پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
مجله ویستا
مفهوم آزادی در اندیشه آیةاللَّه سید محمد باقر صدر
● مقدمه
آزادی، از محورهای بنیادین اندیشهی سیاسی شهید آیتاللّه صدر است. در ضرورت و اهمیت آزادی همین بس که مطلوب همهی انسانها است. امروزه آزادی محور بحث و گفتوگوهای فراوان و پرسروصدایی در جامعهی ما است. به همین دلیل مناسب است که در آغاز بحث به بیان مراد و مقصود آزادی در آثار شهید صدر بپردازیم.
منظور از آزادی در آثار آیتاللّه صدر معنای مطلق نیست. زیرا آزادی مطلق عملی نیست و هیچ انسان آگاه و عاقلی به آن اعتقاد ندارد. آزادی موضوعی انسانی است. انسان آزاد متولد میشود، اما در برخورد با پدیدههای گوناگون از آزادی او به نحو محسوسی کاسته میشود. چراکه زندگی اجتماعی انسان به قوانینی نیاز دارد تا از هرجومرج و بیقانونی جلوگیری نماید و به نظم اجتماعی سامان ببخشد. بنابراین در نگاه شهید صدر، آزادی در نظام اسلامی در چارچوب قانون (شریعت نبوی و بهتبع آن قانون اساسی) معنا مییابد. آزادی مطلق یعنی هرجومرج مطلق که ثمری جز اختلال نظام اجتماعی و خدشهدار شدن مصالح و امنیت عمومی نخواهد داشت.
شهید صدر معتقد است که انسان »هرگز نمیتواند آزادی مطلق داشته باشد، زیرا آزادی مطلق برای یک انسان به منافع دیگران لطمه وارد میکند«. همچنین »آزادی مطلق برای فرد، در دستگاه جامعه تناقضساز خواهد بود، زیرا هر فرد میخواهد از آزادی خود بهره بگیرد و در بهرهی دیگران دخالت نکند و این ممکن نیست جز آنکه مقداری از بهرهی آزادی خود را از دست بدهد« در نگاه صدر زندگی اجتماعی و سیاسی انسان همراه با قوانین و الزاماتی است که لزوماً{P . محمدباقر صدر، آنچه برای تو خواستم یا بهترین مقالات، ترجمهی نورالدین شریعتمداری، قم، دارالکتاب، (۱۳۶۰) ص ۴۸ و ۴۹. P}
از آزادی انسان میکاهد. ایشان اندیشهی آزادی مطلق در زندگی انسان را خیالی بیش نمیپندارد، و معتقد است: »چیزی که مهم و قابل بررسی و پیاده کردن است، آن قسمت از آزادی است که باید به فرد داد و فرد میتواند از آن استفاده کند، نه آزادی به طور مطلق«.{P . همان، ص ۴۹. P}
آنچه در بحث از آزادی اهمیت دارد این است که آدمی در برخورد با مسایل گوناگون، با اختیار و آزادی تمام دست به انتخاب بزند و با اجبار و اکراه به انجام کاری که بر خلاف خواست او است، تن در ندهد.
به هر تقدیر، هدف از پژوهش حاضر ایضاح مفهوم آزادی از دید آیتاللّه »سید محمدباقر صدر« است. فرض اساسی ما در این پژوهش این است که آزادی از نگاه شهید صدر، منشأ تغییر و دگرگونی در فرد و جامعه میگردد. این تغییر و دگرگونی ممکن است در جهت تعالی و تکامل یا در جهت انحطاط و تنزّل باشد. برای رسیدن به هدف پژوهش ناگزیر بحث را در چند محور پی میگیریم:
● معنای آزادی
آزادی در اندیشهی صدر دارای یک معنای عام است که عبارت است از »نفی تسلط دیگری بر شخص یا اشخاص«. از آنجا که این مفهوم در تمدن اسلامی و سرمایهداری به همین{P . محمدباقر صدر، مدرسهی اسلامی، ترجمهی کاظمی خلخالی (چاپ اول: تهران، مؤسسهی مطبوعاتی عطایی، ۱۳۶۲)، ص ۱۱۴. P}
معنا بهکار رفته است، ایشان معتقدند که در اجرا و تأمین آن در جامعه میان این دو دیدگاه اختلاف کامل وجود دارد. بنابراین مقصود خود را از این مفهوم بیان مینماید و بر این باور است که در این مورد کلمهی »حریت« در نصوص اسلامی با همان معنای عام اصالت دارد و نمیتوان آن را با تمدن غربی انطباق داد.{P . همان، ص ۱۱۴. P}
اصالت مفهوم آزادی در معنای اسلامی آن در دو روایت زیر بهخوبی نمایان شده است. امامعلی(ع) خطاب به فرزند خود امامحسن(ع) میفرماید: »لاتکُن عَبد غَیْرک وقَد جَعَلکَ اللَّه حرّاً؛ بندهی دیگری مباش که خدا تو را آزاد آفریده است«. امام صادق(ع) نیز در سخنی گهربار{P . نهجالبلاغه، صبحی صالح (قم، دارالهجرة، بیتا)، نامهی ۳۱، ص ۴۱۰. P}
فرمودهاند: »پنج خصلت است که اگر در شخص نباشد از زندگی خود بهرهای نمیبرد: ۱.وفای به عهد ۲.تدبیر ۳.حیا ۴.حسن خلق ۵.آزادی که جامع همهی آنها است«.
{P . محمدباقر مجلسی، بحارالانوار (بیروت: دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ه’. - ۱۹۸۳م.)، ج ۶۶، ص ۳۸۷، نیز ج ۷۱، ص ۱۷۵. P}
چنانکه از معنای عام آزادی برمیآید، آزادی در اندیشهی شهید صدر با یک مفهوم سلبی و منفی همراه است. شهید صدر در تبیین جنبهی سلبی آزادی، به هدف آزادی در اسلام اشاره میکند و معتقد است که »هدف آزادی در اسلام این است که انسان را از تسلط دیگران میرهاند و همهی قیدها و زنجیرهایی که دستهای او را بسته بودند را میشکند و همین مدلول منفی (نفی همهی قدرتها و قیدها) در تمدن اسلامی، آزادی بشر را یک مفهوم مهم برای رسالت آسمانی میداند«.
{P . محمدباقر صدر، مدرسهی اسلامی، پیشین، ص ۱۲۵. P}
گفتنی است که، مفهوم منفی آزادی که صدر از آن سخن گفته است، با مفهوم منفی آزادی که اندیشمندان غربی مانند »آیزایا برلین« از آن سخن گفتهاند، تفاوت دارد. »آزادی در اساس،{P . آیزایا برلین در آثار خود از دو نوع آزادی سخن بهمیان میآورد: آزادی مثبت و آزادی منفی. به اعتقاد او آزادی مثبت یعنی جایی که آزادی مشروط و مقید است؛ به دیگرسخن جایی که آزادی به »شرط شیء« است. برای تفصیل بیشتر نگاه کنید به: آیزایا برلین، چهار مقاله، دربارهی آزادی، ترجمهی محمدعلی موحد (چاپ اول: تهران، خوارزمی، ۱۳۶۸). P}
مفهومی مثبت دارد و از ضروریات زندگی بشر است [...] مفهوم منفی آزادی که بیشتر در غرب رایج است، نیز در نفس مفهوم مثبت نهفته است و جنبهی فرعی دارد. چراکه اگر آزادی به مفهوم تحقق ارادهی انسان درک شود، خواهناخواه دیگران بر این اراده تسلطی نخواهند داشت. از آنجا که در غرب فعالیت و توسعهطلبی فرد با توجه به موانع و محدودیتهایی که از جانب دیگران مواجه میشود، درک میگردد، در نتیجه آزادی جنبهی منفی و بازدارندگی به خود میگیرد. در جهان غرب فایدهگرایی و لیبرالیسم محدودهی آزادی را »زیان نرساندن به دیگران« میداند و فرد بر این اساس در کلیهی اعمال و رفتار خود آزاد است«.
{P . محمدحسین جمشیدی، اندیشهی سیاسی شهید رابع امام سید محمدباقر صدر (چاپ اول: تهران، مؤسسهی چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، ۱۳۷۷)، ص ۱۱۱. P}
در آثار شهید صدر از مفهوم آزادی طبیعی و آزادی اجتماعی نیز بحث شده است. آزادی طبیعی فرصتی است که از طرف خود طبیعت به انسان داده میشود و جزء سرشت او محسوب میگردد. »آزادی طبیعی عنصر ذاتی سرشت انسان بوده، پدیدهای اساسی است که همهی موجودات زنده با نسبتهای مختلف، طبق حدود زندگی خود در آن شرکت دارند. به همین علت، سهم انسان از این آزادی بیش از سهم هر جاندار دیگری بوده است«.
{P . محمدباقر صدر، اقتصاد ما، ترجمهی محمدکاظم موسوی (قم، انتشارات اسلامی، بیتا)، ج ۱، ص ۳۰۶. P}
چنانکه بیان گردید، در نگاه شهید صدر، آزادی طبیعی یکی از شالودههای ذاتی انسان و بخشی از سرشت او است. بنابراین »بدون این آزادی انسانیت لفظ بدون معنا میباشد«. شهید{P . همان، ص ۳۰۸. P}
صدر بر این باور است که آزادی طبیعی عطیّهای است که خداوند در نهاد انسان به ودیعت نهاده است، بنابراین رنگ هیچ سیستمی را بر گردن ندارد تا بر اساس آن مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد. آزادیای که رنگ سیستم دارد، آزادی اجتماعی است؛ یعنی آزادیای که سیستم اجتماعی به انسانها میدهد و خود اجتماع نیز آن را برای افراد ضمانت میکند.
شهید صدر آزادی اجتماعی را نیز بر دو گونه معرفی میکند: اول از رهگذر شکل ظاهری و صوری، دوم از جهت محتوای حقیقی که عبارت از آزادی اجتماعی ذاتی و آزادی اجتماعی صوری میباشند. آزادی اجتماعی ذاتی »قدرتی است که انسان برای اقدام به عمل معینی از جامعه تحصیل میکند، منظور از این قدرت آن است که جامعه همهی وسایل و شرایطی را که فرد برای انجام آن عمل لازم دارد، فراهم میسازد«. اما آزادی اجتماعی صوری به این معنا است{P . همان، ص ۳۰۹ و ۳۱۰. P}
که فرد در انجام کارها آزاد است، ولی شرایط به گونهای است که امکان برآورده نمودن آزادی فراهم نیست. در حقیقت، آزادی اجتماعی صوری فاقد هرگونه حقیقت است. برخلاف آزادی اجتماعی ذاتی که ناشی از آزادی طبیعی است و شرایط در آن به گونهای است که فرد میتواند آزادی خود را اعمال نماید. گرچه به عقیدهی شهید صدر »از نظر اجتماعی، آزادی صوری همیشه توخالی نیست، بلکه وسیلهای برای برانگیختن نیروها و انرژیهای افراد و بسیج آنها برای رسیدن به مدارج بالاتر است، اگرچه این راه تحصیل پیروزی و موفقیت را ضمانت نمیکند. [بنابراین] آزادی صوری اگرچه فعلاً به معنی »قدرت« نمیباشد، ولی بههرحال یک شرط لازم برای فراهم شدن این قدرت میباشد«.
{P . همان، ص ۳۱۱. P}
نکتهی دیگری که دربارهی مفهوم آزادی در آثار شهید صدر قابل ذکر است، ارتباط وثیقی است که میان آزادی انسان و ارادهی او وجود دارد. به اعتقاد شهید صدر آنچه به آزادی انسان معنی و مفهوم میبخشد، ارادهی او است. اگر نیروی اراده در وجود انسان موجود نبود، بحث از آزادی او بیمورد بود. بنابراین، انسان »در ضمن ترکیبات جسمی و روحی خود دارای اراده نیز میباشد و به خاطر این اراده، آزادی را دوست دارد و به آن عشق میورزد، زیرا این آزادی است که تضمین میکند انسان مالک ارادهی خود باشد و از ارادهی خود در کاربرد هدفهای خویش استفاده کند«.
{P . محمدباقر صدر، آنچه برای تو خواستم یا بهترین مقالات، پیشین، ص ۴۸ و نیر ر.ک. به: محمدحسین جمشیدی، پیشین، ص ۱۱۰. در این برداشت شهید صدر، آزادی عبارت است از امکان و توانایی بهکارگیری و تعبیر عینی و علمی اراده برای تحقق اهداف متعالی خود. P}
● مبنای آزادی
در نگاه اندیشمندان مسلمان آزادی بر جهانبینی الهی و شناخت خداوند استوار است. بر این اساس، خداوند بر انسان حاکمیت دارد و انسان جانشین خداوند بر روی زمین است. شهید صدر معتقد است: »در نظام سیاسی اسلام، آزادی برای انسانها بر ایمان به خدای یگانه، حاکمیت او و مساوات همهی افراد در به دوش کشیدن بار سنگین امانت الهی استوار میباشد«. در حقیقت انسان با پذیرش حاکمیت خداوند و ایمان به او، از حاکمیتهای بشری{P . محمدباقر صدر، مدرسه اسلامی، پیشین، ص ۱۴۵. P}
رهایی یافته و تنها بندهی خداوند میگردد. »مقصود از حاکمیت مطلق خداوند این است که انسان آزاد است و هیچ کس، هیچ طبقه و هیچ گروهی بر او سروری ندارند و سیادت و آقایی ویژهی خداوند است. این اصل هرگونه زورگویی، بهرهکشی و سلطهی انسان بر انسان را نابود مینماید«.
{P . محمدباقر صدر، بحوث اسلامیة (طبعة الرابعة: بیروت، دارالزهراء، ۱۴۱۲ه’. - ۱۹۹۱م)، ص ۳۷۳ و محمدحسین جمشیدی، پیشین، ص ۱۴۶. P}
در آیهی ۱۵۷ سورهی اعراف میخوانیم: »و یَضَعُ عَنْهُم إصْرَهُم والاَغْلَال الّتی کانَتْ عَلَیْهِم؛ و از آنان قید و بندهای [پیمانهای] سنگین را که بر آنان مقرر شده بود برمیدارد«. در{P . ترجمه از بهاءالدین خرمشاهی است. P}
حقیقت برداشتن قیدها و بندها چیزی جز زدودن حاکمیتهای بندهپرورانهی بشری و قید و بندهای آنها نیست.
یکی از آثار و نتایج حاکمیت الهی بر انسان، آزادی انسان، نفی سلطه و برتریجویی دیگران است. »برداشت شهید صدر این است که حاکمیت خدا یعنی آزادی انسان و آزادی انسان تنها و تنها در گرو تحقق حاکمیت الهی است... . رابطهی میان آزادی انسان و حاکمیت خداوند، نه رابطهی تباین که رابطهی تساوی است و این دو نه تنها با هم تعارضی ندارند، بلکه دارای مفهومی واحد هستند، زیرا با توجه به ویژگیهای انسانی نمیتوان او را جدای از حاکمیت الهی آزاد دانست.«
{P . محمد حسین جمشیدی، پیشین، ص ۱۶۹. استاد شهید مرتضی مطهری در کتاب انسان کامل به نقد وبررسی مکتب اگزیستانسیالیسم میپردازد و نظریات آنان را که به آزادی معتقد میشوند و براساس آن خدا را رد میکنند، مورد نقد قرار میدهد. خلاصهی کلام ایشان در آن جا این است که »آزادی جز با تعلق به خدا به دست نمیآید). نگاه کنید به: انسان کامل (تهران، صدرا، ۱۳۷۴) ص ۳۲۵ - ۳۵۴. P}
در حقیقت شعار »لاالهالاّاللّه« گویای چنین برداشتی است؛ یعنی اثبات آزادی انسان و نفی هر گونه سلطه و برتری جویی دیگران جز حاکمیت خداوند یگانه. در اندیشهی شهید صدر، انسان از آن رو سزاوار خلافت خداوند بر روی زمین است که موجودی آزاد و صاحب اختیار است. به همین دلیل شهید صدر در اهیمت آزادی و ارتباط آن با خلافت الهی مینویسد: »خداوند موجود آزاد و مختاری را جانشین خود بر روی زمین قرار دارد تا این موجود بتواند به اختیار خود در زمین مصلح یا مفسد باشد و با آزادی راهش را برگزیند«. در قرآن (آیهی P}۳ . محمد باقر صدر، خلافة الانسان و شهادة الانبیاء (الطبعة الثانیة: لبنان، دار التعارف للمطبوعات، ۱۳۹۹ ه’. - ۱۹۷۹ م.) ص ۱۵ و ۱۶. نیز محمد حسین جمشیدی، پیشین، ص ۲۰۲. P}
سورهی انسان) نیز به این مطلب اشاره میفرماید: »انّا هدیناه السبیل امّا شاکراً و امّا کفوراً؛ ما او را به راه آوردیم، چه سپاسگزار باشد و چه ناسپاس«.
مبنای دیگر آزادی، همراهی و همگامی مسئولیت با آزادی است. انسان آزاد و مختار آفریده شده است و همین دلیل دارای مسئولیت است و باید در برابر اعمال خود پاسخگو باشد. بدون آزادی و اختیار مسئولیت معنا و مفهومی ندارد. براساس این مبنا، انسان مسئول کارهایی{P . نگاه کنید به: محمد باقر صدر، خلافة الانسانو... پیشین، ص ۱۷. نیز محمد حسین جمشیدی، پیشین، ص ۱۶۸ و ۱۶۹. P}
است که انجام میدهد و در این میان، بین حاکم و افراد عادی تفاوتی وجود ندارد و هر یک در مقام و موقعیت خود پاسخگوی اعمال خود است. امام علی(ع) در خطبهی ۲۱۶ نهجالبلاغه دربارهی حقوق متقابل حاکم بر مردم و مردم بر حاکم سخن به میان میآورد و میفرماید: در اسلام حاکم مسئول انجام کارهای خود است و باید در مقابل مردم پاسخگو باشد، چنان که در مقابل خداوند نیز پاسخگو خواهد بود.
به هر روی با توجه به مبنایی که شهید صدر در بحث آزادی اختیار میکند (یعنی نفی سلطه و برتری جویی دیگران، اصل حاکمیت الهی، اصل خلافت الهی انسان و نیز ملازمت آزادی و مسئولیت)؛ معتقد است سیاستهایی که با مساوی بودن افراد جامعه در تحمل بار امانت الهی منافات دارد، باید از بین بروند. آیات قرآن نیز بر از بین بردن طاغوتهایی که مردم را دسته دسته کردهاند و خود برگردهی آنان سوار شدهاند تأکید زیادی مینماید: »إنَّ فرعونَ عَلا فیِ الارضِ و جَعَلَ أهْلَها شِیَعاً یَسْتَضْعِفُ طائِفةً مِنْهُم یُذَبِّحُ أبناءَهُم و یَسْتَحی نِساءَهُم، إِنَّهُ کانَ مِنَ المُفْسِدین× و نُریدُ أنْ نَّمُنَّ عَلَی الَّذینَ استُضْعِفُوا فی الارضِ و نَجْعَلَهُم أئِمَّةً و نَجْعَلَهُم الوارِثین؛ همانا{P . سورهی قصص، آیهی ۴ و ۵. ترجمهی بهاء الدین خرمشاهی P}
فرعون در آن سرزمین سرکشی کرد و اهل آن را فرقه فرقه کرد، طایفهای از آنان را به زبونی کشید؛ [چنان که] پسرانشان را میکشت و زنان [و دخترانشان را برای کنیزی] زنده باقی میگذاشت. او از تبهکاران بود و ما میخواهیم بر کسانی که در روی زمین به زبونی کشیده شدهاند، منّت نهیم [و نعمت دهیم] و ایشان را پیشوایان و وارثان گردانیم«.
بنابراین در نگاه شهید صدر »برتری و امتیازها«، تنها بر مقیاس الهی پذیرفتنی است که آن نیز فقط در صورتی که بر مبنای عملی صالح که از بنیاد پارسایی، دانش و جهاد صورت گرفته باشد. به عقیدهی شهید صدر »این که برای انسان هیچ جیز نیست، مگر آن چه کوشیده است«.{P . محمد باقر صدر، خلافة الانسان و شهادة الانبیاء، پیشین، ص ۱۵ و ۱۶. »أن لیس للانسان الاما سعی« سورهی نجم، آیهی ۳۹. P}
مبنای آزادی، بنیاد آزادگی، درستی، برابری و بندگی خداوند است. او میگوید: »پایههای عقیدهی اسلامی توحید و یکتاپرستی است و براساس همین عقیده اسلام انسانها را از بندگی معبودهای پوشالی جدا کرده، همهی خدایان و بتپردازان را نفی میکند؛ »لا اله الاّ اللّه«. این آزادی از درون انسان ریشه میگیرد و یکی از نمودهای باور داشتن به اللّه و زدودن دیگر خدایان و معبودها است. در پرستشگاه ثروت، بتها را خرد کرده و حکومت هر مالکی جز خداوند را واهی میداند. اعتقاد به حکومت و مالکیت اللّه بنیاد آزادی برونی انسان را پایهگذاری میکند و او را به منزلگاه نیکبختی رهنمون میگردد«.
{P . محمد باقر صدر، نهادهای اقتصادی اسلام، ترجمهی غلامرضا بیان و فخرالدین شوشتری [تهران]، بدر، ۱۳۵۸)، ص ۲۷. P}
برای جمع بندی این بخش به سخنی دیگر از شهید صدر استناد میکنیم که در تفاوت مبنای آزادی در اسلام و غرب مینویسد: مبنای آزادی »در تمدن غربی از آزادی انسان شروع میشود، لیکن در عمل به الوان مختلف بندگی و قیدها منتهی میگردد، [اما] در اسلام حریت از بندگی خالصانه خدا آغاز میشود و به رهایی از هر نوع و شکلی از بندگی منتهی میگردد«.
{P . محمد باقر صدر، مدرسهی اسلامی، پیشین، ص ۱۳۰. گفتنی است که در این مقاله تنها به یک بحث یعنی آزادی در اسلام از نگاه شهید صدر پرداخته شده است وبه مقایسهی آزادی در اسلام و غرب در اندیشهی شهید صدر نپرداختیم، چرا که خود به مجال و فرصت دیگر پژوهشی دیگر نیاز دارد. P}
● آزادی درونی و برونی
آزادی معنوی، آزادی از بند شهوات تن و هوا و هوسهای درونی و عنان اختیار نفس را در کف داشتن است، نه این که خود را گرفتار حبّ ذات و جاه و مقام ساختن و همچون اسیری دست بسته در اختیار میل و خواست خود بودن.
آزادی اجتماعی یعنی حق برخورداری از آزادیهای اساسی و قانونی در سطح اجتماعی و این که در اجتماع بندهی دیگران نباشیم، و استقلال و آزادی خود را حفظ کنیم.
در اندیشهی شهید صدر انقلاب انبیا و بعثت آنان برای این منظور بود که ستمدیدگان و گرفتاران بندهای اسارت (چه اسارت درون و چه اسارت برون) را از چنگال دیوصفتان ستمگر بیرون آورند و آزاد نمایند. البته لبیک گویان به دعوت انبیا نیز جز گروهی زجر کشیده، مظلوم و ستمدیده نبودند که دوستدار آزادی و آزادگی بودهاند. بنابراین میتوان گفت انقلابهایی که توسط پیامبران انجام گرفته است، با تمامی انقلابهای دیگر تفاوت اساسی و بنیادی دارد، زیرا »اوج آمال انقلابهای بشری تحقق یافتن آزادیهای بیرونی برای انسانها است، اما مکتب انبیا آزادی درونی (جهاد اکبر) را به همراه آزادی بیرونی (جهاد اصغر) به ارمغان میآورد«. در نگاه{P . محمد باقر صدر، نهادهای اقتصادی اسلام، پیشین، ص ۳۰. P}
انبیا آزادی از تارها و بندهای تنیده در درون، مقدمهای برای رسیدن به آزادی برون است.
آیت الله صدر معتقد است که قیام انبیا دو ویژگی دارد:
۱) موضعگیری پیامبران در صحنهی پیکار با بیدادگران ستم پیشه و برده پروران نابکار فقط در برابر یک ظالم متبلور نمیشود، بلکه ویژگی این انقلابها نفی تمامی طغیانگران و ستم پیشگان است، و آزادکنندهی انسان از هر گونه کرنش برونی یا درونی در برابر الهههای پوشالی میباشد.
این انقلاب نمیخواهد گروهی را که روزی خود از رنج کشیدگان جامعه بودند و دیگر بار بر مردمان مسلط کند، بلکه با آزاد ساختن انسانها، بندهای دروغین را از اجتماع بشری بر میاندازد و دیدگاه انسان نسبت به جهان هستی را عوض مینماید.از این رو، انقلابهای انبیا هیچ شباهت و همگونیای با دیگر انقلابها ندارد. چه، در انقلابهای جهانی با تغییر نظام فئودالیسم به نظام سرمایهداری و تغییر نظام سرمایهداری به نظام کارگری، فقط جای سرکشان با یکدیگر عوض میشود. اما پیامبران با به پا خواستن خود گونههای مختلف ستم را ریشهکن کرده اساس بیعدالتی را سرنگون مینمایند.
{P . همان، ص ۳۲ و ۳۳. P}
۲) نبرد انبیا علیه ظلم و بیدادگری و بهرهوری نادرست جنبههای طبقاتی نداشته است، بلکه نبردی برای آزادی انسانها از تارهای ابلیسی تنیده در درون و انقلابی اجتماعی که روبنای آن آزادی درونی است، بوده است. بدن ترتیب آزادی معنوی راهی برای رسیدن به آزادی اجتماعی و مقدمه و زیربنای آن است.
{P . همان، ص ۳۴. P}
شهید صدر در جایی دیگر میگوید: »یک مسلمان تمامی بندها و رشتههای پوشالی را گسسته و از تمامی پیوندهای ظاهری رها شده، و به پروردگار جهانیان پیوسته است. جلوههای خیرهکنندهی دنیا برای او شکوهی ندارد و مظاهر فریبنده او را به خود جذب نمیکند، چرا که او برای خدا میجوشد، بنابراین با هر گونه وابستگی که او را از مسیر خدایی دور میسازد، به مبارزه بر میخیزد و پیروزیش نیز درگرو موفقیت در جهاد اکبر است، نه کسب عنوانهای اجتماعی و انتسابهای طبقاتی«.
{P . همان، ص ۳۵. P}
در اندیشهی شهید صدر، در آزادی معنوی فقط »رفتار انسانی از لحاظ فردی مورد بررسی قرار میگیرد، خواه این فرد به تنهایی زندگی کند، خواه در ضمن جامعه«. اما آزادی اجتماعی{P . محمد باقر صدر، مدرسهی الاسلامی، پیشین، ص ۱۲۸. P}
در نظر او با این فرض مورد بررسی قرار میگیرد که »فردجزیی از جامعه است« و با آن دارای ارتباط متقابل میباشد. آزادی اجتماعی در چند محور همچون بیان اندیشه، سیاست و اقتصاد نمود مییابد. »آزادی اجتماعی است که به [فرد] اجازه میدهد افکار و اندیشههای خود را به دیگران اعلام کند، آن طوری که میخواهد و مجاز است. و هم چنین به وی حق دخالت در تعیین نوع حکومت مسلط بر جامعه را میدهد و راه را برای فعالیتهای اقتصادی برحسب توانایی و خواست او باز میکند«.
{P . همان، ص ۱۲۸. P}
در نگاه شهید صدر، انسان هنگامی واقعاً آزاد محسوب میشود که بر زندگی خود حاکم باشد و »مقام انسانیت خود را با محدود کردن غرایز و شهوات داخلی خود حفظ کرده، و راه اصلی آزادی را ترسیم کند«. ترسیم راه اصلی آزادی و حاکمیت بر زندگی خود نیز جز با پیروی{P . همان، ص ۱۳۰. P}
از عقل میسّر نیست. ایشان آزادیای که با تعطیلی عقل و مفاهیم عالی انسانی (که وجه تمایز انسان از سایر حیوانات است) به دست میآید را چیزی جز خسران و زیان نمیداند، و بر این باور است که »سرّ آزادی انسان این است که دارای این نیروی عقلی است«.
{P . همان، ص ۱۳۲. P}
آزادی انسان با رهایی از بندگی شهوات و غرایز درونی مساوی است و تنها در این صورت است که انسان میتواند دست به انتخاب بزند و راه خیر و یا شرّ را برگزیند.
بر این اساس آیت الله صدر میگوید: »اساس آزادی واقعی برای انسان این است که از محتوای خود (شهوات و غرایز و...) آزاد شود«. شهید صدر آزادیهای دیگر را فریب و سرابی{P . همان، ص ۱۳۴. P}
میداند که در نهایت به اسارت و مقید شدن انسان منتهی میشوند. به اعتقاد وی در اسلام توحید یگانه عاملی است که نویدبخش آزادی انسانها از قید همهی بندگیهای نفسانی است. وی معتقد است که آدمی در روابط خود با افراد جامعه نیز »سنتهای حاکم بر جامعه را از بین میبرد و انسان را از بندگی بتهای اجتماعی نجات میدهد، در نتیجه به بندگی انسان برای انسان خاتمه میدهد.«
{P . همان، ص ۱۳۷. P}
شهید صدر بر این باور است که هنگامی که فرد از بتهای درون آزاد میگردد، به بندگی بتهای برون نیز تن در نمیدهد و سعی در پاره کردن زنجیرهای بندگی موجود در سطح جامعه دارد. وی معتقد است که »بندگی خداوند افراد جامعه را وادار میکند که در یک صف و مکان در پیشگاه خداوند بایستند. در این صوت هیچ امتی با داشتن این اعتقاد حق استعمار امت دیگر را ندارد«. در نتیجه تبعیضها نیز از جامعه رخت برمیبندند و همهی انسانها در زندگی{P . همان، ص ۱۳۷. P}
اجتماعی خود در برابر قانون یکسان میشوند و بدون هیچ امتیازی بر یکدیگر در کنار هم زندگی میکنند؛ در این صورت هیچ انسانی حق استعمار و استثمار انسان دیگر را ندارد. بدیهی است که وقتی بینشها و نگرشها الهی و توحیدی باشند، دیگر جایی برای اجحاف، اجبار، استعمار و استثمار دیگر انسانها باقی نمیماند. زیرا همه خود را در پیشگاه خداوند یکسان میپندارند و به بندگی دیگری تن در نمیدهند و خود نیز دیگران را بندهی خود نمیسازند. همهی انسانها بنیاد آزادی، آزادگی، درستی و برابری را بر بندگی خدا میبینند.
در اندیشهی شهید صدر »اسلام در به وجود آوردن آزادی اجتماعی از همان روشی استفاده میکند که در آزادی فردی عمل میکرد (یعنی انسان را به وسیلهی دعوت به سوی خداوند یگانه، از بندگی شهوات و غرایز درونی خود بیرون میآورد) و برای مهار کردن جامعه نیز توحید را اساس کار خود قرار میدهد«.
{P . همان، ص ۱۳۸. P}
در هر صورت شهید صدر معتقد است که عقل آدمی راهنمای خوبی است که انسان را به خیر و درستی رهنمون میشود و بند بندگی بتها را به هر شکل و صورتی که هستند (بت شهوت، بت حب ذات، بت حب مقام و قدرت و...)، پاره میکند و جامعهای عاری از بت و بتپرستی، بندگی و بندهپروری، و سراسر آزادی و آزادگی و برابری به وجود میآورد.
● آزادی اندیشه
آیت اللّه شهید صدر معتقد است که »اسلام برای به وجودآوردن آزادی فکری، سعی میکند عقل استدلالی و نیروهای او را پرورش دهد تا افکار دیگران را بدون تحقیق و تأمل قبول نکند، حتی به یک اعتقاد ایمانی هم توجه نکنند، مگر این که برای آن اعتقاد برهان کافی داشته باشد«. تقویت عقل استدلالی و تشویق به استفاده از آن در پذیرش و ردّ یک عقیده و ایمان،{P . همان، ص ۱۵۱. P}
نشانگر قوّت و استواری یک دین و مکتب فکری محسوب میشود. بر همین اساس، یک فرد مسلمان باید اصول دین خود را تحقیق، تأمل و برهان بیاموزد، نه از راه تقلید.
شهید صدر بر این باور است که »عقل استدلالی و برهانی در انسانها نه تنها ضامن آزادی فکری است، بلکه آنها را از تمایل به افراط و تفریط باز میدارد. علاوه بر این تقلید کورکورانه و تعصّب احمقانه و خرافهپرستی را نیز نفی میکند«. بنابراین عقل استدلالی و برهانی نقطهی{P . همان، ص ۱۵۱. P}
تعادلی است که انسان به وسیلهی آن از افتادن در دام افراط و تفریط باز میماند، و همواره خود را متوازن و متعادل مییابد. هم چنین عقل استدلالی انسان را از افتادن به دام خرافات و تقلیدهای ناصواب میرهاند و او را به مبارزه علیه هرگونه تقلید کورکورانه و جمود فکری فرامیخواند. شهید صدر میگوید: »هدف اسلام از ترویج آزادی فکری آن است که عقل استدلالی را در جان مسلمانان رشد بدهد«.
{P . همان، ص ۱۵۰. P}
صدر برای تأیید برداشت خود از اسلام به چند آیه از قرآن شریف تمسک میجوید، از جمله آیات ۱۸ù۱۷ سورهی زمر که خداوند میفرماید: »فَبَشر عِبَاد الذینَ یَسْتَعِمُونَ القول فَیَتَّبعُونَ أحْسَنَهُ أولئِک الذین هَدَاهُمْ اللّهُ و اُْولئِک هُمْ أُولوألالباب؛ بشارت ده، همان کسانی را که قول [نیک و حق] را میشنوند و آن گاه از بهترین آن پیروی میکنند. ایناناند که خداوند هدایتشان کرده است و ایناناند که خردمنداناند«.در آیهی دیگر نیز میخوانیم: »اُدْعُ اِلی سَبیل رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ{P . ترجمه از بهاءالدین خرمشاهی. P}
المُوْعِظَةِ الْحَسَنةِ و جادِلْهُمْ بالّتی هی أحْسَنُ إنَّ ربَّکَ هُوَ أعلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیِلهِ وَ هُوَ أْعلَمُ بالمُهْتَدین؛ به راه پروردگارت با حکمت و پند[های] پسندیده فراخوان و با آنان به شیوهای که بهتر است مجادله [و مقابله] کن؛ چرا که پروردگارت داناتر است که چه کسانی از راه او به در افتادهاند و هم او به رهیافتگان داناتر است«.
{P . سورهی نحل، آیه ۱۲۵، ترجمهی بهاءالدین خرمشاهی. P}
به هر تقدیر، در قرآن نیز بر آزاداندیش و آزادی اندیشه تأکید بسیار شده است. و مردم به تأمل و تفکر در بسیاری از امور فراخوانده شدهاند. این همه تأکید به این دلیل است که »یک فرد مسلمان نباید بدون تعقّل و دلیل چیزی را قبول کند و یا پیرو دیگری باشد، بلکه هر عقیده و ایمانی را باید با برهانی مستدل بپذیرد«.
{P . محمد باق صدر، مدرسهی اسلامی، پیشین، ص ۱۵۲. P}
● گستره آزادی
همان گونه که در ابتدای بحث اشاره شد، آزادی به نحو مطلق محال و غیر ممکن است. پس آزادی دارای حدودی است. شهید صدر نیز برای آزادی حدودی را بر میشمارد که برخاسته از نظریهی حاکمیت الهی و آزادی انسان است. ایشان معتقد است که برخی از آزادیها برخلاف شرف انسانیت است، به همین دلیل اسلام چنین آزادیهایی را به پیروان خود نمیدهد. از جمله مواردی که شهید صدر به آنها اشاره میکند، عبارت است از:
۱) »آزادی عملی در اطاعت محض از شهوتها و چسبیدن به حیات زمینی و زینتهای آن«؛ در این برداشت زندگی فقط در شهوات، نعمتها و زینتهای زمینی خلاصه نمیشود،{P . همان، ص ۱۴۱ù۱۴۰. P}
بلکه حیات اخروی نیز برقرار است و فرد باید به بُعد معنوی وجود خود نیز توجه داشته باشد. بنابراین میتوان گفت که انسانها دارای دو گرایش هستند؛ گرایش الهی و گرایش غیرالهی. به عبارت دیگر انسانها دارای گرایشهای معنوی و گرایشهای مادی هستند. شهید صدر بر این باور است که انسان نباید تمام تلاش خود را به کسب تنها یک جنبه که همان جنبهی مادی و حیوانی است، اختصاص دهد، بلکه باید به جنبهی معنوی انسان نیز توجه شود و به تقویت آن پرداخته شود.
۲) »خالی شدن انسانیت به معنای واقعی در اثر آزاد بودن در انجام زشتیها و اعتیادات مضر«.
{P . همان، ص ۱۴۱ù۱۴۰. P}
۳) »آزاد بودن در سکوت کردن در برابر ستم یا صرف نظر کردن از حق؛ چون انسان مسلمان در اثر ایمان به خداوند یگانه، خود را موظّف به قیام در قبال ستمها و حق کشیها کرده، بنابراین نمیتواند به دلخواه خود، چنین سکوتی را اختیار کند.« بر همین اساس است که خداوند امر به{P . همان، ص ۱۴۱ù۱۴۰. P}
معروف و نهی از منکر را به عنوان یک وظیفه مقدر فرموده است تا مردم در برابر نادرستیها بایستند و جامعهای سالم و صالح به وجود بیاورند. به همین دلیل در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران (اصل هشتم) نیز امر به معروف و نهی از منکر به عنوان وظیفهای همگانی و متقابل بر عهدهی مردم و دولت نهاده شده است.
۴) »بندگی بتهای بشری، تقرّب جستن به آنان و تلاش در اجرای هدفها و مصالح غیر انسانی آنان؛ زیرا بندهای که خود را خالصانه در تحت اختیار و ارادهی خداوند یگانه گذارده، نمیتواند خود را در اختیار بتهای بشری بگذارد، چون این کار بر خلاف میل خداوند است«.
{P . همان، ص ۱۴۱ù۱۴۰. P}
۵) »خالی کردن ذات خود از رسالت بزرگی که برای انسانیت در دوران حیات او در نظر گرفته شده است«. این رسالت بزرگ در اندیشهی شهید صدر چیزی جز خلافت الهی انسان بر{P . همان، ص ۱۴۱ù۱۴۰. P} روی زمین نیست.
شهید صدر معتقد است که » اسلام این آزادیها را در اختیار پیروان خود قرار نمیدهد، زیرا نتیجهی انجام هر کدام از اینها از بین بردن عمیقترین معانی آزادی انسانی میباشد. علاوه بر این منظور اسلام از به وجود آوردن انسان آزاده این نیست که آزادیهای حیوانی را [...] در او ایجاد کند، بلکه هدف اسلام عکس این است. [...] دین اسلام با یک برنامهی کامل و روشن، صفات حیوانی و صفات انسانی را در هر فرد مشخص میکند، و او را ملزم مینماید که از مرحلهی حیوانیت به مقام بالاتر ارتقا یابد. او (انسان) اعمال و رفتار خود را بر اساس صفات و معنویات انسانی انجام دهد، نه خواست و طبیعت حیوانی خود«.
{P . همان، ص ۱۴۱ù۱۴۰. P}
علاوه بر این، شهید صدر معتقد است که »در دین اسلام انسان مسئول حفظ آزادی خود هم است«. بنابراین انسان نمیتواند از آزادی خود بگذرد و طوق بندگی اربابان درونی و برونی{P . همان، ص ۱۱۷. P}
را به اختیار خود برگردن نهد. انسان باید آزاد زندگی کند؛ نه خود بندهی دیگران شود و نه دیگران را بندهی خود سازد.
● نتیجه
آزادی در اندیشهی شهید صدر در نسبت با توحید و دینداری معنا و مفهوم مییابد. بدین صورت است که آزادی درونی و معنوی در انسان به آزادی اجتماعی و سیاسی منتهی میشود. آدمی با آزاد کردن روح و روان خود از وابستگیها و تعلقات، به توحید خالص دست مییابد و همه چیز را در نسبت با توحید میسنجد. توحید سرچشمه و مبنای آزادی انسان است.سفارش به اموری چون پارسایی، زهدورزی، صبر و استقامت و... از آن رو است که انسان بندهی پاک و خالص خداوند گردد و بندهی جز او نباشد.
در نگاه شهید صدر انسان مرکب از روح و جسم است، بنابراین »میتواند شهوات را مقهور خویش کند و یا دایرهی عمل آن را محدود سازد.[...] انسان این آزادی را دارد که با شهوات همراهی و هماهنگی داشته باشد یا در جهت عکس آن گام بردارد«. بدیهی است که در{P . محمد باقر صدر، اقتصاد ما، پیشین، ص ۳۰۸. P}
اندیشهی آیت اللّه شهید صدر برای گام برداشتن در راه خیر و درست، عقل استدلالی نقش کارسازی دارد. زیرا »برآیند عقل و آزادی در انسان چیزی است که اراده نام دارد؛ یعنی انسان با عقل میسنجد، تشخیص میدهد، ارزیابی میکند و آن گاه با آزادی تصمیم میگیرد. پس اراده و عزم در جایی ممکن است که تشخیص و آگاهی همراه با آزادی، اختیار و قدرت انتخاب وجود داشته باشد. پذیرش خلافت انسان از سوی او بیانگر عزم و تصمیم او است«.
{P . محمد حسین جمشیدی، اندیشهی سیاسی شهید رابع...، پیشین، ص ۱۹۶. P}
در اندیشهی شهید صدر، سرّ آزادی انسان حاکمیت عقل و اراده بر شهوات است. وی بر این باور است که انسان به خاطر داشتن اراده، آزادی را دوست دارد؛ »انسان در ضمن ترکیبات عضوی و روحی خود دارای اراده نیز هست و به خاطر داشتن اراده آزادی را دوست دارد و به آن عشق میورزد؛ زیرا این آزادی است که تضمین میکند که انسان مالک ارادهی خود باشد و میتواند از ارادهی خود در کاربرد هدفهای خویش استفاده کند. همان طور که انسان از کار نکردن برخی از دستگاههای بدن خود ناراحت میشود، از مالک نبودن و از کار افتادن ارادهی خویش نیز نگران میشود«.
{P . محمد باقر صدر، آن چه برای تو خواستم یا بهترین مقالات، پیشین، ص ۴۸. P}
به هر روی، در نگاه آیت الله شهید صدر عنصر عقل و اراده، آزادی انسان را از یک سوی تضمین میکنند، و از سوی دیگر او را به سوی هدایت و خیر رهنمون میگردد، همانگونه که با فقدان عقل و اراده، آزادی انسان نیز کارساز نیست و آدمی ممکن است به سوی شر و ضلالت گرایش یابد. آزادی هم چون ابزاری در اختیار عقل، اراده و اندیشهی آدمی است که منشأ تغییر و دگرگونی در فرد و جامعه میشوند. عقل و ارادهی انسان آزادی را به هر سوی که بخواهند میبرند و به هر سوی که باشد، منشأ دگرگونی است؛ دگرگونی به سوی خیر یا به سوی شر. مسلّماً وقتی پای عقل، اراده و اندیشه در میان باشد، دگرگونی نیز سمت و سو و جهتگیری مثبت دارد و هدایت به سوی خیر است.
دکترشریف لکزایی
منبع : فصلنامه علوم سیاسی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست