سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

از شوروی درس بگیر!


از شوروی درس بگیر!
● مقاله ای به قلم میخائیل گورباچف
شوروی و پایان دهنده جنگ سرد، مقاله ای با عنوان «توصیه هایی برای بوش» نوشته كه در رسانه های جهان منعكس شده است. وی برنده جایزه صلح نوبل ۱۹۹۰ و رئیس مؤسسه جهانی مطالعات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی «مؤسسه گورباچف» است. این مقاله پیش روی شماست.
درگیریهای میان نیروهای آمریكایی و شورشی ها در عراق، مانورهای سیاسی در آمریكا بر روی حضورشان در عراق و انعكاس و تأثیر این حضور در سراسر دنیا، هیچ شكی را بر جای نگذاشت كه آرزوی دولت بوش برای ایجاد تحول، از بین رفته است.
كنگره آمریكا با بی میلی لایحه ای را برای بودجه ادامه حضور آمریكاییها در عراق بدون مشخص كردن تاریخ خروج تصویب كرد. اما با وجود ادعای پیروزی، رسانه ها می گویند تیم بوش با سیاست كنونی در عراق به آنها خیلی ضربه می زند.
آن گونه كه از دولت بوش خبر می رسد، آنها به كاهش ۵۰ درصدی نیروهای خود در عراق طی سال آینده می اندیشند. همان طور كه به تغییر مأموریت خود از جنگ به حمایت و آموزش فكر می كنند.
آنها جدیداً علاقه زیادی به پیشنهادهای گروه مطالعاتی بیكر - همیلتون پیدا كرده اند كه چند ماه قبل كاملاً از بین رفته بود. آمریكا شروع به مذاكره با همسایه های عراق «ایران و سوریه» كرده است. حتی آنها كه به پافشاری بر ادامه اشتباهها و خیالات و فریب هایشان اصرار دارند مجبور به فكر كردن شدند یا حداقل بسته بندی «بازسازی» سیاستهای خود را در پیش گرفتند. اما آیا این امر واقعاً تغییر برای بهتر شدن است؟
میلیونها عراقی این اشغال را به عنوان توهینی ملی قلمداد كردند كه درگیریهای وحشتناك، نزاع داخلی و ناپایداریهای ادامه دار را به دنبال داشت.
بوش، تروریستها را متهم می كند و همسایگان عراق و جامعه بین المللی را به همكاری برای ثبات این كشور فرا می خواند. در اصل اكثریت دوستان و یاران اروپایی آمریكا، نه فقط نیروهای ائتلاف، بلكه حتی آنها كه اشغال عراق را محكوم می كردند، آماده همكاری برای خروج آمریكا از این كشور هستند.
در كنفرانسی كه چند هفته پیش در شرم الشیخ مصر برگزار شد، قرار شد ۳۰ میلیارد دلار بدهكاری عراق را ببخشند. این تصمیم از سوی چین، عربستان سعودی، اسپانیا و دیگر كشورها مورد حمایت قرار گرفت. روسیه نیز زودتر این بدهیها را بخشیده بود. پس هیچ عذری برای محاكمه جامعه جهانی برای درك نكردن اهمیت یك عراق پایدار و با ثبات وجود ندارد.
بنابراین، دولت بوش باید از این جو سازنده برای پایانی كه موجب خودباوری «كمك به خود» می شود، استفاده كند. موقعی كه دوستانش از وی می خواهند به اجرای طرح استراتژی خروج اقدام نماید، آن را رد می كند، اما افكار عمومی و كنگره فشار زیادی را بر وی و دولتش وارد خواهند كرد تا او را به انجام این كار وادار كنند. حفظ تعداد معینی از نیروهای آمریكایی در عراق برای مدتی قابل قبول خواهد بود.
اما فقط و اگر فقط تشخیص دهند اشغال به پایان رسیده است. چنین تشخیصی می تواند فقط با عادی سازی عراق به یك هدف واقعی بین المللی و به دست كشیدن آمریكا از منفعت طلبی صرف خود منجر شود.
خروج آمریكا از عراق اجتناب ناپذیر است. اما بهتر است تا دیر نشده و بازیگران اصلی بر روی آن توافق دارند این كار صورت بگیرد.آنها مشخصاً كیفیت خروج بدون ضرر و نیز حركت به سوی اتحاد ملی و چگونگی تأمین صلح و امنیت خاورمیانه را خواستار هستند.
اولین حركت برای تأمین امنیت، جایگزینی موقتی نیروهای بین المللی به جای نیروهای آمریكایی می باشد كه از سوی عراقیها پس زده نشود، بنابراین چنین نیروهایی با تأیید شورای امنیت و با كمك جامعه جهانی می تواند برای پیشرفت مسیر صلح و ثبات در عراق مؤثر باشد، كه اكنون و در حال حاضر به جایگاه ویژه ای برای خشونتها و ایجاد درگیریها و قتل عام جدی و در جهت تفرقه پیش می رود.
بنابراین هیچ كس نباید از بین المللی كردن مشكل عراق بترسد، زیرا در نهایت به نفع همه طرفین خواهد بود. برای مثال در ۱۹۸۵، تغییر راهبردی در شوروی سبب شد اشتباه درگیر شدن در جنگ با افغانها را جبران كند. در نتیجه آن راهبرد جدید، از سوی من به عنوان رئیس جمهور وقت شوروی سبب شد اهدافی را برای خروج نه چندان آبرومندانه از خاك افغانستان دنبال كنم كه با تشویق سایر كشورها و جامعه جهانی همراه بود.
اگرچه در این راه، آمریكا وعده ها و تعهدات خود را درخصوص افغانستان به فراموشی سپرد و به جای همكاری با نیروهای دولتی افغان از جمله نجیب ا...، به دنبال حمایت و نزدیكی به عناصری مشخص چون طالبان درون پاكستان بود.
اكنون ما به دوستان آمریكایی خود درباره خطرات این بازی طولانی هشدار دادیم. اما آنها از عواقب آن مطلع نبودند. سرانجام همین كه روسیه از مسایل افغانستان كناره گیری كرد، جاده تندروی و ظهور طالبان و تروریسم، به طور غیر قابل باوری بازتر و عریض تر شد. برخی اعتراض می كنند این قیاس تاریخی چه با ویتنام باشد و چه با افغانستان، بی ربط است، اما من با تمام تجربیات دوران قبل و پس از جنگ سرد اعلام می كنم؛ درست است كه هر جنگ و درگیری ویژگیهای خاص خود را دارد، اما درسها و تجربیات به دست آمده از هر یك از آنها مشابه یكدیگرند.
من می گویم: قبل از هر مشكل نظامی، خوب و سخت و عمیق فكر كنید و درباره تمام راه حلهای صلح آمیز كه اغلب قابل دفاع هستند صحبت كنید. آن وقت متوجه می شوید گزینه دیگری وجود دارد كه می توان نام آن را انتخاب میان بد و بدتر گذاشت.
حتی وقتی یك قدرت بزرگ چون آمریكا اشتباهی فاحش را مرتكب می شود و خود را درگیر یك جنگ مسلحانه در یك سرزمین اشغال شده می كند، نباید وضعیت خود را با عدم پذیرش اشتباهها و عواقب كار بدتر نماید.
در نهایت و از همه مهمتر باید از ابتدا این مسأله درك شود كه هر اقدام نظامی یك یا چند راه حل سیاسی دارد، پس باید صادقانه دنبال آن برود و سپس در صدد برخورد منطقی، عقلایی و خردورزانه آن بر آید. اینجاست كه نباید فقط به منافع آنی و غیر ضروری خود فكر كند، بلكه با نگاهی به آینده، پلهای پشت سر خود را خراب نكند.
منبع: نیویورك تایمز
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید