده است.
▪ ثانیاً: برخوردهای قانونی صورت گرفته با آن دسته وابستگان گروهک تحکیم وحدت که حریم قانون را زیر پا نهاده و آرامش را از دانشگاه سلب نموده بودند و تعلیق فعالیت برخی از آنها، عملاً پایگاه احزاب مدعی اصلاح طلبی را در داخل دانشگاه ها به تعطیلی کشانده است.
ثالثاً: شوراهای صنفی، به دلیل ماهیت و محتوای اهدافش، هم شاهد اقبال گسترده دانشجویان است و هم تنوع و تکثر مثال زدنی درآن موج می زند و از این جهت از قدرت بسیج کنندگی بالایی برخوردار می باشد.
سه عامل اساسی فوق، بهانه کافی را برای سرمایه گذاری احزاب اصلاح طلب و اپوزیسیون، بر روی پتانسیل شوراهای صنفی در جهت بهره برداری های سیاسی مهیا ساخته است. این رویکرد جدید، حتی در مواضع صریح فعالین اپوزیسیون نیز قابل مشاهده است. بعنوان مثال، ابراهیم یزدی، دبیرکل گروهک نهضت آزادی در تاریخ شانزدهم اسفندماه ۸۶ در مصاحبه ای با روزنامه اعتماد، به این موضوع تصریح کرده است:
«بسیاری از دانشجویان اکنون به درستی به اهمیت و ضرورت کار روی فعالیت های صنفی پی برده اند. وقتی اکثر قریب به اتفاق دانشجویان با مسائلی مانند خوابگاه، ایاب و ذهاب و غذای دانشجویی مواجه هستند نباید در آسمان ها پرواز کنند، بلکه برای حفظ ارتباط با قاطبه دانشجویان باید به این مسائل توجه کنند. حتی اگر فردی عضو یک حزب سیاسی باشد، به عنوان یک دانشجوی فعال باید مطالبات صنفی را براهداف سیاسی برتری دهد. ]...[ اینکه دانشجویان با وجود تمامی فشارها، در یک موضوع صنفی از یکدیگر حمایت می کنند یک پیام سیاسی روشن دارد. به همین دلیل در تجارب تاریخی گفته می شود که کارهای صنفی پیامدهای سیاسی دارد.»
۳) پرداختن به آسیب های حاصل از جایگزین شدن کارویژه های سیاسی برای شوراهای صنفی و در نتیجه کژکارکردی آنان مقصود بعدی این نوشتار است.
۱-۳) امروز پس از گذشت نزدیک به یک دهه از شکل گیری شوراهای صنفی، آفت های ناشی از سیاسی شدن این تشکل دانشجویی، بسیاری از ظرفیت های بالقوه آن را با چالش هایی جدی مواجه ساخته است؛ از جمله آن که چشم انداز اولیه شوراهای صنفی، جایگاه این تشکل را، پیگیری و انعکاس معضلات صنفی و همچون فنری بین دو جداره دانشجویان و مسئولین دانشگاهی تفسیر نموده بود، که می توانست با نقش آفرینی بی نظیر خود، کاهش اصطکاک بین این دو جداره را باعث گردد. نتیجه چنین فرآیندی ایجاد «آرامش روانی» در جامعه دانشگاهی بود گرچه کارنامه این تشکل دانشجویی، بسیاری از این قبیل کارکردهای مثبت را در خود ثبت نموده است اما، هرگاه رویکرد صنفی دانشجویان، به بهره وری های سیاسی آغشته گردیده، نتیجه ای جز «سلب آرامش» از فضای دانشگاه را در پی نداشته است. این موضوع زنگ خطری برای فعالین شوراهای صنفی تلقی می گردد.
۲-۳) همانطور که در آیین نامه شوراهای صنفی نیز تصریح شده است، هدف از تشکیل این نهاد دانشجویی، انعکاس دیدگاه های دانشجویان درباره «مسائل و معضلات صنفی» است. به این ترتیب، کارویژه های اصلی این انجمن ها در محیط های درون دانشگاهی، در ابعاد نظارتی و اجرایی و با موضوع مسایل صنفی، تعریف می یابد.
تداخل کارکردهای انجمن های صنفی و تشکل های سیاسی به مثابه دو نهاد متمایز، بیش از همه عوارضی منفی را بر حقوق دانشجویان روا خواهد داشت. چرا که، عدم تناسب ظرفیت های ساختاری و بافت محتوایی شوراهای صنفی با کنش گری های فراخ دامنه سیاسی، خدشه ای جبران ناپذیر را بر پیکره این شوراها وارد می نماید. در حقیقت توجه ناکافی به عدم همخوانی کارکردهای صنفی با مواضع سیاسی و تلاقی و هم خانگی اجباری این مفاهیم با یکدیگر، باری مضاعف و شکننده را به شوراهای صنفی تحمیل نموده و در نهایت این نهاد دانشجویی به عنوان جایگاه اصلی پیگیری مطالبات صنفی، براثر وارد آمدن فشارهای بیش از حد تحمل، کارکرد خود را از دست داده و ناکارآمد می گردد.
۴) نگارنده معتقد است، به کار بستن راهکارهای ذیل، در کاهش آسیب های متوجه شوراهای صنفی و متعاقب آن کنترل ناآرامی های دانشجویی مؤثر خواهدافتاد:
الف) بازنگری آیین نامه فعالیت شوراهای صنفی و تجدیدنظر در آن به منظور شفاف نمودن نکات مبهم و سیال این قانون.
ب) برخورد قانونی با سوءاستفاده کنندگان از اعتراض های صنفی.
ج) نهراسیدن از مشارکت دانشجویان در امور اجرایی دانشگاه و بسط مشارکت های دانشجویی که آثار مطلوبی نظیر ایجاد زمینه درک متقابل از نواقص و کاستی های طبیعی موجود در دانشگاه ها را، باعث می گردد.
د) پیگیری مستمر و جدی، جهت رفع معضلات صنفی دانشجویان، به عنوان بستر بالقوه اعتراضات دانشجویی و اتخاذ رویکرد درمانی درازمدت به جای درمان های مقطعی و موسمی.
هـ) پالایش شوراهای صنفی از فعالان سیاسی کار و فرصت طلبان.
و) پالایش تشکل های سیاسی دانشجویان از عناصر ضدانقلاب، رادیکال و دگراندیشان سکولار به عنوان اصلی ترین عامل ایجاد ناآرامی های دانشجویی در سال های اخیر.
لحاظ نمودن امور فوق، عرصه را برای سوءاستفاده جریان های سیاسی مطرود و منزوی داخل و بیرون از دانشگاه، از پتانسیل شوراهای صنفی، تنگ خواهد ساخت.
محمد عبدالهی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید