چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

دردسرهای آمریکا در برخورد نظامی با ایران


دردسرهای آمریکا در برخورد نظامی با ایران
رابطه ایران و آمریکا با توجه به اتهامات آمریکا در مورد کمک ایران به شورشیان در عراق، تشنج در آبهای خلیج فارس، احتمال توسعه موشک های نظامی و ادامه فعالیت های هسته ای ایران که بر اساس آخرین گزارش نزدیک به ۶ هزار سانتریفیوژ را در حال چرخش دارد (یعنی رقمی بیش از آنچه آژانس بین المللی انرژی هسته ای و ارزیابی اطلاعات ملی اطلاع داده بودند)، آشکارا رو به تنزل است.
نتیجه این روند، گرم شدن دوباره بازار بحث درباره نگرانی آمریکا در مورد اینکه باید نوعی برخورد نظامی با ایران داشته باشد، و داستان های مربوط به آمادگی نظامی و نقشه های جنگی این کشور است.
بر اهمیت این نکته باید تاکید کرد که برای آماده نگه داشتن نقشه های اضطراری در خلیج فارس چندین هفته و برای اختیار کردن سناریوهای مختلف در برنامه ریزی اضطراری در صورت درگیری نظامی با ایران هم، چندین ماه وقت لازم است. به همین دلیل برنامه ریزی در نقشه های جنگی مرتبا درحال تکامل است، که البته مشکلی هم در بردارد. مشکل این است که اگر بخشی از این برنامه های در حال تکامل به سرویس های خبری رخنه کند، تبدیل به خبر روز و «تصمیم حمله» کشوری بر علیه کشور دیگر می شود. البته گاه گداری نیز آمریکا از این مسئله حداکثر استفاده را می کند. یعنی مخصوصا بخش هایی از این برنامه ها و نقشه ها را به نوعی به خورد رسانه ها می دهد، تا با درج آنها طرف مقابل را بترسانند.
اما اکثرا این «نقشه ها» در حال گذراندن روند طبیعی خود هستند، و دلیلی برای حمله امروز و فردا محسوب نمی شوند. از نظر سیاسی چنین حملاتی برای آمریکا دردسر ساز می شود. در عین حال برای این کشور مشکل خواهد بود که تا پیش از موفقیت، حملات خود را پایان دهد.
آمریکا برای حمله زمینی به ایران، نفرات لازم را ندارد. به همین دلیل باید آمادگی مقابله با مشکلات احتمالی در عراق، لبنان، افغانستان و ... را داشته باشد.
توجیه این حملات به جهانیان از نظر سیاسی بسیار مشکل خواهد بود. این مشکل به ویژه اینکه یعنی پس از رسوایی های مربوط به اطلاعات در مورد سلاح های هسته ای عراق، تخمین اطلاعات ملی در مورد برنامه هسته ای ایران، و راکتور سوریه که سال گذشته مورد حمله قرار گرفت، بیشتر شده است.
مقابله با حمایت ایران از عناصری مانند «ارتش المهدی»، درگیری کاملا متفاوتی است. زیرا از یک طرف جلوگیری از حمایت از عناصر مذکور با استفاده از تهدید حمله به ایران، عملیات نیروهای ائتلافی آمریکایی و عراقی بر علیه سپاه قدس در عراق، و عملیاتی مشابه بر علیه شبه نظامیان اهل تشیع، خطرپذیری (ریسک) کمی را در بر دارد. چرا که در حال حاضر نیروهای موتلفه در بصره و شهرک صدر، ضربه های قابل توجهی را به این گروه ها زده اند. با این وجود چنین روشی تضمینی برا ی موفقیت کامل نیست. چرا که ایران نشان داده است که هرچند بی گدار به آب و آتش نمی زند، اما حاضر است بلوف آمریکا را بخواند و تهدیدات را نادیده بگیرد.
اگر نیروهای آمریکایی تصمیم بگیرند با نیروهای طرفدار ایران در عراق درگیری نظامی داشته باشند، با چند مشکل مواجه خواهند شد. چون این نیروها به راحتی قادرند از یکدیگر مجزا شده، و در زمان و مکانی دیگر بازسازی شوند. ارتش آمریکا هم با وجود موفقیت در از هم پاشیدن این نوع مجتمع ها، چنین مشکلی را در رابطه با القاعده و طالبان تجربه کرده است.
در عین حال ایران می تواند ادعا کند، که این حملا ت باعث کشته شدن بسیاری از غیرنظامیان و مظلومین شده است. لذا قادر خواهد بود در خلا ل زمان اعتراض جهانیان به این کشتار، نیروهای خود را دوباره جمعآوری کند. اما چنین سناریویی حداقل نشان خواهد داد، که آمریکا توانایی حملا ت مخرب را دارد.
مشکل عمده آمریکا گزینه های متعدد ایران در خارج از مرزهایش می باشد. این کشور تاکنون در آبهای خلیج فارس یک درگیری دریایی در سطح پایین با نیروهای آمریکا و بریتانیا داشته است، که به «جنگ تانکرها» در سالهای ۱۹۸۷ تا ۱۹۸۸ (۱۳۶۶ الی ۱۳۶۷) معروف شد. در عین حال ایران سعی خواهد کرد تا با ایستادگی در مقابل نیروی دریایی آمریکا افکار عمومی جهان و به خصوص مسلمانان را به طرف خود سوق بدهد و در بین شهروندان ایرانی از آمریکا هیولایی شیطان صفت بسازد. ایران چنین کاری را حتما خواهد کرد، حتی اگر این ایستادگی با شکست در صحنه نبرد مواجه شود. همچنین برای ایران این امکان وجود دارد تا در مقابله با آمریکا، از بخش عمده ای از نیروی دریایی فرسوده اش خلاص شود. زیرا قایق های کوچک و کشتی های موشکدار گشتی سپاه پاسداران می توانند با دعوت به «شهادت» مستقیما به کشتی ها و ناوگان های آمریکا حمله کنند. در عین حال موشک های مستقر در جزایر و مناطق حومه تنگه هرمز نیز، قادر خواهند بود نیروی دریایی آمریکا و متحدانش را هدف قرار دهند. ایران می تواند چنین محاسبه کند که با شکست در درگیری مستقیم، پیروز بیرون خواهد آمد.
بنابراین می تواند بر اساس چنین سناریویی آنقدر حملات کوچک و همزمان را در دستور کار خود قرار دهد، تا آمریکا را وادار به عکس العملی کند که از دید جهانیان تهاجمی باشد و مورد محکومیت قرار گیرد. یا اینکه در طولانی مدت با عملیات غیر قابل پیش بینی کوچک اما مخرب و در مراحل متعدد، آمریکا را به عقب نشینی وادارد. دیگر محاسبه ایران می تواند بر این اساس باشد که آمریکا بدلیل قیمت گزاف سیاسی و اقتصادی واردات مواد غذایی و صادرات نفت، ایران را مورد حمله قرار نخواهد داد. ایران می تواند حمایت خود از عناصر طرفدار خود در افغانستان و پاکستان را نیز افزایش دهد. همچنین قادر است ارسال اسلحه برای حزب الله را بیشتر کند، حمایت علنی از جنبش حماس را افزایش دهد، یا موشک های بیشتری برای استفاده بر علیه نیروهای غربی یا متحد با غرب به سوریه بفرستد. برای ایران لزومی ندارد که در خلیج فارس با نیروهای دریایی آمریکا و بریتانیا مقابله کند. چرا که می تواند با استفاده از نیروی دریایی سپاه پاسداران، عبورومرور تانکرهای نفتی و تجاری خلیج فارس را مورد تهدید قرار دهد، آبهای جنوبی خلیج فارس را مین گذاری کند، یا با استفاده از گروه های حامی جنبش شیعیان در کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس دست به اقدام بزند. اما باید توجه داشت که این گزینه از خطرپذیری (ریسک) سیاسی افزونی برخوردار است و نتیجه نهایی آن می تواند از ایران دشمن جدی تری بسازد.
نویسنده : آنتونی کوردسمند
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید