یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

مهدویت و مسیحیت صهیونیستی


مهدویت و مسیحیت صهیونیستی
شرکت کنندگان در این میزگرد که متشکل از یک روحانی شیعه، یک مسیحی و یک روحانی سنی است، بر فعالیت فراوان صهیونیست‏ها و به انحراف کشاندن مسیحیت تاکید دارند. آموزه‏های آخرالزمانی از سه دیدگاه مسیحی، شیعی و سنی در این میزگرد مطرح شده است.
نظریه «ارض موعود» را که یهودیان با اتکا به آن، سرزمین فلسطین را اشغال کردند، چگونه تفسیر می‏کنید؟
▪ شاهین: صهیونیست‏ها گمان می‏کنند که وعده بازگشت‏به ارض موعود، امروزه، از طرف خداوند برای کشور اسرائیل که در سال ۱۹۴۷ م ایجاد گردید، عملی شده است. اما آنها در اشتباه هستند; چون این وعده بازگشت در دعوت حضرت عیسی عملی گردید.
امروزه رفتار سیاسی غرب و به ویژه رهبران غربی مبتنی بر داده‏های صلیبی و عقیدتی است، در این میان ایالات متحده آمریکا، از باب نمونه، رفتاری صرفا عقیدتی دارد. آیا این با جدایی دین از سیاست هماهنگی دارد و آیا کلیسا از دولت جداست.
▪ شاهین: آنهایی که معتقد به لائیسم هستند، اقرار می‏کنند که یک لایه عمیق فکری - دینی در ماورای اندیشه آنها نهفته است. تحلیل یکی از نویسندگان این است که برداشت‏سیاسی بعضی از حکام و رهبران غربی از جهان، توراتی است و جهان و هستی را به دو گروه خیر و شر تقسیم می‏کنند . اگر تفکرشان بر تورات باشد، با دو جبهه معارض در عالم مسیحیت روبه‏رو می‏شوند: جبهه معارض کاتولیک‏ها و جبهه معارض ارتودوکس‏ها و مسیحیان درستکار هرگز نمی‏توانند تفسیر نقد شده از تورات را بپذیرند.
حتی پروتستان‏ها هم با بینش توراتی و منحرف شده انجیل مخالفت می‏کنند.
▪ شاهین: کاملا درست است که مسیحیان حقیقی نمی‏توانند این تفسیر تحریف شده توراتی از جهان را بپذیرند. ما شاهد یک کودتا هستیم که از سوی بعضی از مسیحیان غیرمسئول و اهمال‏کار صورت گرفته است و این کودتای درونی سعی دارد، مطالب عهد جدید را به گونه‏ای قرائت کند که به سود یهودیت‏باشد; یعنی به جای اینکه انجیل روشن‏کننده و جهت‏دهنده تورات باشد، به اشتباه، تورات را به عنوان معرف انجیل گرفته‏اند . این قرائت انجیلی غیرمعقول، توطئه‏ای صددرصد صهیونیستی و خواهان تحریف انجیل و گمراه نمودن مسیحیان است . این همان «مسیحیت توراتی‏» است که شاهد آن هستیم که در عمل از کیان صهیونیستی و دیگران حمایت می‏کند و قبل از هر چیز یک اعلام جنگ علیه خود مسیحیت است . این مسیحیت است که به اسارت یهودیت درآمده است . اوج تفکر مزبور در راهبرد سیاست‏خارجی ایالات متحده آمریکا تجلی می‏یابد که خواهان حفظ، بقا و بازسازی اسرائیل است . البته این ظاهر مسئله است; اما در واقع این اسرائیل است که به آمریکا دیکته می‏کند .
▪ جرادی: ظهور امام‏مهدی در نزد مسلمان‏ها فقط ظهور یک شخصیت‏یا فرد نیست; بلکه یک تحول عظیم و جهانی، یک نوع توافق و هماهنگی، و نهایتا هم‏فکری در همه جوامع، به عنوان مقدمه ظهور، پدید می‏آید و از آنجا که دین اسلام به فطرت انسان‏ها نزدیک‏تر است، بالطبع، زمینه پذیرش آماده می‏گردد .
تئوری آخرالزمان و یا به عبارت دیگر فرجام تاریخ را چگونه ارزیابی می‏کنید؟
▪ صیام: در (قرآن) درباره حضرت عیسی علیه السلام چنین آمده است: «و رسولا الی بنی اسرائیل; و حضرت عیسی به عنوان رسول بر بنی‏اسرائیل آمد.» (آل عمران، ۳: ۴۹); «ومصدقا لما بین یدی من التورلة; آنچه از تورات، مصون از تحریف و در نزدش بود، تایید نمود.» (آل عمران، ۳: ۵۰); «و مبشرم‏ا برسول یاتی من‏م بعدی اسمه احمد» (صف، ۶۱: ۶). مسلمان‏ها به این آیات، اعتقاد محکم و خلل‏ناپذیر دارند و رسول اسلام که آمدن او را حضرت مسیح بشارت داد، ظهور حضرت مهدی را بشارت می‏دهد. احمدبن‏حنبل، در مسند خودش در حدیثی از ابوسعید حذرمی، چنین روایت می‏کند: قال رسول الله صلی الله علیه و آله: «ابشرکم بالمهدی علیه السلام; شما را به مهدی بشارت می‏دهم‏».
چگونه می‏توانیم در میان حوادث سرزمین فلسطین و قیام حضرت مهدی ارتباط قایل شویم؟
▪ صیام: ذکر شده است که امام مهدی در زمانی می‏آید که مسلمین حال بدی، مانند امروز و یا بدتر از آن، دارند و حال دیگر ساکنان زمین بدتر از مسلمان‏هاست. همین مردم، اعم از مسلمان و مسیحی، ساکن فلسطین هستند. ظلم در آنجا از همه جای دیگر بیشتر است. حضرت عیسی با امام مهدی ملاقات می‏کند و هر دو به جنگ دجال، رهبر یهودیان، می‏روند و پیروز می‏شوند و تمام این حوادث مربوط به فلسطین است.
عیسای مسیح، در این سخنان، در نقش یک سردار جنگی دیده می‏شود که در پی شکست دادن دشمن و دست‏یابی به اهدافش از راه جنگ است; اما مسیحیت از او یک سیمای صلح‏طلب، و به اصطلاح مهربان و ضد جنگ، حکایت می‏کند. شما چگونه این دو نقش متضاد را تفسیر می‏کنید؟
▪ شاهین: اینجا تضادی نیست. بازگشت دوم مسیح برای این است که شر را سرنگون نماید و خیر را حاکم و این جنگ‏هایی که اکنون صحبت‏شد، ناشی از شرایط محیط و تاریخ است و نه اینکه رسالت مسیح علیه السلام جنگ باشد. در غرب یک سیمای ساختگی از مسیح ترویج می‏شود که، دقیقا، طبق همان سخن است که شما فرمودید.
در اینجا رابطه‏ای میان ظهور امام زمان و بازگشت مسیح دیده می‏شود؟
▪ شاهین: خیر، البته آنچه آقای صیام گفته است، یک دیدگاه اسلامی است; اما مسیحیت اشاره‏ای به این معنا که مهدی و یا احمد ظهور می‏کند، ندارد.
با توجه به اینکه غرب منتظر ظهور و بازگشت مسیح علیه السلام است و نه حضرت مهدی، چگونه، عقلا، تصور می‏شود که آنها تابع حضرت مهدی شوند؟
▪ جرادی: کلمات متون دینی، الفاظی نمادین است که نیاز به تعمق و تفسیر دارد و نمی‏شود، صرفا، با شکل ظاهری آن مواجه شد. ولی من می‏توانم تاریخ آینده را با توجه به روایات وارده در مورد حضرت مهدی بازخوانی و برداشتی از آن ارائه نمایم. اما با توجه به حوادث تلخ کنونی که متولی آن استعمار آمریکا و اسرائیل است، موازنه فعلی نیروها در سطح جهان و حوادثی که در قدس شریف رخ می‏دهد، تا حدی، با متون روایات وارد در باب حضرت مهدی هم‏خوانی دارد.
خلاصه اینکه، همه این روایات در مورد منطقه‏ای خاص و محدود است که در آنجا اضطراب‏ها و تنش‏ها به پایان می‏رسد و آن، نقطه آغاز صلح یعنی فلسطین است; چون در آنجا ما شاهد یک برتری‏طلبی منفی و نابکارانه از سوی یهودیان و حامیان استکباری آنها هستیم. اما این مستکبران با دو مانع عمده روبه‏رو هستند: فرایند ظهور امام مهدی که با تمام تفصیلات و تشکیلات دنیوی و اخروی در برابرشان است و ظهور حضرت عیسی علیه السلام. بنابراین، پروسه ظهور امام مهدی یک نوع وفاق جهانی ایجاد می‏کند و، براساس باورهای اسلامی ما، مسیحیت هم به برکت نزول عیسی علیه السلام با مسلمان‏ها متحد می‏شود .
حضرت عیسی علیه السلام دجال را می‏کشد که بسیار مهم است. دجال مردی یک چشم، شبیه ژنرال «موشه دایان‏»، تروریست و وزیر جنگ اسبق رژیم صهیونیستی. در روایت آمده است که مسیح، دجال را مانند مس گداخته‏ای که در حرارت بالا ذوب می‏شود، می‏کشد.
از متون دینی انتظار می‏رود که پیام‏هایشان را درباره دسته‏ها و جماعات صهیونیستی، به صورت قطعی، رسا و پر حرارت بیان کنند. وقتی که متون دینی می‏خواهند درباره یهود اعلام موضع کنند، در حقیقت، درباره جریانی سخن می‏گویند که یهودیان و در مرکز آنها، صهیونیست‏ها قرار دارند; پس، روشن است که سخن باید قاطع و برنده باشد . متاسفانه ما به جای اینکه قاطعیت را از متون دینی در برابر جریان انحرافی، مانند یهود، درک کنیم، اضطراب، تنش، درگیری و خون‏ریزی را استنباط می‏کنیم و آن را چون خیمه‏ای بر روی همه دوره حکومتی حضرت مهدی می‏کشیم و اشتباها استنباط می‏کنیم که حضرتش با همه سر جنگ دارد.
▪ صیام: نقل می‏کنم. از کتاب او به نام در تجدیدالدین و احیائه از ابوالاعلاء، یکی از متفکران مسلمان، درباره اوصاف امام مهدی چنین آمده است: یک رهبر و پیشوای طراز اول در زمان خودش است; بر دانش‏های جدید، خبیر، بصیر و پیشگام است; رهبری خوش‏فهم نسبت‏به مسائل زندگی مردم است; برای جهانیان، برتری اندیشه و عقل خویش را ثابت می‏کند; ابتکار و درایت‏سیاسی خود را به منصه ظهور می‏رساند; دانش‏های جنگی و فنون نظامی زمان را بهتر از بقیه می‏داند; همه نسل‏های معاصرش، او را دانشمندتر از خود می‏دانند; او مانند سایر افراد است; اما بر حسب ظاهر دارای نشانه‏های معین است; خودش را معرفی نمی‏کند; بلکه از خلال عملکرد او می‏فهمند که او همان مهدی موعود است. البته، از فوت او و از روی کردار حسنه‏اش درک می‏کنند که سنت و خلافت نبوی را دوباره احیا کرده است، می‏فهمند که او همان مهدی موعود بوده است.
لذا، شخص دیگری غیر از پیامبر نمی‏داند که مهدی موعود چه کسی است و کسی هم نمی‏تواند این ادعا را بنماید و غیر از پیامبر هیچ‏کس دیگر از وظایف و مسئولیت‏های حضرت مهدی هم در این دنیا خبر ندارد.
▪ جرادی: سخن آقای صیام که رسول خدا صلی الله علیه و آله نسبت ‏به مهدی بشارت داده است و اینکه نام او احمد و یا محمد است، مطلب مشهوری است و کسی در آن ادعای خلاف ندارد. اما او هنگام خروج، خودش، اعلام می‏دارد که مهدی و یا محمدبن‏الحسن است. باوری که ما نسبت‏به امام مهدی داریم این است که او متصدی هدایت و اصلاح جهان است و نمی‏شود کسی رهبر باشد، ولی در برنامه‏هایش ابهام و تردید وجود داشته باشد و یا برنامه‏هایش را نگوید و بدون هدف قیام کند.
موضع کلیسا در برابر این واقعیت که در آنجا یک نوع مسیحیت تحت انقیاد صهیونیسم وجود دارد، چیست؟
شاهین: با مقاومت در دو حوزه، در برابر این جریان انحرافی می‏ایستیم:
ـ حوزه درونی: شما هم‏اکنون در صحنه سیاسی شاهد هستید که مسیحیان عرب در خاورمیانه، متحد با مسلمان‏ها، در برابر صهیونیست‏ها ایستادگی می‏کنند
ـ حوزه بیرونی: ایاد زرلور، دبیر کل انجمن کلیساهای خاورمیانه، به شدت نگران مسیحیت غرب و به خصوص آمریکایی‏هاست و اقدامات نیکی انجام داده است: همیشه آنها را از چیزهایی که برای ما مهم است، آگاه می‏کند، به خصوص مسئله فلسطین را مطرح می‏کند; اعمال مسیحیت، تحت‏سلطه صهیونیسم را افشا می‏کند; تبلیغات صهیونیست و مسیحیان را خنثی می‏کند. ایشان گروه‏های عملیاتی به نام «ترانس فورس‏» را برای این منظور ایجاد کرده است; مرتبا از هیئت‏های نمایندگی کلیساهای آمریکا به خاورمیانه دعوت می‏کند و طی سالیان متمادی این مهم را، به خصوص در لبنان و فلسطین و سوریه، انجام می‏دهند تا با جماعات و گروه‏های مسلمان و مسیحی خاورمیانه دیدار نمایند و از مشکلات، به شکل عینی آگاه شوند. زمانی که آنها به آمریکا برمی‏گردند، به شکلی عجیب از تحت‏تاثیرقرارگرفتن و غافلگیر شدنشان سخن می‏گویند و اقرار می‏کنند که تا کنون نتوانسته بودند حقیقت را از ورای تبلیغات رسانه‏های معلوم‏الحال پیدا نمایند و اکنون متوجه شده‏اند که وضعیت‏خاورمیانه چگونه است.
● اشاره
۱) «مسیحیت صهیونیستی‏» مفهومی است که به تازگی در ادبیات دینی و سیاسی ما جریان یافته است. این آیین در میان راست‏گرایان مسیحی، عمدتا پروتستان، متعلق به فرقه کلیسای انجیلی، رواج دارد. مسیحیت صهیونیستی نوعی «بنیادگرایی افراطی مسیحی‏» است و معتقد است‏خداوند مقرر کرده است که بشر باید هفت مرحله را از سر بگذراند و یکی از آنها نبردی ست‏به نام «آرماگدون‏». آرماگدون در اصل «هار مجدد»، به معنای «کوه مجدد»، محلی در شمال فلسطین و در کرانه غربی رود اردن است. «راست‏گرایان مسیحی‏» برقراری صلح پایدار در منطقه خاورمیانه را تا قبل از آمدن «منجی‏» و وقوع «نبرد نهایی‏» غیرممکن می‏دانند و عقیده دارند که برای فراهم‏سازی بازگشت مجدد مسیح موعود، باید زمینه‏های جنگ بزرگ آرماگدون را فراهم ساخت. ازاین‏رو، آنان بر طبل جنگ می‏کوبند و معتقدند که «خشونت‏ها مردم را به فکر می‏اندازد که آیا مسیح در حال ظهور است‏». راست‏گرایان مسیحی وقایع یازده سپتامبر را نقطه عطفی در تبلیغات ستیزه‏جویانه خود علیه اسلام قرار دادند. جری فالول، پاتریک رابرستون و جری وانیز از کشیشانی بودند که حملات گسترده‏ای علیه اسلام، مسلمانان و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به راه انداختند. (۱)
۲) مسیحیت صهیونیستی کسانی هستند (در میان جامعه ما نیز نمونه‏هایی دارد) که می‏گویند باید خرابی‏های دوران آخرالزمان را بیشتر کرد تا شرایط ظهور «موعود» فراهم شود. البته، درست است که «موعود منجی‏» زمانی ظهور می‏کند که فساد، جنگ و خرابی فراگیر شده باشد، اما این نابخردی است که کسانی برای زمینه‏سازی ظهور منجی، خود را در زمره شیطان‏ها و مفسدان قرار دهند و دین و انسانیت‏خود را تباه سازند. این فساد و جنگ، به طور طبیعی، از سوی شیطان‏های بزرگ و کوچک پدید خواهد آمد و معنا ندارد مؤمنان به اسلام یا به مسیح، خود را از جمله سربازان شیطان قرار دهند. مسیحیان صهیونیستی، بدون هیچ تردیدی، از جمله این نابخردان هستند و شاید دجال تک‏چشم نیز نماد آنان باشد که یک‏سویه‏نگر است، همه چیز را تنها از یک چشم می‏بیند، همه را با یک بینش تنگ و شیطانی تفسیر می‏کند و بر طبل جنگ و فساد می‏کوبد.
۳) چنان‏که در این گفت‏وگو نیز مشاهده می‏شود، همه ادیان و فرقه‏های مهم مذهبی در انتظار آمدن «موعود منجی‏» هستند و هیچ‏یک از صادقان اهل تعلق، افکاری از قبیل مسیحیت صهیونیستی را تایید نمی‏کنند.
محمدامیر ناصری
پی‏نوشت:
۱) رک: علی فهیم دانش، «مسیحیان صهیونیست را بهتر بشناسیم‏» ، موعود، ش ۴۰ . در این شماره نشریه موعود مقالات دیگری نیز در زمینه مسیحیت صهیونیستی وجود دارد که برای آشنایی بیشتر خوانندگان با این فرقه افراطی مفید است .
منبع : درگاه پاسخگویی به مسایل دینی


همچنین مشاهده کنید