یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

تبریک به اوباما؛ <فرصت یابی> یا ...؟!


تبریک به اوباما؛ <فرصت یابی> یا ...؟!
در دو ماه اخیر رفتار رئیس جمهور ایران نسبت به روسای جمهور فعلی و آینده آمریکا، دوبار خبرساز شده است. د‌ر ماه سپتامبر، محمود احمدی‌نژاد در نشست مجمع عمومی سازمان ملل، پای سخنرانی جرج بوش نشست. او همچنین دو روز قبل پیام تبریکی برای باراک اوباما فرستاد تا پیروزی او در انتخابات را تبریک گوید. این دو رفتار اگر با نگاه برخی افراد مورد ارزیابی قرار گیرد که متخصص <نق زنی> علیه اصلاح‌طلبان هستند، مردود است و حتی می‌تواند موجب به زحمت افتادن مجدد <کفن‌پوشان> و فریادهای اعتراض‌آمیز برخی تریبون‌داران شود.
اما نگاه منصفانه و خالی از حب یا بغض‌کور، قضاوتی متفاوت نسبت به این دو رفتار را به دنبال خواهد داشت. حضور محمود احمدی‌نژاد در جلسه سخنرانی بوش، در واقع تکرار تجربه سال گذشته بود و هر کس حدس می‌زد که بوش برای استماع سخنرانی احمدی نژاد در جلسه نخواهد ماند . به عبارت دیگر، رفتار حساب شده و اهانت‌آمیز بوش – که هم‌اکنون به یک عرف در جلسات سیاسی بین‌المللی تبدیل شده است – از قبل قابل پیش‌بینی بود. لذا می‌توان ادعا کرد که تکرار حضور رئیس جمهور ایران برای شنیدن سخنرانی بوش، اقدامی غیرقابل قبول بوده است. اما برخلاف این رفتار، اقدام دو روز قبل احمدی‌نژاد و ارسال پیام تبریک برای اوباما، اقدامی متعارف و یک تابوشکنی است که اگر در یک پروسه حساب شده صورت گرفته باشد برای کشور و نظام مفید خواهد بود.مهم‌ترین شرط برای بهره‌گیری از روند جدید، آن است که مشخص شود این پیام براساس محاسبات دقیق نسبت به تحولات آمریکا صورت گرفته است و نه برای اثبات متفاوت بودن رئیس جمهور ایران یا ایجاد موج خبری. این پیام نشان می‌داد که احمدی‌نژاد راهیابی اوباما به کاخ سفید را ناشی از اراده اکثریت شرکت کنندگان در انتخابات آمریکا می‌داند که این نگاه، با برخی تفاسیر رسمی و نگاه رسانه‌های حکومتی ایران به انتخابات آن کشور تفاوت عمده دارد. حتی می‌توان این نگاه را متفاوت با سخنانی دانست که ۸ ماه پیش توسط احمدی‌نژاد در مورد <مناسبات قدرت در آمریکا و بعید بودن اجازه به اوباما برای راهیابی به کاخ سفید> بیان شده بود.
اما به هر حال اقدام اخیر احمدی‌نژاد، یک گام هوشمندانه برای بهره‌گیری از فرصت جدیدی است که در آمریکا به وجود آمده است. می‌توان پیش‌بینی کرد که بعضی از تریبون‌داران ، برخلاف موضع‌گیری‌های سوپر انقلابی گذشته خویش، این پیام را الهام آسمانی بنامند و خواستار گنجاندن آن در کتاب‌های درسی شوند. عده‌ای دیگر نیز منتظر خواهند ماند تا بازتاب این پیام در آمریکا را ببینند و متناسب با واکنش‌های رسمی در آمریکا ، در داخل به تحلیل آن بپردازند. اگر پیام احمدی‌نژاد با رفتار عاقلانه <باراک اوباما> و تیم او همراه شود، تمجیدها از هوشمندی محمود احمدی‌نژاد به اوج خواهد رسید. اما اگر پاسخ میهمانان جدید کاخ سفید مانند رفتار اسلاف آنها باشد تحلیل‌ها به این جهت خواهد رفت که <این پیام برای اوباما نبوده و هدف رئیس جمهور ایران از بیان برخی واقعیت‌ها برای ملت آمریکا و سایر ملت‌های دنیا، محقق شده است.> احتمالاً حامیان احمدی نژاد به یک نکته از پیام او یعنی <تبریک به اوبامابه خاطر دست یافتن به رای اکثریت شرکت کنندگان در انتخابات و نه اکثریت ملت آمریکا> نیز اشاره خواهند کرد و آن را به عنوان یکی از نکات اصلی از پیام احمدی‌نژاد، خواهند ستود. این در حالی است که همین گروه هیچ‌گاه حاضر نیستند در عرصه داخلی، میزان آرای منتخبان محبوب خود – مجلس یا ریاست جمهوری – را با میزان واجدان شرایط رای دادن مقایسه نمایند!
‌ ‌اما به هر حال، بایستی احمدی نژاد را به خاطر اقدام اخیر او ستود. زیرا این اقدام نشان داد که تنظیم روابط ایران با سایر کشورها از جمله آمریکا در حال قرار گرفتن در مسیری صحیح می‌باشد و آنچه که این روابط را تنظیم می‌کند تلاش برای کسب حداکثر منافع بدون توجه به نقاط اختلاف است. به عبارت دیگر به نظر می‌رسد کسی در ایران به انتظار عابد و زاهد شدن آمریکایی‌ها ننشسته است و شرط بهره‌گیری از فرصت‌های مشترک، دست شستن کامل هیچ یک از طرفین از برخی مواضع خود نیست. بهترین نشانه برای اثبات این ادعا، آن است که پیام احمدی نژاد برای اوباما در حالی صادر شد که رئیس جمهور منتخب آمریکا در اقدامی عجیب، یک عضو سابق ارتش اسرائیل را به ریاست دفتر خود در کاخ سفید برگزیده است. در این سوی ماجرا نیز هم زمان با پیام ارسالی برای اوباما، بر پایبندی ایران بر بعضی مواضع از جمله دیدگاه‌های هسته‌ای – که مورد مخالفت قطعی اوباما و تیم همراه او می‌باشد – تاکید می‌گردد.
اما آنچه می‌تواند موفقیت گام اخیر احمدی‌نژاد را با تردید‌هایی مواجه کند، میزان پایبندی همکاران دولتی احمدی‌نژاد و رسانه‌های رسمی حکومتی به این اقدام است.از یک سو هنوز مشخص نیست که مسئولان دولتی با طراحی یک استراتژی، پروژه تغییر تعامل با آمریکا را کلید زده‌اند یا این موضوع نیز جزء اقدامات و اظهاراتی است که توسط سران دولت نهم مطرح می‌شود و به تعبیر نایب رئیس مجلس – محمدرضا باهنر – فقط مصرف داخلی دارد یا بالعکس.
از سوی دیگر نحوه انعکاس پیام احمدی‌نژاد در رسانه ملی نیز نشان می‌دهد هنوز تا انسجام سیاست‌های رسمی با روش‌های رسانه‌‌ای کشور فاصله زیادی داریم. پس از علنی شدن خبر ارسال پیام، تقریباً تمامی خبرگزاری‌های داخلی، ترجیح دادند به جای عنوان <پیام تبریک> از عنوان <پیام برای اوباما> استفاده کنند و رسانه ملی نیز در بخش خبری نیمه شب خود، پیام احمدی‌نژاد را با حذف جملاتی که شامل تبریک به اوباما بود منعکس نمود. به طوری که گویی آقای احمدی نژاد تنها به نصیحت اوباما پرداخته و هیچ اشاره‌ایبه انتخابات و نتایج آن نکرده است! متأسفانه باید گفت اگر شرایط سیاسی و رسانه‌ای کشور، اینچنین باشد پیام اخیر احمدی نژاد، در کنار بسیاری از اظهارات و اقدامات قبلی قرار خواهد گرفت که پس از یک دوره استفاده تبلیغاتی، به فراموشی سپرده شده است. اما کمی تدبیر و اندکی همراهی، می‌تواند فرصت ایجاد شده به خاطر تغییرات در آمریکا را به عرصه‌ای برای <بهره‌یابی> ایران تبدیل کند.
منبع : روزنامه آفتاب یزد


همچنین مشاهده کنید