شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


نغمه آشنای بازگشت


نغمه آشنای بازگشت
● بازگشت یک فیلم ساز به دوران اوج
اگر «بچه های آسمان»، « رنگ خدا» و «باران» را نقاط اوج کارنامه کارگردانی مجید مجیدی بدانیم، بدون تردید «آواز گنجشک ها» نیز درهمین راستا قرار دارد و می توان گفت این فیلم ساز دوباره به فضای آشنای فیلم هایش بازگشته است. «بید مجنون» که آخرین ساخته مجیدی قبل از آواز گنجشک ها بود، آشکارا با نوع سینمایی که از مجیدی می شناختیم فاصله داشت اما با« آواز گنجشک ها» مجیدی دوباره به حیطه و قلمرویی بازگشته که به خاطر تجربیات فراوانش در این حیطه، کارگردانی کاملا شناخته شده به حساب می آید.سینمای مجیدی در نزد دوستدارانش با چند مولفه همیشگی در اذهان باقی مانده است که دراین فیلم نیز همان مولفه های آشنا به راحتی دوستداران این نوع سینما را اقناع می کند. «فطرت گرایی» «طبیعت گرایی»، «کشف و شهود درونی قهرمانان روایت ها»، «توجه به زیبایی های بصری تصاویر» و «یاری گرفتن از بازی کودکان»... به عنوان مولفه های سینمای مجیدی تقریبا در اغلب آثار این فیلم ساز دیده می شود. فیلم سازی که به همراه چند کارگردان دیگر به دلیل درخشش در جشنواره های جهانی همیشه «انگ جشنواره ای بودن» هم به فیلم هایش وارد می شود.
● فرار از فناوری های پیچیده و دست و پاگیر
فیلم جدید مجید مجیدی را می توان به لحاظ محتوایی داستان آلوده شدن انسان سنتی و روستایی به دغل بازی ها، زرق و برق های شهری و فناوری های پیچیده و دست و پاگیر دانست. کارگر ساده ای که در یک مزرعه پرورش شترمرغ کار می کند و ساکن روستاست به خاطر مشکلاتی که برایش اتفاق می افتد، به «شهر » می رود و در این مکان که می تواند نماد تجدد و زندگی ماشینی باشد، می آموزد که می تواند چندین برابر کار سخت در روستا درآمد داشته باشد، به شرط آن که خود را با شرایط جدید وفق دهد. او به تدریج شیفته زرق و برق زندگی شهری می شود و از صداقت و سادگی روستایی اش فاصله می گیرد. حرص و طمع که ویژگی اصلی زندگی مصرفی است در شهر او را آلوده می کند و همین تغییرات محسوس باعث می شود که او به تدریج در خانواده و روستا از دیگران فاصله گیرد.در واقع حکایت مجیدی، روایت آشنای بحران امروز هویت در کشورهای در حال توسعه است که با جدا شدن و فاصله گرفتن از ارزش های سنتی خود وارد دنیای تازه ای شده اند که گرچه مثل فضای شهر در مقابل روستا پرزرق و برق می نماید، اما اصالت پول و سرمایه، سایه ای سنگین بر روابط انسانی انداخته است. بحران هویتی که دامن گیر اغلب جوامع امروز است؛ استیصال و درماندگی بشر در مقابل علم و فناوری های پیشرفته است که گرچه توانسته به ظاهر امکانات تازه ای را برای بشر مهیا کند اما خوب که در آن بنگریم؛ اضمحلال ارزش های اجتماعی گذشته و واقعیت های تلخ این تجدد و تمدن جدید است.
● امتیازات فیلم
«آوازگنجشک ها» صرف نظر از ارزش های محتوایی اش که مثل اغلب آثار این کارگردان دعوت به بازنگری در اعمال و رفتار از طریق کشف و شهودی درونی است، امتیازات دیگری هم دارد. از جمله تصاویر چشم نوازی که توسط دوربین تورج منصوری، تصویربردار با تجربه و قدیمی از طبیعت و... ثبت شده است. امتیاز ویژه دیگر این فیلم، درخشش خیره کننده « رضا ناجی» بازیگر اصلی آواز گنجشک هاست. «ناجی» که کشف مجید مجیدی در سینمای ایران به حساب می آید، در فیلم تحسین شده «بچه های آسمان» قدرت بازیگری اش را نشان داد. او بعدها در دیگر آثار مجیدی چون «بیدمجنون»، «باران» و... هم ایفاگر نقش های فرعی بود، اما در «آواز گنجشک ها» ناجی با هدایت فیلم ساز در نقش «کریم» بازی بسیار باورپذیری را ارائه کرده که گرچه این بازی درخشان در جشنواره فیلم فجر توجه داوران را به خود جلب نکرد، اما یکی از بزرگ ترین جوایز بازیگری را در جشنواره های خارجی برای سینمای ایران به ارمغان آورد. در اهمیت جایزه «خرس نقره ای» پنجاه و هشتمین جشنواره برلین که برای بازی ناجی در همین فیلم به وی اختصاص یافت همین بس که او در این جشنواره توانست رقیب اصلی خود «دانیل دی لوئیس» بازیگر قدرتمند سینمای هالیوود را با اقتدار پشت سر بگذارد و جایزه بازیگری را به دست آورد.دی لوئیس چند ماه بعد با فیلم «خون به پا می شود» در اسکار برنده جایزه بهترین بازیگر شد...نمی توان از فیلم «آواز گنجشک ها» سخن گفت، اما از طراحی صحنه و لباس و به خصوص لوکیشن فیلم یاد نکرد.اگر فکر می کنید این فیلم در یک روستای خوش آب و هوا ساخته شده، کاملا در اشتباه هستید.
زیرا همان طور که در نمایش پشت صحنه های فیلم که از شبکه دوم سیما به نمایش درآمد؛ حدود ٨٠ تا ٩٠ درصد تصاویر فیلم در روستا به شکل کامل بازسازی شده است و از این لحاظ می توان گفت فیلم« آواز گنجشک ها» فیلمی پرهزینه در سینمای ایران است.از جمله دیگر امتیازات فیلم، موسیقی زیبای حسین علیزاده و پایان بندی درخشان اثر است. سکانس به یاد ماندنی رقص زیبای شترمرغی که پس از تحول شخصیت محوری داستان، گویی به استقبال وی می شتابد و حضورکریم را در روستا گرامی می دارد. همانطور که گفتیم زیبایی های تصویری «آواز گنجشک ها» تنها محدود به این تصاویر نمی شود و صحنه به زمین خوردن بچه ها و افتادن ماهی ها روی زمین هم از دیگر صحنه هایی است که زیبایی بصری فوق العاده ای دارد.
● اشکال بزرگ فیلم
«آواز گنجشک ها» گرچه شاید در مجموع جزو آثار فاخر سینمای کشور در سال های اخیر به حساب آید اما به عقیده نگارنده این مسئله نمی تواند ضعفی که در فیلم نامه این اثر وجود دارد را کتمان کند. فیلم نامه«آواز گنجشک ها» به صورت مشترک توسط مهران کاشانی و مجید مجیدی نگاشته شده است و ایراد اصلی که می توان بر این فیلم نامه وارد کرد، داستانک های فرعی زیادی است که برخلاف سایر ساخته های این کارگردان به ساختار روایی این اثر آسیب رسانده است. ویژگی این داستانک های فرعی که در چند بخش حتی داستان اصلی فیلم را هم تحت الشعاع قرار می دهد، این است که به راحتی قابل حذف از داستان اصلی است و چندان ضروری به نظر نمی رسد . متاسفانه در این زمینه به نظر می رسد مجیدی نتوانسته این ایراد را از فیلم خود برطرف کند. برای مثال اگر در فیلم های تحسین شده «بچه های آسمان» یا «رنگ خدا» به روابط نقش محوری داستان دقیق شویم؛ این واقعیت که سیر داستانی اتفاقات کاملا هدفمند و در راستای روایت اصلی قرار دارد، به خوبی اثبات می شود. مثلا روابط پسربچه نابینای «رنگ خدا» با مادربزرگش یا با پدرش کاملا در خدمت روایت اصلی قصه است.
در حالی که در «آواز گنجشک ها» چنین مسئله ای کمتر به چشم می خورد به طوری که در بخش مهمی از فیلم، تلاش چند کودک خردسال فیلم برای آوردن ماهی ها(که به خودی خود زیبا بود و حتی می توانست سوژه فیلم دیگری باشد) زمان زیادی از روایت اصلی فیلم را در بر می گیرد و در واقع طولانی بودن آن هیچ توجیهی ندارد و کارگردان با تدوین مناسب می توانست از نشان دادن این تصاویر طولانی که روایت آن تا حدودی داستان اصلی را تحت الشعاع قرار داده اجتناب کند.به جز این ضعف، می توان به هزینه های بالای فیلم در ساخت دکورهای روستا اشاره کرد که چندان قابل توجیه نیست.اگر ساخت دکورهای عظیم به خاطر ویژگی های زمانی و تاریخی آن در فیلم های جنگی یا روایت های تاریخی مربوط به گذشته می تواند توجیهات منطقی خود را داشته باشد، اما ساختن کامل لوکیشن یک روستا آن هم در حالی که بافت روستایی گوناگونی در کشور ما وجود دارد؛ چندان قابل توجیه نیست به نظر می رسد صرف این بودجه دربازسازی مزرعه شترمرغ تا حدودی منطقی است اما در ساخت خانه های روستایی تنها موجب بالا رفتن هزینه های ساخت فیلم شده است.
منبع : روزنامه خراسان


همچنین مشاهده کنید