یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

فاطمه(س) به روایت معصوم(ع)


فاطمه(س) به روایت معصوم(ع)
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها دخت پاك و مطهر عالی‏ترین عنصر خلقت، محمد مصطفی(ص) و یگانه كفو و همتای امیرالمؤمنین(ع) مورد احترام خاك تا افلاك و ملك تا ملكوت اعلی است.
گاهی شكوه بانوی بزرگ جهان كه خلقت جهان، در گرو آن حوریه منزه است، چنان دل و جان بشر خاكی را لبریز می‏سازد كه توان سخن گفتن را از آدمی می‏گیرد. جایگاه رفیع فاطمه اطهر خیره كننده دیدگان هربیناست. شخصیتی كه تنها پیشوایان معصوم(ع) او را شناختند و دیگران تنها زوایایی از شخصیت آن بانوی بزرگ اسلام را خواهند شناخت. از این‏رو، در این نوشتار مختصر، برآنیم ابعاد شخصیتی آن حضرت را در كلمات گوهربار پیشوایان معصوم(ع) كه همتای آن حضرتند، مورد بررسی قرار دهیم.
● فاطمه(س) از نگاه پیامبر(ص)
پیامبر اكرم(ص) در موارد گوناگون و به مناسبتهای مختلف و با تعابیر متفاوت مقام و عظمت فاطمه(س) را ستوده است. آن حضرت كه خود مربی فاطمه(س) بوده و در پرورش جنبه‏های وجودی او بزرگترین نقش را داشته است، بهتر از هر كس می‏تواند درباره وی و ویژگی‏های والایش سخن بگوید. بنابراین، شایسته است برخی سخنان گوهربار پیامبر(ص) را كه در شأن و عظمت آن بانوی بزرگ بیان شده، مرور نماییم.
فاطمه، برترین زنان عالم است؛ پیامبر اكرم(ص) در مناسبتهای بسیار فرمود: فاطمه(س) بهترینِ زنان جهان است. روزی علی و فاطمه و حسن و حسین(ع) در محضر پیامبر(ص) بودند، كه آن حضرت فرمود: پروردگارا! تو خود می‏دانی اینان اهل‏بیت و گرامی‏ترین انسانها نزد من هستند؛ پس دوست بدار كسانی كه اینها را دوست می‏دارند و دشمن بدار كسانی كه اینان را دشمن می‏دارند .. . و كمك كن كسانی را كه به اینها كمك می‏كنند و آنان را از هر ناپاكی، پاك گردان و آنان را از هر گناهی در امان بدار؛ آن‏گاه، فرمود: یا علی! تو امام امت و جانشین من هستی، كه مومنان را به سوی بهشت هدایت می‏كنی و گویا می‏بینم دخترم «فاطمه» در حالی كه بر اسبی از نور سوار است و فرشتگان زیادی اطراف اویند، وارد صحنه قیامت می‏شود، و زنان مؤمن امتم را به بهشت سوق می‏دهد. پس هر زنی كه در شبانه‏روز نماز بخواند و روزه به جا آورد و حج كند و زكات مالش را بپردازد و از شوهرش اطاعت كند و بعد از من، ولایت «علی» را بپذیرد، با شفاعت دخترم فاطمه وارد بهشت می‏شود؛ او سرور زنان جهان است. سؤال شد، آیا فاطمه(س) سرور زنان این جهان است؟ فرمود: مریم دختر عمران، بانوی زنان زمان خود بود؛ ولی، فاطمه(س) سرور همه زنان جهان از اولین و آخرین است. او هنگامی كه در محراب عبادت می‏ایستد، هفتادهزار فرشته از فرشتگان مقرّب الهی بر او سلام گفته و همان ندایی را كه به مریم می‏گفتند، او را نیز مورد خطاب قرار داده و می‏گویند: «ان الله اصطفاكِ و طهرّكِ و اصطفاكِ علی نساء العالمین؛ همانا خداوند تو را برگزید و پاكیزه گردانید و در میان زنان جهان تو را برتری داد.»
عایشه می‏گوید: روزی صدیقه طاهره نزد پیامبر(ص) آمد در حالی كه حركت او شباهت زیادی به راه رفتن پیامبر(ص) داشت. رسول خدا تا چشمش به جمال فاطمه افتاد، فرمود: آفرین بر تو دخترم. آن‏گاه او را كنارش، نشاند. بعد از مدتی، سخنی آرام در گوش او گفت: زهرا(س) از شنیدن این سخن گریان شد.
از فاطمه سؤال كردم: چرا گریه می‏كنی؟ قبل از جواب فاطمه(س)، بار دیگر پیامبر سخنی آهسته با دختر خود گفت و زهرا(س) از این خبر خوشحال شد و خندید.
من گفتم: تا امروز چنین خوشحالی همراه با غم ندیدم. سبب این دو را از ایشان جویا شدم. فاطمه(س) در جواب فرمود: من راز پدر را افشاء نمی‏كنم.
این راز همچنان پوشیده ماند تا زمانی كه پیامبر خدا(ص) رحلت فرمود؛ آن‏گاه بار دیگر سؤال را با ایشان مطرح كردم، فاطمه(س) در پاسخ فرمود: در آن روز پیامبر به من فرمود: جبرئیل در هر سال یك بار قرآن را بر من عرضه می‏كرد، ولی امسال دو بار. من از این امر متوجه شدم كه زمان رحلتم فرا رسیده است و تو از خاندان من، نخستین كسی هستی كه به من ملحق می‏شوی. از این سخن پیامبر(ص) ناراحت شدم. سپس فرمود: آیا خوشحال نمی‏شوی كه به تو خبر دهم: «برترین زنان بهشت یا زنان با ایمان هستی؟! از شنیدن این خبر خوشحال شدم و خندیدم.»
«سیده» زنی است كه برتر از دیگران باشد. ملاكهای فضیلت معیارهای مادی و زودگذر نیست كه این مرام كم‏خردان است، بلكه معیار برتری در نظام ارزشی اسلام فضایل خاص معنوی است، از این رو فاطمه(س) سیدهٔ نساء معرفی شده است.
فاطمه(س) برترین زنهای جهان است و مطرح شدن او به عنوان یكی از بهترین چهار زن جهان (خدیجه همسر پیامبر(ص)، مریم دختر عمران، آسیه دختر مزاحم) منافاتی با این احادیث كه فاطمه(س) را بهترین زنان می‏داند، ندارد؛ زیرا جمع این احادیث به این است كه، زهرا(س) برترین آن چهار زن است. چنان كه رسول خدا(ص) خطاب به حذیفه فرمود:
فرشته‏ای كه تاكنون به زمین نیامده بود، از خداوند اجازه گرفت و به زمین آمد تا به من سلام كند و مژده دهد: كه فاطمه سرور زنان بهشت است و حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشت هستند.
آیه تطهیر درباره فاطمه است؛ «انما یرید الله لیذهب عنكم الرجس اهل البیت و یطهركم تطهیرا؛ خداوند اراده كرد كه هرگونه رجس و پلیدی را از شما اهل‏بیت پیامبر بزداید و شما را از هر عیبی پاك و منزه نماید.»
ابن عربی در شرح این آیه شریفه می‏گوید: «رجس، عبارت است از هرچیزی كه موجب پستی انسان بوده و بر اهل‏بیت(ع) ناروا باشد؛ زیرا در زبان عرب به هر آلودگی «رجس» اطلاق می‏گردد...».
نكته بسیار حائز اهمیت در خصوص این آیه شریفه این است كه پیامبر اكرم(ص) پس از نزول آن در طی شش ماه، همه‏روزه كه از مقابل خانه فاطمه(س) عبور می‏كرد و راهی مسجد می‏شد، در مقابل خانه دخترش می‏ایستاد و می‏فرمود: «الصلوهٔ اهل‏البیت؛ ای اهل‏بیت پیامبر! نماز» و آن‏گاه، این آیه (تطهیر) را قرائت می‏كرد.
شأن نزول این آیه شریفه از زبان «ام‏سلمه» كه در منابع اهل‏سنت و شیعه نقل شده، چنین است، او می‏گوید: این آیه در خانه من نازل شد، در حالی كه علی و فاطمه و حسن و حسین حاضر بودند؛ سپس پیامبر آنان را جمع كرد و عبایی بر سر آنان كشید و عرضه داشت: «اللهم ان لكل نبی اهلاً و ثقلاً و هؤلاء اهل‏بیتی و ثقلی؛ خدایا! هر پیامبری را اهلی و ثقلی است؛ اینها اهل‏بیت و سرمایه و ثقل من هستند.»
عرض كردم: ای رسول خدا! آیا من از اهل تو نیستم؟ فرمود: تو خوبی؛ ولی، اینان خاندان (و ثقل) منند.
اختصاص «اهل‏بیت» به این پنج تن بزرگوار در این آیه شریفه، به قدری واضح است كه امام علی(ع) در احتجاج با خلفا، به آن استناد می‏جوید و آنان نیز بدون درنگ استشهاد حضرت را تصدیق می‏كنند.
فاطمه محور حق و باطل است؛ در روایات مختلف و به مناسبتهای گوناگون از پیامبر(ص) نقل شده است كه فرمود: «انّ الله لیغضب لغضب فاطمه و یرضی لرضاها؛ خداوند به هنگام خشمگین شدن فاطمه خشمگین می‏شود؛ و هنگام خشنودی او خشنود می‏گردد.» و در برخی روایات چنین نقل شده است: «انها بضعهٔ منی یؤذینی ما آذاها؛ او پاره تن من است، هر كه او را آزرده نماید، مرا آزرده كرده است.» و در بعضی نقلها اضافه شده است: «... و یسرّنی ما سرّها؛ آنچه او را شاد نماید، مرا شاد می‏گرداند.»
ابن قتیبه دینوری می‏نویسد: «... فاطمه(س) به «ابوبكر و عمر» فرمود: شما را به خدا آیا نشنیدید كه پیامبر(ص) فرمود: خشنودی فاطمه، خشنودی من و خشم او خشم من است. پس هر كس دخترم «فاطمه» را دوست بدارد، مرا دوست داشته و كسی كه او را خشنود كند، مرا خشنود كرده است و هر آن شخص كه او را به غضب آورد مرا به غضب آورده است؟ آنان گفتند: بلی؛ ما این سخن را از آن حضرت شنیدیم؛ آن‏گاه، به آنان فرمود: من شهادت می‏دهم كه شما مرا به خشم آوردید...».
از روایات درمی‏یابیم كه اگر كسی فاطمه(س) را خشمگین كند، رسول خدا(ص) را به خشم آورده است و از آنجا كه رسول خدا(ص) جز برای خدا و مطابق رضای او خشمگین نمی‏شود، پس خشم فاطمه(س) نیز فقط برای خداست. بنابراین روشن می‏شود كه در فاطمه(س) چیزی جز خدا، سهم و شریك نیست و این همان تطهیر و توحید خالص و عصمت است. براین اساس، غضب و رضای آن بانوی بزرگ اسلام، مساوی غضب و رضای حق‏تعالی است. یعنی، او محور حق و باطل است.
● فاطمه(س) در نگاه علی(ع)
▪ فاطمه مددكار علی(ع)
در اطاعت خداوند، مددكار نیكویی بود؛ امام علی(ع) در پاسخ پیامبر(ص) كه پرسید: همسرت را چگونه یافتی؟ عرضه داشت: بهترین یاور در اطاعت از خداوند. آن‏گاه، پیامبر(ص) از فاطمه(س) درباره علی(ع) پرسید: آن حضرت در پاسخ عرضه داشت: او را بهترین شوهر یافتم؛ سپس پیامبر(ص) در حق آن دو گوهر پاك، دعا كرد و در ضمن دعا عرض كرد: پروردگارا! به فرزندان این دو بركت ده و آنان را از پیشوایان جامعه قرار ده، تا به فرمان تو، امت را به اطاعت از تو رهنمون شوند.▪ فاطمه(س) اولین مدافع ولایت علی(ع)
حضرت فاطمه(س) با تمام توان در مقابل دسیسه‏های منافقان ایستادگی نمود و با شیوه‏های مختلف از حریم دین و ولایت علی(ع) دفاع كرد؛ تا جایی كه با بذل جان و پیگیری سیاست بی‏نظیر، دلهای مستعد را متوجه حقانیت مولی علی(ع) ساخت. پس از رحلت رسول اكرم(ص) كه خلافت غصب شد و «فدك» را از او گرفتند، همراه زنان بنی‏هاشم به مسجد آمد و در جمع مسلمانان حاضر، در خطبه‏ای غرّا كه پشت پرده خواند، از بدعتها، ستمها، حق‏كشی‏ها، فراموش كردن وصیّت پیامبر و احیای سنتهای جاهلی انتقاد كرد. او در اثبات حق و مقابله با انحراف در رهبری امت اسلامی، از هیچ كوششی فروگذار نكرد و این امر را تكلیف خود می‏دانست. گاهی شبها همراه علی(ع) به در خانه مهاجرین و انصار می‏رفت و حمایت از ولایت و وصیّت رسول خدا را در یادها زنده می‏كرد و آنان را به دفاع از حقّ شوهرش در مسئله خلافت و حقّ خودش فرامی‏خواند، اگرچه جز كلامی سرد و بی‏مهر نمی‏شنید! آن بانوی بزرگوار، عنایت ویژه‏ای به مسئله دفاع از امامت و ولایت امام علی (ع) داشت و به عنوان یك وظیفه اجتماعی در قالبهای مختلف، بدان اهتمام و جدّیت می‏ورزید. در مسئله «فدك» آن چیزی كه جوهر اصلی كارها و پیگیری‏های حضرت فاطمه(س) بود، همان دفاع از «حقّ ولایت حضرت امیرمؤمنان(ع)» بود. در آن هنگامه غم‏آلود مدینه كه علی(ع) را به زور برای بیعت با ستمگران به مسجد می‏بردند، فاطمه(س) به میان جمعیت آمد و بین امام و آنان قرار گرفت و فرمود: سوگند به خدا، نمی‏گذارم پسر عموی مرا ظالمانه به سوی مسجد ببرید. وای بر شما چه زود به خدا و رسولش خیانت كردید، با این‏كه رسول خدا(ص) پیروی از ما و دوستی با ما را به شما سفارش كرده است...؛ آن‏گاه كه امام را مظلومانه و با ستم به مسجد بردند، حضرت زهرا(س) وارد مسجد شد و فرمود: رها كنید پسر عموی مرا. قسم به آن خدایی كه محمد را به حق برانگیخت، اگر از علی دست برندارید، گیسوان خویش را پریشان كرده و پیراهن رسول خدا را بر سر افكنده در برابر خدا فریاد خواهم زد.
در مسجد وقتی كه «عمر» با شمشیر برهنه، علی(ع) را تهدید كرد كه اگر بیعت نكنی، گردنت را می‏زنم، در این هنگام حضرت زهرا(س) خطاب به ابوبكر فرمود: ای ابوبكر! آیا می‏خواهی شوهرم را از دستم بگیری؟ سوگند به خدا اگر دست از او برنداری، موی سرم را پریشان می‏كنم و گریبان چاك زده كنار قبر پدرم، رسول خدا(ص)، می‏روم. سپس دست امام حسن و حسین(ع) را گرفت و به سوی قبر پیامبر به راه افتاد. حضرت علی(ع) به سلمان فرمود: سلمان! فاطمه(س) را دریاب، گویی دو طرف مدینه را می‏نگرم كه به لرزه درآمده، سوگند به خدا، اگر او گریبان چاك نماید و كنار قبر پیامبر نفرین و ناله سر دهد، دیگر مهلتی برای مردم مدینه باقی نمی‏ماند و زمین همه آنها را در كام مرگبار خود فرو می‏برد. سلمان شتابان خدمت حضرت زهرا(س) رسید و گفت: ای دختر محمّد(ص)! خداوند پدرت را مایه رحمت جهانیان قرار داده است، خواهش می‏كنم به خانه برگرد و نفرین در حق مردم نادان مكن. حضرت پاسخ داد: ای سلمان! آنها قصد جان علی (ع) را دارند، من در شهادت علی(ع) نمی‏توانم صبر كنم، صبرم تمام شده. .. سلمان گفت: امام علی(ع) مرا فرستاد و فرمود كه به شما بگویم: به خانه بازگردید و نفرین نكنید. وقتی كه حضرت زهرا(س) پیام امام را شنید، فرمود: حال كه شوهر و امام من فرمان داده كه به خانه بازگردم، می‏روم و صبر می‏كنم و از او اطاعت می‏كنم. بعد از این كه دست از امام برداشتند، امام علی(ع) تنها و مظلوم از مسجد مدینه بیرون آمده و راه خانه را در پیش گرفت. حضرت زهرا(س) به شوهر معصوم خود نگریسته و فرمود: علی جان! جانم فدای جان تو، جان و روح من سپر بلاهای جان تو. یا ابالحسن (ع)! همواره با تو خواهم بود. اگر تو در خیر و نیكی به سر بری، با تو خواهم زیست و با تو خواهم بود.
آری، تا زهرا(س) زنده بود، علی(ع) حامی نیرومندی داشت. به تعبیر بعضی از بزرگان: «به خاطر فاطمه(س)، حُرمت حضرت امیرمؤمنان(ع) را تا حدّی پاس می‏داشتند؛ اما پس از شهادت آن مظلومه، علی(ع) تنها و بی‏پناه و مظلومتر شد.» در یك جمله، فاطمه، فدایی امامت و رهبریت شد.
▪ مباهات علی(ع) به همسری فاطمه(س)
علی(ع) پیوسته به همسری با حضرت فاطمه(س) افتخار می‏نمود؛ چنان كه در دیوان منسوب به آن حضرت، در ضمن اشعاری به وجود همسری با فاطمه(س) و قرابت با رسول خدا(ص) مباهات نموده است كه ترجمه چند بیت از آن اشعار چنین است: «من به نعمتی كه فرازنده هفت‏آسمان برای من فرستاد و مرا به آن اختصاص داد، افتخار می‏كنم.
در اطراف میدان جنگ كسی را همانند من نمی‏یابی. من در اسلام آوردن از دیگران سبقت گرفتم؛ آن‏گاه كه طفلی زیبا بودم، به اسلام گرویدم. من به محمد(ص) نزدیكتر از دیگران هستم. اگر كسی هست بیاید و بررسی كند. مرا از علم آن قدر سرشار ساخت تا فقیه گردیدم.
افتخار من نسبت به تمام مردم به واسطه خویشاوندی با رسول خدا(ص) بیشتر است؛ زیرا آن حضرت پدر زن من و پدر فرزندانش می‏باشد. پس افتخار می‏كنم كه رسول خدا(ص) مرا داماد كرد و فاطمه(س) را به ازدواج من درآورد.»
و نیز فرمود: «زهرا(س) محبوبی است كه حبیب دیگری نمی‏تواند جای او را بگیرد و برای غیر او در قلب من جایی نیست.»
حضرت علی(ع) در موارد گوناگونی برای اثبات حقانیت خود به داشتن همسری چون فاطمه(س) استناد می‏كرد؛ از جمله:
۱) در جریان سقیفه علی(ع) ضمن برشمردن فضایل و كمالات خویش و این كه او باید بعد از پیامبر(ص) رهبری و هدایت جامعه اسلامی را عهده‏دار شود، به ابوبكر فرمود: تو را به خدا سوگند می‏دهم! آیا آن كسی كه رسول خدا او را برای همسری دخترش «فاطمه» برگزید و فرمود: «خداوند او را به همسری تو (علی) درآورد، من هستم یا تو؟! ابوبكر پاسخ داد: تو هستی.»
۲) در جریان شورای شش‏نفره كه به توصیه خلیفه دوم برای انتخاب جانشین وی تشكیل شده بود و حضرت علی(ع) یكی از آنان محسوب می‏شد، حضرت خطاب به سایر اعضا فرمود: شما را به خدا سوگند می‏دهم! آیا در بین شما به جز من كسی هست كه همسرش بانوی زنان جهان باشد؟ همگی پاسخ دادند: نه.
۳) معاویه در دوران حكومت غاصبانه‏اش به علی(ع) نامه‏ای می‏نویسد و برای خود افتخارها و امتیازهای علی(ع) را مدعی می‏شود. علی(ع) در پاسخ، ضمن رد امتیازهای بی اساس معاویه، به فضیلتها و امتیازهای خود اشاره كرده، می‏فرماید: نمی‏بینی مردمی از مهاجران را در راه خدا شهید نمودند كه همگان از فضیلتی برخوردار بودند، تا آن كه شهید ما حمزه شربت شهادت نوشید و به «سیدالشهداء» ملقب گردید، و چون رسول خدا(ص) بر او نماز خواند، به گفتن هفتاد تكبیر او را مخصوص گرداند؟! نمی‏بینی مردمانی در راه خدا دست خود را دادند و ذخیره‏ای از فضیلت برای خود نهادند، و چون یكی از ما را ضربتی رسید و دست وی جدا گردید (جعفر بن ابی طالب)، «طیارش» خواندند كه در بهشت به سر برد و «ذوالجناحین» كه با دو بال پرد؟! و اگر نبود كه خدا خود ستودن را نهی كرد، گوینده (علی) فضیلتهای فراوانی برمی‏شمرد كه دلهای مؤمنان با آن آشناست و در گوش شنوندگان خوش آواست...آن‏گاه فرمود: پیامبر(ص) از میان برخاست و دروغگو ابوجهل از شماست. اسدالله از ماست و «اسدالاحلاف» از شماست. دو سید جوانان اهل بهشت از ماست و «صبیهٔ النار» از شماست، كودكانی كه نصیب آنان آتش گردید.
«...منا خیر نساء العالمین، و منكم حمالهٔ الحطب، و فی كثیر مما لنا و علیكم؛ بهترین زنان جهان افتخار ما و آن هیزم‏كش ننگ شماست. و بسیاری از این قبیل افتخارها و ننگها كه مرز میان هاشمیان و امویان است. این فضیلتها از ماست و آن فضیلتها از شماست...».
در این فراز از سخنان علوی دو شخص از دو حزب رودر روی هم معرفی شده است، كه هردو از نظر جنسیت در شمار بانوان هستند. از حزب‏الله، حضرت «فاطمه(س)» و از حزب شیطان، «ام جمیل» عمه معاویه و همسر ابولهب.
اگر از نظر خصوصیت‏های فردی به موضوع بنگریم، كفر ام جمیل و ایمان حضرت فاطمه(س) بر ما بسی روشن می‏شود. اگر در جنبه‏های اجتماعی آن تعمق كنیم، آنها در در دو جبهه مخالف، یكی برای نابودی اسلام و رسول اكرم(ص) می‏كوشد و دیگری برای سرافرازی اسلام آیین احمدی تلاش می‏كند. از این‏رو، درباره یكی سوره «تبت» فرود می‏آید و در شأن و عظمت دیگری سوره «كوثر» نازل می‏شود.
● فاطمه(س) در نگاه امام حسن(ع)
امام حسن(ع) در موارد متعددی درباره مادر گرامیش، سخن گفته است، از جمله نقل شده است: مادرم را در شب جمعه‏ای دیدم كه پیوسته در حال ركوع و سجود بود تا این كه صبح دمید و شنیدم كه مردان و زنان با ایمان را نام می‏برد و بسیار برای آنان دعا می‏كرد؛ اما ندیدم حتّی یك بار برای خود دعا كند. از روی تعجّب گفتم: مادر! چرا برای خودت دعا نمی‏كنی و از خدا چیزی نمی‏خواهی؛ همان‏گونه كه برای دیگران دعا می‏كنی؟ مادرم در پاسخ فرمود: «یا بُنیَّ! اَلْجار ثُمّ الدّار؛ فرزندم! اوّل همسایه، سپس اهل خانه.»
● فاطمه(س) از نگاه امام حسین(ع)
امام حسین(ع) در موارد متعددی از مادرش فاطمه(س) به عظمت یاد كرده و از این كه مادری، چون فاطمه دارد، مباهات می‏كند و آن را از امتیازات و برتری خود بر دیگران می‏شمارد. چنان كه در جریان عاشورا این موضوع به روشنی مشاهده می‏شود.
● فاطمه(س) از نگاه امام سجاد(ع)
چهارمین پیشوای شیعیان، امام سجاد (ع)، نیز در مواردی در شأن و عظمت و مرتبت فاطمه(س) سخن گفته است؛ از جمله:
▪ فراگیری دعای فاطمه(س)
امام سجاد(ع) می‏فرماید: در روز عاشورا، پدرم مرا در حالی كه خون از بدنش می‏جوشید، به سینه چسبانید و فرمود: پسرم! دعایی را كه مادرم فاطمه زهرا(س) به من آموخته است و او خود از رسول خدا فرا گرفته و پیامبر آن را از جبرییل فرا گرفته كه به هنگام گرفتاری و نیاز شدید و مشكلی كه برای وی پیش می‏آمد بخواند، از من فرا گیر و بخوان:
«بحق یس و القرآن الحكیم و بحق طه و القرآن العظیم یا من یقدر علی حوائج السائلین، یا من یعلم ما فی الضمیر، یا منفس عن المكروبین یا مفرج عن المغمومین، یا راحم الشیخ الكبیر، یا رازق الطفل الصغیر، یا من لا یحتاج الی التفسیر صلی علی محمد و آل محمد.»
● فاطمه(س) از نگاه امام باقر(ع)
از امام باقر(ع) درباره مقام و عظمت حضرت فاطمه(س) روایات بسیاری نقل شده است. چنان كه نقل شده «جابر» به امام باقر(ع) عرض كرد: ای فرزند رسول خدا! من به فدایت گردم! درباره فضیلت جده‏ات، «فاطمه(س)» حدیثی برایم نقل كن كه هر گاه آن را برای شیعیان نقل كنم، خوشحال شوند. حضرت فرمود: پدرم از جدم و او از رسول خدا نقل می‏كند: چون روز قیامت فرا می‏رسد... ، برای پیامبران و انبیای الهی، منبرهایی از نور نصب می‏كنند كه منبر من از همه بالاتر است. آن‏گاه، خداوند فرمان می‏دهد: ای محمد! سخنرانی كن. من هم چنان سخنانی می‏گویم كه هیچ كدام از پیامبران همانند آن را نشنیده باشند.آن‏گاه برای اوصیاء منبرهایی از نور نصب می‏كنند و برای وصی من علی در وسط آن منبرها، منبری نصب می‏شود كه از همه آنها بالاتر است. سپس خداوند فرمان می‏دهد: ای علی! خطبه بخوان و علی سخنانی بیان می‏كند كه هیچ كس از اوصیاء، همانند آن را نشنیده باشند. آن‏گاه، برای فرزندان پیامبران منبرهایی نصب می‏شود و برای دو فرزندم، (حسن و حسین) منبری از نور نصب می‏شود و به آنها گفته می‏شود: سخن بگویید. آنان چنان سخنانی بر زبان جاری كنند كه هیچ كدام از فرزندان پیامبران، همانند آن را نشنیده باشند. آن‏گاه جبرئیل ندا می‏دهد: فاطمه دختر محمد كجاست؟ خدیجه دختر خویلد كجاست؟ مریم دختر عمران، آسیه دختر مزاحم، ام‏كلثوم مادر یحیی كجایند؟ آنان از جای برمی‏خیزند...
سپس خداوند از اهل محشر می‏پرسد: امروز عظمت از آن كیست؟
محمد و علی و حسن و حسین می‏گویند: از خدای یكتای قهار. آن گاه خداوند می‏فرماید: ای اهل محشر! امروز من كرامت را برای محمد و علی و حسن و حسین و فاطمه قرار دادم. سرها را پایین بیندازید و چشمها را فرو بندید، چون فاطمه می‏خواهد به بهشت برود. سپس جبرئیل ناقه‏ای از ناقه‏های بهشتی می‏آورد و حضرت فاطمه بر آن سوار می‏شود و در حالی كه فرشتگان زیادی او را احاطه كرده‏اند، وی را به بهشت می‏آورند. فاطمه هنگامی كه به نزدیك بهشت می‏رسد، درنگ می‏نماید. خداوند می‏فرماید: درنگ شما برای چیست؟ فاطمه عرضه می‏دارد: پروردگارا! دوست دارم در چنین روزی مقامم شناخته شود. خداوند می‏فرماید: ای دختر حبیبم! برگرد و نظر افكن و هر كس را كه دوستی تو یا دوستی یكی از فرزندان تو در دلش باشد، او را گرفته و وارد بهشت كن.
سپس امام باقر(ع) فرمود: به خدا سوگند! ای جابر! در آن روز فاطمه شیعیان و دوستانش را همانند پرنده‏ای كه دانه خوب را از دانه بد جدا می‏كند، از بین جمعیت جدا می‏كند، هنگامی كه شیعیان آن حضرت همراهش به نزدیك بهشت رسیدند، آنان نیز درنگ می‏كنند. خداوند می‏فرماید: ای دوستان من! درنگ شما برای چیست، در حالی كه فاطمه درباره شما شفاعت كرده است؟
آنان پاسخ می‏دهند: دوست داریم در چنین روزی منزلت ما روشن شود. خداوند می‏فرماید: دوستان من! نظر افكنید و هر كس كه به جهت محبت فاطمه، شما را دوست می‏دارد یا شما را مهمانی كرده یا به شما لباس داده یا شربت آبی به شما داده یا در غیاب شما از شما دفاع كرده، برگیرید و همراه خود به بهشت ببرید.
سپس امام باقر(ع) فرمود: ای جابر! در آن روز باقی نمی‏مانند، مگر افراد شك كننده یا كافر یا منافق (و بقیه از بركت وجود فاطمه به بهشت می روند!)
همچنین آن حضرت در روایتی دیگر می‏فرماید: در روز قیامت بر پیشانی هر فردی، مؤمن یا كافر نوشته شده است. پس به یكی از محبان اهل‏بیت(ع) كه گناهانش زیاد است، دستور داده می‏شود به جهنم برده شود. در آن هنگام، فاطمه(س) میان دو چشمش را می‏خواند كه نوشته شده است: دوستدار اهل‏بیت. پس به خدا عرضه می‏دارد:
الهی و سیدی! تو مرا فاطمه نامیدی و دوستان و فرزندانم را به وسیله من از آتش دور ساختی و وعده تو حق است و هرگز خلف وعده نمی‏كنی. ندا می‏رسد: فاطمه! راست گفتی؛ من تو را فاطمه نامیدم و به وسیله تو، دوستان و پیروانت و دوستان فرزندانت و پیروانشان را از آتش دور گردانیدم. وعده من حق است و هرگز تخلف نمی‏كنم.
این‏كه می‏بینی دستور دادم بنده‏ام را به دوزخ برند، بدین جهت بود كه درباره‏اش شفاعت كنی و شفاعتت را بپذیرم تا فرشتگان، پیامبران، رسولان و همه مردم از منزلت و مقامت آگاهی یابند. حال بنگر، دست هركه بر پیشانی‏اش «مؤمن» نوشته شده، بگیر و به بهشت ببر.
● فاطمه(س) از نگاه امام صادق(ع)
علامه مجلسی (ره) در ضمن روایتی از امام صادق(ع) نقل می‏كند: «فاطمه، صدیقه كبرا است. محور حركت انسانهای گذشته، معرفت و شناخت حضرت فاطمه(س) بوده است.»
امام صادق(ع) در ذیل آیه شریفه «انا انزلناه فی لیلهٔ القدر» می‏فرماید: منظور از «لیله» فاطمه و منظور از «قدر»؟ خداوند است. هر كس فاطمه را آن‏گونه كه سزاوار است بشناسد، «لیلهٔ القدر» را درك كرده است.
● فاطمه(س) از نگاه امام كاظم(ع)
از امام(ع) نقل شده است: همانا فاطمه، صدیقه و شهیده است.
سلیمان بن جعفر می‏گوید: از حضرت موسی بن جعفر(ع) شنیدم: در خانه‏ای كه اسم محمد، علی، حسن، حسین، جعفر، عبدالله و از زنان، اسم «فاطمه» باشد، فقر و تنگدستی وارد نخواهد شد.
● فاطمه(س) از نگاه امام رضا(ع)
از امام رضا(ع) روایات متعددی درباره مقام و جایگاه رفیع حضرت فاطمه(س) نقل شده است.
آن حضرت از پدران بزرگوار خود از علی(ع) نقل می‏كند كه پیامبر خدا به من فرمود: ای علی! عده‏ای از بزرگان قریش، مرا درباره ازدواج فاطمه، سرزنش كرده و گفتند: فاطمه را از تو خواستگاری كردیم، او را از ما دریغ داشتی به همسری علی درآوردی. به آنها گفتم: به خدا سوگند! من از پیش خود در این‏باره مخالفت نكردم و به نظر شخصی او را به ازدواج علی در نیاوردم، بلكه خداوند با ازدواج شما مخالفت و با ازدواج علی موافقت فرمود. جبرئیل بر من نازل شده و گفت: ای محمد! خداوند عزوجل می‏فرماید: اگر علی(ع) را نمی‏آفریدم، روی زمین كفو و هم‏شأنی برای دخترت فاطمه یافت نمی‏شد. نه فقط امروز، كه از زمان آدم تا انقراض عالم، فاطمه كفوی نداشته است و نخواهد داشت.
برتری فاطمه(س) بر همگان؛ همسری با فاطمه زهرا(س) آن‏چنان سبب كمال و برتری و مباهات است، كه امام رضا(ع) از پدر و اجداد گرامیش نقل می‏كند كه پیامبر به علی(ع) فرمود: سه فضیلت به تو داده شد كه به من داده نشده است. علی(ع) عرض كرد: چه چیزهایی به من داده شده است؟
فرمود: تو پدرزنی همچون من داری، كه من چنین پدرزنی ندارم، همسری چون فاطمه به تو داده شده، كه به من داده نشده است، حسن و حسین به تو داده شده، كه به من داده نشده است.
● فاطمه(س) از منظر امام جواد(ع)
از آن حضرت درباره حضرت زهرا(س) روایاتی نقل شده كه به دو مورد بسنده می‏كنیم.
موسی بن قاسم گوید به حضرت جواد عرض كردم: «در ایام حج از طرف مادرت نیز زیارت كردم و گاهی هم نكردم؛ فرمود: آن را زیاد كن؛ زیرا این برترین چیزی است كه بدان عمل می‏كنی.»
زكریا بن آدم نقل می‏كند: «در محضر امام رضا(ع) بودم كه امام جواد(ع) در حالی كه چهار سال از عمر مباركش نگذشته بود، وارد شد. وقتی نشست، دستش را روی زمین قرار داد و سر به آسمان بلند نمود و مدتی طولانی به فكر فرو رفت. امام رضا(ع) فرمود: جانم فدایت! چرا این‏چنین در فكر و اندیشه‏ای؟ پاسخ داد: به جهت ستم‏هایی كه نسبت به مادرم «فاطمه» انجام دادند.»
● فاطمه(س) به روایت امام هادی(ع)
آن حضرت درباره علت نامگذاری حضرت صدیقه طاهره به «فاطمه» از رسول خدا نقل می‏كند: دخترم فاطمه را بدان جهت «فاطمه» نامیدند كه خداوند عزوجل او و دوستانش را از آتش جهنم دور نگه می‏دارد.
● فاطمه(س) در نگاه امام عسكری(ع)
از امام حسن عسكری(ع) نیز روایاتی درباره حضرت فاطمه(س) رسیده است.
بهشت درخشان از نور زهرا است؛ امام حسن عسكری(ع) از پدران بزرگوارش از علی(ع) نقل می‏كند كه پیامبر(ص) فرمود: آن هنگام كه خداوند آدم و حوا را آفرید، آنان در بهشت به خود مباهات می‏كردند. آدم به حوا گفت: خداوند هیچ مخلوقی بهتر از ما نیافریده است. خداوند به جبرئیل فرمود: این دو بنده‏ام را به فردوس برین ببر! زمانی كه وارد فردوس شدند، چشمانشان به بانویی افتاد كه جامه‏ای زیبا از جامه‏های بهشتی در برداشت و تاجی نورانی بر سر گذاشته و دو گوشواره درخشان به گوشش آویخته بود و بهشت از پرتو نور چهره‏اش درخشان بود. حضرت آدم به جبرئیل گفت: حبیبم جبرئیل! این بانو كه از زیبایی چهره‏اش بهشت نورانی گشته، كیست؟ گفت: او فاطمه دختر محمد، پیامبری است كه از نسل تو می‏باشد كه در آخر الزمان خواهد آمد. گفت: این تاجی كه بر سر دارد، چیست؟ پاسخ داد: شوهرش علی بن ابی‏طالب است. گفت: این دو گوشواره كه بر دو گوش او است، چیست؟ پاسخ داد: دو فرزندش حسن و حسین می‏باشند. آدم گفت: حبیبم! آیا اینان پیش از من آفریده شده‏اند؟
گفت: بلی؛ اینان در علم مكنون خداوند چهار هزار سال پیش از آن‏كه تو آفریده شوی، وجود داشتند.
● پاداش عالمان:
از آن حضرت نقل شده است: زنی خدمت حضرت زهرا(س) شرفیاب شده، عرض می‏كند: مادر ناتوانی دارم كه نسبت به مسائل نماز شبهاتی دارد. مرا فرستاده است كه از شما بپرسم.
حضرت پاسخ او را داد: مجددا سوال دیگری مطرح كرد كه پاسخ شنید. باز هم سؤالی دیگر تا به ده سؤال رسید و پاسخ گرفت. زن از سؤال‏های بسیار، شرمنده شده، گفت: بیش از این شما را به زحمت نمی‏اندازم! حضرت فرمود: هرچه می‏خواهی، سؤال كن.
سپس برای تقویت روحیه وی فرمود: اگر به كسی كاری واگذار كنند، مثلاً بار سنگینی را به او بدهند كه به ارتفاع بلندی حمل كند و در برابر، صد هزار دینار مزد بدهند، آیا احساس خستگی می‏كند؟
زن پاسخ داد: خیر؛ حضرت فرمود: من در مقابل هر پرسشی كه جواب می‏گویم، پاداشی به مراتب بیشتر از این از خداوند دریافت می‏كنم. پس سزاوارتر است از جواب پرسش‏ها خسته نشوم. آن‏گاه فرمود: از پدرم (ص) شنیدم كه فرمود: در روز قیامت عالمان شیعه، در پیشگاه خداوند حاضر می‏شوند و به اندازه دانششان و كوششی كه در راه ارشاد بندگان خدا نموده‏اند، به آنان مقام و مرتبه داده می‏شود؛ به‏طوری كه به برخی از آنان «یك میلیون نور» می‏دهند.
● فاطمه(س) در نگاه حضرت مهدی(عج)
عده‏ای از شیعیان درباره جانشینی حضرت امام حسن عسكری(ع) با یكدیگر اختلاف داشتند. در این‏باره خدمت حضرت مهدی(عج) نامه‏ای نوشتند و جریان اختلاف را ذكر كردند.
حضرت ضمن پاسخ به نامه آنها فرمود: «و فی ابنهٔ رسول الله(ص) لی اسوهٔ حسنه؛ دختر رسول خدا (فاطمه) برای من سرمشق و الگوی نیكویی است.»
حضرت مهدی (عج) كه جهان را با ظهور و احكام نورانی خود متحول می‏كند و آن‏چنان حكومتی در روی زمین تشكیل می‏دهد كه تا به حال ایجاد نشده است و عدالت را در تمام كره زمین حاكم می‏گرداند، فاطمه(س) را الگو و اسوه خود در رفتار و برنامه حكومتی خود می‏داند.
آنچه گذشت، قطره و جلوه‏ای از سخنان گوهربار حضرات معصومان(ع) درباره شأن و جلالت و جایگاه رفیع فاطمه زهرا(س) سرور زنان اولین و آخرین بود. به امید آن‏كه مورد عنایت آن بانوی با عظمت واقع شود و در جهان واپسین، ما را مشمول شفاعت خویش قرار دهد.
حجهٔ الاسلام عسكری اسلامپور
منبع : ماهنامه پاسدار اسلام


همچنین مشاهده کنید