یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

غفلت یا منفعت


غفلت یا منفعت
در روزهای آخر دی‌ماه اصلاح‌طلبان در میان تردیدها و اما و اگرهای فراوان خود را برای حضور گسترده در انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی آماده می‌کردند. فضای سنگینی بود، ادای تکلیف دینی و ملی از یکسو و حفظ حیثیت و آبروی شخصی و خانوادگی از سوی دیگر جان و روح فعالان سیاسی را می‌آزرد. مالا به رغم تمامی نغمه‌های ناساز و دل‌آزاری که از اردوگاه اصولگرایان به گوش می‌رسید جمعی از اصلاح‌طلبان تصمیم گرفتند که خود را آماده رقابت انتخاباتی نمایند.
ستاد اصلاح‌طلبان که از مدت‌ها پیش ساختار مناسبی را جهت فعالیت انتخاباتی تدارک دیده بود به گسترش فعالیت خود همت گماشت و به ترغیب عناصر سیاسی اصلاح‌طلب که اقبال عمومی را با خود داشتند پرداخت تا کاندیدای انتخابات شوند و همه‌چیز روال طبیعی خود را طی می‌کرد که یکباره هشدار سیدمحمد خاتمی مبنی بر ردصلاحیت گسترده اصلاح‌طلبان در هیات‌های اجرایی فضای خوف و رجا را به یأس و نومیدی کشاند. اگرچه اصولگرایان تلاش نمودند این هشدار را فاقد مبنای واقعی قلمداد نمایند اما چیزی نگذشت که محصول عمل هیات‌های اجرایی عرضه شد و جامعه در کمال ناباوری با ردصلاحیت گسترده بهترین نیروهای وفادار به نظام و اسلام مواجه گردید. سردرگمی و انفعال در محافل سیاسی به قدری سایه افکند که وزیر کشور بر صفحه تلویزیون ظاهر شد و با اقرار به اشتباه در تصمیمات هیات‌های اجرایی وعده داد که هیات‌های نظارت جبران مافات نمایند. امید به اقدام جبرانی هیات‌های نظارت سه هفته انتظار تلخ را بر داوطلبان و حامیان آنها تحمیل کرد.
در نهایت تغییر جدی در نتایج اولیه ایجاد نگردید و مغضوبان به رحمت شورای نگهبان بشارت داده شدند و شورای نگهبان نیز با تاییدهای قطره‌چکانی از یکسو و بازی با اعداد و آمار از سوی دیگر زمان را از اصلاح‌طلبان گرفت و نتیجه آن شد که فقط در حدود ۷۰ حوزه انتخابیه، انتخابات برای اصلاح‌طلبان مهیای رقابت گردید. در فاز دوم حذف، تبلیغات گسترده‌ای علیه اصلاح‌طلبان شکل گرفت که نقش رسانه ملی نیز کاملا ملموس بود و نشان می‌داد که هیچ ابایی از اینکه این رسانه عظیم ملی متهم به یکجانبه‌گرایی شود در عملکرد مسوولان آن به چشم نمی‌خورد و در چنین فضایی که بخشی از اصلاح‌طلبان به دلیل ردصلاحیت گسترده انگیزه حضور در صحنه را از دست داده بودند و بخشی نیز زیر ضربات سنگین تبلیغات رقیب در حال خرد شدن بوده و ابزار تبلیغی متناسب را نیز در اختیار نداشتند انتخابات برگزار شد و برخلاف رویه معمول، ارگان ناظر بی‌توجه به تمامی مسائل مطروحه درخصوص انتخابات به ویژه در تهران در کوتاه‌ترین زمان ممکن صحت انتخابات را تایید کرد و لیست اصولگرایان، ۳۰ نفر اول تهران را به خود اختصاص داد که ۱۹ نفر در مرحله اول انتخاب شده و بقیه به دور دوم راه یافتند. در مرحله دوم با کاهش شدید مشارکت مردم پیش‌بینی نتیجه مشکل نبود بنابراین انتخابات با این کیفیت به پایان رسید و اصولگرایان در یک میدان نابرابر توانستند بیش از دوسوم کرسی‌های مجلس را تصاحب نمایند و رقیب را در بهت و حیرت رها سازند. در چنین وانفسایی مشاهده می‌شود برخی از اصلاح‌طلبان با دستپاچگی به فکر انجام مقدمات انتخابات ریاست‌جمهوری دهم هستند.
شگفتا که جریان پیروز هیچ سخنی از این باب نمی‌گوید و بعضا موضع‌گیری برخی از اصلاح‌طلبان عجول را به سخره نشسته است. لذا ناخودآگاه این سوال پیش می‌آید که مسئله چیست؟ دوستان اصلاح‌طلبی که با این شتابزدگی در پی داغ کردن تنور انتخابات بعدی هستند آیا از این تنور، نان داغی را به انتظار نشسته‌اند؟ اینان فکر نمی‌کنند که با این مواضع خود احساسات مجروح خیل عظیم طرفداران خود در سراسر کشور را نمک سود می‌کنند؟ و اگر طرفداران اردوگاه اصلاح‌طلبی با اینگونه اقدامات شتابزده برخی از چهره‌های اصلاح‌طلب دچار تردید شوند چه خواهد شد؟ و در این صورت خسارات ناشی از ریزش این نیروها چگونه قابل جبران است؟ ممکن است شیرینی عملیات انتخابات بعضی را آنقدر به وجد آورده است که از نتایج آن غافل مانده‌اند در این صورت باید گفت افسوس! آنچه امروز اصلاح‌طلبان با آن مواجهند تجربه یک انتخابات بی‌سابقه است که قبل از تجزیه و تحلیل دقیق و کارشناسی این پدیده استثنایی در کلیه ابعاد و جهات و ارزیابی آثار و تبعات آن در افق آینده کشور و تشریح آن برای تمامی اصلاح‌طلبان در رده‌های مختلف سنی و سیاسی، امکان ورود به فضای انتخاباتی دیگر، میسر نیست و طبیعی است با توجه به کاهش بی‌سابقه مشارکت مردم در دور دوم انتخابات به سادگی نمی‌توان آنان را به حضور فعال در صحنه‌ای دیگر قانع نمود. آنچه مسلم است اینکه اصلاح‌طلبان در یک دوراهی سخت و نفسگیر تاریخ سیاسی خود گرفتار آمده‌اند و انتخاب طریق صواب از ناصواب در این برهه از زمان نیازمند صبر،‌متانت، خردورزی و عاقبت‌اندیشی است و هرگونه تصمیم شتابزده و احساسی در این شرایط ویژه ممکن است زیان‌های جبران‌ناپذیری بر جنبش اصلاح‌طلبی ایران وارد کند که آثار آن سالیان متمادی سایه سنگین خود را بر روند اعتلای کشور تحمیل نماید. بنابراین منطق حکم می‌کند که قبل از طرح نام هر فرد یا جریانی که نتیجه آن حاصلی جز بروز اختلاف در بین اصلاح‌طلبان ندارد، مبانی مورد مداقه قرار گیرد تا به فضل خداوند سبحان پس از حصول تفاهم در مبانی، اصلاح‌طلبان در یک جبهه واحد رسالت دینی و ملی خود را تعقیب نمایند. لطفا فرم زیر را پر کنید. فیلد های الزامی با ستاره مشخص شده اند.
یدالله طاهرنژاد
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید