یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

مشارکت، سیاست انتخاباتی جبهه مشارکت


مشارکت، سیاست انتخاباتی جبهه مشارکت
جبهه مشارکت ایران اسلامی در چندین انتخابات گذشته چه شوراها، چه مجلس، چه ریاست جمهوری، سیاست خود را بر این مبنا قرار داده است که از بین سه گزینه مشارکت فعال در انتخابات، سکوت و عدم شرکت در انتخابات گزینه مشارکت فعال در انتخابات را دنبال کند. انتخاب این گزینه بی قید و شرط نیست بلکه به مفهوم اولویت بخشی به یک گزینه از میان گزینه های ممکن است. بدیهی است در شرایطی که ممکن است این گزینه اولویت پیدا نکند ناچار باید گزینه های دیگر را انتخاب کرد. تلاش حزب بر آن بوده و هست که با فعالیت های خود در اجتماع، درون جبهه اصلاحات و حتی با احزاب و گروه های رقیب که اصلاح طلب نیستند و نیز در حاکمیت به میزانی تاثیر بگذارد که امکان بسته شدن فضای انتخاباتی را که موجب انتخاب گزینه های دیگر می شود کاهش داده و یک حضور قابل قبول را ممکن سازد.
● حضور حداقلی یعنی چه
سوال مهمی که هم در درون حزب و نیز در بیرون از حزب مطرح شده است و بعضاً حزب از این ناحیه مورد نقد قرار گرفته است این است؛
۱) شرایط این حضور حداقلی چیست؟
۲) آیا این شرایط قابل احصا و تبیین است یا اینکه صرفاً یک مفهوم کلی است که ما به ازای خارجی آن متعین نیست؟
۳) با فرض تعین این شرایط حزب تا کجا بر مواضع خود پایداری می کند و اصولاً عدول از مواضع خود را تحت چه شرایطی ممکن می بیند زیرا هم حزب به طور اخص و هم اصلاح طلبان به طور اعم در معرض این پرسش قرار دارند که چرا برای عدول از مواضع خود توضیح وافی و کافی نمی دهند و لذا سوال بعدی مطرح می شود که آیا اساساً طرح آن حداقل ها بدون کار کارشناسی و تحلیل شرایط و نیز بدون تحلیل توان حزب صورت گرفته است یا آنکه شرایطی غیرقابل پیش بینی حادث شده است که مفروضات تحلیلی ما را تغییر داده و لذا موجب عدول از مواضع خود شده است یا آنکه آیا حزب به رغم مواضع خویش به خاطر منافع کلی اصلاح طلبان بر مواضع حزبی خود به نفع حفظ وحدت در درون جبهه اصلاح طلبان زیاد اصرار نورزیده است و به عبارتی وحدت درون جبهه اصلاح طلبان را در اولویت نسبت به اجرای تام و تمام مواضع خود قرار داده است. هر کدام از موارد ذکرشده مجالی گسترده و فرصتی دیگر می طلبد که برخی از آنها مجادله برانگیز نیز خواهد بود. چون در اینجا بحث راجع به ریاست جمهوری دهم است لذا موضوع مورد اشاره را گسترش بیشتری نمی دهم و در حد مقدمه و اشاره یی که بتوان در بحث ریاست جمهوری از آن استفاده کرد از آن یاد کردم.
براساس موارد فوق و با توجه به تجارب کار ائتلافی در انتخابات شوراهای سوم، ریاست جمهوری نهم و مجلس هشتم از مدت ها پیش تحلیل شرایط انتخاباتی و رابطه حزب با آن مورد بررسی قرار گرفته است. حزب با تحلیل خود از شرایط کشور راه حل های مبتنی بر اقدام انفرادی از سوی اصلاح طلبان را به صلاح نمی داند و لذا تا حصول این شرایط ناچار است و به نفع منافع کلی اصلاح طلبان و منافع ملی می داند که به صورت ائتلافی کار را دنبال کند. جبهه مشارکت با درک این شرایط و ابهامات و از آنجا که اعتقاد داریم باید حرکت های خود را تکامل دهیم در انتخابات ریاست جمهوری اخیر مسائل را مورد توجه قرار داده است.
۱) اولویت ائتلاف نسبت به فعالیت فردی
همچون گذشته هنوز شرایط کشور به گونه یی است که راه گریزی را برای اصلاح طلبان باقی نگذاشته است الا اینکه سعی کنند هر چه بیشتر با هم همکاری کنند. پراکنده کاری جز از دست دادن امکان اثر بیشتر حاصلی نخواهد داشت و بالعکس همکاری ها امکان هم افزایی را بالا می برد و همه کشور و اصلاح طلبان از آن منتفع می شوند و تلاش رقیب برای استفاده از انشقاق و شکاف بین اصلاح طلبان کم اثرتر خواهد شد.
۲) شیوه ائتلاف
از میان دو گزینه ائتلاف بدون قید و شرط و ائتلاف مقید، حزب ائتلاف مقید را به جبهه اصلاح طلبی پیشنهاد کرده است. در ائتلاف بدون قید و شرط امکان تن دادن به شرایط و انفعال ضمن عمل بیشتر خواهد بود و در نتیجه این اصلاح طلبان خواهند بود که با این شیوه به دست خود دائماً مرز شرایط حداقلی را پایین تر آورده و نهایتاً یک انفعال و سردرگمی را در بدنه القا خواهند کرد. برای خروج از این حالت، پیشنهاد ما این بوده است که ائتلاف در ریاست جمهوری دهم با چند قید همراه باشد و توافق بر سر این قیود از ابتدا صورت گیرد.
۱) پیشنهاد حزب به کانون های گفت وگو و مذاکرات که فیمابین اصلاح طلبان برقرار است این بوده که به هر حزب این امکان داده شود کاندیدای اولیه پیشنهادی خود را مطرح کند و به نوعی نظام پیشنهاد کاندیداها باز باشد لذا کاندیدا شدن هر فرد توسط حزب را یک نظام قابل قبول می دانیم.
۲) پس از طرح کاندیداهای مختلف اصلاح طلب، در زمان مناسب آتی، ائتلاف اصلاح طلبان از بین کاندیداها فقط یک کاندیدای واحد را انتخاب کنند و از او درخواست کنند که ثبت نام به عمل آورد.
۳) ملاک انتخاب کاندیدای نهایی، میزان رای آوری او خواهد بود به طوری که با مکانیسمی که به اعتقاد ما مکانیسم نظرسنجی زیر نظر یک فرد یا گروه مورد اعتماد است،فردی که حدود اواخر سال جاری بیشترین امکان رای آوری را بین کاندیداهای مطرح اصلاح طلبان داشته باشد به عنوان کاندیدای واحد و نهایی انتخاب شود.
۴) با انتخاب کاندیدای واحد نهایی، همه احزاب اصلاح طلبی که در این ائتلاف شرکت دارند از ایشان حمایت کرده و در ستادهای مشترک اصلاح طلبان یا حزبی خود برای فعالیت های انتخاباتی اقدام کنند.
۵) در صورت ردصلاحیت کاندیدای واحد اصلاح طلبان باید کاندیدایی را مطرح نکرده و احتمالاً در چنین انتخاباتی شرکت نکنند. موارد فوق مجموعه قیودی است که به نظر می رسد برای خروج از بحران های تصمیم گیری یا عدول از مواضع از ابتدا در درون مورد قبول قرار گیرد و ائتلاف اصلاح طلبان بر این مبنا صورت گیرد. این روش موجب می شود پایداری بر مواضع قوی تر صورت گیرد.
● کاندیدای جبهه مشارکت
با مطالعه و بررسی های بسیار زیادی که در خصوص حضور کاندیداهای مختلف مطرح شد حزب با احترام کامل و فراوان نسبت به همه آنها در شورای راهبردی دفتر انتخابات، دفتر سیاسی و شورای مرکزی و در یک فرآیند طولانی تصمیم گیری، آقای سیدمحمد خاتمی را به عنوان کاندیدا انتخاب کرده است و به کنگره حزب معرفی می کند. کنگره جبهه مشارکت بالاترین مرجع تصمیم گیری است. گرچه در کنگره سال گذشته، قرار بر این شده است که کنگره استراتژی انتخابات را بررسی و تصویب کند و شورای مرکزی با توجه به این استراتژی، فرد مورد نظر را انتخاب کند اما مذاق شورای مرکزی بر این است که علاوه بر تصویب استراتژی انتخابات ریاست جمهوری دهم، کاندیدای حزب هم مورد تصویب کنگره قرار گیرد. با توجه به موارد فوق، اولاً ما منتظر برگزاری کنگره حزب در اواخر آبان ماه خواهیم بود و ثانیاً مذاکرات خود را با احزاب اصلاح طلب برای رسیدن به شرایط ائتلاف و سازمان دهی ائتلاف ادامه می دهیم. سعی و تلاش جبهه مشارکت آن است که با توجه به معضلاتی چون مسائل و مشکلات اقتصادی و نیز بحران سرمایه اجتماعی (به مفهوم کلی کاهش سطوح اعتماد در سطوح مختلف کشور) و گریز از قانون، خطوط اصلی و محوری را که باید اداره کشور بر مبنای آنها صورت گیرد به اصلاح طلبان و جامعه پیشنهاد کند.
شمس الدین وهابی
رئیس دفتر دائمی انتخابات حزب مشارکت
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید