سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

وصیت امام علی (ع)


وصیت امام علی (ع)
علی علیه السلام در سراسر عمر خود با مرگ دست به گریبان بود، او شب هجرت پیغمبر صلی الله علیه و آله در فراش آن حضرت كه قرار بود شجاعان قبائل عرب آن را زیر شمشیرها بگیرند آرمیده بود، علی علیه‌السلام در غزوات اسلامی همواره دم شمشیر بود و حریفان و مبارزان وی قهرمانان شجاع و مردان جنگ بودند، او می‌فرمود برای من فرق نمی‌كند كه مرگ به سراغ من آید و یا من به سوی مرگ روم بنابر این برای او هیچگونه جای ترس نبود، علی علیه السلام وصیت خود را به حسنین علیهماالسلام چنین بیان فرمود:
&#۰۳۹;&#۰۳۹;اوصیكما بتقوی الله و ان لا تبغیا الدنیا و ان بغتكما، و لا تأسفا علی شی‏ء منها زوی عنكما...&#۰۳۹;&#۰۳۹; شما را به تقوی و ترس از خدا سفارش می‌كنم و این كه دنیا را نطلبید اگر چه ‏دنیا شما را بخواهد و به آنچه از (زخارف دنیا) از دست شما رفته باشد تأسف مخورید و سخن راست و حق گوئید و برای پاداش (آخرت) كار كنید، ستمگر را دشمن باشید و ستمدیده را یاری نمائید.
شما و همه فرزندان و اهل بیتم و هر كه را كه نامه من به او برسد به تقوی و ترس از خدا و تنظیم امور زندگی و سازش میان خودتان سفارش می‌كنم زیرا از جد شما پیغمبر صلی الله علیه و آله شنیدم كه می‌فرمود سازش دادن میان دو تن (از نظر پاداش) بهتر از تمام نماز و روزه (مستحبی) است، از خدا درباره یتیمان بترسید و برای دهان آنها نوبت قرار مدهید (كه گاهی سیر و گاهی گرسنه باشند) و در اثر بی‌توجهی شما در نزد شما ضایع نگردند، درباره همسایگان از خدا بترسید كه آنها مورد وصیت پیغمبرتان هستند و آن حضرت درباره آنان همواره سفارش می‌كرد تا این كه ما گمان كردیم برای آنها (از همسایه) میراث قرار خواهد داد. و بترسید از خدا درباره قرآن كه دیگران با عمل كردن به آن بر شما پیشی نگیرند، درباره نماز از خدا بترسید كه ستون دین شما است و درباره خانه پروردگار (كعبه) از خدا بترسید و تا زنده هستید آن را خالی نگذارید كه اگر آن خالی بماند (از كیفر الهی) مهلت داده نمی‌شوید و بترسید از خدا درباره جهاد با مال و جا ن و زبانتان در راه خدا، و ملازم همبستگی و بخشش به یكدیگر باشید و از پشت كردن به هم و جدائی از یكدیگر دوری گزینید، امر به معروف و نهی از منكر را ترك نكنید (و الا) اشرارتان بر شما حكمرانی كنند و آنگاه شما (خدا را برای دفع آنها می‌خوانید) و او دعایتان را پاسخ نگوید.
ای فرزندان عبدالمطلب مبادا به بهانه این كه بگوئید امیرالمؤمنین كشته شده ا ست در خون‌های مردم فرو روید و باید بدانید كه به عوض من كشته نشود مگر كشنده من، بنگرید زمانی كه من از ضربت او مردم شما هم به عوض آن، ضربتی به وی بزنید و او را مثله نكنید كه من از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم كه می‌فرمود از مثله كردن اجتناب كنید اگر چه نسبت به سگ آزار كننده باشد.
علی علیه السلام پس از ضربت خوردن در سحرگاه شب ۱۹ رمضان تا اواخر شب ۲۱ در خانه بستری بود و در این مدت علاوه بر خانواده آن حضرت بعضی از اصحابش ‏نیز جهت عیادت به حضور وی مشرف می‌شدند و در آخرین ساعات زندگی او از كلمات گهربارش بهره‏مند می‌گشتند از جمله پندهای حكیمانه او این بود كه فرمود: انا بالامس صاحبكم و الیوم عبرهٔ لكم و غدا مفارقكم؛ من دیروز مصاحب شما بودم و امروز وضع و حال من مورد عبرت شما است و فردا از شما مفارقت می‌كنم.
مقداری شیر برای علی علیه السلام حاضر نمودند كمی میل كرد و فرمود به زندانی خود نیز از این شیر بدهید و او را اذیت و شكنجه نكنید اگر من زنده ماندم خود، دانم و او و اگر درگذشتم فقط یك ضربت به او بزنید زیرا او یك ضربت بیشتر به من نزده است و رو به فرزندش حسن علیه السلام نمود و فرمود:
یا بنی انت ولی الامر من بعدی و ولی الدم فان عفوت فلك و ان قتلت فضربهٔ مكان ضربهٔ؛ پسر جانم پس از من تو ولی امری و صاحب خون من هستی اگر او را ببخشی خود دانی و اگر به قتل رسانی در برابر یك ضربتی كه به من زده است یك ضربت به او بزن.
چون علی علیه السلام در اثر سمی كه به وسیله شمشیر از راه خون وارد بدن نازنینش شده بود بی‌حال و قادر به حركت نبود لذا در این مدت نمازش را نشسته می‌خواند و دائم در ذكر خدا بود، شب ۲۱ رمضان كه رحلتش نزدیك شد دستور فرمود برای آخرین دیدار اعضای خانواده او را حاضر نمایند تا در حضور همگی وصیتی دیگر كند.
اولاد علی علیه السلام در اطراف وی گرد گشتند و در حالی كه چشمان آنها از گریه سرخ شده بود به وصایای آن جناب گوش می‌دادند، اما وصیت او تنها برای اولاد وی نبود بلكه برای تمام افراد بشر تا انقراض عالم است زیرا حاوی یك سلسله دستورات اخلاقی و فلسفه عملی است و اینك خلاصه آن:
ابتدای سخنم شهادت بیگانگی ذات لایزال خداوند است و بعد به رسالت محمدبن عبدالله صلی الله علیه و آله كه پسر عم من و بنده و برگزیده خداست، بعثت او از جانب پروردگار است و دستوراتش احكام الهی است، مردم را كه در بیابان جهل و نادانی سرگردان بودند به صراط مستقیم و طریق نجات هدایت فرموده ‏و به روز رستاخیز از كیفر اعمال ناشایست بیم داده است.
ای فرزندان من، شما را به تقوا و پرهیزكاری دعوت می‌كنم و به صبر و شكیبائی در برابر حوادث و ناملایمات توصیه می‌نمایم پای بند دنیا نباشید و بر آنچه از دست شما رفته حسرت نخورید، شما را به اتحاد و اتفاق سفارش می‌كنم و از نفاق و پراكندگی بر حذر می‌دارم، حق و حقیقت را همیشه نصب العین قرار دهید و در همه حال چه هنگام غضب و اندوه و چه در موقع رضا و شادمانی از قانون ثابت عدالت پیروی كنید.
ای فرزندان من، هرگز خدا را فراموش مكنید و رضای او را پیوسته در نظر بگیرید با اعمال عدل و داد نسبت به ستمدیدگان و ایثار و انفاق به یتیمان و درماندگان، او را خشنود سازید، در این باره از پیغمبر صلی الله علیه و آله شنیدم كه فرمود هر كه یتیمان را مانند اطفال خود پرستاری كند بهشت خدا مشتاق لقای او می‌شود و هر كس مال یتیم را بخورد آتش دوزخ در انتظار او می‌باشد.
در حق اقوام و خویشاوندان صله رحم و نیكی نمائید و از درویشان و مستمندان دستگیری كرده و بیماران را عیادت كنید، چون دنیا محل حوادث است بنابر این خود را گرفتار آمال و آرزو مكنید و همیشه در فكر مرگ و جهان آخرت باشید، با همسایه‏های خود به رفق و ملاطفت رفتار كنید كه از جمله توصیه‏های پیغمبر صلی الله علیه و آله نگهداری حق همسایه است. احكام الهی و دستورات شرع را محترم شمارید و آنها را با كمال میل و رغبت انجام دهید، نماز و زكوهٔ و امر به معروف و نهی از منكر را بجا آورید و رضایت خدا را در برابر اطاعت فرامین او حاصل كنید.
ای فرزندان من، از مصاحبت فرو مایگان و ناكسان دوری كنید و با مردم صالح و متقی همنشین باشید، اگر در زندگی امری پیش آید كه پای دنیا و آخرت شما در میان باشد از دنیا بگذرید و آخرت را بپذیرید، در سختی‌ها و متاعب روزگار متكی به خدا باشید و در انجام هر كاری از او استعانت جوئید، با مردم به رأفت و مهربانی و خوشروئی و حسن نیت رفتار كنید و فضائل نفسانی مخصوصا تقوا و خدمت به نوع را شعار خود سازید، كودكان خود را نوازش كنید و بزرگان و سالخوردگان را محترم شمارید. اولاد علی علیه السلام خاموش نشسته و در حالی كه غم و اندوه گلوی آنها را فشار می‌داد به سخنان دلپذیر و جان پرور آن حضرت گوش می‌دادند، تا این قسمت از وصیت علی علیه السلام درس اخلاق و تربیت بود كه عمل بدان هر فردی را به حد نهائی كمال می‌رساند آن حضرت این قسمت از وصیت خود را با جمله لا حول ولا قوهٔ الا بالله العلی العظیم به پایان رسانید و آنگاه از هوش رفت و پس از لحظه‏ای چشمان خدابین خود را نیمه باز كرد و فرمود: ای حسن سخنی چند هم با تو دارم، امشب آخرین شب عمر من است چون در گذشتم مرا با دست خود غسل بده و كفن بپوشان و خودت مباشر اعمال كفن و دفن من باش و بر جنازه من نماز بخوان و در تاریكی شب دور از شهر كوفه جنازه مرا در محلی گمنام به خاك سپار تا كسی از آن آگاه نشود.
عموم بنی‏هاشم مخصوصا خاندان علوی در عین خاموشی گریه می‌كردند و قطرات اشگ از چشمان آنها بر گونه‏هایشان فرو می‌غلطید، حسن علیه السلام كه از همه نزدیكتر نشسته بود از كثرت تأثر و اندوه، امام علیه السلام را متوجه حزن و اندوه خود نمود علی علیه السلام فرمود ای پسرم صابر و شكیبا باش و تو و برادرانت را در این موقع حساس به صبر و بردباری توصیه می‌كنم.
سپس فرمود از محمد هم مواظب باشید او هم برادر شما و هم پسر پدر شما است و من او را دوست دارم.
علی علیه السلام مجددا از هوش رفت و پس از لحظه‏ای تكانی خورد و به حسین علیه السلام فرمود پسرم زندگی تو هم ماجرائی خواهد داشت فقط صابر و شكیبا باش كه ان الله یحب الصابرین .
منبع : سایت دوستان


همچنین مشاهده کنید