سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


نشانه های مذهبی


نشانه های مذهبی
عنایت به نشانه هایی از قبیل موبایل و اسلحه و قرآن و نام بزرگراه نیایش و... اكتفا می كند تا متوجه شویم در فیلم رستگاری در۸:۲۰دقیقه ساد ه ترین و بی پیرایه ترین و در عین حال سهل الوصول ترین نشانه ها برای تبیین درونمایه های مذهبی به كار گرفته شده است
رستگاری در ۸:۲۰ دقیقه آكنده از نشانه هایی است كه قرار است ترجمان برخی از مفاهیم مندرج در عناصری از قبیل شخصیت پردازی و تم و روایت و... باشند. مثلاً زمانی كه شخصیت اصلی فیلم، طه، می خواهد وسایل شخصی اش را از داخل تاكسی پس از مرافعه اش با صاحب آژانس خارج كند متوجه دو شیء متعلق به آهو می شود كه در كف قسمت عقب اتومبیل افتاده است؛ یكی آینه آرایش و دیگری یك كارت دانشجویی. این نشانه ها جدا از كاركرد اصلی شان كه عبارت از هدایت شخصیت اصلی به سمت شخصیت محوری دیگر و در نتیجه پیشبرد داستان فیلم است، گویای دو وجه از شخصیت آهو نیز هست كه یكی وضعیت ظاهری و غلط انداز او است (آینه آرایش) و دیگری موقعیت شرافتمندانه او را فاش می كند (كارت دانشجویی). این نشانه ها فقط در حیطه تصویر نیست و در قالب كلام و كلمه نیز جلوه گر است كه بارزترین نمونه آن در فیلم نام آهو شریفی است كه قرار است هم خوش سیمایی او را در نظر داشته باشد و هم شرافت طبع او را، چیزی شبیه به همان تمهید آینه و كارت دانشجویی.اما آن چه در این مجال قصد ذكرش در میان است، تحلیل این نوع نشانه شناسی ها نیست، چرا كه فیلم رستگاری در ۸:۲۰ دقیقه اصولاً با توجه به ساختار و لحنی كه دارد، چندان اثر مناسبی در این حوزه به حساب نمی آید و می توان برای تبیین آن بحث به سراغ الگو های بهتر و دقیق تری رفت. آنچه در ارتباط با موضوع نشانه ها در فیلم رستگاری در ۸:۲۰ دقیقه قابل توجه است، بازی با نشانه های دینی است كه در تعامل با مضمون اصلی آن یعنی بنیادگرایی عقیدتی و دگماتیسم مذهبی قرار داد. قابل ذكر است كه البته این پیوند نیز فارغ از ارزشیابی زیبایی شناسی مورد اشاره قرار می گیرد و بیشتر معطوف به ابعاد معنایی آن است.رستگاری در ۸:۲۰ دقیقه از همان عنوانی كه دارد نزدیكی مایه خود با این معانی را برملا می كند. مفهوم رستگاری واژه ای دینی است كه شاید در ذهن بسیاری از سینما دوستان عنوان فیلم دارا بونت یعنی رستگاری در شاوشنگ را متبادر كند، كه البته آن نیز بازی های نشانه ای فراوان با جلوه های دینی داشت. رستگاری ناظر به رهایی از تعلقاتی است كه مانع از تقرب معنوی انسان، ساحت متعالی می شود. فیلم سیروس الوند قیود این حركت رو به پیشرفت را در ارتباط با چند شخصیت مذهبی مطرح می كند كه هر یك نیز البته از دیدگاه خود رستگاری را معنا می كنند. رستگاری از دید مكتب حاكم بر تفكر فواد عبارت از حذف خشونت آمیز مظاهر فساد است. از دید او آهو شریفی یكی از همین مظاهر است، همان سان كه مشروبات الكلی واجد چنین ویژگی است. فواد بیش از آن كه به فكر از بین بردن عوامل و ریشه های فساد باشد، درصدد نابودی پیامد های آن است؛ همان قضیه علت و معلول. اما طه چنین نمی اندیشد. طه قبل از آن كه درصدد دفع فساد باشد، به دنبال رفع فساد است و فاصله مفهوم دفع و رفع به همان میزان است كه در نشانه های مذهبی موجود در فیلم خود را نشان می دهد.
صحنه شبانه اسلحه كشیدن طه به سمت آهو در بزرگراه نیایش در اوایل فیلم یكی از مهم ترین این نشانه ها را دربردارد. طه دو شیء در دست دارد: یكی اسلحه (كه نشانه ای متعلق به تفكر فواد است) و دیگری قرآن (كه بعداً زمینه ساز تحول طه می شود).در تقابل قرار گرفتن قرآن و اسلحه نشان از ایده اصلی فیلم مبنی بر مذهب بدون خشونت دارد. حتی نام بزرگراهی كه برای این سكانس انتخاب شده است نیز بار معنایی دارد و كرنش آهو در مقابل قرآن را با خود قرین می سازد. نیایش و ستایش خالق با ابزار خشونت ممكن پذیر نیست، پس باید راه دیگری را كه در قرآن حضور دارد جست وجو كرد. چند سكانس بعد این راه با وضوح تمام ارائه می شود: آیه ای از قرآن كه مادر طه بعد از نماز صبح تلاوت می كند: «و ما ارسلناك الا رحمه للعالمین» این آیه یكی از ویژگی های پیامبر اكرم(ص) را كه رحمت بخشی اش بر كل موجودات هستی است بیان می دارد. تحول طه از همین جا ظهور عینی به خود می گیرد و تاكید دوربین بر بلند شدن او از خواب به هنگام تلاوت این آیه، خاستگاه مكتب فكری او را كه در مقابل ایدئولوژی فواد قرار دارد اشاره می كند: باید برای همه آدمیان حتی گناهكاران، مصداق «رحمه للعالمین» بود. این نشانه البته با آن كه توسط مادر دو بار قرائت می شود در چندین فصل بعد زمانی كه مادر پی به وجود آهو شریفی می برد و به همراهی طه با او اعتراض می كند، باز دوباره توسط طه به زبان آورده می شود. عجین شدن طه با فرهنگ قرآن در مكالمات محاوره ای او نیز نشانه هایش را نشان می دهد آن سان كه مثلاً در گفت وگو با فواد زمانی كه می خواهد جدایی راهش را از راه فواد اعلام دارد، با آخرین آیه سوره «كافرون» منظور خود را بیان می كند: «لكم دینكم ولی دین»: مكتب تو برای خودت باشد من هم عقیده ام برای خودم. این در حالی است كه در مكالمات فواد به رغم آنكه ظاهر مذهبی تری دارد هیچ نشانه ای بر جهت گیری قرآنی او وجود ندارد و الفاظ عربی اش نیز بیشتر ظاهر ضر ب المثل دارند تا حكمتی قرآنی (مثل عبادت: «الانتظار اشد من الموت») در واقع آموزه او آمیزه ای ناقص از آموزه های دیگران است كه یك سرش به فلسفه هایدگر ختم می شود و سر دیگر به بنیادگرایی دینی. اما حوزه مربوط به آقایی كه در پی استثمار آهو است، از سنخ دیگر است. دین او برخاسته از محرومیت فكری و محرومیت مالی نیست (آن سان كه مثلاً تعلق مذهبی فواد را نشان می دهد) بلكه اتفاقاً یك دین سرمایه دارانه است كه سودایی جز كسب لذت ندارد. این صحبت آهو كه خیلی از مرد هایی كه به دنبالش بودند در واقع «هم به فكر دنیایشان بودند هم آخرت» معطوف به همین ایدئولوژی سودامدارانه است كه از مذهب نیز تنها آنچه را برداشت می كند كه به باب میل و طبعش مقبول افتد. كمااینكه صیغه محملی شده است برای كسب لذت جنسی با توجیه نگهداری و مراقبت از مستضعفان و بی پناهان. این ایدئولوژی سرمایه محور نیز البته نشانه بصری خود را دارد و واضح ترین آن در صحنه انتظار پرتردید آهو در راهروی بیمارستان رقم می خورد كه در واقع صحنه ای است قرینه با فصل بزرگراه نیایش و تقابل اسلحه و قرآن. اما حالا در بیمارستان این بار آهو است كه با یك دست قرآن همراه دارد و با دست دیگر گوشی تلفن همراه.قرآن نشانه همان اعتدال دینی است و گوشی موبایل نشانه یك سرمایه داری افسارگسیخته با پوششی از دین. این نگاه تفریطی به دین آن روی سكه نگرش افراطی به مذهب است. به عبارت دیگر فواد و «آقا» پشت و روی یك سكه هستند و از قضا انتهای عمل هر دو نیز به خشونت ختم می شود: كوكتل مولوتوف فواد همان قدر خشونت بار است كه شیشه اسید مزدوران آقا.
می توان این فهرست را ادامه داد و مثلاً از چادرنماز و لحاف جهیزیه سادات كه در منزل عمه طه وجود دارد و به علامت نگاه هایی دیگر به مذهب است نیز صحبت كرد، اما به تصورم عنایت به نشانه هایی از قبیل موبایل و اسلحه و قرآن و نام بزرگراه نیایش و... اكتفا می كند تا متوجه شویم در فیلم رستگاری در۸:۲۰دقیقه ساد ه ترین و بی پیرایه ترین و در عین حال سهل الوصول ترین نشانه ها برای تبیین درونمایه های مذهبی به كار گرفته شده است. این نشانه ها در واقع جدا از كاركرد ایدئولوژیك شان شخصیت مرجع و حامل نشانه را نیز محدود به همان ابعاد تنگ و قطبی شده می كند و پیچیدگی انسانی شان را در حد یك تیپ شی ءگونه تنزل می بخشد. آدم هایی مثل فواد و نصرالله و آقا كه كاراكتر شان به شدت با این نشانه های ثابت گره خورده است، از همین رو چندان به باور نمی نشینند. چرا كه كوچك ترین انعطاف و تحول انسانی در وجودشان ترسیم نشده است. طه و آهو نیز كه تحول شخصیتی شان با مانور دادن بر جابه جایی نشانه هایی از قبیل قرآن و اسلحه و تلفن همراه قرین شده است، فرایندی سطحی دارد و در عمق درام قصه رخ نمی دهد. نشانه ها آنجا ارزش زیبایی شناسانه پیدا می كنند كه در بستر فراز و نشیب های متقاعد كننده روایت تجلی یابند و طرح آنها قبل از ایجاد پیش زمینه های دراماتیك صرفاً نوعی پازل ساده بصری است كه پشتوانه عمیقی ندارد.

مهرزاد دانش
منبع : تبیان


همچنین مشاهده کنید