چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


خصوصی‌سازی مخابرات و ضرورت اطلاع‌رسانی


خصوصی‌سازی مخابرات و ضرورت اطلاع‌رسانی
هر وقت که دولت‌ها، باز و شفاف عمل کرده‌اند، به شیوه‌ای مردم سالارانه، اطلاع‌رسانی نموده‌اند، از مردم کمک گرفته، آنها را در جریان امر قرار داده‌اند و با نمایندگان مردم، نهادها، جوامع و سازمان‌ها تنگاتنگ کار کرده‌اند، آن وقت در نهایت درخت انسجام ملی را به ثمر رسانده‌اند و از آن بهره‌ها برده‌اند. بسیاری از کارشناسان نیز معتقدند که اگر آزادسازی و رقابتی کردن بخش و رفع تبعیض‌های کنونی، به سرعت انجام می‌پذیرفت، سازمان مقررات گذار و تنظیم بازار مخابرات کشور، به استقلال و بلوغ می‌رسید و بخش خصوصی قدرتمندی در کشور شکل می‌گرفت، در چنین وضعیتی می‌شد خصوصی‌سازی را با احتیاط پیش برد و به سر منزل مقصود رساند.
● دنیای مخابرات و ارتباطات
در سال ١٣٨٢، خصوصی‌سازی مخابرات در دستور کار مقامات وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات تازه متولد نشده (در آن زمان) قرار گرفت و کمیسیون خصوصی‌سازی مخابرات در شرکت مخابرات ما در، تشکیل شد اما تاکنون یعنی با گذشت بیش از چها سال از آن تاریخ، هنوز ذینفعان در امور مخابرات کشور، به طور مستقیم مخاطب خصوصی‌سازان قرار نگرفته‌اند و سرگردانند. ذینفعان در امور مخابرات کشور چه کسانی هستند؟ به طور کلی ذینفعان در امور مخابرات کشور را می‌توان به ١١ دسته تقسیم کرد به شرح زیر:
٢-١) کارکنان و مستمری بگیران
شامل مدیران فوقانی، میانی و تحتانی به علاوه کارمندان زیر دست ایشان که به رسمی، قراردادی و بیمه‌ای تقسیم می‌شوند. شمار کارکنان شرکت‌های مخابرات دولتی بالغ بر چهل و چند هزار نفر است. علاوه بر اینها چندین میلیون باز نشسته مخابراتی نیز از جمله ذینفعان مخابراتی به شمار می‌آیند.
٢-٢) سهام داران شرکت مادر مخابراتی
شامل چند بانک و چند وزارتخانه به علاوه سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی سابق که صد درصد سهام شرکت های مخابراتی دولتی را در اختیار دارند.
٢-٣) مشتریان بزرگ یا Business Costumers
شامل صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، وزارت نفت و شرکت‌های وابسته به آن، وزارت نیرو، راه‌آهن سراسری، شهرداری‌ها و از قبیل کسب‌وکارهای برزگ به علاوه نهادهای قوای سه گانه نظام و نهادهای حاکمیتی عمومی غیر دولتی مثل بنیاد.
٢-٤) مشترکان یا Subscribers و کاربران یا Users
شامل کسانی که دارای اشتراک یک یا چند خط تلفنی ثابت یا همراه هستند. اینان جمعی عظیم از جمعیت کشور را در بر می‌گیرند که بلااستثناء، ودیعه‌هایی را بابت اخذ اشتراک خود پرداخت کرده‌اند. حجم این ودایع، رقمی در حدود هشت هزار میلیارد تومان است. علاوه بر مشترکان ودیعه پرداخته، شمار نامعلومی از کاربران سرویس‌های عمومی مخابراتی هستند که از خدمات استفاده می‌کنند بدون آن که ودیعه حق اشتراک پرداخت کرده باشند.
٢-٥) صنایع تولیدی مخابرات کشور
شامل تولیدکنندگان و تامین‌کنندگان سامانه‌های مخابراتی، قطعات و تجهیزات مخابراتی و پایانه‌های ارتباطی، به علاوه ارائه‌دهندگان خدمات فنی سخت‌افزاری و نرم‌افزاری و سندیکاها یا تشکیل‌های صنفی هر زیربخش
٢-٦) شرکت‌های هم سپاری و برون سپاری
شامل شرکت‌های خصوصی و تعاونی‌هایی که از منابع انسانی درون ‌های مخابراتی دولتی برای انجام امور پیمانکاری استفاده می‌کنند (مدل هم‌سپاری) و یا شرکت‌های خصوصی و تعاونی‌هایی که از منابع بیرون از شرکت‌های مخابرات دولتی برای امور پیمانکاری بهره می‌برند (مدل برون‌سپاری) شمار کارکنان و تعداد شرکت‌های مذکور در هیچ یک از آمارهای رسمی یا غیررسمی کشور به درستی اعلان نشده است.
٢-٧) بهره‌برداران یا Operators و مشترکان و کاربران آنها
در تبع آزادسازی ناقص بخش مخابرات دست کم ۶ بهره بردار تلفن ثابت و چهار بهره بردار تلفن همراه در حال حاضر وجود دارند که سرویس‌هایی محلی، منطقه‌ای و سراسری عرضه می‌کنند. ( چهار بهره‌بردار تلفن همراه عبارتند از: تالیا، ایرانسل، شرکت سیار مشارکتی اصفهان و شرکت سیار جزیره کیش). شمار کاربران این بهره‌برداران (اعم از ثابت و همراه) به حدود چهار میلیون اشتراک می‌رسد. علاوه بر این شرکت‌ها شمار نامعلومی شرکت‌های فعال در عرصه فناوری اطلاعات و اینترنت جز و این بخش هستند.
٢-٨) سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی به علاوه مرکز تحقیقات مخابرات ایران
٢-٩) شرکت‌های تولیدی و خدماتی غیر ایرانی در عرصه مخابرات
شامل شرکت‌های خارجی که طرف قرار داد اتصال متقابل، مبادله پایاپای ارتباط، کرایه ترانسپوندر و یا از تامین‌کنندگان سامانه‌های شبکه و مدیریت شبکه‌های سوئیچینگ و انتقال کشور هستند.
٢-١٠) مجامع بین‌المللی و جهانی مخابرات
مثل اتحادیه بین‌المللی مخابرات، اتحادیه آسیا- پاسیفیک و سایر نهادهای استانداردسازی مهم مانند موسسه اروپایی استانداردسازی مخابرات.
٢-١١) مرکز آکادمیک کشور
شامل دانشگاه‌ها و مدارس عالی به فرهنگستان‌های علوم و زبان و ادب فارسی به علاوه استادان، دانشجویان و کارکنان این مراکز.
آنچه تحت ١١ سرفصل پیش گفته، متذکر شدیم حداقل کسان نهادهایی هستند که ذینفعان در امور مخابرات کشور هستند زیرا علاوه بر آنها، جوامع مدنی و سازمان‌های مردم نهاد جزو مخاطبان مخابرات هستند.
٢) نتیجه‌گیری و امید به آینده
در امر خطیری که نام آن خصوصی‌سازی شرکت‌های مخابراتی است اغلب گروه‌های یازده گانه مذکور، هیچگاه به طور مستقیم مورد خطاب مقامات مخابراتی قرار نگرفته‌اند در حالی که که اکثر آنها گیرندگان صورت حساب‌های دو ماهانه شرکت‌های مخابراتی هستند و در نتیجه ودایعی به این شرکت‌ها پرداخته‌اند یعنی ارتباط متقابل دارند. از همه بدتر، کارکنان رسمی، بیمه‌ای و قراردادی داخل شرکت‌های مخابراتی، هیچگاه اجازه نداشته اند (و نیافته‌اند) در تعامل با مقامات ارشد شرکت قرار گیرند و از وضعیت آتی خود، در شرایط خصوصی‌سازی شده مطلع شوند. گمانه‌زنی‌ها، تا آنجا پیش می‌روند که حتی همه اعضای هیات‌مدیره شرکت ما در تخصصی مخابرات، به یک نسبت و به طور فعال در جریان مسائل و چگونگی پیشرفت امور نبوده اند و به عبارت دیگر "به بازی گرفته نشده‌اند"!
خب خودمانیم، در چنین اوضاع و احوالی چگونه می‌توان نگران آینده مخابرات و آتیه کل کشور نبود؟ به تجربه ثابت شده است که هرگاه دولت‌ها، چنین دستوری، سربسته و کدر عمل کرده‌اند، همواره دسته بلند اهرم، به دست فرصت طلبانی افتاده است که یا از انحصار سابق، انحصاری جدید ساخته‌اند و یا از تک‌قطبی سابق، یک دوقطبی جدید یا سه‌قطبی جانشین را شکل داده‌اند و قال خصوصی‌سازی را کنده‌اند.
اما هر وقت که دولت‌ها، باز و شفاف عمل کرده‌اند، به شیوه‌ای مردم سالارانه، اطلاع‌رسانی نموده‌اند، از مردم کمک گرفته، آنها را در جریان امر قرار داده‌اند و با نمایندگان مردم، نهادها، جوامع و سازمان‌ها تنگاتنگ کار کرده‌اند، آن وقت در نهایت درخت انسجام ملی را به ثمر رسانده‌اند و از آن بهره‌ها برده‌اند. بسیاری از کارشناسان نیز معتقدند که اگر آزادسازی و رقابتی کردن بخش و رفع تبعیض‌های کنونی، به سرعت انجام می‌پذیرفت، سازمان مقررات گذار و تنظیم بازار مخابرات کشور، به استقلال و بلوغ می‌رسید و بخش خصوصی قدرتمندی در کشور شکل می‌گرفت، در چنین وضعیتی می‌شد خصوصی‌سازی را با احتیاط پیش برد و به سر منزل مقصود رساند.
اما اکنون که هیچ یک از پیش‌شرط‌های مذکور تحقق نیافته‌اند فقط باید بار دیگر دوربرگردان دیگری را در امر خصوصی‌سازی تجربه کرد ؟ تا سه نشود بازی نشود! اکنون بسیاری از ذینفعان، چه یادشان باشد یا نباشد، رفتار یکی از آن سه ماهی کلیله و دمنه را پیشه خواهند کرد که:
آورده‌اند در آبگیری سه ماهی بود:
یکی عاقل، یکی نیمه‌عاقل و یکی نیز نادان. از قضا، صیادی بر آن آبگیر، دام نهاد. آن که عاقل بود و بارها دستبرد زمانه را دیده بود از آن جانب که آب می‌آمد برفور بیرون شد. ماهی نیمه عاقل، اندکی سرگردان شد و در آب فرو رفت و ماهی نادان، حیران و سر گردان به چپ و راست می‌رفت تا سرانجام در دام افتاد و با خود چنین گفت: "غفلت کردم که انجام کار غافلان چنین باشد" و این مثال بدان آوردم که گر چه تدبیر در هنگام بلا، کمتر اثر کند اما عاقل هرگز نومید نگردد!
به امید آن که اکثر ذینفعان، عاقلانه عمل کنند و کشور را از بلا برهانند.
منبع : اخبار فناوری اطلاعات ایتنا


همچنین مشاهده کنید