حزب الله و حماس و مقاومت آگاهانه؟!

مقاومت حزب الله و جنبش حماس در برابر جنایت های رژیم صهیونیستی در لبنان و فلسطین ماجراجویی یا اقدامی نبود كه عواقب و نتایج آن بررسی نشده باشد.
كسی كه نتایج جنگ اخیر "اسرائیل" علیه لبنان و فلسطین را مورد بررسی و كنكاش قرار می دهد، به این نتیجه می رسد كه پیامدهای شكست رژیم صهیونیستی به دست مقاومت همچنان ادامه خواهد یافت و این مساله مربوط به زمانی خاص نمی شود.
درخت مقاومت لبنان و فلسطین كه به خوبی آبیاری شده میوه لذیذ خود را همچنان به دست ما می دهد. یكی از نتایج این مقاومت پیروزمندانه تاثیرات آن بر رژیم صهیونیستی و كشورهای عربی و غربی است.
در رژیم صهیونیستی پر واضح به نظر می آید كه زلزله ای سیاسی در حال رخ دادن است و یك چنین زلزله قوی ای برای نخستین بار است كه در طول تاریخ دولت عبری اتفاق می افتد؛ دولتی شكست خورده در لبنان و غزه كه همه روزه و از هر طرف در معرض تند باد انتقادهای سیاسی قرار دارد و نمی داند در برابر آن چه واكنشی از خود نشان دهد. این رژیم قادر به توجیه نتایج جنگ اخیر علیه لبنان برای شهروندان خود نیست و نیز نمی تواند نظامیان اسیر خود در نزد مبارزان فلسطینی و لبنانی را بی آن كه تاوان سنگین آن را كه حتما دیر یا زود آن را پرداخت خواهد كرد، آزاد كند.
دولت اولمرت نتوانست به رغم كم بودن مساحت غزه و تعداد زیاد جاسوسان خود "شالیط" را آزاد یا حداقل اسارتگاه وی را شناسایی كند. احساس شكست و سرافكندگی صهیونیست ها و غرور بی مورد آنان مانع از به رسمیت شناختن پیروزی مقاومت در هر دو حالت می شود.
از این شكست می توان به عنوان یك شكست روحی و معنوی یاد كرد كه برای نخستین بار است كه در طول تاریخ پیدایش "اسرائیل" رخ می دهد.
بدیهی است كه صهیونیست ها از میزان خسارات و تلفات خود در جنوب لبنان و فلسطین به خوبی آگاهی دارند و این احساس شكست و زیان در نهایت به بحرانی سیاسی در عرصه دولت كه قابلیت تبدیل شدن به زلزله ای را دارد كه این بار اركان دولت را خواهند لرزاند منجر خواهد شد و این مساله بر كشورهای غربی كه دولت "اسرائیل" را به وجود آورده اند پوشیده و پنهان نیست. تسریع در روانه كردن كشتی ها و هزاران نظامی به لبنان برای تامین امنیت "اسرائیل"، بالابردن روحیه صهیونیست ها و جلوگیری از تبدیل شدن شكست آنان در لبنان به یك فاجعه حقیقی، سفر بلر به منطقه و موافقت عباس با تشكیل دولت وحدت ملی به عنوان عاملی برای گذار از پیروزی لبنان و مقاومت و پایداری دولت كنونی فلسطین، گواهی بر این مدعاست كه كشورهای غربی نیز نسبت به این مساله به خوبی آگاه هستند.
پیامدهای شكست صهیونیست ها به دست نیروهای نوپای مقاومت را نه تنها می توان در تسریع ورود نیروهای بین المللی در لبنان دید كه در این میان افزایش فشارهای داخلی برای محاصره حزب الله و جلوگیری از این حزب برای ابراز شادمانی اش به خاطر پیروزی مقاومت نیز مساله ای قابل ذكر است و این درست همان چیزی است كه هنگام خروج نظامیان صهیونیست از غزه اتفاق افتاد. در آن زمان این گونه تبلیغ شد كه این عقب نشینی به مثابه شكست رژیم صهیونیستی نیست تا از این طریق حماس نسبت به پیروزی سرمست نشود.
خطرناك تر از آن چه كه تاكنون برای غرب اتفاق افتاده این است كه شكست مفتضحانه اخیر رژیم صهیونیستی و افزایش دستاوردهای مقاومت معادلات قدرت در خاورمیانه را به طور جدی تهدید می كند و برنامه آمریكا برای ایجاد خاورمیانه جدید را با مشكل مواجه می سازد.
"اسرائیل" همواره محور اصلی محاسبات استراتژیك غرب بوده است و اگر به این مساله سخت بودن تعامل با رویارویی با پرونده هسته ای ایران و عقب نشینی رو به رشد از عراق و صومال و سودان و افغانستان را اضافه كنیم، می توانیم به این نتیجه برسیم كه سیطره جهان غرب بر خاورمیانه دیگر ثبات خود را از دست داده است و در این میان ساماندهی روابط غرب با منطقه به سیاست و برنامه های كاملا مغایر با سیاست و برنامه پیشین و نیز به حاكمانی جدا از حاكمان قبلی آمریكا و كشورهای اروپایی نیاز دارد.
آثار مقاومت آگاهانه و پیروز در جهان عرب امروزه به سرعت در حال رشد است. طرف هایی كه به طور علنی یا غیر علنی برای شكست مقاومت لبنان دل بسته بودند، امروزه تلاش می كنند تا مبارزان را خلع سلاح كنند و آنان را در درگیری های داخلی لبنان بكشانند و از نظر مذهبی تحت محاصره قرار داده و از جریان های مقاومت فلسطین دور سازند. این طرف ها همچنین با هماهنگی با گروه های فلسطینی برای به حاشیه راندن دولت فلسطین و آزادی بی قید و شرط "شالیط" و در تنگنا قرار دادن دولت به این خاطر كه آن از مقاومت در برابر اشغالگری باز دارد تلاش می كنند تا بدین ترتیب مقدمات فروپاشی دولت را هر چه سریعتر فراهم آورند.
آن چه كه بیش از هر چیز همگان را شگفت زده و حیران كرده، تبدیل شدن مقاومت لبنان و فلسطین پس از شكست صهیونیست ها در لبنان به سمبل عزت و كرامت است كه همه شاهد آن باشند و این كه مقاومت لبنان خود را به عنوان یك جنبش آزادی بخش در سرزمینی اشغالی چند قومیتی با مشكلات و روابط خارجی تاثیر گذار در تار و پود عرصه های سیاسی و اجتماعی آن معرفی كند. اما این مساله هنوز آشكار نشده است كه لبنان از این پیروزی تاریخی خود چگونه می خواهد بهره ببرد؛ پیروزی كه از نظر حجم و تاثیر گذار بودنش بسیار فراتر از جنبش حزب الله است به ویژه در سایه اقدامات توطئه آمیز برخی حكام عرب و طرفداران غرب و رژیم صهیونیستی.
مهمتر از پیروزی مقاومت در دو جبهه لبنان و فلسطین این است كه در سایه توطئه های داخلی برخی طرف های فلسطینی و لبنانی معلوم الحال كه در همسویی با منافع آمریكا و رژیم صهیونیستی صورت می گیرد، چگونه باید از این پیروزی حمایت كرد و ثمره آن را چید؟ مقاومت آگاهانه در هر دو جبهه لبنان و فلسطین ناتوان و دست بسته در برابر این توطئه ها نیست؛ زیرا مقاومت آگاهانه ای كه مقاومت و پایداری و ایثارگری و جانفشانی را می سازد، در نهایت نیز بر تمامی مشكلات هر چند كه بزرگ باشند، پیروز خواهد شد.

نویسنده: خالد معالی
منبع: مركز اطلاع رسانی فلسطین

منبع : خبرگزاری فارس