شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

ضدیت میراثی با امریکا


ضدیت میراثی با امریکا
ضدیت با امریکا از این نوع، برخاسته از مخالفت با اشتباهات گذشته یی است که امریکا در جامعه یا کشوری دیگر مرتکب شده است. به عنوان مثال مخالفت با امریکا در مکزیک ناشی از تجربه حمله نظامی امریکا و اشکال گوناگون امپریالیسم طی دویست سال گذشته است. انقلاب ایران در سال ۷۹ و متعاقب آن بحران گروگانگیری ریشه در خاطره دخالت های ایالات متحده در امور سیاسی ایران از دهه پنجاه میلادی داشت. بین سال های آخر دهه شصت میلادی تا پایان قرن بیستم شدیدترین ضدیت ها با امریکا در اروپای غربی به ویژه اسپانیا و یونان به وجود آمده است، چرا که هر دو کشور جنگ های داخلی را پشت سر گذاشته اند و ایالات متحده از دیکتاتورهای سرکوبگر این کشورها حمایت می کرده است.
اگر اشتباهات تازه (که وقوع آن در فضای رقابتی و آشفته بین الملل به راحتی امکان پذیر است) یا نوع دیگری از ضدیت با امریکا به تقویت آن نینجامد می توان انتظار داشت این تضاد میراثی به مرور زمان کاهش یابد. در حالی که این پدیده همچنان پابرجاست، به نظر می رسد شکل حامی سیاست های ضدامریکایی و مدارا با جنبش های ضدامریکایی افراطی تر را به خود بگیرد تا عامل حملات مستقیم علیه ایالات متحده یا شهروندان این کشور در خارج باشد، اما در هر حال همان طور که از مورد یونان پیداست نباید حمله به سفارتخانه ها و پرسنل دیپلماتیک را به طور کلی از نظر دور داشت.
گونه های دیگر ضدیت با امریکا می تواند عاملی در ایجاد تضاد میراثی باشد. به عنوان مثال ممکن است از نظر ملی گرایان یا افراطیون، ایالات متحده به کشورشان زیان وارد کرده باشد در حالی که از نظر لیبرال ها و سوسیال دموکرات ها رفتار امریکا تا حد زیادی دوستانه بوده است.
● نگاهی به ضدیت با امریکا
به عقیده «کاتزنستین» و «کوهن» این شش گونه از تضاد با امریکا در یک قالب واحد قرار نمی گیرند. موافقان گونه های متفاوت ضدیت با امریکا می توانند نگرش های گوناگونی داشته باشند. برای نمونه، مسلمانان با فرهنگ رایج در تجاری کردن روابط جنسی به تصور اینکه زنان از مردسالاری رها شوند با اصول لیبرال سکولار مخالفت می ورزند.
در مقابل سوسیال ها و مسیحیان دموکرات اروپا ممکن است با فرهنگ رایج امریکا موافق باشند اما مجازات اعدام و عدم همسویی این کشور با اصول مشترک لیبرال ها مورد انتقاد آنهاست. ضدیت لیبرال ها با امریکا تنها یک مخالفت است زیرا از نظر حامیان امریکا تنها در همسویی با اصول تعهدی خود ناکام مانده است؛ اصولی که کاملاً بر ضد افراطی گری مذهبی است و شدیداً مورد استقبال لیبرال ها است. مخالفان افراطی سکولار ممکن است مخالف سرمایه داری و حمایت ایالات متحده از آن باشند، اما شاید از عقل گرایی علمی، برابری جنسی و سکولاریسم استقبال کنند.
علاوه بر این، بنیادگرایی اسلامی، لیبرالیسم و مارکسیسم می توانند عاملی در تقویت ضدیت با امریکا محسوب شوند. همچنین این پدیده مورد استقبال مردمی است که هیچ کدام از باورهای فوق را
نمی پذیرند اما نگران اقدامات ایالات متحده هستند یا به انتقاد از سیاست های این کشور می پردازند.
صرف نظر از مخالفان افراطی، جوامعی که مخالفت شان را با توجه به جنبه هایی نظیر سیاست خارجی ابراز می کنند با در نظر گرفتن سایر ابعاد جامعه امریکا طرفدار این کشور محسوب می شوند. علاوه بر این ممکن است در سایر مواقع به لحاظ سیاسی از ایالات متحده حمایت کنند. زمانی که اقدامات امریکا در جهت منافع لیبرال ها و سوسیال دموکرات ها و ملی گرایان باشد تمامی آنان حامی اقدامات این کشور خواهند بود.
دسته بندی برداشت های گوناگون در ضدیت با امریکا نشان دهنده آن است که این پدیده به راحتی با سه بعدی که در ابتدای این مقاله ذکر شد قابل توجیه نیست، اگر چه هر کدام مسائلی را بیان می کنند. ملی گرایی ضدامریکایی می تواند از احساس تهدید و خطر ناشی از عدم موازنه قدرت ناشی شود. تضادهای ارزشی میان اروپا و امریکا می تواند افزایش تضاد سوسیالیستی با امریکا را به همراه آورده و تضاد هویت ها نیز می تواند ضدیت با امریکا را به صورت افراطی ایجاد کند. به هر حال دیدگاه های ضدامریکایی لیبرال، میراثی و نخبگان به خوبی در این چارچوب های کلی قرار نمی گیرند. سایر طبقه بندی ها از ضدیت با امریکا تنها تا حدودی با مفاهیم کلی عدم موازنه قدرت جهانی سازی و تضاد هویت ها هماهنگی دارند. بنابراین، چرا طیف وسیعی از ضدیت با امریکا وجود دارد؟ دلایل وجود نگرش های ضدامریکایی متفاوت چیست؟ و چرا دیدگاه های پایدار و انعطاف پذیر در ضدیت با امریکا تاثیر آشکار ناچیزی بر سیاست و رفتار سیاسی این کشور داشته اند؟ «کاتزنستین» و «کوهن» در کتاب خود عنوان می کنند که پیچیدگی این موضوع در سایه این واقعیت روشن می شود که نمادهای امریکایی به لحاظ پوشش طیفی از ارزش ها با معانی گوناگون برای مردم مختلف یا حتی یک فرد، حساس هستند.
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید