یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


والدین و جنگی برای شادی کودکان


والدین و جنگی برای شادی کودکان
● بررسی چگونگی ایجاد نشاط در کودکان
هر پدر و مادری بهترین آرزوها را برای فرزندان خود دارند و همه تلاش خود را می کنند تا اطمینان حاصل کنند که کودکانشان سالم هستند. بسیاری از والدین دغدغه اصلی شان این است: آیا کودکان من واقعا شاد و خوشحال هستند؟ممکن است دانستن این که چه چیزی کودکان را شاد و خوشحال می کند شما را شگفت زده کند. متخصصان رشد کودک که دراین زمینه تحقیق می کنند می گویند: «شادی» چیزی نیست که شما بتوانید مثل یک هدیه زیبا با کاغذ کادوی جذاب به کودک خود «بدهید». یک روان شناس و نویسنده کتاب «شادی بزرگسالان و ریشه های آن در دوران کودکی» می گوید: در واقع کودکان والدینی که در به دست آوردن دل آن ها بیش از حد افراط کرده باشند مثلا کوهی از اسباب بازی برای آن ها خریده باشند یا این که جلوی بروز هرگونه ناراحتی عاطفی را در آن ها گرفته باشند، به احتمال زیاد در دوران نوجوانی خسته، عیب جو و غمگین (بدون شادی و خوشحالی) خواهند بود. وی با تاکید بر این که «باید به کودکان کمک کرد تا برخی ابزارهای روحی و درونی را در خود ایجاد کنند که بتوانند در تمام طول عمر به آن ها اعتماد و از آن ها استفاده کنند» می گوید: بهترین عواملی که می توانند نشانه شاد بودن فرد باشند، درونی هستند نه بیرونی. شما یک متخصص در زمینه روان شناسی کودکان باشید تا بتوانید هوش و قوه درونی آن ها را به قدری تقویت کنید که بتوانند فراز و نشیب های زندگی را تحمل کنند. با کمی حوصله و انعطاف پذیری، هر پدر و مادری می تواند زمینه های یک عمر شادی را برای کودک خود فراهم کند.
● نشانه ها را درک کنید
دکتر عنبرانی روان شناس در این زمینه در گفت وگو با ما می گوید: به احتمال زیاد کودک شما می تواند غم یا شادی خود را به خوبی به شما نشان بدهد. وقتی شما به خانه برمی گردید یک لبخند بزرگ روی صورت او می نشیند؛ و هنگامی که نتواند عروسک محبوبش را پیدا کند، با بغض گریه می کند. اما شاید شما هنوز هم نتوانید تشخیص دهید که آیا او در مجموع شاد و راضی است یا خیر؟ نشانه های این مورد معمولا واضح هستند. یک کودک شاد و خوشحال می خندد، بازی می کند، از خود کنجکاوی نشان می دهد، به ارتباط با سایر بچه ها علاقه نشان می دهد و به تحریک و تهییج دائمی نیاز ندارد. بر عکس نشانه های خوشحال نبودن کودک نیز واضح هستند؛ این کودک خجالتی و ساکت است، کم غذا می خورد، دوست ندارد به جمع کودکان دیگر بپیوندد، بازی نمی کند، سوال نمی پرسد، نمی خندد یا لبخند نمی زند و بسیار کم صحبت می کند. البته اگر کودک شما ذاتا خجالتی یا درون گرا باشد بدین معنا نیست که شاد و خوشحال نیست.
خجالتی بودن به هیچ وجه مساوی با غمگین بودن نیست؛ اما شما باید بیشتر سعی کنید تا بتوانید نشانه های هر کدام از این حالت ها را به خوبی بفهمید. شما باید مراقب تغییرات عمده رفتاری در کودک خود (مانند منزوی شدن یا ترسیدن دائمی و بیش از حد) باشید؛ زیرا این نشانه ها ممکن است بیانگر آن باشند که کودک مشکلاتی دارد که شما باید به آن ها توجه کنید.کودکان برای ابراز احساساتشان نشانه های فطری را مورد استفاده قرار می دهند. شما هم می توانید این نشانه ها را در کودک خود تشخیص دهید. دو نشانه از این مجموعه یعنی «علاقه» و «لذت بردن» مثبت هستند، اما نشانه های منفی از جمله «اضطراب»، «خشم» و «ترس» در مورد کودکان غمگین صدق می کنند. اکثر والدین می فهمند کودکی که دائما دچار ترس بی دلیل یا بیش از حد است و به سادگی آشفته یا مضطرب می شود، نمی تواند یک کودک شاد و خوشحال باشد، اما بسیاری از والدین متوجه نیستند که یک کودک عصبانی در واقع غم و ناراحتی خود را ابراز می کند. صرف نظر از سن، عصبانیت را می توان نتیجه اضطراب بیش از حد دانست. هنگامی که کودک شما برادرش را می زند یا اسباب بازی هایش را به این طرف و آن طرف پرتاب می کند، درواقع بیش از حد توانش مضطرب است. احتمالا کودک شما می تواند هنگامی که دچار مشکلات حادی است با شیوه های مخصوص به خودش این مطلب را به شما انتقال بدهد. برخی کودکان ممکن است از سکوت استفاده کنند و برخی دیگر ممکن است بداخلاقی کنند یا به شما بچسبند و شما را رها نکنند. هرچه بیشتر با اخلاق و مزاج کودک خود آشنا بشوید، شناسایی نشانه های مشکلات احتمالی کودک در دنیای خودش برای شما آسان تر خواهد شد.
● شوخی و تفریح را فراهم کنید
دکتر عنبرانی در ادامه می گوید: هرچند تفریح و بازی دائمی یا خوردن بستنی به جای شام آرزوی همه کودکان است اما عاملی که می تواند موجب به وجود آمدن بیشترین شادی برای کودک شود، در دسترس تر و بدیهی تر است؛ آن عامل خود شما هستید! توجه به این نکته مهم ترین مرحله برای شاد کردن کودک است. با آن ها ارتباط برقرار کنید، با آن ها بازی کنید. اگر شما با آن ها تفریح کنید آن ها هم واقعا تفریح می کنند. اگر شما بتوانید فضایی فراهم کنید که فرزند شما در دوران کودکی در ارتباط و دلبسته به والدین باشد، بهترین گام را برای تضمین شادی کودک خود برداشته اید. بازی می تواند موجب شادی شود اما همچنین کودک شما از طریق بازی مهارت های ضروری برای شادی در دوران های بعدی زندگی اش را فرامی گیرد. بازی های ساخت نیافته، که به کودک امکان تعیین یا انتخاب جزئیات بازی را می دهند، او را قادر می سازند تا آن چه را دوست دارد کشف کند. مثلا او می تواند با بلوک های اسباب بازی یک برج بسازد؛ با عروسک هایش بیمارستان بازی کند و این بازی ها نهایتا می تواند او را به سمت حرفه و شغلی راهنمایی کند که برای او مانند یک بازی مادام العمر و سراسر تفریح و شادی باشد. در واقع کلاس های موسیقی، ورزش های منظم و دیگر فعالیت های ساخت یافته و پرمحتوا را نمی توان «بازی» دانست. کودکان هنگامی «بازی» می کنند که بتوانند ابتکار داشته باشند، بسازند و رویاپردازی کنند.
● کمک کنید تا استعدادش را پرورش دهد
این روان شناس در ادامه می افزاید: نسخه ای که برای ایجاد شادی مادام العمر تجویز می شود، یک نکته حیرت آور دارد: افراد شاد کسانی هستند که یک مهارت را به خوبی فرا گرفته اند. به عنوان مثال هنگامی که کودک در حال تمرین پرتاب توپ به سمت شماست از خطاهایش یاد می گیرد، نظم و تداوم و سماجت را و نهایتا از موفقیتی که ناشی از تلاش خودش است، لذت می برد. همچنین اطرافیان نیز موفقیت او را تشویق و تایید می کنند؛ که این نیز دستاورد دیگری برای کودک است. مهم تر از همه این که کودک فرامی گیرد که تا حدی بر زندگی خودش کنترل دارد: اگر او تلاش کند تا کاری را انجام دهد، می فهمد که نهایتا با اصرار و تداوم می تواند موفق شود و این موفقیت رضایت مندی را برای او به ارمغان می آورد. تحقیقات نشان می دهند که این احساس کنترل بر زندگی از طریق دستیابی به یک مهارت، عامل مهمی در شادی و خوشحالی در دوران بزرگسالی است.کارشناسان اخطار می دهند که کودکان (همانند بزرگسالان) باید به دنبال علایق خودشان بروند وگرنه از موفقیت های خود لذت نخواهند برد و این موفقیت ها موجب بروز شادی و خوشحالی در آن ها نخواهد شد باید سعی کنیم به او کمک کنیم تا روی استعداد ذاتی خودش متمرکز شود که در این صورت می توانیم بگوییم واقعا خوشحال و شاد است.
علاوه بر این خواب کافی، ورزش و رژیم غذایی مناسب در سلامتی هرکس (خصوصا کودکان) اهمیت دارند. کودکان به طور طبیعی زیاد ورزش می کنند در صورتی که زمان کافی در اختیار کودک خود قرار دهید تا در حیاط خانه یا پارک بدود، اخلاقش هم بهتر می شود. همچنین بهتر است به ساختار روحی و شخصیتی کودک خود نیز توجه کنید: هرچند برخی از کودکان آسان گیرند، اما برخی دیگر تنها زمانی شاد هستند و پیشرفت می کنند که برنامه منظمی داشته و بدانند در طول روز چه کارهایی باید انجام دهند. همچنین ممکن است بخواهید بین مصرف یک غذای خاص و اخلاق کودکتان ارتباط برقرار کنید. برخی از والدین متوجه می شوند که هرچند مصرف شکر موجب می شود که انرژی کودک تا حد زیادی افزایش پیدا کند اما ممکن است موجب نوسانات اخلاقی یا رفتارهای پرخاشگرانه نیز بشود. پس حساسیت های غذایی نیز ممکن است در رفتار و اخلاق کودک شما نقش بازی کنند.
● اجازه دهید بجنگند
دکتر عنبرانی ادامه می دهد که والدین دائما سعی می کنند تا شرایط بهتری را برای کودک خود فراهم کنند و آن ها را دائما شاد نگه دارند. اما این کار واقع بینانه نیست. سعی نکنید به محض بروز مشکل دخالت و آن را برطرف کنید. کودکان باید یاد بگیرند که برخی مشکلات یا ناراحتی ها را تحمل کنند. بگذارید با مشکلاتش بجنگد و خودش چیزهای مختلف را کشف کند زیرا این کار موجب می شود کودکان نحوه برخورد با مشکلات را یاد بگیرند. اگر کودکان بتوانند محدوده مشخصی از تجارب، حتی برخی تجارب سخت یا ناامیدکننده را به صورت فردی و شخصی کسب کنند به آن ها کمک می کند تا منبعی از توانایی های درونی را به دست آورند که نهایتا آن ها را به سمت شادی و خوشحالی هدایت خواهد کرد. دست و پنجه نرم کردن با مشکلات (مثلا چهار دست و پا راه رفتن برای یک کودک هفت ماهه یا عمل تفریق برای یک بچه هفت ساله) و حل موفقیت آمیز آن ها موجب می شود که کودکان در برخورد و حل مشکلات خود ورزیده تر شوند. البته این بدان معنا نیست که کودکان نباید هرگز از دیگران کمک بخواهند، اما نقش شما این است که به آن ها کمک کنید تا راه حل را پیدا کنند نه این که مستقیما راه حل را در اختیار آن ها قرار دهید. یادگیری نحوه برخورد با مشکلات و فشارهای اجتناب ناپذیر زندگی یک نکته بسیار مهم برای شادی و خوشحالی کودک در آینده است. به دست آوردن احساس استقلال و اعتماد به نفس توسط کودک منجر به افزایش احترام به خود و شادی در او خواهد شد. یکی از راه هایی که می توانید با آن به کودک خود کمک کنید تا استقلال و اعتماد به نفس به دست بیاورد، این است که او را وادار کنید چند بار در روز و هر بار به مدت ١٠ تا ١٥ دقیقه به تنهایی بازی کند.
شما می توانید به کودک خود کمک کنید تا برای هر یک از احساساتش یک اسم مناسب انتخاب کند تا بتواند در مورد احساسات مختلف صحبت کند. حتی اگر کودک شما هنوز حرف نمی زند شما می توانید چند عکس از صورت های افراد مختلف به او نشان داده و از او بپرسید که کدام عکس احساسی مشابه با او را نمایش می دهد. کودکان کلمات عاطفی مانند «خوشحال» یا «عصبانی» را به سرعت یاد می گیرند. هنگامی که آن ها بتوانند بین این کلمات و احساسات خودشان ارتباط برقرار کنند توانایی بسیار زیادی برای درک و مدیریت احساسات خود پیدا خواهند کرد. اگر کودک عصبانی باشد اما علت عصبانیتش را نداند، برایش بسیار ترسناک خواهد بود. بنابراین اگر وقتی بداخلاقی می کند یا دیگران را می زند به او بگوییم «می دانم که خسته یا عصبانی هستی» در نتیجه کودک یاد می گیرد که احساساتش را بشناسد و آن ها را نام گذاری کند. آن گاه می توانیم به او یاد بدهیم که به جای زدن دیگران از کلمات استفاده کند و حرف بزند. واکنش شما نسبت به احساسات منفی کودک نباید شدید و بیش از حد باشد. اگر کودکان به واسطه بروز برخی موارد در محیط اطرافشان حساسیت بیش از حد، وابستگی شدید به والدین یا عصبانیت از خود بروز بدهند کاملا طبیعی است؛ اما این را نمی توان و نباید غم و غصه نامید.
منبع : روزنامه خراسان


همچنین مشاهده کنید