یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

روسیه، بازیگری میان ایران و آمریکا


روسیه، بازیگری میان ایران و آمریکا
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، کشور روسیه سعی کرده در قامت یک بازیگر مستقل بین المللی و به عنوان قدرت منطقه ای، نقش مهمی در تحولات جهانی به ویژه در مناطق اروپای شرقی، آسیای مرکزی، قفقاز و خاور میانه ایفا نماید. این روند طی سال های گذشته با توجه به رشد سریع اقتصادی و بازسازی وجهه بین المللی روسیه در دوران زمامداری «ولادیمیر پوتین» تشدید شده است. به نحوی که روسیه تلاش می کند ضمن گسترش روابط با اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا و همچنین ایفای نقش موثرتر در معادلات جهانی، از نظر استراتژیکی نیز مستقل عمل نماید.
در این راستا روسیه خواستار تعدیل یک جانبه گرایی ایالات متحده شده و به همین سبب در مواقع گوناگون از همراهی کامل با واشنگتن سر باز زده و برای تثبیت هژمونی آمریکا در سطوح منطقه ای و جهانی به ایجاد مانع پرداخته است. در این زمینه مخالفت روسیه با حمله یک جانبه آمریکا به عراق و همکاری های تسلیحاتی و هسته ای با ایران را می توان از نمونه های مهم اتخاذ سیاست های چالش بر انگیز کرملین در قبال کاخ سفید به شمار آورد. از این رو در شرایطی که در حال حاضر گسترش ناتو به شرق و طرح سپر دفاع ضد موشکی از جمله مهمترین مباحث تشدید کننده ی اختلاف ها میان روسیه و آمریکا محسوب می شوند، روسیه سعی می کند در برنامه های هسته ای ایران به عنوان بازیگری قدرتمند و مقتدر میان ایران و غرب به ایفای نقش بپردازد. به نحوی که برنامه های هسته ای ایران و همکاری مسکو با تهران، از یک سو روابط کرملین و کاخ سفید را تحت تاثیر قرار داده و از سوی دیگر مسکو را به بازیگری مهم میان ایران و غرب مبدل کرده است.
بر این اساس در حال حاضر برنامه های هسته ای ایران و همکاری های اتمی مسکو با تهران، یکی از مهم ترین محورهای مناقشه میان روسیه و آمریکا را شکل می دهد. به نحوی که این همکاری ها یکی از مهمترین توافقات مسکو و واشنگتن که در دوره ریاست جمهوری پوتین و بوش حاصل شده بود را نیز تحت الشعاع خود قرار داده است. چرا که مجلس نمایندگان کنگره آمریکا، تصویب قرارداد روسیه - آمریکا درباره
همکاری های اتمی که در ماه مه سال ۲۰۰۸ از سوی مسکو و واشنگتن امضا شده بود (۱) را مشروط به توقف همکاری های هسته ای مسکو با تهران کرده است.
از این رو در شرایطی که طبق روند تایید اسناد در آمریکا، در صورت عدم اعتراض نمایندگان سنا یا مجلس نمایندگان، توافقنامه ها ۹۰ روز پس از ارائه به کنگره به اجرا در خواهند آمد، با این حال پیرامون این قرارداد، حاشیه های زیادی ایجاد شده است. به نحوی که قرارداد روسیه و آمریکا درباره همکاری صلح آمیز در زمینه انرژی اتمی که در آمریکا به «توافقنامه ۱۲۳» نیز شهرت دارد، با نظر منفی اکثر نمایندگان مجلس مواجه شده است. بنابراین در حالی که توافقنامه فوق، منافع قابل توجهی هم برای روسیه و هم برای آمریکا در بر دارد و موجب فروش بالقوه سوخت و اجزای اصلی رآکتورهای روسی توسط کمپانی های آمریکایی و دستیابی آمریکا به فناوری های روسی سوخت هسته ای می گردد، با این حال به نظر می رسد تا زمانی که نگرانی های کنگره نسبت به همکاری های هسته ای روسیه و ایران رفع نشود، روند تصویب آن متوقف خواهد ماند.
از سوی دیگر روسیه در واکنش به اتهامات مجدد آمریکا و اسرائیل علیه ایران، به جای انزوای تهران خواستار پیوستن این کشور به گفت وگوهای بین المللی پیرامون مشکلات خاورمیانه از جمله عراق، لبنان، افغانستان و فلسطین شده است. بر این اساس وزیر خارجه روسیه، «سرگئی لاوروف» در کنفرانس بین المللی «روسیه در قرن۲۱» اظهار داشت که «ما همواره از ایالات متحده آمریکا و اسرائیل که معتقدند ایران به تولید سلاح هسته ای مبادرت دارد، خواسته ایم که اگر دلیلی بر ادعای خود نسبت به ایران دارند، آن را ثابت کنند. ولی ما هنوز هیچ دلیل و مدرکی در این خصوص از آنها دریافت نکرده ایم.»
علاوه بر این همزمان با پایان مانور نظامی اسرائیل که از سوی دو مقام رسمی وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) به تمرینی برای حمله به تاسیسات هسته ای ایران تعبیر شد و همچنین طرح گمانه زنی های برخی رسانه های آمریکایی درباره اقدام اسرائیل علیه ایران، روسیه نیز به ابراز واکنش پرداخت و هرگونه تلاش برای استفاده از زور در موقعیت فعلی را مترادف با بوجود آمدن نتایج معکوس خواند. بر این اساس «ویتالی چورکین» نماینده روسیه در سازمان ملل، تهدید ایران به اقدام نظامی را ایجاد اختلال در روند جدید مذاکرات گروه ۱+۵ برای حل بن بست پرونده هسته ای ایران دانست. ضمن آنکه پیشتر نیز روسیه در واکنش به اظهارات «شائول موفاز» معاون نخست وزیر اسرائیل مبنی بر اجتناب ناپذیر بودن حمله به ایران، از این کشور خواسته بود که مسوولانه تر رفتار کند.
در نتیجه مقامات روسیه ضمن آنکه از واشنگتن و تل آویو خواسته اند که برای اتهامات خود بر ضد ایران، دلایل قانع کننده تری ارائه دهند، مخالفت خود با هرگونه اقدام نظامی و خودسرانه علیه ایران را نیز ابراز داشته اند. همچنین طی روزهای گذشته روسیه نه تنها روابط خود با ایران را کاهش نداده و جهت گیری های سیاست خارجی آمریکا را نادیده گرفته، بلکه چند قرارداد تجاری و اقتصادی نیز با تهران منعقد کرده است. بر این اساس ایران و روسیه در روز ۱ تیر ۱۳۸۷ اعلام کردند که در حال نهایی کردن توافقنامه ای برای ساخت ۱۰۰ هواپیمای مسافربری توپولف با ظرفیت ۲۱۰ نفر هستند و این تعداد هواپیما باید در طول یک دوره زمانی ۱۰ ساله ساخته شوند و در ناوگان هوایی ایران قرار گیرند. همچنین دو کشور در روز ۲ تیر با هدف برقراری ارتباط ترانزیتی، تفاهم نامه همکاری امضا کردند. ضمن آنکه «محمد نهاوندیان» رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران نیز از سرمایه گذاری ۵۷۰ میلیارد دلاری روسیه در بخش حمل و نقل ایران خبر داد.
به طور کلی اقدامات فوق می توانند از یک سو گامی جهت گسترش روابط دو جانبه میان مسکو و تهران و از سوی دیگر نشانه بی توجهی کرملین به تهدیدهای کاخ سفید تلقی گردند. به همین سبب نیز در واکنش به اظهارات مقامات روسی و عقد قراردادهای تجاری میان مسکو و تهران، «کاندولیزا رایس» وزیر امور خارجه آمریکا به اعلام خبری مبنی بر امضای قرارداد سپر ضد موشکی و ایجاد پایگاه رادار در جمهوری چک، در روز ۸ جولای در پراگ پرداخت تا نشان دهد که آمریکا در برابر تحرکات روس ها کاملا هوشیار عمل می کند. در نتیجه علیرغم آنکه مقامات آمریکایی بر این موضوع تاکید کرده اند که هدف اصلی طرح سپر دفاع موشکی، جلوگیری از پیامدهای خطرناک حملات موشکی و هسته ای از سوی کره شمالی و ایران است، با این حال کاملا روشن است که هدف آمریکا از استقرار سیستم سپر دفاع موشکی، از یک سو انباشت حداکثر قدرت و ارتقای جایگاه خود در منطقه و از سوی دیگر جداسازی روسیه از حوزه نفوذ سنتی و جلوگیری از ظهور یک رقیب جهانی جدید است.
این در حالی است که غرب و به خصوص آمریکا علاوه بر سپر دفاع موشکی، از پیوستن کشورهایی نظیر گرجستان و اوکراین به ناتو نیز به مثابه ابزاری جهت تهدید مسکو استفاده می کنند. به نحوی که هر گاه روسیه به قدرت نمایی در منطقه و جهان پرداخته، عملا تهدید گسترش ناتو به شرق و عضویت گرجستان و اوکراین در این پیمان نظامی امنیتی نیز برجسته تر از پیش شده است. این مسئله که تهدیدی امنیتی علیه مسکو تلقی می شود، از چنان قوتی برخوردار است که رئیس جمهور روسیه، «دیمیتری مدودوف» هر گونه گسترش سازمان پیمان آتلانتیک شمالی به شرق را موجب تخریب روابط روسیه با کشورهای اروپایی عنوان کرده است.
از این رو می توان چنین اذعان داشت که غرب و به خصوص ایالات متحده آمریکا سعی دارند با تاکید بر مسائلی نظیر سپر دفاع موشکی و عضویت گرجستان و اوکراین در ناتو، به نوعی در برابر سیاست های بلند پروازانه روسیه ایستادگی نمایند. چرا که انعقاد قرارداد سپر دفاع موشکی و یا پذیرش هر یک از کشورهای حوزه نفوذ روسیه در پیمان آتلانتیک شمالی، به منزله تلاش برای ضربه زدن به مسکو در جایگاه ابرقدرت جهانی و منزوی کردن این کشور در منطقه به شمار می آید. بر این اساس آمریکا سعی کرده با استفاده از ابزار فوق، همکاری های هسته ای ایران و روسیه را تحت تاثیر قرار دهد و مسکو را از ادامه همکاری با تهران باز دارد.
از سوی دیگر با توجه به روابط دوستانه ای که میان بوش و پوتین وجود داشت، به نظر می رسد تغیر موقعیت پوتین از ریاست جمهوری به نخست وزیری و دگرگونی قدرت در آمریکا به واسطه انتخابات ریاست جمهوری و جایجایی در کاخ سفید، تا حد زیادی روابط دو کشور را نیز تحت الشعاع خود قرار دهد. به خصوص که می توان روابط فعلی دو کشور را نیز به روابط شخصی و دوستانه بوش و پوتین نسبت داد. به نحوی که اگر میان آن دو روابط نزدیکی برقرار نبود، به احتمال زیاد مناسبات آمریکا و روسیه نیز به مراتب حادتر از وضعیت کنونی می شد. از این رو به نظر می رسد برقرای چنین روابطی میان «دیمیتری مدودوف» و «باراک اوباما» یا «جان مک کین» عملا غیر ممکن خواهد بود. به خصوص که هر دو نامزد ریاست جمهوری آمریکا نیز خواستار اتخاذ روش های غیر احساسی و غیرخصوصی نسبت به روسیه شده اند و اعلام کرده اند که تلاش خود را جهت خارج نمودن روسیه از کشورهای «گروه هشت G۸» به کار خواهند گرفت.
بر این اساس می توان چنین متصور شد که در آینده نزدیک، تعداد مناقشات میان روسیه و آمریکا افزایش یابد. به خصوص که از یک سو روسیه به نوعی اعتماد به نفس در دوران پوتین دست یافته و خود را بازیگری مهم در عرصه روابط بین الملل می داند و از سوی دیگر آمریکا نیز داعیه هژمونی بر جهان دارد. در این بین به نظر می رسد برنامه ها و فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران و همکاری های اتمی تهران و مسکو، به مثابه ابزاری در دست کرملین برای اخذ امتیازات بیشتر از غرب و به خصوص آمریکا مبدل شده است. از این رو ایالات متحده آمریکا نیز سعی می کند با اقداماتی نظیر انعقاد قرارداد سپر دفاع موشکی و طرح مباحث مربوط به گسترش ناتو به شرق، روس ها را تهدید نماید.
در نتیجه نمی توان اقدامات روس ها در خصوص حمایت های موضعی از ایران در برابر غرب را سیاست استراتژیکی مسکو محسوب نمود. در واقع روسیه نیز همانند هر کشور دیگری صرفا در راستای منافع ملی خود عمل می کند و سعی دارد همچون بازیگری زیرک، از روابط خاص ایران با غرب، بیشترین بهره را ببرد. چنانکه در بسیاری از طرح هایی که در تعارض با منافع ملی ایران بوده، به مشارکت و همکاری با ایالات متحده آمریکا پرداخته است. از این رو همکاری روس ها با تهران بیش از آنکه معلول مسائل استراتژیک باشد، به واسطه سیاست امتیازگیری از غرب و کسب منافع بیشتر صورت می گیرد.
به عبارت دیگر آنچه باعث موضع گیری روس ها به نفع تهران در برابر آمریکا شده، از یک سو در روابط خاص ایران و غرب و از سوی دیگر در سیاست خارجی فرصت طلبانه روس ها نهفته است. بر این اساس روس ها برای آنکه از یک سو به تهدیدهای آمریکا در خصوص گسترش ناتو به شرق و طرح هایی نظیر سپر دفاع موشکی، پاسخ دهند و از سوی دیگر از عرصه تعاملات جهانی قدرت های بزرگ خارج نشوند، با تاکید
بر مسائلی نظیر برنامه های هسته ای ایران، سعی در امتیازگیری از غرب دارند. از این رو می توان روسیه را بازیگری میان ایران و غرب به خصوص آمریکا محسوب نمود که در مواضع اعلانی و اقدامات عملی خود، از یک سو رفع تهدیدهای امنیتی و از سوی دیگر کسب منافع بیشتر را دنبال می کند.
در نتیجه تهران باید با تاکید بر این امر که در حال حاضر روسیه ابرقدرت جهانی یا یکی از دو بازیگر اصلی صحنه جهانی نیست، از حرکت های تاکتیکی کوتاه مدت پرهیز نماید و به روابط خود با مسکو عمق استراتژیک ببخشد. به خصوص با افزایش احتمالی مناقشات میان روسیه و آمریکا به سبب امضای قرارداد سپر ضد موشکی و قوت گرفتن عضویت گرجستان و اوکراین در ناتو، ایران باید با هوشمندی بیشتر از وجه المصالحه شدن میان روسیه و غرب، جلوگیری نماید و بیشترین بهره را از تعارضات آتی میان مسکو و غرب ببرد. به ویژه که ایران از توانایی ها و ظرفیت های بالقوه ای جهت ایجاد روابط برابر با روسیه برخوردار است و می تواند روسیه را به متحد استراتژیکی خود مبدل نماید.
نویسنده : شعیب بهمن
پی نوشت:
۱- قرارداد روسیه و آمریکا درباره همکاری صلح آمیز در زمینه انرژی اتمی که حاص مذاکرات مشترک پوتین و بوش است، روز ۶ ماه مه ۲۰۰۸ در مسکو توسط «ویلیام برنس» سفیر ایالات متحده در روسیه و «سرگئی کرینکو» رئیس شرکت دولتی «روس اتم» امضا شد.
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید