یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


تقابل سنت و نوگرایی جاودانه نیست


تقابل سنت و نوگرایی جاودانه نیست
در این روزهای داغ، نفسگیر و پرالتهابی که باقی مانده به انتخابات ریاست جمهوری، جامعه خبری ما تشنه اکتشاف است؛ کشف این راز که «میرحسین موسوی نهایتاً اصلاح طلب است یا اصولگرا؟ تفکرات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آخرین نخست وزیر ایران از ۲۰سال پیش چه تحولاتی را به خود دیده و به کدام قطب سیاسی نزدیک تر است؟» موسوی در نامه تشکر از سیدمحمد خاتمی، «راه درست را اصلاحات همراه با بازگشت به اصول» می داند و جامعه به ظاهر دوقطبی سیاسی ما، در پی این است که بداند در تفکر و به خصوص عمل میرحسین، اصلاحات پررنگ تر است یا بازگشت به اصول؟ بررسی آثار معماری میرحسین موسوی نکته حیرت آوری را روبه روی دیدگان ما به معرض نمایش درمی آورد، آنقدر که مرور آثار هنری او را، از بازخوانی ژورنالیستی رزومه غیرسیاسی یک کاندیدای مطرح، فراتر می برد. در دنیا کمتر سیاستمداری پیدا می شود که در سخنرانی های سیاسی از عالم هنر، شاهد مثال بیاورد. میرحسین موسوی را به همین سبب می توان جزء افراد نادر و کمیاب حوزه سیاست دانست. بارها پیش آمده که او برخلاف روال معمول در جمع های دولتی و حکومتی ما، با ذکر نمونه و مثال از هنرهایی همچون نقاشی و عکاسی به تشریح یک موضوع پرداخته است. بررسی زندگی آخرین نخست وزیر ایران حاکی از آن است که ذهن موسوی مملو از دغدغه های گوناگون و متفاوت است. میرحسین یک جا سیاستمدار است، جایی دیگر معمار. گاهی نقاش است، گاهی دیگر استاد دانشگاه (آن هم استاد دانشگاهی که هم معماری درس داده، هم درسی عمومی مانند ریشه های انقلاب اسلامی)، زمانی رئیس فرهنگستان هنر است و زمانی دیگر سرمقاله نویس روزنامه جمهوری اسلامی و در تمام این فعالیت ها رنگی از مذهب و ایدئولوژی دارد.
کارهای هنری موسوی در زمینه معماری و نقاشی یک تشابه اساسی با رویکرد سیاسی او دارد. در عالم سیاست، او از اصلاح امور می گوید، اما بازگشت به اصول را فراموش نمی کند. احزاب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب او را به عنوان کاندیدای حزب برمی گزینند، اما از اردوگاه اصولگرایان نیز زمزمه حمایت برخی از افراد و گروه ها از او همچون جامعه روحانیت مبارز شنیده می شود. مشابه این رویکرد بینابینی در سلایق هنری میرحسین قابل مشاهده است؛ نگاهی به معماری مدرن دارد و از معماری کلاسیک و سنتی نیز دل نمی کند. در نقاشی اش همان عناصر آشنای فرهنگ ایرانی اسلامی وجود دارد، اما با بیانی مینی مال و مدرن. گویا موسوی در عوالم هنر و سیاست، هم دل در گرو سیستم های نوین و مدرن و اصلاحی دارد و هم پایبند به اصول و سنت و معیارهای کلاسیک است. با بررسی آثار نقاشی و معماری موسوی همان طور که آقای خاتمی اصولگرایی خود و میرحسین در عالم سیاست را غیر از فاندامنتالیسم می داند، ما هم می توانیم علاقه میرحسین در عالم هنر به ریشه های کلاسیک و سنتی را غیر ارتجاعی و نوگرا بدانیم.
آشنایی با کلاسیسیسم و مدرنیسم در معماری جهان و ایران کمک می کند که بیشتر پی به دیدگاه های هنری موسوی ببریم.
● درگیری جهانی معماری کهن و معماری مدرن
در غرب اقتضائات و پس لرزه های رنسانس، کشف مصالح جدید و جنگ های جهانی باعث شد چندین دهه معماری متقارن، کلاسیک، مملو از تزیینات و از همه مهم تر مبتنی بر مبانی ایدئولوژیک به حاشیه برود و جای خود را به معماری مدرن بدهد؛ معماری که از تمام کلیشه های کلاسیک فرار می کرد و تلاش داشت چیزی کاملاً متفاوت با گذشته ها باشد. مدرنیسم حرکتی انقلابی بود که باعث پیشرفت های فراوانی در این رشته شد و زنجیرهای دست و پاگیر کلاسیک را از آن دور کرد. اما به مرور درگیر رویکردهای اقتدارگرایانه شد، و بسیاری از نقاط مثبت پیشین را هم از ریشه زد. از دست رفتن ویژگی های مثبت دوران کلاسیک برخی را بر آن داشت تا با تلفیق اصول سنتی و مدرن کارهایی نیوکلاسیک و پست مدرن بسازند. در کلام ترکیب نقاط قوت دو طرز تفکر ایده جالبی به نظر می رسد اما در عمل، کلیت محصول کار پست مدرنیست ها آنقدرها قانع کننده نشد. ترکیبات ظاهری و باسمه یی خیلی ها را به تمسخر این سبک وامی داشت و عده کمی توانستند در این سبک آثار قابل قبولی به جای بگذارند. در ایران از دوره قاجاریه به بعد، در همان لحظاتی که امریکا و اروپا تحولات گسترده یی در زمینه های فرهنگ، سیاست، هنر و فناوری و معماری داشت، ما دچار انقطاع در روند منطقی معماری خود شدیم. تاکنون نیز نتوانسته ایم معماری چندهزارساله خود را که تا زمان صفوی در طول زمان با شرایط مختلف به روز و آداپته شده بود با هجمه اطلاعات جدید وارداتی منطبق و سازگار کنیم.
● میانه روی در سیاست و هنر
همانند عالم سیاست موسوی در معماری نیز میانه روی را ترجیح می دهد.
در معماری امروز ایران چند طرز فکر مختلف برای حل شکاف بین معماری سنتی و مدرن وجود دارد. میرحسین موسوی در کتاب مرور آثارش در این باره می نویسد؛ «عده یی تقلید کامل را چاره دانسته اند و عده یی التقاط و عده یی نیز برگشت به قرون سابق، و بعضی نیز گاهی این را گفته و عمل کرده اند و گاه آن را، و بلبشو ادامه داشته است.» همان طور که موسوی می نویسد هستند معمارانی که دوست دارند گذشته پرشکوه معماری ایرانی پیش از اسلام و بعد از اسلام را به معماری امروزی پیوند بزنند متاسفانه این تلاش در خیلی از موارد به محصولی کاریکاتورگونه منجر شده که هر ناظری را به خنده وامی دارد. استفاده باسمه یی و نچسب از مصالح و طرح های قدیمی در فضایی که فاقد هویت معماری است یا بهره بردن از مصالح جدید برای طرح های عیناً کپی شده سنتی، ابتدایی ترین و کودکانه ترین روش برای تلفیق این دو گونه است. محصول تقلید فرمال از یک شیوه و سپس ترکیب ناهمگون با شیوه دیگر توسط این گروه از آرشیتکت ها، به لحاظ هنری دست کمی از ساختمان های فاقد کیفیت معماری که به تنهایی توسط مهندسان عمران و بساز و بفروش ها ساخته می شوند، ندارد. اما در این بین هستند معماران اهل تفکری که تلاش دارند با دستیابی به ریشه های فکری این دو سبک آنها را به شکل مناسبی با هم دربیامیزند. میرحسین موسوی را می توان از دسته معماران و نقاشان جست وجوگری دانست که در تلاش برای رسیدن به نتیجه یی مطلوب از این تلفیق هستند. برای اثبات این مدعا دو نکته به کمک ما می آید؛ اول اظهارنظرهای موسوی در این باره است که شناخت خوب او را از مساله نشان می دهد و از آن مهم تر عمل او یا به عبارت بهتر، ساختمان های طراحی و ساخته شده توسط اوست. اظهار نظرها و طراحی های او را از نظر می گذرانیم.
● اظهارنظرهای موسوی درباره سنت و مدرنیسم
۱) «در عمارت شمس العماره که گویی با نگاهی به عالی قاپوی اصفهان بنا شده، به ستون های ریخته شده از چدن برمی خورید. گویی از ایستگاه های راه آهن قرن هجدهم فرانسه کپی شده اند. ساختمان شمس العماره ساختمان تردید است. از یک سو به پاریس و مسکو و لندن نگاه می کند و از سوی دیگر به دوران پرشکوه صفویه. در زمان پهلوی اول، یک نگاه به معماری فاشیستی آلمان است و نگاهی دیگر به معماری پرهیمنه قبل از اسلام. رژیم شبه مدرنیستی رضاخان مصمم بود که دوران اسلامی را در پرانتز بگذارد. در زمان پهلوی دوم هرگونه تردید و دودلی از بین می رود؛ تسلیم کامل در مقابل معیارهای مدرنیستی غرب، در حالی که در جامعه این تناقض ادامه دارد؛ عده یی نجات را در حرکت به سوی نمادهای گذشته می دانند و عده یی از فرق سر تا نوک پا فرنگی شدن.
۲) «ترس از امل بودن و انگ عقب ماندگی، دست و ذهن معمار را سانسور می کند. اثری منطقی است که هیچ اشاره یی به گذشته نداشته باشد. و برای همین حسینیه ارشاد را به یک معمار مشهور ارمنی می دهند ولی چون مثل سالن سینما در می آید با کمی کاشیکاری اسلامیزه می کنند یا فلان مسجد در یکی از مشهورترین میدان های شهر، آمیزه یی از سالن های تفریح و کلیساهای دست چندم غربی را القا می کند. از سوی دیگر معماران سنتی ضمن اجبار در استفاده از مصالح نو مثل تیرآهن و بتن آرمه، با کاشی و تزیین سعی می کنند هر چه بیشتر فضاهایی با حال و هوای قاجاری و حتی صفوی را احیا کنند غافل از آنکه یکی از رازهای موفقیت معماران بزرگ گذشته راه آمدن با مصالح و انکشاف طبیعت و استفاده از تکنیک های نو در هر زمان است.»
۳) «در دو دهه اخیر بارها از خود سوال کرده ام چرا باید سنت و نوگرایی مانند دو مفهومی ادراک شوند که دارای تقابلی جاودانه هستند و چرا این تقابل را ما پشت سر نگذاریم؟»
● طراحی های موسوی
مهندس فارغ التحصیل دانشگاه ملی، در رزومه معماری خود چند بنای شاخص را دارد که دو تا پیش از انقلاب به سرانجام رسیده و مابقی پس از انقلاب ساخته شده اند. مرور این بناها و خصوصیات و ویژگی های ساختاری و تزییناتی آنها نشان می دهد موسوی سعی در تلفیق الگوهای معماری مدرن و معماری سنتی ایرانی (به ویژه معماری ایرانی دوره اسلامی) داشته است. به جرات می توان گفت حاصل این تلاش به لحاظ معماری نمره قبولی می گیرد.
۱) ساختمان های سازمان آب اصفهان؛ اولین پروژه مهندس موسوی پس از فارغ التحصیلی. ساختمان های این مجموعه تماماً آجری هستند و هنوز آن عناصری که بعدها بارها در طرح های مهندس تکرار می شود (و به نوعی به امضای معمارانه اش بدل می شوند) به بار ننشسته اند.
۲)کانون فرهنگی توحید؛ ساختمان های آجری، ورود تزیینات به ساختمان (به صورت منفذهای گل نویی) و استفاده بیشتر از نور طبیعی و دعوت آن به درون ساختمان.
۳) بقعه شهدای هفتم تیر (بهشت زهرا)؛ برجسته ترین اثر مهندس موسوی. به گفته خود مهندس موسوی طراحی این بنا در شرایط اجتماعی و اعتقادی ویژه یی صورت گرفته و به خصوص، آن درگیری عاطفی که مهندس موسوی با شهدای این بقعه داشت، او را به ساخت مجموعه یی رهنمون ساخت که چه از نظر کاربری و چه از نظر زیبایی و تناسبات فضایی، نکات نوآورانه بسیاری دارد. مهندس موسوی همواره دغدغه «سنت و مدرنیته» را در طرح هایش داشته است. عناصر معماری به کاررفته در این ساختمان تلفیق زیبایی از مفاهیم و معانی مساجد کهن ایرانی با مصالح مدرن است. هم آجرکاری ها، کاشیکاری ها و شیشه کاری های برآمده از سنت دارد و هم آنکه گنبدها و تویزه هایی دارد از بتن عریان. کامران عدل عکاس، در یادداشتی که در مرور آثار میرحسین نوشته است، ظرافت بازی نور بقعه شهدای هفتم تیر را «حیرت انگیز» خوانده است؛ چیزی که در ۴۰ سال عکاسی اش از بناهای معماری، در جای دیگری ندیده است.
۴)دانشگاه شاهد (اتوبان قم)؛ تاثیر تجربیات معماری غربی شرق گرا (به خصوص لویی کان) در طرح مشهود است. (هر چند نتیجه کار آنچنان منسجم به نظر نمی رسد.)
۵) مسجد سلمان فارسی (خیابان پاستور)؛ استفاده از بتن عریان، سازه آشکار، آجر، بازی با نور طبیعی (بالای محراب)، خطوط قرمز تیرها و تیرچه ها و خطوط آبی حوض ها و جوی ها دیگر به امضای طرح های مهندس موسوی بدل شده اند.
۶) طراحی مجموعه فرهنگی صبا (خیابان ولیعصر)؛ بزرگ ترین پروژه معماری مهندس موسوی یکی از مراکز مهم هنری و فرهنگی کشور است. این مجموعه از چند قسمت کاملاً متفاوت از نظر ساختاری تشکیل شده که به مرور زمان به یکدیگر پیوند داده شده اند. مجموعه فرهنگی صبا، فرصت مغتنمی برای تجربیات متفاوتی بوده که مهندس موسوی همیشه دنبال کرده است. استفاده از نور طبیعی در گالری های موزه، مصالح عریان (و در این مجموعه بهره گیری گسترده از تاسیسات عریان) و همچنین استفاده عینی از تزیینات سنتی (در گالری خیال) در مقابل ساختار و سیرکولاسیون مدرن گالری های چند طبقه مرکزی، امتزاجی به دست می دهد که ذهن را به یاد معماری پست مدرن می اندازد. (اگر پست مدرن در معماری را معماری مدرن« تاریخ بدانیم.)
۷) مرمت و بازسازی موزه هنرهای معاصر فلسطین (خیابان صبا)
۸) مرکز مطالعات استراتژیک تشخیص مصلحت نظام؛ پس از سال ها طراحی در فضای پروژه های فرهنگی و مذهبی، با طراحی مرکز مطالعات استراتژیک، مهندس موسوی در آخرین پروژه ساخته شده خود، به سمت معماری اداری بازمی گردد؛ این بار اما با یک برج بلندمرتبه. در این ساختمان، جای بتن عریان کارهای پیشین مهندس را سنگ های خاکستری و سیاه گرفته است. رنگ قرمز عناصر سازه یی فلزی، آبی شده و ساختمان در پرده یی شیشه یی پوشیده شده است. اگر بقعه شهدا و یادمان شهید خرازی به گذشته و خاطرات نگاه می اندازند، جهت اشاره مرکز مطالعات استراتژیک امروز است.
روزهای کمی به انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده. میرحسین موسوی در صورت پیروزی در انتخابات، در عمل نشان خواهد داد چه طرز فکری را در سیاست، ورزش، اقتصاد، فرهنگ و هنر دنبال می کند. اصول را پررنگ تر دنبال می کند یا اصلاح امور؟ اما در این میان پیکر نیمه جان معماری و شهرسازی معاصر ایران بیش از هر بخشی می تواند از حضور موسوی در راس قدرت بهره ببرد.
مسعود مرعشی- علی غرقی

توضیح؛ نقل قول های مستقیم از کتاب «مروری بر آثار معماری و نقاشی میرحسین موسوی»، انتشارات فرهنگستان هنر، پاییز و زمستان ۱۳۸۶
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید