یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

پیروزی دولت یا پیروزی اصولگریان؟


پیروزی دولت یا پیروزی اصولگریان؟
در حالی که درست چهار ماه تا روز برگزاری انتخابات دور هشتم مجلس شورای اسلامی زمان باقی مانده است، گروه‌های مختلف سیاسی از خاستگاه‌های مختلف سیاسی، مردمی و حکومتی در حال چینش نیروهای خود و آمادگی برای ورود به این رقابت هستند. اما پرسش اینجاست که رقبای اصلی این انتخابات را کدام گروه‌ها تشکیل می‌دهند، یا به عبارت دقیق‌تر، کدام «دو» گروه عمده رقیب اصلی یکدیگر در انتخابات هستند.
در رقابت‌های سیاسی ایران، معمولا یک رقابت اصلی دوقطبی جریان داشته که زمانی به صورت رقابت راست و چپ و زمانی در قامت مسابقه اصولگرا و اصلاح‌طلب ظاهر شده است، با این حال در مقاطعی از تاریخ طرفین، این رقابت، شکل دیگری به خود گرفته‌اند.
به عنوان نمونه در آخرین انتخابات برگزار شده در کشور که همان انتخابات شوراها بود، از یک سو رقابت بین طیف اصولگرا و اصلاح‌طلب مطرح بود، اما در عین حال، به دلیل شرکت طیف هواداران دولت در انتخابات، رقابت دیگری بین هواداران و منتقدان دولت نیز به وجود آمد و از آنجا که هواداران دولت (رایحه خوش خدمت) در تهران و بسیاری از شهرهای دیگر لیستی متفاوت از لیست ائتلاف اصولگرایان داشتند، نتیجه انتخابات هم‌زمان پیروزی اصولگرایان و شکست هواداران دولت بود. به این معنا که در رقابت اصولگرایان و اصلاح‌طلبان، اصلاح‌طلبان به رغم کسب پیروزی نسبی (افزایش کرسی‌های خود از حد صفر گذشته)، تعداد کرسی کمتری از اصولگرایان به دست آوردند و اصولگرایان پیروز شدند، اما از نگاه دیگر لیست هواداران دولت با شکست جدی همراه شد و منتقدان دولت (که البته بخش عمده آنها را هم اصولگرایان تشکیل می‌دادند) پیروز میدان شدند.
با وجود‌آن‌که دولت نهم در تقسیم‌بندی‌های سیاسی در زمره طیف اصولگرایان به شمار می‌‌رود، خارج ماندن برخی شخصیت‌های اصولگرا از دولت و محوریت دولت بر نزدیکان رئیس‌جمهور، ‌باعث شد که این تقسیم‌بندی دوگانه در نتیجه انتخابات دور سوم شوراها حاصل شود و جالب آن‌که در انتخابات خبرگان نیز در مواردی که طیف هواداران دولت وارد عمل شدند، نتایجی نظیر همین امر، یعنی پیروزی هم‌زمان اصولگرایان و منتقدین دولت و شکست هواداران دولت رخ داد. اما پرسش اینجاست که آیا در انتخابات پیش روی مجلس شورای اسلامی که به فاصله پانزده ماه از انتخابات گذشته برگزار می‌شود، باز هم چنین آرایش و چنین نتایجی تکرار خواهد شد؟
قطعا پاسخ به این پرسش چندان آسان نیست و به عوامل مختلفی وابسته است، به ویژه که جایگاه و نقش مجلس شورای اسلامی با شوراها و خبرگان متفاوت است، اما در ادامه به این عوامل و مختلف و احتمالات منطقی ممکن می‌پردازیم.
عامل اول میزان همگرایی اصولگرایان و شانس آنها برای ائتلاف است، امری که به نظر می‌رسد تفاوت‌هایی با سال گذشته دارد. از جمله این‌که دست‌کم تاکنون به نظر می‌رسد طیف هواداران دولتی با گروهی از اصولگرایان به تفاهم رسیده و ائتلافی را تشکیل داده‌اند، هرچند گروه‌های اصولگرایایی نیز در خارج از این ائتلاف به چشم می‌‌خورند. قطعا یکی از دلایل این ائتلاف، نگرانی از فتح مجلس آینده توسط اصلاح‌طلبان با اشاره به روند گام به گام اعلام شده از سوی آنهاست، اما دلیل دیگر می‌تواند کمبود نیروی طیف هواداران دولت باشد. دولت نهم که بر محور شهردار منتخب شورای شهر آبادگران تشکیل شد، قطعا برای انتخابات شوراهای اسلامی شهر نیروهای آماده‌‌تری داشت تا انتخابات مجلس، به ویژه که بیشتر نیروهای این طیف نیز بر مصدر پست‌های دولتی هستند. با این حال این‌که این ائتلاف تا کجا دوام پیدا می کند، امری است که بعدا مشخص خواهد شد.
عامل بعدی، میزان محبوبیت دولت برای مردم است. مردم ایران در اسفند ماه در حالی پای صندوق‌های رأی حاضر می‌شوند که ۲.۵ سال از روی کار آمدن دولت نهم گذشته و درک نسبتا کاملی از میزان توفیق آن پیدا کرده‌اند. از آنجا که مجلس هم در تقویت یا نقد دولت کنونی نقش حساسی دارد و هم نتیجه انتخابات مجلس هشتم می‌تواند نقش تعیین‌کننده‌ای در نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری دهم داشته باشد، قطعا موضع مردم نسبت به دولت یکی از مهم‌ترین عوامل تعیین‌کننده رأی آنان در انتخابات مجلس است.
این امر در گذشته نیز سابقه داشته است، مثلا در انتخابات مجلس ششم که هنوز موج دوم خرداد ۷۶ ادامه داشت، در تهران لیست منسوب به دولت خاتمی به استثنای یکی دو مورد و شبیه همین امر در شهرستان‌ها، پیروز انتخابات شد. یا به عنوان نمونه در انتخابات مجلس چهارم که دو سال پس از روی کار آمدن دولت هاشمی برگزار شد، طیف راست که متحدان آن زمان هاشمی رفسنجانی به شمار می‌رفتند، پیروز میدان انتخابات شدند. همچنین میزان رأی افراد نزدیک به رؤسای جمهور وقت نظیر فائزه هاشمی، محمدرضا خاتمی و پروین احمدی‌نژاد در دوران قدرت پدر و برادرانشان، تا اندازه‌ای حاکی از محبوبیت دولت‌های آنها در آن مقطع زمانی است.
با این وصف می‌توان بنا بر دو عامل همگرایی دولت و اصولگرایان موضع عمومی مردم نسبت به دولت، یک مدل منطقی چهار حالته را برای نتیجه انتخابات مجلس هشتم به دست آورد:
با توجه به این جدول که صرفا بنا بر اصول منطقی به دست آمده، تمامی چهار حالت ممکن و تمامی چهار نتیجه ممکن حاصل از آنها برشمرده شده است.
منظور از دولت محبوب و دولت نامحبوب، آن است که موضع مردم شرکت‌کننده در انتخابات نسبت به دولت، بیشتر به کدام سو گرایش پیدا می‌کند و دولت به صورت کلی در نظر آنان محبوب یا نامحبوب است.
مفهوم حالت اول مشخص و بی‌نیاز از توضیح است.
در حالت دوم از آنجا که خود دولت به طیف اصولگرا تعلق دارد، حتی در صورت نبود اتحادی ماندگار میان دولت و بخش جدی اصولگرایان، یا به عبارت دیگر شرکت یک ائتلاف قدرتمند اصولگرایان منتقد دولت، پیروزی لیست دولت نیز پیروزی برای اصولگرایان به شمار خواهد رفت. شاید بتوان گفت نظیر این اتفاق در انتخابات ریاست‌جمهوری هم افتاد.
معنای حالت سوم آن است که بخش اعظم اصولگرایان با دولت متحد شده و در ائتلافی منسجم با آن در برابر اصلاح‌طلبان حاضر شوند که در این صورت با فرض عدم محبوبیت دولت، اصولگرایان نیز به همراه دولت دستخوش شکست خواهند شد.
اما حالت چهارم حالتی است که به رغم عدم محبوبیت دولت در میان مردم، بخش اعظم اصولگرایان با دولت مؤتلف نشده است. در این صورت عدم پیروزی طیف هوادار دولت قطعی است، اما این‌که پیروز انتخابات، اصولگرایان یا اصلاح‌طلبان باشند، مشخص نیست، به گونه‌ای که ممکن است اصلاح‌طلبان از عدم محبوبیت دولت به سود خود استفاده کرده و گوی خانه ملت را بربایند. همچنین احتمال آن می‌رود که یک طیف محبوب اصولگرای منتقد دولت، بتواند نظرات مردم را به خود جلب کند و پیروز میدان شود که در این صورت مشابه انتخابات شوراهای گذشته تکرار خواهد شد.
به هر حال انتخابات پیش رو از راه می‌رسد و گروه‌های گوناگون سیاسی با درک خود از شرایط کنونی کشور و تمایلات مردم آرایش سیاسی نهایی انتخابات را تشکیل می‌دهند و سرانجام با رأی مردم تکلیف مجلس آینده روشن خواهد شد.
سید احمد مظلومی


همچنین مشاهده کنید