دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

قطعنامه ۱۸۳۵ و شکست زنجیره "تقابل سازی" امریکا علیه ایران


قطعنامه ۱۸۳۵ و شکست زنجیره "تقابل سازی" امریکا علیه ایران
کاخ سفید با طرح مطالعات ادعایی پیرامون مسئله هسته ای ایران زنجیره جدیدی از «تقابل سازی» علیه ایران را طراحی کرد و در پی آن بود که این زنجیره را با تحریم های جدید شورا امنیت تکمیل کند .
نشست شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی برخلاف انتظار آمریکا بدون صدور قطعنامه یا بیانیه ای اجماعی پایان یافت اما از سوی دیگر کاخ سفید موفق شد که اجماع گروه ۱+۵ را با ترفند جدید حفظ نماید و از این طریق قطعنامه ۱۸۳۵ را علیه ایران به تصویب شورای امنیت برساند . فرایند این رخدادها چگونه ارزیابی می شود؟ آیا شاهد دور جدید از فشارها علیه ایران خواهیم بود؟
۱) برای شناخت عمیق از رخدادهای مزبور باید دید که کاخ سفید چه سناریویی را در نظر داشت و برای آن چه سیاست ها و تاکتیک هایی مد نظر قرار داده بود. دلایل موجود حاکی از این است که کاخ سفید با طرح مطالعات ادعایی پیرامون مسئله هسته ای ایران به دنبال زنجیره جدیدی از «تقابل سازی» علیه ایران بود. حلقه اول این سناریو به درگیرسازی دبیرکل آژانس با مقامات ایران مربوط می شد. کاخ سفید با سیاست اجبارسازی و تحمیل مطالعات ادعایی در گزارش آژانس این هدف را دنبال نمود. در این راستا گزارش به گونه ای تنظیم شد که تعهد آژانس به ایران براساس سند ۷۱۱ نادیده گرفته شود. زیرا بر مبنای این سند آژانس و ایران موافقت کرده بودند که پس از اجرای برنامه کاری و مدالیته های مورد توافق برای حل مسائل باقیمانده اجرای پادمانها در ایران به حالت عادی برگردد. حال آنکه فشارهای آمریکا بر البرادعی منجر به گزارشی شد که ناقض سند فوق بود. بدین وسیله گزارش مزبور روند همکاری ایران و آژانس را دچار چالش کرد. عدم ارائه اسناد مربوط به مطالعات ادعایی به ایران در واقع براساس چنین سیاستی تدبیر شده و یکی از اهداف این اقدام ایجاد چالش میان آژانس و ایران بود. حلقه دوم تقابل سازی در سناریوی کاخ سفید و تقابل شورای حکام و ایران در نظر گرفته شد. واشنگتن تلاش کرد تا بر مبنای گزارش آژانس سیاست رسانه ای تهاجمی را علیه ایران ساماندهی نموده تا رویکرد شورای حکام را علیه ایران تغییر داده و شرایط تقابل و تضاد جدیدی را علیه ایران ایجاد نماید. حلقه سوم در این سناریو تقابل گروه ۱+۵ علیه ایران است. کاخ سفید تلاش نمود تا با اجماع سازی گروه ۱+۵ شرایط را برای حلقه چهارم تقابل سازی که شورای امنیت سازمان ملل می باشد فراهم نماید. در واقع هدف غایی سیاست جدید «تقابل سازی» صدور قطعنامه چهارم تحریمی علیه جمهوری اسلامی ایران بود.
۲) در ارزیابی فرایند فوق، شورای حکام آژانس به دلایل مختلفی نتوانست علیه ایران جبهه جدیدی را باز نماید. زیرا مولفه ها و مختصات حاکم بر این شورا ظرفیت لازم برای هدف موصوف را نداشت. به عبارت دیگر مطالعات ادعایی نتوانست اعضای ۳۵ نفری این شورا را تحت تاثیر قرار دهد. ضمن اینکه تصویب بیانیه گروه نم در ابتدای نشست شورای حکام چشم انداز و نتایج این نشست را روشن کرده بود. در حقیقت مطالعات ادعایی که زیربنای سیاست تقابل سازی را تشکیل می داد، دارای نقص اساسی نیز بود که با موضعگیری البرادعی در ابتدای نشست شورای حکام شفافیت بیشتری به خود گرفت و به مثابه پاشنه آشیل سیاست مزبور گردید. زیرا البرادعی در سخنرانی افتتاحیه خود تصریح کرد که تا زمانی که اسناد مطالعاتی ادعایی به ایران ارائه نشود نباید انتظاری برای پاسخ شفاف و مستند از ایران داشت. وی در همین راستا از شورای حکام خواست که این اسناد به ایران تحویل داده شود. با این حال طرح این نوع مسائل و به ویژه استدلال قوی نماینده ایران در آژانس باعث شد تا مطالعات ادعایی نتواند کار ویژه اصلی خود را که همان تقابل سازی بود، محقق سازد. در عین حال از این نکته نباید غافل ماند که مطالعات ادعایی باعث شد تا شورای حکام باز نتواند تصمیم راهبردی را برای خروج پرونده ایران از وضعیت بحران بگیرد در حالی که انتظار بر این بود که پس پایان اساسی ترین سوالات آژانس، پرونده ایران نیز وضعیت عادی را به خود بگیرد.
۳) حلقه سوم تقابل سازی اگرچه با چالش های مختصری روبه رو شد اما در نهایت صورت عملی به خود گرفت. ابتدا انتظار این بود که با توجه به چالش روسیه و آمریکا بر سر گرجستان، اجماع در میان گروه ۱+۵ به زودی شکل نگیرد. نشست این گروه در ۲۹ شهریور و سپس لغو نشست در ابتدای اجلاس سران کشورها در مجمع عمومی سازمان ملل این گمانه را تقویت نمود چنانکه وزیر خارجه آلمان اعلام کرده بود که مسکو ممکن است مدت طولانی تری از چنین مذاکراتی عقب بکشد و اعمال فشار بر ایران دشوارتر خواهد شد. علی رغم چنین انتظاری، وزیران امورخارجه شش کشور آلمان، روسیه، چین، انگلیس، آمریکا و فرانسه در نشست غیرمنتظره ای در آخرین لحظات پایانی اجلاس سران در مجمع عمومی سازمان ملل بر سر پیش نویس قطعنامه تازه علیه ایران توافق کردند. در واقع وقتی که کاخ سفید ناکامی سیاست خود را در شورای حکام ملاحظه کرد و با توجه به موضع روسها به این نتیجه رسید که بین دو گزینه حفظ اجماع گروه ۱+۵ و فرایند سیاست تقابل سازی از طریق یک پیش نویس قطعنامه شدید تحریم باید گزینه اول را انتخاب نماید. از همین رو رایس وزیر خارجه آمریکا پس از ملاحظه چالش های موجود در فراروی گروه ۱+۵ خواستار پیش نویس قطعنامه ای شد که تنها تاکید بر اجرای قطعنامه های گذشته را می کرد. در چنین شرایطی روس ها نیز مجاب شده و به آن رای دادند چنانکه لاوروف وزیر خارجه روسیه گفت: «قصد ما این است که همه تصمیم های اتخاذ شده قبلی را تایید کنیم» در همین رابطه وزیر امور خارجه انگلیس نیز خاطرنشان ساخت که در پیش نویس قطعنامه جدید بر تحریم های تصویب شده در سه قطعنامه پیشین شورای امنیت علیه ایران تاکید شده است تا از این طریق نشان داده شود که روند صدور قطعنامه ها علیه جمهوری اسلامی متوقف نشده و تهران باید این قطعنامه ها را اجرا کند.
۴) هرچند که با قطعنامه ۱۸۳۵ زمینه حلقه چهارم تقابل سازی شورای امنیت با ایران فراهم نگردید و تداوم زنجیره تقابل سازی فرو شکست -بطوریکه با تصویب این قطعنامه تنها علائم حیاتی گروه ۱+۵ خود را نمود داد و اسرائیل هم آن را فاقد ارزش عملی خواند -اما آنچه که در این حلقه از اهمیت برخوردار است محتوای قطعنامه نیست بلکه نفس صدور قطعنامه از یک سو و اینکه قطعنامه موصوف به صورت اجماعی بدون رای منفی یا ممتنع به تصویب رسیده است. بنابراین بر دستگاه دیپلماسی ایران لازم و ضروری است که تحرک بیشتری در این شرایط بروز داده تا بتواند تصویری شفاف و دقیق از مقاومت ملت ایران در عرصه دفاع از حقوق مسلم خود ترسیم نماید.
منبع : خبرگزاری جمهوری اسلامی ـ ایرنا