یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


حافظ از پیشگامان رنسانس ادبی جهان است


حافظ از پیشگامان رنسانس ادبی جهان است
امروز دیگر «حافظ» شاعری متعلق به ایران و ایرانیان نیست. چرا که سروده های وی را هماره غربیان و اروپاییان هم زمزمه می کنند.
وی شاعری است که از شرق پیام «انسان دوستی»، «حکمت»، «سرنوشت الهی» و «شور و اشتیاق» را به جهانیان رساند. من در بیشتر کلاس های آموزشی، همایش ها و سخنرانی هایی که در محافل ادبی- فرهنگی مختلف جهان داشته ام، بارها به این نکته اشاره کرده ام که «حافظ» در حصار مرزها نمی گنجد.
پروفسور «ژان فرناند» استاد دانشگاه «سوربن» پاریس و پژوهشگر و محقق ادبی، که نوشته ها، رساله ها و مطالعات بسیاری را در زمینه ادبیات ایران -به ویژه حافظ- به انجام رسانده، با بیان این مطلب و در گفت وگو با نشریه فرانسوی «له پابلیک»، اظهار می دارد: آثار شاعران برجسته و صاحب نام ایرانی از جمله «فردوسی»، «خیام»، «عطار»، «مولانا» و... به زبان های زنده مختلف جهان ترجمه شده، و بارها نیز تجدید چاپ شده است.
اما سروده های حافظ، به سبب «مضامین عرفانی»، «حس انسانی»، «شور» و هیجانی که در خواننده خود ایجاد می کند، ویژگی های انکارناپذیر و منحصر به فردی دارد. من با وجود آن که برای دیگر شاعران ایرانی احترام ویژه ای قائلم، اما گمان می کنم حافظ در میان آن ها، نامی نیست که به سادگی بتوان از آن گذشت و چشم پوشی کرد. اگر بخواهم از تاثیر سروده های حافظ بر ادبیات جهان - به ویژه فرانسه- سخن بگویم، ناگزیرم به این حقیقت اعتراف کنم که ادبیات دیرینه و پرپیشینه فرانسه، هنوز نتوانسته، شاعری گران قدر چون «حافظ» به جامعه ادبی فرانسه معرفی کند. شاعری که با غزل هایش، همه را دگرگون ساخته و می سازد.
«ژان فرناند» در این گفت وگو اضافه می کند: حافظ جدای از آن که شاعری توانمند و چیره دست است تا حد زیادی هم، باهوش و زیرک است. چرا که این توانایی را دارد که با ذوق و قریحه شرقی خود، مضامین معنوی و عرفانی غرب و اروپا را با مسائل احساسی و اجتماعی روز مردم و جامعه درهم بیامیزد.
به گونه ای که هر خواننده ای براساس فهم، درک و خوانش خود، برداشت متفاوتی از سروده های وی دارد. این نکته خود از مهم ترین ویژگی های آثار ادبی سترگ و ماندگار شرق و جهان است. به گمان من اگرچه سروده های اشعار شاعران بزرگی چون «مولانا»، «سعدی»، «عطار»، «خیام»، «فردوسی» به ویژه حافظ، پس از ترجمه، آن ظرافت لازم و معانی عمیق و چند لایه خود را از دست می دهند، اما اذعان دارم ادبیات فارسی از بهترین ادبیات ها و شاعران ایرانی، از توانمندترین شاعران جهان هستند.
«ژان فرناند» با اشاره به این که سروده های حافظ تاثیر ژرف و شگرفی بر شاعرانی چون «آندره ژید» و حتی ادبیات اروپا و جهان عرب داشته است، می گوید: «گوته» و «تی.اس.الیوت» از جمله شاعرانی هستند که تاثیر اشعار حافظ بر آثار آن ها، بر همگان نمایان است.
بلندترین و باشکوه ترین مضامین شعری حافظ را باید در چهار مولفه فکری «مسالمت جویی»، «مثبت اندیشی»، «عشق» و «پیکار با ریاکاری» دانست.
امتیازاتی که به اشعار او نزد غربی ها و اروپاییان، جایگاهی ویژه داده است .حافظ نه تنها شاعری خوش سخن و نکته بین، بلکه متفکری نواندیش و مستقل است.
بی تردید افکار و اشعار وی، بازتاب نقطه اوج رنسانس فکری و ادبی در ایران است. آن هم در شرایطی که جهان غرق در تاریکی قرون وسطایی بوده است.
حافظ بی آن که در زمان خود، تاثیر مستقیمی بر جهان غرب گذاشته باشد اما بی تردید، از پیشگامان رنسانس ادبی جهان به شمار می آید. استاد دانشگاه سوربن پاریس، با تاکید بر این که اندیشه جهان شمول، انسان دوستانه و پافشاری حافظ بر لطیف ترین اندیشه های انسانی، عشق و عرفان راز جاودانگی سروده های اوست، اضافه می کند: کشمکش میان نیروهای سرنوشت و تقدیر از یک سو و اراده آزاد بشر از سوی دیگر، از درونمایه های مهمی است که از همان ابتدای خلقت انسان تاکنون، همواره مورد بحث فلاسفه، متفکران و اندیشمندان جهان بوده است.
اما آن چه اندیشه و سبک ادبی حافظ را، بی همتا جلوه می دهد «وحدت اندیشه»، «یک دست بودن زبان» و «موضوع آثار و سروده ها»ی اوست. این نکته نیز اهمیت شایان و بسزایی، در غزل های حافظ دارد.
به گونه ای که این غزلیات را از هر زاویه ای که بخواهیم تفسیر و تعبیر کنیم، می توان در آن ها نوعی «وحدت درونی» یافت. به همین سبب است که دیوان حافظ به همه زمان ها و مکان ها تعلق دارد و هماره، تازگی و طراوت خود را حفظ کرده است. به عبارتی سروده های وی هم چون اثری کلاسیک، فراتر از زمان و مکان می باشد. «فهم نهفته» در دیوان حافظ، آن هم درخصوص انسان و زندگی درونی و روان شناختی بشر به ویژه تاکید وی بر روحیه «تساهل و مدارا»، چنان کیفیتی به آثار حافظ بخشیده که در هر دوره ای، می تواند مورد بازخوانی قرار گرفته و نکات تازه ای از آن ها کشف کرد. پروفسور «ژان فرناند» خاطرنشان می سازد: من هم زبان با دیگر پژوهشگران و دوستداران حافظ، اذعان می کنم که وی چیره دست ترین غزل سرای زبان فارسی است.
نوآوری او در تک بیت های درخشان و مستقلش، رنگی از جاودانگی به سروده های وی داده است. او مراد نادیدنی مردم ایران و جهان است.
خوانندگان اشعار او بخش نامکشوفی از حافظه فرهنگی خود را در سروده های وی می جویند. تاثیر سروده های حافظ نه تنها بر ادبیات آمریکا و کشورهای غربی آشکار است که برای ما فرانسویان نیز، روحی سرشار از ذوق، حکمت و انسان دوستی به ارمغان آورده است.
حافظ ما را با روح واقعی «فلسفه شرق» ، «ذوق» و «خردجهانی» آشنا کرده است. وی مظهر بی مثال، تجلی گفت وگوی میان شرق و غرب و حتی اروپاست.
سخن گفتن از حافظ، سخن گفتن از همدلی و هم زبانی است. سروده های وی بیان گر این حقیقت است که ما اگرچه ناهم زبانیم اما حقیقت ما «هم زبانی» است.
هم زبانی مدنظر حافظ نیز در شعر وی تجلی می یابد اما در شعر متوقف نمی شود و در عرصه اندیشه، رفتار و عمل اجتماعی راه خویش را می پیماید. بزرگ ترین نوآوری حافظ، جدا نکردن جنبه های غیرروحانی از جنبه های روحانی اشعارش است.
تفکیک نکردن این دو وجه، نشانگر بالاترین درجه فهم حافظ از جهان و جایگاه انسان در گیتی است.
منبع : روزنامه خراسان


همچنین مشاهده کنید