سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


دشواری‌های‌ عبور ازخط‌ «متوسط‌»...


دشواری‌های‌ عبور ازخط‌ «متوسط‌»...
جشنواره‌ بیست‌و چهارم‌ فیلم‌ فجر به‌ پایان‌ رسید؛ جشنواره‌یی‌ که‌ به‌ نسبت‌ یکی‌ دو سال‌ گذشته‌ پر رونق‌تر برگزار شد و در مقایسه‌ با آثار ضعیف‌، به‌ فیلم‌های‌ خوب‌ پرشمارتری‌ به‌ نسبت‌ سال‌ گذشته‌ برخوردیم‌. نکته‌ مهم‌ جشنواره‌ امسال‌ نوعی‌ روایت‌ غیر خطی‌ و مدرن‌ در آثار بود که‌ در فیلم‌های‌ چندی‌ آن‌ را دیدیم‌ و نوعی‌ پیشرفت‌ در سینما در آن‌ قابل‌ مشاهده‌ است‌؛ روایتی‌ امروزی‌ و کلاً غیر قابل‌ مقایسه‌ با روند کهنه‌ فیلم‌های‌ ایرانی‌ که‌ در آثاری‌ چون‌ «تقاطع‌»، «کافه‌ ستاره‌»، «مواجهه‌» و... قابل‌ پیگیری‌ است‌ و البته‌ مثل‌ هر سال‌، در اعلام‌ نامزدها و برندگان‌ هم‌ رویکردهای‌ سلیقه‌یی‌ آزاردهنده‌یی‌ مشاهده‌ شد: نادیده‌ گرفتن‌ فیلم‌هایی‌ چون‌ «کافه‌ ستاره‌» ساخته‌ سامان‌ مقدم‌ که‌ یکی‌ از بهترین‌ فیلم‌های‌ جشنواره‌ یکی‌ از سه‌ فیلم‌ برتر بود یک‌ بار دیگر نشان‌ داد که‌ تعبیر و تغییرها از عناوینی‌ چون‌ سینمای‌ معناگرا و سینمای‌ آموزنده‌ و مواردی‌ از این‌ دست‌ چه‌ خسران‌ عظیمی‌ متوجه‌ سینمای‌ ایران‌ خواهد کرد و این‌ سینما را از پیگیری‌ آثار درست‌ اجتماعی‌ نظیر «کافه‌ ستاره‌» و «بوتیک‌» که‌ دو سال‌ پیش‌ آن‌ هم‌ فدای‌ سیاست‌های‌ سیاستگذاران‌ شد باز خواهد داشت‌ و در عوض‌ جا را برای‌ بی‌ هنران‌ شبه‌ متفاوت‌ ساز باز خواهد کرد. به‌ هرحال‌ این‌ جشنواره‌ هم‌ گذشت؛ اما درحق‌ هنرمندان‌ نوجو، حتی‌ اگر مخالف‌ سلیقه‌مان‌ هم‌ باشند، موضع‌ نگیریم‌ که‌ ضرر اصلی‌ متوجه‌ سینما خواهد شد؛ وگرنه‌ هنرمندان‌ کار خود را می‌کنند و مردم‌ هم‌ فیلم‌هایی‌ را که‌ دوست‌ دارند می‌بینند و کاری‌ به‌ آیین‌نامه‌ و فلان‌ نوع‌ سینمای‌ خاص‌ مورد حمایت‌ ندارند.
● سه‌ پیشکسوت‌، سه‌ بزرگداشت‌
امسال‌ نیز به‌ روال‌ دوره‌های‌ پیشین‌ جشنواره‌ بخشی‌ را به‌ بزرگداشت‌ چند تن‌ از هنرمندان‌ اختصاص‌ دادند. گلاب‌ آدینه‌ بازیگر، مجید انتظامی‌ آهنگساز و خسروسینایی‌ کارگردان‌ و مستندساز سه‌ تن‌ از هنرمندان‌ پیشکسوت‌ و مطرحی‌ هستند که‌ در مراسم‌ افتتاحیه‌ جشنواره‌ بیست‌وچهارم‌ مورد تجلیل‌ قرار گرفتند. گلاب‌ آدینه‌ هنگام‌ دریافت‌ جایزه‌اش‌ از مهندس‌ محمدرضا جعفری‌ جلوه‌، گفت‌ که‌ اگر پیشرفتی‌ در کارش‌ بوده‌ مدیون‌ خداوند است‌. در همین‌ مراسم‌ کلیپی‌ به‌ کارگردانی‌ مهدی‌ کرم‌پور پخش‌ می‌شود که‌ گلاب‌ آدینه‌ و همسر بازیگرش‌ مهدی‌ هاشمی‌ را در کنار هم‌ نشان‌ می‌دهد. در همین‌ مراسم‌ کلیپ‌ دیگری‌ ویژه‌ بزرگداشت‌ مجید انتظامی‌ پخش‌ می‌شود که‌ در آن‌ تصاویر کوتاهی‌ از فیلم‌هایی‌ که‌ انتظامی‌ برایشان‌ موسیقی‌ متن‌ ساخته‌ به‌ چشم‌ می‌خورد. انتظامی‌ می‌گوید که‌ در بچگی‌ برای‌ اینکه‌ صدای‌ سازش‌ دیگران‌ را آزار ندهد، توی‌ کمد تمرین‌ می‌کرده‌. خسروسینایی‌ نیز هنگام‌ دریافت‌ لوح‌ یادبودش‌ می‌گوید همیشه‌ فکر کرده‌ بخاطر سینما، مجبور به‌ خیانت‌ نسبت‌ به‌ شعر و موسیقی‌ شده‌ است‌.
«گیزلا وارگا سینایی‌» همسر هنرمند سینایی‌ هم‌ در این‌ مراسم‌ به‌ روی‌ صحنه‌ آمد و از خاطرات‌ آشنایی‌اش‌ با سینایی‌ در وین‌ ۴۱ سال‌ پیش‌ یاد کرد.
به‌ هرحال‌ برگزاری‌ مراسم‌ تجلیل‌ و بزرگداشت‌ برای‌ هنرمندان‌ موفق‌ و پیشکسوت‌ جزو یکی‌ از سنت‌ های‌ دیرین‌ و زیبای‌ جشنواره‌ها است‌. سنتی‌ که‌ تاکنون‌ برای‌ هنرمندانی‌ چون‌ عزت‌الله‌ انتظامی‌، ابراهیم‌ حاتمی‌کیا، داریوش‌ مهرجویی‌، عباس‌ کیارستمی‌، پرویز پرستویی‌، خسروشکیبایی‌، حمیده‌ خیرآبادی‌، مجید مجیدی‌ و عبدالله‌ اسکندری‌ برپا شده‌ است‌ و البته‌ نام‌های‌ بسیاری‌ را می‌ توان‌ در این‌ لیست‌ جای‌ داد که‌ سال‌ها پیش‌ باید مورد تجلیل‌ قرار می‌گرفتند. ولی‌ هنوز هم‌ دیر نشده‌ است‌. امیدواریم‌ که‌ در دوره‌های‌ آتی‌ جشنواره‌ جای‌ خالی‌ آنها هم‌ در این‌ لیست‌ پر شود.
● چند یادداشت‌ کوتاه‌
امسال‌ در بخش‌ مسابقه‌ سینمای‌ ایران‌ این‌ فیلم‌ها به‌ نمایش‌ در آمدند: «باغ‌ فردوس‌ پنج‌ بعدازظهر» ساخته‌ سیامک‌ شایقی‌، «به‌ آهستگی‌» ساخته‌ مازیار میری‌، «به‌ نام‌ پدر» ساخته‌ ابراهیم‌ حاتمی‌کیا، «تقاطع‌» ساخته‌ ابوالحسن‌ داودی‌، «جایی‌ دردوردست‌» ساخته‌ خسرو معصومی‌، «پرونده‌ هاوانا» ساخته‌ علیرضا رییسیان‌، «چند می‌گیری‌ گریه‌ کنی‌؟» ساخته‌ شاهد احمدلو، «چهارشنبه‌سوری‌» ساخته‌ اصغر فرهادی‌، «زاگرس‌» ساخته‌ محمدعلی‌ نجفی‌، «زمان‌ می‌ایستد» ساخته‌ علیرضا امینی‌، «ستاره‌ می‌شود» ساخته‌ فریدون‌ جیرانی‌، «زمستان‌ است‌» ساخته‌ رفیع‌ پیتز، «سفر به‌ هیدالو» ساخته‌ مجتبی‌ راعی‌، «سینه‌ سرخ‌» ساخته‌ پرویز شیخ‌ طادی‌، «شاهزاده‌ ایرانی‌» ساخته‌ محمد نوری‌زاد، «شب‌ بخیر فرمانده‌» ساخته‌ انسیه‌ شاه‌حسینی‌، «شوریده‌» ساخته‌ محمد علی‌ سجادی‌، «شهر آشوب‌» ساخته‌ یدالله‌ صمدی‌، «عصر جمعه‌» ساخته‌ مونا زندی‌، «قتل‌ آن‌لاین‌» ساخته‌ مسعود آب‌پرور، «کارگران‌ مشغول‌ کارند» ساخته‌ مانی‌ حقیقی‌، «کافه‌ ستاره‌» ساخته‌ سامان‌ مقدم‌، «وقتی‌ همه‌ خواب‌ بودند» ساخته‌ فریدون‌ حسن‌پور و «هوو» ساخته‌ علیرضا داودنژاد. فیلم‌های‌ «آفساید» جعفر پناهی‌، «از دوردست‌» رامین‌ محسنی‌، «ابراهیم‌ خلیل‌الله‌» محمدرضا ورزی‌، «اسب‌» بابک‌ محمدی‌، «پروانه‌یی‌ در مه‌» محمد جواد کاسه‌ساز، «جای‌ او دیگر خالی‌ نیست‌» مهرداد خوشبخت‌، «چند کیلو خرما برای‌ مراسم‌ تدفین‌» سامان‌ سالور، «خانه‌ روشن‌» وحید موساییان‌، «راه‌ طی‌ شده‌» عباس‌ رافعی‌، «شام‌ عروسی‌» ابراهیم‌ وحیدزاده‌، «شبانه‌» امید بنکدار و کیوان‌ علی‌ محمدی‌، «صحنه‌ جرم‌، ورود ممنوع‌» ابراهیم‌ شیبانی‌، «مسیح‌» نادر طالب‌زاده‌ و «مواجهه‌» ساخته‌ سعید ابراهیمی‌فر هم‌ فیلم‌های‌ بخش‌ میهمان‌ جشنواره‌ بیست‌وچهارم‌ هستند. در ادامه‌ این‌ گزارش‌ یادداشت‌های‌ کوتاهی‌ درباره‌ بعضی‌ از فیلم‌های‌ به‌ نمایش‌ در آمده‌ در بخش‌های‌ مسابقه‌ و میهمان‌ جشنواره‌ نوشته‌ام‌. یادداشت‌هایی‌ که‌ بخاطر حال‌ و هوای‌ خاص‌ جشنواره‌ بالطبع‌ کمی‌ خلاصه‌تر از یک‌ نقد معمولی‌ است‌ و بیشتر به‌ مثابه‌ مروری‌ کوتاه‌ است‌ بر فیلم‌هایی‌ که‌ دوستشان‌ داشته‌ام‌ یا بالعکس‌.
این‌ یادداشت‌ها را می‌خوانید:
● «یک‌ شب‌» ساخته‌ نیکی‌ کریمی‌: تحت‌ تاثیر کلیشه‌های‌ کیارستمی‌
«یک‌ شب‌» یکی‌ از فیلم‌های‌ ایرانی‌ شرکت‌ کننده‌ در بخش‌ جشنواره‌ جشنواره‌ها روایت‌ داستان‌ دختری‌ به‌ نام‌ «نگار» است‌ که‌ یک‌ شب‌ تا صبح‌ را به‌ اجبار در خیابان‌های‌ تهران‌ می‌گذراند و در این‌ شب‌ با سه‌ مرد برخورد می‌کند که‌ هرکدام‌ داستان‌هایی‌ از زندگی‌ خود برای‌ دختر می‌گویند. «نیکی‌ کریمی‌» در «یک‌ شب‌» آشکارا تمایلش‌ را به‌ دوری‌ جستن‌ از سیمایی‌ که‌ از او در سینما ترسیم‌ شده‌ نشان‌ می‌دهد. «یک‌ شب‌» اثری‌ شخصی‌ و نامتعارف‌، آن‌گونه‌ که‌ «کریمی‌» در مورد آن‌ می‌گوید نیست‌ و حتی‌ به‌ نظر می‌رسد گفتن‌ این‌ قضیه‌ از جانب‌ خود فیلسماز به‌ نوعی‌ الصاق‌ کردن‌ خود به‌ فیلم‌ است‌. با این‌ حال‌ شاید بتوان‌ با به‌ کار بردن‌ واژه‌ شخصی‌ و نامتعارف‌ حق‌ مطلب‌ را در مورد فیلم‌ نیکی‌ کریمی‌ ادا کرد ولی‌ این‌ نشانگر ارزش‌ کار نیست‌. حتی‌ اگر بپذیریم‌ «یک‌ شب‌» فیلمی‌ نامتعارف‌ است‌، اما نمی‌توانیم‌ آن‌ را اثر با ارزشی‌ محسوب‌ کنیم‌. چون‌ هرچه‌ فیلم‌ جلوتر می‌رود، ضعف‌های‌ آن‌ بیشتر آشکار می‌شود، چنانکه‌ پایان‌ فیلم‌ کاملا تحت‌ تاثیر آثار و اکنون‌ کلیشه‌های‌ کیارستمی‌ ساخته‌ شده‌ و این‌ اتفاق‌ اصلا برای‌ فیلمی‌ که‌ کارگردانش‌ آن‌ را شخصی‌ می‌نامد، خوب‌ نیست‌. با همه‌ این‌ اوصاف‌ نیکی‌ کریمی‌ همواره‌ به‌ عنوان‌ بازیگری‌ مطرح‌ و توانا که‌
عنوان‌ پرطمطراق‌ اولین‌ ستاره‌ زن‌ سینمای‌ بعد از انقلاب‌ را هم‌ به‌ خود اختصاص‌ داده‌، جایگاه‌ رفیعی‌ در سینمای‌ ایران‌ دارد و چه‌ خوب‌ می‌شود که‌ او در زمینه‌ کارگردانی‌ هم‌ بتواند موفق‌ شود و به‌ آن‌ سینمای‌ شخصی‌ که‌ دوست‌ دارد نزدیک‌ و نزدیک‌تر شود.● «آفساید» ساخته‌ جعفرپناهی‌: تجربه‌ حضور در استادیوم‌ به‌ واسطه‌ زبان‌ سینما
دختری‌ به‌ یاد قربانیان‌ بازی‌ ایران‌ و ژاپن‌ تصمیم‌ می‌گیرد وارد ورزشگاه‌ آزادی‌ شود تا در بازی‌ حساس‌ ایران‌ و بحرین‌ جای‌ خالی‌ آنها را پر کند، اما به‌ دلیل‌ ممنوعیت‌ ورود زن‌ها به‌ ورزشگاه‌، همراه‌ چند دختر دیگر دستگیر می‌شود.
«آفساید» پنجمین‌ ساخته‌ جعفر پناهی‌ در کمال‌ تعجب‌ به‌ بخش‌ میهمان‌ راه‌ یافت‌ تا باز هم‌ این‌ فیلمساز و توانایی‌هایش‌ نادیده‌ گرفته‌ شود. با این‌ حال‌ پناهی‌ هیچ‌ اعتراضی‌ به‌ این‌ قضیه‌ ندارد و حتی‌ می‌گوید: وقتی‌ غریبه‌یی‌ را به‌ میهمانی‌ دعوت‌ می‌کنند، غریبه‌ رسم‌ ادب‌ را به‌ جا می‌آورد و از کسانی‌ که‌ خود را صاحبخانه‌ می‌نامند تشکر می‌ کند. ظاهرا برای‌ پناهی‌ شرکت‌ در جشنواره‌ بعد از سال‌ها و تماشای‌ فیلمش‌ به‌ همراه‌ تماشاگران‌ هم‌زبان‌ و هم‌وطنش‌ آنقدر اهمیت‌ داشته‌ که‌ اعتنایی‌ به‌ حضور «آفساید» در بخش‌ میهمان‌ نمی‌کند. او در جلسه‌ نقد و بررسی‌ فیلم‌ این‌ نکته‌ را یادآور شده‌ است‌ که‌ سال‌ها منتظر بوده‌ تا فیلمش‌ را با هموطنانش‌ ببیند و چیزی‌ را تجربه‌ کند که‌ سالها از آن‌ محروم‌ بوده‌.
«آفساید» شاید بهترین‌ ساخته‌ جعفر پناهی‌ در مقایسه‌ با ساخته‌های‌ قبلی‌اش‌ «دایره‌» و «طلای‌ سرخ‌» نباشد، اما بی‌شک‌ به‌ همراه‌ «چهارشنبه‌سوری‌» اصغر فرهادی‌ بهترین‌ فیلم‌ جشنواره‌ بیست‌ و چهارم‌ است‌. یک‌ نگاه‌ کاوشگر منتقدانه‌ در مورد یکی‌ از مسائل‌ اجتماعی‌ ما، که‌ ارزش‌های‌ سینمایی‌ را هم‌ فراموش‌ نکرده‌، رفتن‌ زنان‌ به‌ استادیوم‌ و تماشای‌ مسابقات‌ فوتبال‌ اگر چه‌ شاید در نگاه‌ اول‌، در مقایسه‌ با مشکلاتی‌ که‌ در «دایره‌» و «طلای‌ سرخ‌» مطرح‌ شده‌ بود مشکل‌ عمده‌یی‌ نباشد، اما وقتی‌ یک‌ کارگردان‌ آگاه‌ به‌ کار به‌ آن‌ نگاه‌ می‌کند و آن‌ را با زبان‌ سینما می‌پرورد، مشکل‌ را عمده‌ می‌دانیم‌. بله‌، «آفساید» به‌ این‌ دلیل‌ که‌ یک‌ معضل‌ ظاهرا ساده‌ را نمونه‌یی‌ از مشکلات‌ پیچیده‌تر دیده‌، شایسته‌ ستایش‌ است‌ و ستایش‌ دیگر بابت‌ اینکه‌ تجربه‌ جذاب‌ حضور در استادیوم‌ را از طریق‌ زبان‌ سینما و تصویر برایمان‌ به‌ وجود آورد.
● «چهارشنبه‌سوری‌» ساخته‌ اصغر فرهادی‌: ترسیم‌ کاملی‌ از روابط‌ پنهان‌ یک‌ زوج‌ آشفته‌
دختری‌ جوان‌ به‌ نام‌ «روحی‌» در روز چهارشنبه‌ سوری‌ برای‌ خانه‌ تکانی‌ به‌ خانه‌یی‌ در یکی‌ از محلات‌ متوسط‌ تهران‌ می‌رود و در آنجا با زندگی‌ و روابط‌ آشفته‌ یک‌ زوج‌ جوان‌ آشنا می‌شود. «چهارشنبه‌سوری‌» یکی‌ از آثار راه‌ یافته‌ به‌ بخش‌ سینما است‌ که‌ اتفاقا جزو یکی‌ از تحسین‌ شده‌ترین‌ و بهترین‌ آثار این‌ بخش‌ است‌ که‌ شانس‌های‌ فراوانی‌ را می‌توان‌ برای‌ آن‌ قایل‌ شد. اصغر فرهادی‌ کارگردان‌ مستعد و توانای‌ فیلم‌ پس‌ از چند تجربه‌ موفقیت‌آمیز در عرصه‌ تلویزیون‌ به‌ ساخت‌ فیلم‌ روی‌ آورد و فیلم‌های‌ «رقا در غبار» و «شهر زیبا» را کارگردانی‌ کرد که‌ در آنها نیز توانایی‌های‌ خود را به‌ اثبات‌ رسانده‌ بود. اما «چهارشنبه‌ سوری‌» یک‌ سر و گردن‌ از دو فیلم‌ قبلی‌ فرهادی‌ بالاتر است‌. در واقع‌ می‌توان‌ گفت‌ کاوش‌ اصغر فرهادی‌ در روابط‌ و مناسبات‌ یک‌ خانواده‌ متوسط‌ نتیجه‌یی‌ حیرت‌انگیز به‌ بار آورده‌ که‌ با فیلم‌های‌ قبلی‌اش‌ که‌ آنها هم‌ خوب‌ بودند قابل‌ مقایسه‌ نیست‌. فیلم‌، اگرچه‌ در ظاهر در مورد زندگی‌ معمولی‌ یک‌ زوج‌ جوان‌ و یک‌ خانواده‌ است‌، اما در باطن‌ به‌ تحلیل‌ یک‌ طبقه‌ و زیست‌ اجتماعی‌ آن‌ می‌رسد. یک‌ زندگی‌ پنهانی‌ آشفته‌ فریب‌کارانه‌، که‌ از دید یک‌ خدمتکار آدمی‌ از طبقه‌یی‌ دیگر دیده‌ و روایت‌ می‌شود. «چهارشنبه‌ سوری‌» ترسیم‌ کاملی‌ از روابط‌ پنهانی‌ یک‌ زوج‌ آشفته‌ با نقش‌آفرینی‌ فوق‌العاده‌ هدیه‌ تهرانی‌ و بازی‌ خوب‌ حمید فرخ‌نژاد است‌ و با دقتی‌ که‌ در نوشتن‌ و ساخت‌ آن‌ به‌ کار رفته‌، می‌تواند تبدیل‌ به‌ سند شود و با رویه‌یی‌ مستندگونه‌ که‌ به‌ فیلم‌ بخشیده‌ شده‌ و این‌ چه‌ خوب‌ از کار درآمده‌ سال‌ها بعد می‌تواند به‌ عنوان‌ نمونه‌یی‌ از زندگی‌ یک‌ زوج‌ طبقه‌ متوسط‌ در اواسط‌ دهه‌ هشتاد مورد بازبینی‌ قرار گیرد. از اینرو می‌توان‌ گفت‌ سینمای‌ اصغر فرهادی‌ پس‌ از طی‌ مسیری‌ که‌ با کارگردانی‌ مجموعه‌های‌ تلویزیونی‌ «داستان‌ یک‌ شهر» آغاز و به‌ «رقا در غبار» و «شهر زیبا» رسید، حالا با «چهارشنبه‌ سوری‌» به‌ بلوغ‌ رسیده‌ است‌ و باید منتظر آثار تاثیرگذارتری‌ از این‌ سینماگر مستعد باشیم‌.

نگار باباخانی‌●‌ هدیه‌ تهرانی؛ بدون‌ جایگزین‌
هدیه‌ تهرانی‌ برنده‌ سیمرغ‌ بلورین‌ بهترین‌ بازیگر نقش‌ اول‌ زن‌ بیست‌وچهارمین‌ جشنواره‌ متولد ۱۳۵۱ در تهران‌ است‌. می‌گویند اولین‌ بار محمدرضا شریفی‌نیا او را در یک‌ فروشگاه‌ می‌بیند و با کشف‌ چهره‌ او برای‌ بازیگری‌ راه‌ ورودش‌ را به‌ سینما باز می‌کند. هدیه‌تهرانی‌ برای‌ بازی‌ در فیلم‌ «روز واقعه‌» تست‌ می‌دهد و مورد قبول‌ هم‌ واقع‌ می‌شود اما در نهایت‌ لادن‌ مستوفی‌ جایگزین‌ او می‌شود. پس‌ از آن‌ در سال‌ ۱۳۷۵ مسعود کیمیایی‌ با دیدن‌ عکس‌های‌ تهرانی‌ او را برای‌ ایفای‌ نقش‌ اصلی‌ زن‌ فیلم‌ «سلطان‌» انتخاب‌ می‌کند و تهرانی‌ بازی‌ خوب‌ و قابل‌ قبولی‌ در کنار فریبرزعرب‌نیا ستاره‌ مرد آن‌ سال‌ها ارایه‌ می‌دهد. درخشش‌ این‌ هنرپیشه‌ تازه‌ وارد در فیلم‌ یکی‌ از کارگردان‌های‌ مطرح‌ سینما مسعود کیمیایی‌ باعث‌ شد تا فیلمسازان‌ دیگر یکی‌ پس‌ از دیگری‌ به‌ سراغ‌ تهرانی‌ بیایند و ایفای‌ نقش‌های‌ اصلی‌ فیلمشان‌ را به‌ او بسپارند. «غریبانه‌» ساخته‌ احمد امینی‌ دومین‌ فیلمی‌ بود که‌ تهرانی‌ در آن‌ به‌ ایفای‌ نقش‌ پرداخت‌ و البته‌ علی‌رغم‌ بازی‌ خوبش‌ به‌ دلیل‌ سطح‌ متوسط‌ فیلم‌ چندان‌ مورد توجه‌ واقع‌ نشد. هرچند فیلم‌ «غریبانه‌» ستاره‌ دیگری‌ را هم‌ به‌ سینما معرفی‌ کرد؛ میتراحجار بازیگر ناشناسی‌ که‌ در این‌ فیلم‌ نقش‌ دوست‌ هدیه‌تهرانی‌ را داشت‌ بعدها به‌ یکی‌ دیگر از ستاره‌های‌ سینمای‌ ایران‌ تبدیل‌ شد.
سال‌ ۱۳۷۷ برای‌ تهرانی‌ سالی‌ شلوغ‌ و موفقیت‌آمیز بود. بازی‌ در فیلم‌های‌ «قرمز» ساخته‌ فریدون‌ جیرانی‌، «سیاوش‌» ساخته‌ سامان‌ مقدم‌ و «شوکران‌» ساخته‌ بهروز افخمی‌، تهرانی‌ را مبدل‌ به‌ اولین‌ سوپراستار واقعی‌ سینمای‌ بعد از انقلاب‌ کرد و نشان‌ داد که‌ حضور تهرانی‌ در این‌ فیلم‌ها علاوه‌ بر تضمین‌ موفقیت‌ در گیشه‌ به‌ بالا رفتن‌ ارزش‌های‌ هنری‌ آن‌ نیز منجر می‌شود. دریافت‌ سیمرغ‌ بلورین‌ بهترین‌ بازیگر نقش‌ اول‌ زن‌ در هفدهمین‌ جشنواره‌ فیلم‌ فجر برای‌ فیلم‌ «قرمز» و ایفای‌ شاه‌نقشی‌ در فیلم‌ «شوکران‌» هدیه‌ تهرانی‌ را تبدیل‌ به‌ موفق‌ترین‌ و پولسازترین‌ ستاره‌ سینمای‌ پس‌ از انقلاب‌ می‌کند. پس‌ از سال‌ طلایی‌ ۷۷ تهرانی‌ در فیلم‌«دست‌های‌ آلوده‌»ساخته‌ سیروس‌ الوند نقش‌ جذاب‌ دیگری‌ را در کنار ابوالفضل‌ پورعرب‌ ایفا می‌کند و باز هم‌ فروش‌ خوبی‌ را عاید سازندگان‌ فیلم‌ می‌کند.
«چتری‌ برای‌ دو نفر» در سال‌ ۱۳۷۹ دومین‌ همکاری‌ تهرانی‌ با احمد امینی‌ است‌ که‌ با حضور بازیگرانی‌ چون‌ رضا کیانیان‌ و شقایق‌ فراهانی‌ به‌ اثری‌ آبرومند و خوش‌ساخت‌ مبدل‌ شد. تهرانی‌ همان‌ سال‌ در فیلم‌ «پارتی‌»ساخته‌ سامان‌ مقدم‌ و «آبی‌» ساخته‌ حمید لبخنده‌ به‌ نقش‌آفرینی‌ پرداخت‌. «پارتی‌»به‌ دلیل‌ مضمون‌ سیاسی‌اش‌ که‌ به‌ ماجرای‌ روزنامه‌نگاران‌ معترض‌ و زندانی‌ شدن‌ آنها پرداخته‌ بود با ته‌مایه‌هایی‌ از سینمای‌ ملودرام‌ و همین‌طور حضور تهرانی‌ در نقش‌ اصلی‌، با موفقیت‌ خوبی‌ در گیشه‌ مواجه‌ شد و جایزه‌ بهترین‌ بازیگر زن‌ جشنواره‌ کشورهای‌ غیرمتعهد پیونگ‌ یانگ‌ را نصیب‌ تهرانی‌ کرد. «آبی‌»اما علی‌رغم‌ حضور هدیه‌ تهرانی‌ و بهرام‌ رادان‌ اثر متوسطی‌ از کار در آمد و نقش‌ قابل‌ دفاعی‌ در کارنامه‌ تهرانی‌ محسوب‌ نمی‌شود. تهرانی‌ سال‌ ۱۳۸۰ را با بازی‌ در فیلم‌ متفاوت‌ «کاغذ بی‌خط‌» ساخته‌ ناصر تقوایی‌ آغاز کرد و همان‌ سال‌ در فیلم‌ باارزش‌ «خانه‌یی‌ روی‌ آب‌» ساخته‌ بهمن‌ فرمان‌آرا ایفاگر نقش‌ نسبتا کوتاهی‌ شد که‌ حضور در این‌ فیلم‌ به‌ پربار شدن‌ کارنامه‌ سینمایی‌اش‌ کمک‌ فراوانی‌ کرد. اما وی‌ در همین‌ سال‌ ضعیف‌ترین‌ حضور سینمایی‌اش‌ را در فیلم‌ «زمانه‌» ساخته‌ حمیدرضا صلاحمند به‌ ثبت‌ رساند و اعتبار حرفه‌یی‌اش‌ را تا حدودی‌ به‌ خطر انداخت‌. تهرانی‌ در سال‌ ۱۳۸۱ به‌ بازی‌ در فیلم‌های‌ نسبتا شاد و کمدی‌ روی‌ آورد. «دنیا» ساخته‌ منوچهر مصیری‌ و «دختر ایرونی‌» ساخته‌ محمدحسین‌ لطیفی‌ دو فیلمی‌ بودند که‌ تهرانی‌ را در قالب‌ نقش‌هایی‌ متفاوت‌ با آثار قبلی‌اش‌ به‌ تصویر کشیدند.
«آبادان‌» ساخته‌ مانی‌ حقیقی‌ فیلم‌ دیگری‌ بود که‌ تهرانی‌ در سال‌ ۸۱ بازی‌ کرد که‌ هنوز به‌ نمایش‌ عمومی‌ در نیامده‌ است‌. تهرانی‌ در «جایی‌ برای‌ زندگی‌» ساخته‌ محمد بزرگ‌نیا نقش‌ زنی‌ جنوبی‌ را که‌ مادر پسری‌ جوان‌ است‌، ایفا کرد که‌ این‌ نقش‌ چندان‌ مناسبتی‌ با او و شمایل‌ سینمایی‌اش‌ نداشت‌ و به‌ همین‌ دلیل‌ آنچنان‌ که‌ انتظار می‌رفت‌ در گیشه‌ موفق‌ نشد و نشان‌ داد که‌ هر نقشی‌ مناسب‌ یک‌ بازیگر ستاره‌ نیست‌. ایفای‌ نقشی‌ کوتاه‌ در فیلم‌ جنگی‌ «دوئل‌» ساخته‌ احمدرضا درویش‌ تجربه‌ بعدی‌ هدیه‌ تهرانی‌ بود که‌ بیشتر به‌ فرصت‌طلبی‌ تهیه‌کنندگان‌ در استفاده‌ از نام‌ و چهره‌ او در بیلبوردهای‌ تبلیغاتی‌ فیلم‌ تبدیل‌ شد. ستاره‌ موفق‌ دهه‌ هفتاد و هشتاد سینمای‌ ایران‌ سال‌ گذشته‌ با بازی‌ در فیلم‌های‌ «یک‌ بوس‌ کوچولو» ساخته‌ بهمن‌ فرمان‌آرا، «شبانه‌» ساخته‌ مشترک‌ امیر بنکدار و کیوان‌ علی‌محمدی‌، «فرزند صبح‌» ساخته‌ بهروز افخمی‌ و بالاخره‌ «چهارشنبه‌سوری‌» ساخته‌ تحسین‌برانگیز اصغر فرهادی‌ سالی‌ پربار و موفق‌ را پشت‌ سر گذاشت‌ و دریافت‌ سیمرغ‌ بلورین‌ بهترین‌ بازیگر زن‌ برای‌ فیلم‌ «چهارشنبه‌ سوری‌» مهر تاییدی‌ بود بر حکمرانی‌ و موفقیت‌ بی‌چون‌ و چرای‌ او بر روی‌ پرده‌های‌ سینما. گویی‌ تهرانی‌ ستاره‌یی‌ است‌ که‌ جایگزین‌ دیگری‌ برای‌ او نمی‌توان‌ یافت‌.
● اصغر فرهادی‌، کارگردان‌ متفاوت‌
اصغر فرهادی‌ برنده‌ سیمرغ‌ بلورین‌ بهترین‌ کارگردان‌ جشنواره‌ بیست‌ و چهارم‌ در واقع‌ کشف‌ تلویزیون‌ به‌ نفع‌ سینما بود. این‌ کارگردان‌ جوان‌ با ساخت‌ مجموعه‌ «داستان‌ یک‌ شهر» سری‌ اول‌ و دوم‌ نشان‌ داد که‌ در عرصه‌ تلویزیون‌ هم‌ می‌توان‌ کار متفاوت‌ و تاثیرگذار ارایه‌ داد،او با قریحه‌ و تیز هوشی‌ که‌ داشت‌ موفق‌ شد مجموعه‌یی‌ بسازد که‌ یک‌ سرو گردن‌ از استانداردهای‌ مرسوم‌ سریال‌سازی‌ بالاتر باشد و شاید همین‌ موفقیت‌ باعث‌ شد تا فرهادی‌ مدیوم‌ تلویزیون‌ را برای‌ بیان‌ ایده‌ها و حرف‌هایش‌ محدود بداند و به‌ همین‌ دلیل‌ سینما را برگزید و با ساختن‌ فیلم‌ «رقص در غبار» نشان‌ داد که‌ در این‌ عرصه‌ هم‌ می‌تواند جایگاه‌ و اعتبار خوبی‌ کسب‌ کند.«شهر زیبا» فیلم‌ بعدی‌ فرهادی‌ بود که‌ در مقایسه‌ با «رقص درغبار » چند پله‌ بالاتر قرار گرفت‌ و او را به‌ عنوان‌ سینماگری‌ موفق‌ در بیان‌ و تصویر مسائل‌ اجتماعی‌ معرفی‌ کرد. هر دو ساخته‌ فرهادی‌ «رقص در غبار» و «شهر زیبا» بخاطر قابلیت‌های‌ سینمایی‌ و همین‌طور فیلمنامه‌ قوی‌ موفقیت‌های‌ زیادی‌ در جشنواره‌های‌ داخلی‌ و خارجی‌ کسب‌ کردند و اعتبار فرهادی‌ را نزد تماشاگران‌ سختگیر سینما و جامعه‌ منتقدان‌ بالاتر بردند اما هیچ‌ یک‌ در نمایش‌ عمومی‌ با اقبال‌ مخاطبان‌ روبرو نشدند.
اما این‌ مسائل‌ به‌ هیچ‌ وجه‌ ارزش‌های‌ سینمای‌ او را زیر سوال‌ نبرد. فرهادی‌ در سومین‌ تجربه‌ کارگردانی‌اش‌ فیلمنامه‌ «چهارشنبه‌سوری‌» نوشته‌ خودش‌ و مانی‌ حقیقی‌ را با حضور بازیگران‌ مطرحی‌ چون‌ هدیه‌ تهرانی‌، حمید فرخ‌نژاد، پانته‌آ بهرام‌ و ترانه‌ علیدوستی‌ جلوی‌ دوربین‌ برد و از همان‌ نخستین‌ روزهای‌ فیلمبرداری‌ تماشای‌ چهره‌هایی‌ متفاوت‌ از هدیه‌ تهرانی‌ و ترانه‌ علیدوستی‌ در تصاویر منتشر شده‌ از فیلم‌ نشانگر این‌ بود که‌ این‌ بار با اثری‌ غافلگیر کننده‌ و جذاب‌ روبرو خواهیم‌ بود و تماشای‌ فیلم‌ در جشنواره‌ بیست‌ و چهارم‌ این‌ قضیه‌ را بخوبی‌ ثابت‌ کرد. اصغر فرهادی‌ با ساختن‌ «چهارشنبه‌سوری‌» وظیفه‌ سنگینی‌ را بر دوش‌ خود وبازیگران‌ فیلم‌ افزود، چرا که‌ حالا دیگر فرهادی‌ با مجموعه‌ «داستان‌ یک‌ شهر » و فیلم‌های‌ «رقص در غبار » و «شهر زیبا » مقایسه‌ نمی‌شود. او در حال‌ حاضر به‌ عنوان‌ سازنده‌ بهترین‌ اثر جشنواره‌ بیست‌ و چهارم‌ شناخته‌ شده‌ است‌ و از این‌ به‌ بعد همه‌ او را با فرهادی‌ «چهارشنبه‌سوری‌» مقایسه‌ می‌کنند و توقع‌ تماشای‌ اثری‌ متوسط‌ یا حتی‌ نزدیک‌ به‌ خوب‌ را از او ندارند.
فرهادی‌ حالا بهترین‌ شده‌ و فیلم‌های‌ بعدی‌اش‌ نیز باید حافظ‌ این‌ عنوان‌ بهترین‌ باشند، که‌ امیدواریم‌ چنین‌ باشد. بازیگران‌ و ستاره‌های‌ «چهارشنبه‌سوری‌» که‌ همگی‌ درنقش‌ خود نامزد دریافت‌ بهترین‌ جایزه‌ شدند و هدیه‌ تهرانی‌ جایزه‌اش‌ را گرفت دیگر نباید به‌ خودشان‌ اجازه‌ بدهند تا در اثری‌ پایین‌تر از «چهارشنبه‌سوری‌» ظاهر شوند. بطور حتم‌ آنها این‌ موقعیت‌ را آسان‌ به‌ دست‌ نیاوردند که‌ بخواهند به‌ آسانی‌ از دست‌ بدهند.
به‌ هر حال‌ این‌ هم‌ از معضلات‌ قرار گرفتن‌ در فهرست‌ بهترین‌ها است‌. امیدوارم‌ نام‌ فرهادی‌ و ستاره‌های‌ فیلمش‌ باز هم‌ در این‌ فهرست‌ها قرار بگیرد.
‌● دو فیلم‌ دریک‌ نگاه‌
«مواجهه‌» ساخته‌ سعید ابراهیمی‌فر: سرگردان‌ در مرز قصه‌ گفتن‌ و نگفتن‌. در خلاصه‌ داستان‌ فیلم‌ «مواجهه‌» آمده‌ است‌: «اشیا بیشتر از انسان‌ها دوام‌ می‌آورند. دو چاقو پس‌ از نزدیک‌ به‌ یکصد سال‌ بار دیگر با هم‌ مواجه‌ می‌شوند. کسی‌ چه‌ می‌داند، شاید این‌ مواجهه‌ باز هم‌ ادامه‌ یابد، شاید هم‌ این‌ قصه‌ همین‌ جا خاتمه‌ یابد.»
«مواجهه‌» چهارمین‌ ساخته‌ ابراهیمی‌فر پس‌ از فیلم‌های‌ «نارونی‌»، «تک‌ درخت‌ها» و «سه‌راه‌حل‌» اقتباسی‌ آزاد از داستان‌ کوتاه‌ «مواجهه‌» اثر «خورخه‌ لوییس‌ بورخس‌» است‌. ابراهیمی‌فر می‌گوید: اقتباس‌ از یک‌ اثر ادبی‌، مثل‌ شعر یا داستان‌، همانند بسیاری‌ از فیلمسازان‌ دغدغه‌ من‌ هم‌ بوده‌ و هست‌.
حدود دو دهه‌ پس‌ از «نارونی‌» سعید ابراهیمی‌فر در «مواجهه‌» می‌کوشد روشی‌ دیگر در فیلمسازی‌ را بیازماید تا شاید فاصله‌ این‌ فیلم‌ با فیلم‌ بعدی‌اش‌ اینقدر طولانی‌ نباشد البته‌ همانطور که‌ ذکر شد در فاصله‌ این‌ دو فیلم‌ ابراهیمی‌فر تک‌ درخت‌ها و سه‌ راه‌حل‌ را هم‌ ساخته‌ که‌ هنوز به‌ نمایش‌ در نیامده‌اند. از این‌ رو، او قصه‌یی‌ ظاهراً پرکشش‌ را برگزیده‌ و در کارگردانی‌ هم‌ تلاش‌ برای‌ خلق‌ یک‌ فیلم‌ متفاوت‌ اما استاندارد آشکار است‌، اما چند مشکل‌ عمده‌ وجود دارد: اول‌ اینکه‌ فیلم‌ در مرز قصه‌ گفتن‌ و نگفتن‌ سرگردان‌ است‌ و دیگر اینکه‌ در این‌ سرگردانی‌، جایی‌ که‌ پای‌ قصه‌ گفتن‌ وسط‌ می‌آید، گویی‌ کارگردان‌ با نوعی‌ رودربایستی‌ با خود و علاقه‌مندان‌ کم‌ شمار نارونی‌ می‌خواهد کار را سخت‌ کند و بی‌دلیل‌ به‌ پیچیده‌گویی‌ روی‌ آورد.
مساله‌ دیگر تلاش‌ ابراهیمی‌فر در ساختن‌ اثری‌ خوش‌ ساخت‌ و خوش‌ تصویر است‌ که‌ تا حدی‌ در این‌ امر موفق‌ شده‌ است‌، اما اگر مثلاً صحنه‌های‌ مربوط‌ به‌ زمان‌ قدیم‌ و دوران‌ لوطی‌ها را با «داش‌ آکل‌» ساخته‌ مسعود کیمیایی‌ مقایسه‌ کنید متوجه‌ خواهید شد پس‌ از حدود چهل‌ سال‌ باز هم‌ «داش‌ آکل‌» چه‌ شاهکاری‌ است‌...
● «گفت‌وگو با سایه‌» ساخته‌ خسروسینایی‌: اسطوره‌ شکنی‌
«گفت‌وگو با سایه‌» فیلمی‌ نیمه‌ مستند و نیمه‌ داستانی‌ است‌ که‌ زندگی‌ و آثار صادق‌ هدایت‌ را با سه‌ دیدگاه‌ مختلف‌ از جانب‌ سه‌ محقق‌ بررسی‌ می‌کند و در این‌ واکاوی‌ بیشتر برروی‌ اثر شاهکار او رمان‌ «بوف‌ کور» تاکید دارد.
فیلم‌ ساختن‌ در مورد شخصیت‌هایی‌ که‌ اسطوره‌ شده‌اند دو مشکل‌ عمده‌ دارد: اول‌ اینکه‌ آن‌ چهره‌ها و شخصیت‌ها، در جای‌ خود و با داشته‌ها و نداشته‌هایشان‌ تثبیت‌ شده‌اند و رفتن‌ به‌ سوی‌ آنها خطر آویزان‌ شدن‌ به‌ نام‌ها برای‌ کسب‌ موفقیت‌ را تداعی‌ می‌کند و دوم‌ اینکه‌ آن‌ شخصیت‌ها چنان‌ جایگاهی‌ اسطوره‌یی‌ دارند که‌ کوچک‌ترین‌ خدشه‌ به‌ این‌ جایگاه‌ و منزلت‌، فیلم‌ را دچار لعن‌ و نفرین‌ می‌کند. در مورد «گفت‌وگو با سایه‌» مورد اول‌ به‌ دلیل‌ سابقه‌یی‌ که‌ کارگردانش‌ دارد، منتفی‌ است‌، اما تردیدی‌ نیست‌ که‌ سینایی‌ خواسته‌ در فیلمش‌ به‌ نوعی‌ اسطوره‌شکنی‌ دست‌ بزند که‌ همین‌ امر فیلم‌ را گرفتار مورد دوم‌ خواهد کرد.
اگر «گفت‌وگو با سایه‌» فیلم‌ کاملی‌ بود، می‌شد گفت‌ ارزش‌ این‌ لعن‌ و نفرین‌ها را دارد، اما مشکل‌ این‌ است‌ که‌ تازه‌ترین‌ ساخته‌ سینایی‌ نه‌ فیلم‌ خوبی‌ است‌ و نه‌ اعتباری‌ برای‌ سازنده‌اش‌ محسوب‌ می‌شود. «گفت‌وگو با سایه‌» فیلمی‌ خسته‌ کننده‌ در مورد اطلاعاتی‌ است‌ که‌ اغلب‌ علاقه‌مندان‌ «صادق‌ هدایت‌» به‌ آن‌ آگاه‌ هستند و فقط‌ تعدادی‌ فکت‌ و نگاه‌ و نگرش‌ جدید به‌ آثار نویسنده‌ افزوده‌ شده‌ که‌ به‌ دلیل‌ غیرسینمایی‌ بودن‌ پرداخت‌، نه‌ تنها به‌ دل‌ نمی‌نشینند، بلکه‌ به‌ شکل‌ رویکردی‌ آزارنده‌ در جهت‌ اسطوره‌شکنی‌ و کسب‌ عنوان‌ و اعتبار برای‌ «یک‌ نگاه‌ تازه‌ به‌ آثار صادق‌ هدایت‌» جلوه‌ می‌کنند.

نگار باباخانی‌
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید